ئىرانلىق بولۇش بىر کىملىک(اویغوری زبان)
ایرانی بودن یک هویت است
هرکس در جهان است، با یک نسبت تاریخی ایرانی است! چرا که ایران مرکز جهان بوده، شرق و غرب با آن سنجیده می شود. معنی اش این است که همه مردم دنیا، در تاریخ فعلی ما، از ایران منشا گرفته اند. در خود ایران، لرها، کرد ها و بلوچ و عرب و غیره، زندگی می کنند که همگی خود را ایرانی می دانند. بنابر این ایران، یک قومیت یا یک زبان و نژاد نیست، بلکه یک هویت تاریخی است. که ازچین در شرق دور گرفته، تا قوم مایا در غرب دور، همگی با آن شناخته می شوند. برخی ها می گویند اعراب، به ایران حمله کردند! این ها از تاریخ بی اطلاع هستند. زیرا تاریخ نشان می دهد: اعراب جزو ایران بودند. برای اثبات این مدعا کافی است بدانیم که: در زمان ظهور پیامبر اسلام، فرماندار مکه و مدینه ایرانی بودند. خسرو پرویز به آنها نامه نوشت که: پیامبر را دستگیرکنند! آنها که موهای خود را تا بناگوش می گذاشتند، و به همین جهت مویگوش یا مجوس نام داشتند، برای دستگیری پیامبر به درب مسجد رفتند. همگی دور هم نشسته بودند، فرماندار پرسید: ایکم محمد؟ پیامبر صدای او را شنید و به یکی از یاران گفت: به او بگو موهای خود را بزند، تا جواب او را بدهم! ناچار اصلاح کرد و نزد پیامبر برگشت. عرضه داشت ما دستور داریم ترا دستگیر کنیم! پیامبر فرمود: ناراحت نباش! شکم خسرو پرویز دریده شده. فرماندار با تعجب گفت: از کجا می دانید؟ فرمود به من وحی شده. فرماندار گفت اگر چنین باشد، من مسلمان می شوم. بعد از چند روز که جواسیس خبر اوردند، او مسلمان شد. پیامبر هم وی را در همان سمت ابقاد کرد. حتی بعد از مرگ او پسرش این پست را عهده دار گردید! لذا جنگ ایران و اعراب، دعوای داخلی بود. همینطور چین یا مغولها! آن هنگام چین هم جزو ایران بود. باقی مانده اقوام اصیل همان اویغور ها هستند، که هنوز خط الرسم فارسی دارند، و خود را ایرانی می دانند. آنها اولین جمهوری اسلامی را، در جهان تشکیل دادند ولی صهیونیسم بین الملل، آن را که جمهوری اسلامی ترکستان شرقی بود، به کمک لنین همه را از بین برد، و کمونیسم را برپا نمود. اروپاییها هم کل تاریخ شان به روم یا آتن، دو شهر بر می گردد. یعنی کشوری بنام یونان یا روم وجود نداشته! بلکه فقط یک شهر بوده، به همین جهت تمدن در انگلیسی، به سیتی زن گفته می شود: یعنی شهر نشین. در حالیکه تمدن در ایران، امپراطوری بزرگ شامل چندین اقلیم، و صد ها شهر بود. اسکندر هم که به ایران حمله کرد، رومی نبود! وی در ترکیه فعلی، زیر نظر ارسطو که شهروند ایران بود، درس می خواند. و ارسطو که به خاطر شاهد بازی! و اعدام شاهدش، از دست دولت ایران عصبانی بود، آنقدر در مغز اسکند خواند تا او را، وادار به حمله ایران کرد. اسکندر بعد از حمله مردمی از کرمان را، که دلیر و جنگ آور بودند برای اموزش سپاه، به روم برد و در صحرایی (آلمان فعلی) اسکان داد. به همین دلیل آلمانی ها ایرانی هستند: و جرمانی همان کرمانی است. زنگبار یا سیاهپوستان آفریقا نیز، از ایرانیان تبعیدی هستند که برخی، در یمن بودند و برخی هم دورتر تبعید شدند. اسپانیایی ها نیز همان اصفهانی ها بودند. از همه جالب تر پرفسور جهانگیری کتابی دارد: که نتیجه سی سال تحقیق او: بر زبان سرخپوستان است. وی می گوید زبان سرخپوستی، ریشه در زبان آریایی دارد. به احتمال زیاد سرخپوستان، در یک تبعید قومی ناچار شدند: از گروئنلند و جزایر قطب شمال، اروپا را به سوی آمریکا ترک کنند. طبیعتا رانش زمین برخی آثار را هم دگر گون کرده است. یعنی شاید زمانی امریکا به اروپا و آسیا، چسبیده بود، قالبی از آن جدا شده. لذا نقشه فرو رفتگی های شرق آمریکا و غرب اورپا یکیست.
- ۰ نظر
- ۰۲ مرداد ۹۹ ، ۲۱:۴۰