با حجاب کامل در راه اعتلای ایران

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

با حجاب کامل در راه اعتلای ایران

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

۳۱ مطلب در آذر ۱۳۹۶ ثبت شده است

پیامبر فرمود اگر دانش در ثریا هم باشد، افرادی ار فارس به آن دست پیدا می کنند

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۴۷ ق.ظ | ۰ نظر

غیرت شما کجاست؟

دانشمندانی که نان ایران را می خورند، ولی برای حفظ نام ایران، کاری نمی کنند! سالها است که تبلیغ می کنند: یونان مهد تمدن بوده و: یک شهر برای آنان، از یک تاریخ بزرگتر است. ولی وقتی ما می خواهیم از: ایران صحبت کنیم، می گویند تاریخ را رها کنید! کورش و داریوش را ندیده بگیرید، و از الان صحبت کنید. از الان هم که می خواهیم صحبت کنیم، می گویند فارسی را رها کنید، زبان بین المللی را ببینید. واقعا باید پرسید غیرت شما کجاست؟ چرا خارجی ها، هرچه از وطنشان بگویند، خوب  وطن پرستی است، ولی ما از ایران نباید حرفی بزنیم و یادی بکنیم؟ ایا دانشمندان به اندازه یک سرباز هم، نباید غیرت داشته باشند؟ چطور موقع جنگ و جانبازی می رسد، باید تا آخرین قطره خون مبارزه کرد: جان داد ولی خاک نداد، اما در حوزه فرهنگی، اصلا دفاع نکرد؟ وقتی در همایش های بین المللی، شرکت می کنیم با اینکه در ایران هستیم، ولی نه زبان فارسی، در آن ارزشی دارد و نه نام ایران، بلکه همه چیز در سیطره: انگلیس و تخم و ترکه آن است. حتی برای آب خوردن هم، سخنرانان باید انگلیسی در خواست کنند. کنگره انجمن چشم پزشکان، یکی از این نمونه ها است.  بروشور ها و سخنرانی ها، و حتی برنامه ها به زبان انگلیسی است، گویا چشم پزشک شده اند تا: فارسی را دور بریزند و: آن را نابود کنند. مگر آنها وطن نمی شناسند؟ و خاک وطن برایشان مفهومی ندارد؟ فلسفه غریبه پرستی در ایران، به غرب پرستی شده و: کلمه غربت و غرب، یک ریشه پیدا کرده اند. در حالیکه به نظر می رسد باید:  پرستندگان غرب، از این بت پرستی جدید، دست بردارند. دانشمندان باید نمونه بارز: میهن دوستی و میهن پرستی باشند. مرزهای دانش هم مانند: مرزهای وطن مقدس هستند. همه افتخار ایران به این جمله پیامبر است که: فرمود اگر دانش در ثریا هم باشد، افرادی ار فارس به آن دست پیدا می کنند. ما باید برای احترام به سخنان پیامبر هم که شده، در ایام ولادت ایشان، ثابت کنیم که حرف درستی فرموده است. والا میتوانست بفرماید: اگر علم در آسمانها هم باشد، بشر روی زمین، به آن دست پیدا می کند. اما دانشمندان و استادان و: فرهیختگان ما امروز برعکس عمل می کنند: تمام یافته های خود را دراختیار غربی ها قرار می دهند، تا بنام آنها منتشر شود. همه فکر و ذکر آنها، رفتن به دیار غربت و زندگی در غرب است. همه خوبیهای ایران را، به غرب نسبت می دهند و همه زشتی های: غرب را نادیده می گیرند. حتی به اندازه یک سرباز غیرت ندارند! مسخره هم می کنند. یعنی از نظر آنها علم برابر است با: اجنبی پرستی و فقط کسانی از: وطن دفاع می کنند که: بی سواد و یا کم اطلاع باشند. همه این ها  نتیجه: استعماری بودن دانشگاهها است. زیرا هنوز هم اگر دانشجو، یا استادی مقاله ای بنویسد، اول باید آن را در آی اس آی ثبت کند. اگر اختراعی شود، حتما باید برای تجاری سازی آن، باید به خارج فرار کند. اگر تا زیر خرخره او را، طلا بگیرند باز هم ناراضی است! و می گوید جای من اینجا نیست! هنوز انقلاب فرهنگی اتفاق نیافتاده، ستاد انقلاب فرهنگی، خودش اساس ضد فرهنگ است! همه اعضای ستاد، تحصیلکرده غرب هستند، و هرچه بیشتر در امریکا گردش کرده باشند! درجه استادی بیشتری دارند. اگر کتاب باارزشی هم داشته باشند، باید به انگلیسی بنویسند، و مورد تایید آمریکایی ها هم باشد. بانفوذ ترین حرفها را، کسانی می زنند که کانلا انگلیسی حرف بزنند. سعدی و حافظ برای آنها مرده! بجای ان، هایدگر و شوپنهاور و استاد های: دست چندم آمریکا و انگلیس آمده. از ذکر کلمات آنان در متون خود شان، آنقدر خوشحال می شوند که: از ذکر خدا باید خوشحال شوند.

Where is your zeal?

Scientists who eat bread in Iran do not do anything to keep the name of Iran! For years, they have been promoting: Greece is the cradle of civilization: a city for them is a bigger date. But when we want to talk about Iran, let's leave history! Do not miss Cyrus and Darius, and talk now. From now on, we want to talk, say Farsi, see the international language. Really you need to ask where is your zeal Why foreigners, whatever they say from their homeland, are good at patriotism, but we should not talk about Iran from our point of view? Should scientists, as much as a soldier, have no zeal? How to fight war and veteran, it must fight for the last drop of blood: it died, but did not kill the soil, but did not defend at all in the cultural sphere? When we participate in international conferences, although we are in Iran, but not the Persian language, it has a value, not the name of Iran, but everything is in control: England and the egg, and so on. Even for eating drinkers, speakers should ask for English. The Congress of Ophthalmologists is one of those examples. Brochures and lectures, and even programs in English, seem to have been ophthalmologists to: Farsi to be thrown away and: Destroy it. Do not they know the homeland? And the soil of the homeland does not make sense to them? The stranger philosophy in Iran is widespread in the West, and the word "rosary" and the west have become rooted. While it seems: Western worshipers must stop this new idolatry. Scientists should have a prominent example: patriotism and patriotism. The boundaries of knowledge are like: the borders of the sacred homeland. All of Iran's pride is in the statement of the Prophet: He said that if knowledge is in Thuraya, then the people of Persia will achieve it. We must prove that he has given the correct answer in order to respect the words of the Prophet, during his birth. Wisdom could say: If science is in the heavens, human beings on earth will achieve it. But scientists, professors, and educators: Today, our practitioners act in the opposite way: they put all their findings in the hands of the West, in order to be named. All the thought and mention of them is to go to the land of roving and living in the West. All the goodness of Iran is attributed to the West and ignores all the ugliness: the West. They do not even have the same size as a soldier! They make fun. In other words, science is equal to: altruism and only those who defend the homeland: illiterate or poorly informed. All of this is the result of the colonialization of universities. Because still, if a student, or a professor writes a paper, must first register it at the ISI. If it's invented, then it's imperative that you run out of business to commercialize it. If you get gold under his prey, he's still unhappy! And he says:, I'm not here! The Cultural Revolution has not yet happened; the headquarters of the Cultural Revolution itself is the basis of anti-culture! All the headquarters are educated in the West, and the more they have flown in the United States! Have more degree of mastering. If they have a worthwhile book, they should also write in English, and be approved by the Americans. The most influential words are those who call the English Conla to speak. Saadi and Hafiz are dead for them! Instead, Heidegger and Schopenhauer, and professors: there came a hand in the United States and Britain. Remembering the words in their texts, they are so pleased that they should be happy with God's name.

أین هو حماسک؟

العلماء الذین یتناولون الخبز فی إیران لا یفعلون أی شیء للحفاظ على اسم إیران! لسنوات، لقد تم تعزیز: الیونان هی مهد الحضارة: مدینة بالنسبة لهم هو تاریخ أکبر. ولکن عندما نرید أن نتحدث عن إیران، دعونا نترک التاریخ! لا تفوت سایروس وداریوس، والحدیث الآن. من الآن فصاعدا، نرید أن نتحدث، ویقول الفارسیة، انظر اللغة الدولیة. حقا تحتاج إلى أن تسأل أین هو حماسک لماذا الأجانب، مهما قلت من وطنهم، جیدة فی الوطنیة، ولکن لا ینبغی لنا أن نتحدث عن إیران من وجهة نظرنا؟ فهل ینبغی للعلماء، بقدر الجندی، ألا یکونوا متحمسین؟ کیف لمحاربة الحرب والمخضرم، یجب أن الکفاح من أجل آخر قطرة من الدم: مات ولکن لم یقتل التربة، ولکن لم یدافعوا على الإطلاق فی المجال الثقافی؟ عندما نشارک فی المؤتمرات الدولیة، على الرغم من أننا فی إیران، ولکن لیس اللغة الفارسیة، له قیمة، ولیس اسم إیران، ولکن کل شیء فی السیطرة: بریطانیا والبیض، وهلم جرا. حتى بالنسبة لأکل الشراب، یجب على المتحدثین طلب اللغة الإنجلیزیة. ویعد مؤتمر أطباء العیون واحدا من تلک الأمثلة. الکتیبات والمحاضرات، وحتى البرامج باللغة الإنجلیزیة، ویبدو أن یکون طبیب العیون ل: الفارسیة خارج و: تدمیره. ألا یعرفون الوطن؟ وتربة الوطن لا معنى لها؟ فلسفة الغریب فی إیران منتشرة على نطاق واسع فی الغرب، وأصبحت کلمة "المسبحة" والغرب متجذرة. فی حین یبدو: یجب على المصلین الغربیین وقف هذه الوثنیة الجدیدة. یجب أن یکون للعلماء مثال بارز: الوطنیة والوطنیة. حدود المعرفة هی مثل: حدود الوطن المقدس. کل فخر إیران هو فی بیان النبی: قال إذا کانت المعرفة فی الثریا، ثم شعب بلاد فارس سوف یحقق ذلک. یجب أن نثبت أنه أعطى الإجابة الصحیحة من أجل احترام کلمات النبی، خلال ولادته. الحکمة یمکن القول: إذا کان العلم فی السماوات، والبشر على الأرض تحقیق ذلک. ولکن العلماء والأساتذة والمربین: الیوم، ممارسینا یتصرفون فی الاتجاه المعاکس: وضعوا کل ما توصلوا إلیه فی أیدی الغرب، من أجل أن یکون اسمه. کل الفکر ونذکر منهم هو الذهاب إلى أرض من المتجولین والمعیشة فی الغرب. کل خیر إیران یعزى إلى الغرب ویتجاهل کل القبح: الغرب. انهم حتى لا یکون لها نفس حجم الجندی! أنها تسخر. وبعبارة أخرى، العلم یساوی: الإیثار وفقط أولئک الذین یدافعون عن الوطن: الأمیین أو سیئة المعرفة. کل هذا نتیجة لاستعمار الجامعات. لأنه لا یزال، إذا کان الطالب، أو أستاذ یکتب ورقة، یجب أولا تسجیله فی إیسی. إذا اخترع، فمن الضروری أن نفد من الأعمال التجاریة لتسویقها. إذا کنت تحصل على الذهب تحت فریسته، وقال انه لا یزال غیر سعیدة! ویقول: أنا لست هنا! الثورة الثقافیة لم یحدث بعد؛ مقر الثورة الثقافیة نفسها هی أساس لمکافحة الثقافة! یتم تعلیم جمیع المقرات فی الغرب، وأکثر من ذلک قد تطیر جوا فی الولایات المتحدة! الحصول على درجة أکبر من إتقان. إذا کان لدیهم کتاب جدیر بالاهتمام، یجب أن یکتبوا أیضا باللغة الإنجلیزیة، وأن یوافق علیها الأمیرکیون. الکلمات الأکثر تأثیرا هی أولئک الذین یدعون کونلا الإنجلیزیة للتحدث. الساعدی وحافظ میتا بالنسبة لهم! بدلا من ذلک، هایدجر وشوبنهاور، والأساتذة: جاء هناک ید فی الولایات المتحدة وبریطانیا. تذکر الکلمات فی نصوصهم، هم سعداء جدا أن تکون سعیدة مع اسم الله.

Səyləriniz haradadır?

İranda çörək yeyən elm adamları İran adını saxlamağa çalışmırlar! İllərdir onlar təşviq edir: Yunanıstan sivilizasiyanın beşiyi: onlar üçün bir şəhər daha böyük bir tarixdir. Ancaq İran haqqında danışmaq istəyəndə, tarixi buraxaq! Cyrus və Darius'u qaçırmayın və indi danışın. Bundan sonra danışmaq istəyirik, Farsı deyək, beynəlxalq dilinə baxın. Həqiqətən, səy göstərdiyiniz yerdən xahiş etməliyik Nə üçün xaricilər, vətəndən deyirlər, vətənpərvərlikdə yaxşıdırlar, amma biz İran baxımından danışmırıq? Alimlər, əsgər kimi, heç bir səy göstərməməlidirmi? Müharibə və veteranla mübarizə aparmaq üçün, son qan damarı üçün mübarizə aparmaq lazımdır: öldü amma torpağı öldürmədilər, amma mədəni sahədə müdafiə etmədilərmi? Beynəlxalq konfranslarda iştirak edərkən, İranda olmasına baxmayaraq, fars dilində deyil, İranın adına deyil, hər şey nəzarətdədir: İngiltərə və yumurta və s. Hətta içki içənlər üçün natiqlər ingilis dilini soruşmalıdırlar. Oftalmoloqlar Konqresi bu nümunələrdən biridir. Broşuralar və mühazirələr və hətta ingilis dilində proqramları belə bir oftalmoloq olmuşdur: Farsi çıxardı və onu məhv etdi. Vətəni tanımırlarmı? Vətən torpağı onlara məcbur deyil? İrandakı qərib fəlsəfəsi Qərbdə geniş yayılmışdır və "rosary" və qərb sözü köklü olmuşdur. Göründüyü kimi: Qərbin ibadət edənləri bu yeni bütpərəstliyi dayandırmalıdırlar. Alimlər görkəmli bir nümunə olmalıdır: vətənpərvərlik və vətənpərvərlik. Bilik hüdudları belədir: müqəddəs Vətən sərhədləri. Bütün İranın qüruru Hz. Peyğəmbərin bəyanatında: "Əgər bilik Thuraya varsa, Fars xalqı bunu bacaracaq" dedi. Doğruluğunda Peyğəmbərin sözlərinə hörmət etmək üçün düzgün cavab verdiyini isbat etməmiz lazımdır. Hikmət deyir: "Elm göylərdədirsə, yer üzündə olan insanlar bunu bacaracaqlar. Amma elm adamları, müəllimlər vəəllimlər: Bu gün praktiklərimiz əks istiqamətdə hərəkət edirlər: bütün tapıntılarını adlandırmaq üçün Qərbin əlinə qoydular. Bütün düşüncələr və qeydlər Qərbdə yaşayan və yaşayan torpaqlara getməkdir. İranın bütün yaxşılığı Qərbə aiddir və bütün çirkinliyi görmür: Qərb. Hətta əsgər kimi eyni ölçüyə malik olmurlar! Onlar əylənirlər. Başqa sözlə, elm bərabərdir: altruizm və yalnız vətəni müdafiə edənlər: savadsız və ya pis məlumatlar. Bütün bunlar universitetlərin müstəmləkəçiliyinin nəticəsidir. Halbuki, əgər bir tələbə, ya da bir professor bir kağız yazsa, əvvəlcə onu ISI-da qeyd etməlidir. Bu icad edilsə, onda ticarət etmək üçün biznesdən qaçınmaq vacibdir. Onun ovu altında qızıl alırsan, hələ də bədbəxt deyil! Və deyir, mən burda deyiləm! Mədəniyyət İnqilabı hələ baş vermədi, Mədəniyyət İnqilabı mərkəzinin özü anti-mədəniyyətin təməlidir! Bütün qərargahlar Qərbdə təhsil alırlar və ABŞ-da daha çox yola düşürlər! Daha çox mənimsəmə dərəcəsi var. Onlar dəyərli bir kitab varsa, onlar da ingilis yazmaq və amerikalılar tərəfindən təsdiq olunmalıdır. Ən təsirli sözlər danışmaq üçün İngilis Conla deyənlərdir. Saadi və Hafiz onlar üçün ölmüşdü! Bunun əvəzinə, Heidegger və Schopenhauer və professorlar: Birləşmiş Ştatlarda və İngiltərədə bir əli gəldi. Mətnlərində sözləri xatırlayaraq, onlar Allahın adından xoşbəxt olmaları üçün çox xoşbəxtdirlər.

  • سید احمد حسینی ماهینی

بیمه ای ها جمع شده بودند تا: کیسه تازه ای برای ملت بدوزند!

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۶، ۱۰:۵۷ ب.ظ | ۰ نظر

بیمه غایب بزرگ زلزله.

امروز بیمه ای ها جمع شده بودند تا: کیسه تازه ای برای ملت بدوزند! از متخصصان زلزله، خواسته بودند تا با فرمول های پیچیده، ثابت کنند که بیمه، در این بحث نباید وارد شود! اگر هم وارد شود، نرخ باید بسیار بالا باشد، تا شکم گنده بیمه ای ها، سیر شود. همه میدانند که در تمام زلزله ها، غایب بزرگ همین بیمه ها هستند، در حالیکه در تبلیغات خود با سوز و گداز می گویند: اگر در آتشی من در کنارت هستم! اما معلوم نیست چه موقع، مچ این اختلاس گران بزرگ باز خواهد شد، چند باری هم که باز شده، برای آنها دست گرمی بوده است. شما ببینید در ایام اربعین، از هر نفر 16هزارتومان برای بیمه: جند روزه می گرفتند. اگر 2میلیون نفر زاائر هم رفته باشد، 32میلیارد تومن در جیب بیمه رفت. ولی آیا هزینه ای از آن گزارش شد؟ یعنی دقیقا باید گفت: همه این مبلغ سود خالص بود و: همه مردم و مسئولین هم این را می دانند! در همه زمینه ها این طور است: موقع عقد قرارداد، در باغ سبز نشان می دهند، ولی موقع خسارت نیستند! فلسفه بیمه حکم می کند: اولین کسانی که به مردم زلزله زده می رسند، باید بیمه ای ها باشند، تا وجدان کاری و اهداف خود را نشان دهند. ولی نه تنها مردم را رها می کنند، بلکه خود را به ندیدن می زنند. امروز هم که صحبتی شده، فقط برای ایجاد یک درآمد صد درصد سود بود. زیرا زلزله را نمی شود پیش بینی کرد، پس بنابر این همه باید همیشه، حق بیمه برای زلزله را پرداخت کنند، اگر تصادفا زلزله آمد، معمولا زیر شش ریشتر، خساراتی ندارد و اگر هم بالای شش بود، پرداخت خسارت بدون توجیه است! زیرا مقاوم نبودن ساختمان دلیلی برای: پرداخت خسارت نیست! شما باید همه مسائل را، دقیق رعایت کنید تا خسارت نبینید، و اگر هم خسارت دیدید، تقصیر خودتان است! به مقصر هم، حق بیمه تعلق نمی گیرد. یعنی یک دور باطل که: فقط سود خالص برای بیمه می سازد. هم اکنون در زلزله کرمانشاه، سپاه و ارتش و بسیج مردم، کم کاری و تعلل بیمه را، به دوش کشیدند. دولت اگر وام یا کمک بلاعوض می کند، بودجه ای ندارد! به همین دلیل نارضایتی ها افزایش پیدا می کند. زیرا دولت اگر بودجه داشت، صرف مقاوم سازی ساختمان ها می کرد، یا حداقل طلب پیمانکاران را، به موقع می داد تا از کار دزدی نکنند. هیچ پیمانکار مسکن مهر، وجود ندارد که طلبکار نباشد. پس چه انتظاری هست که: پیمانکار بدون پول، همه مقررات ساختمانی را رعایت کند و: از مصالح مناسب و: کارگران ماهر استفاده کند. دولت به بیمه ها هم بدهکار است، بیمه تامین اجتماعی که مدتها است: دستمزد و طلب بیمارستانها را نپرداخته، چه انتظاری از رسیدگی سریع آنان به زلزله زده ها دارد؟ پس بنابر این اگر رسیدگی هم شده است، یا ایثار و از خود گذشتگی: پزشکان و کارکنان بوده و یا اینکه: بر بدهیهای دولت افزوده! دولت بدهکار که به: سیستم بانکی هم بدهکار است، چه ردیف بودجه ای می تواند: به وام یا کمک های بلاعوض، به زلزله زدگان اختصاص دهد. همه این بدهیها هم به خاطر نداشتن نیست، بلکه بخاطر اختلاس همین مدیران: بیمه و بانکها است. فقط حقوق مدیران این بانکها و بیمه ها، هرکدام می تواند 30تا چهل خانوار را، تحت پوشش قراردهد! هر پاداش این مدیران، پول خرید یک آپارتمان برای اینها است. و این وسط، فقط دولت است که قربانی می شود، یا نظام است که زیر سوال می رود. لذا یکبار برای همیشه، باید بانک و بیمه و بورس را تعطیل کرد! تا این زالوها نتوانند: اقتصاد بیمار را، بیمارتر کنند. یقه سفید هایی که برای خود: طبقه جدیدی را تشکیل داده اند، اکنون چنان پر قدرت هستند، که دولت ها را هم تغییر می دهند! ولی کسی قادر به تغییر آنها نیست.

Major absent is the insurance in quake.

Insurers were gathered today to: Have a new bag for the nation! From earthquake experts, they were asked to prove that insurance should not be entered into this discussion with complicated formulas! If entered, the rate should be very high, until the belly of insurance. Everyone knows that in all earthquakes, there is a great absence of these insurance, while they say in their propaganda: "If I'm in a fire in my fire!" But it is unclear when, the wrists of these big emperors will open, they have been handsome for several times. You see, in the days of Arba'in, 16,000 people were insured for each person: Jondah was fasting. If 2 million people were altogether, 32 billion toemans went to the insurance pocket. But has it been reported? That is precisely to say: All this was a pure profit: all people and authorities know this too! In all areas, it is: when they sign a contract, they show up in the green garden, but not at a loss! The philosophy of insurance decides: The first people who are struck by earthquake people should be insurers to show their conscience and goals. But not only do they leave people, they do not see themselves. Today, it was only to generate a 100% profit. Because the earthquake cannot be predicted, so everyone must always pay a premium for the earthquake. If a coincidence is an earthquake, then usually there is no damage under the six Richter, and if it was above six, the damage was not justified! Because the building's lack of strength is not a reason to: not pay damages! You have to be careful about everything, so that you do not get damaged, and if you've been damaged, it's your fault! The guilty party will not be paid a premium. That is, a false circle that only makes a net profit for insurance. Now, in the Kermanshah earthquake, the army and the army, and the people's mobilization, they laid waste insurance. The government does not have a budget if it grants loans or grants! That's why dissatisfaction increases. Because the government, if it had a budget, would only have to rebuild the buildings, or at least demanded contractors, in time to stop stealing. There is no mortgage contractor that does not have to be creditor. So what is to expect: a contractor without money, to comply with all building regulations and: to use appropriate materials and: skilled workers. The state is also indebted to insurance, long-term social security insurance has not paid wages and hospitals, what do they expect from their rapid handling of earthquakes? So if so, if it has been handled, either sacrifice or sacrifice: doctors and employees, or else: it has increased the debt of the state! The government has a debtor who owes the banking system: what budget line can they give to loans or grants to earthquakes? All these debts are not due to lack of money, but because of the embezzlement of these managers: insurance and banks. Only the managers' rights of these banks and insurance, each of which can cover 30 to 40 households! Any reward for these directors is the purchase of an apartment for these. And in the middle, it is only the state that is being sacrificed, or the system that is being questioned. So once and for all, you have to shut down the bank and insurance and stock! Until these leeches can: make the sick economy worse. The white collar that made up for it: the new class is now so powerful that it changes governments! But nobody is able to change them.

زلزال التأمین الغائب الرئیسی.

تم جمع شرکات التأمین الیوم إلى: هل لدیک حقیبة جدیدة للأمة! من خبراء الزلزال، طلب منهم إثبات أن التأمین لا ینبغی أن تدخل فی هذه المناقشة مع الصیغ المعقدة! إذا دخلت، یجب أن یکون معدل مرتفع جدا، حتى بطن التأمین. ویعلم الجمیع أن کل الزلازل، کبیرة غائبة عن هذا التأمین، فی حین أن حرق وتذوب فی إعلاناتک یقول: إذا أنا بالقرب بلادی النار! ولکن من غیر الواضح متى، معصمی هذه الأباطرة الکبیرة سوف تفتح، وقد تم أیدیهم لعدة مرات. ترى، فی أیام أربعین، کان المؤمن علیه 16،000 شخص لکل شخص: جنده کان الصیام. وإذا کان ملیونا شخص، فإن 32 ملیارا من البشر کانوا یذهبون إلى جیب التأمین. ولکن هل تم الإبلاغ عنها؟ هذا هو بالضبط القول: کل هذا کان ربحا نقیا: کل الناس والسلطات یعرفون ذلک أیضا! فی جمیع المجالات، هو: عندما یوقعون على عقد، فإنها تظهر فی الحدیقة الخضراء، ولکن لیس فی حیرة! فلسفة التأمین تقرر: أول الناس الذین ضربوا من قبل الزلزال الناس یجب أن تکون شرکات التأمین لإظهار ضمیرهم والأهداف. ولکنهم لا یترکون الناس فحسب، بل لا یرون أنفسهم. الیوم، کان فقط لتولید الربح 100٪. لأن نقص المبنى من القوة لیست سببا ل: لا تدفع الأضرار! علیک أن تکون حذرا حول کل شیء، بحیث لا تحصل على تلف، وإذا کنت قد تعرضت للتلف، انها خطأ الخاص بک! ولا یدفع الطرف المذنب قسطا. وهذا هو، دائرة کاذبة أن یجعل فقط صافی الربح للتأمین. الآن، فی زلزال کرمانشاه، الجیش والجیش، وتعبئة الشعب، وضعوا التأمین على النفایات. الحکومة لا تملک میزانیة إذا کانت تمنح القروض أو المنح! هذا هو السبب فی زیادة عدم الرضا. لأن الحکومة، إذا کان لدیها میزانیة، سیکون فقط لإعادة بناء المبانی، أو على الأقل طالب المقاولین، فی الوقت المناسب لوقف سرقة. لا یوجد مقاول الرهن العقاری الذی لا یجب أن یکون دائنا. لذلک ما هو متوقع: المقاول دون المال، للامتثال لجمیع أنظمة البناء و: لاستخدام المواد المناسبة و: العمال المهرة. إذا کان الأمر کذلک، إذا کان قد تم التعامل معها، إما التضحیة أو التضحیة: الأطباء والموظفین، وإلا: فقد زاد من دیون الحکومة! ولدى الحکومة مدین مدین للنظام المصرفی: ما هو خط المیزانیة الذی یمکن أن تقدمه للقروض أو المنح للزلازل؟ کل هذه الدیون لیست بسبب نقص المال، ولکن بسبب اختلاس هؤلاء المدیرین: التأمین والبنوک. فقط حقوق المدیرین لهذه البنوک والتأمین، کل منها یمکن أن تغطی 30 إلى 40 أسرة! أی مکافأة لهؤلاء المدیرین هی شراء شقة لهم. وفی الوسط، هی الدولة التی یجری التضحیة بها، أو النظام الذی یجری استجوابه. لذلک مرة واحدة وإلى الأبد، لدیک لإغلاق البنک والتأمین والأسهم! حتى یمکن لهذه العلقات: جعل الاقتصاد المرضى أسوأ. الیاقة البیضاء التی تتکون لنفسها: الطبقة الجدیدة هی الآن قویة بحیث أنها تغیر الحکومات! ولکن لا أحد یستطیع تغییرها.

Böyük olmayan sığorta sığortası.

Sığortaçılar bu gün toplanmışdılar: Millətə yeni bir çanta qoyun! Zəlzələ mütəxəssislərindən, bu mürəkkəb formullarla sığortaın bu cür daxil edilməməsi lazım olduğunu sübut etmək istəndi! Daxil olsaydıq, bu dərəcə çox yüksək olmalıdır, sığortaın qarınına qədər. Hər kəs bütün zəlzələlər, bu sığorta olmayan böyük yanan isə sizin reklam əridir demək bilir ki: Mən yanğın yaxın am! Ancaq bu böyük imperatorların biləkləri açılacaq zaman bir neçə dəfə ağappaq olmuşdur. Görürsünüz ki, Arba nin günlərində hər bir şəxs üçün 16,000 nəfər sığortalanmışdı: Jondah oruc tutmuşdu. 2 milyon insanın tamamına sahib olsaydı, 32 milyard insan sığorta cibinə getdi. Amma bu barədə məlumat verilmişdir? Həqiqət deməkdir: Bütün bunlar təmiz bir mənfəət idi: bütün insanlar və səlahiyyətlilər bunu bilirlər! Bütün sahələrdə bu: müqavilə imzaladıqda, onlar yaşıl bağda görünürlər, amma zərər görmürlər! Sığorta fəlsəfəsi qərara alır: Zəlzələ insanı vuran ilk insanlar, vicdanlarını və məqsədlərini göstərmək üçün sığortaçı olmalıdır. Ancaq insanları tərk etmir, özlərini görmürlər. Bu gün yalnız 100% mənfəət yaratmaq idi. Bina gücünün olmaması bir səbəb deyil: zərər verməmək! Hər şeyə diqqət yetirməliyik ki, zədələnməyəsiniz və zədələnmiş olsanız, bu sizin günahınızdır! Günahkarlar partiyasına mükafat verilməyəcək. Yəni, yalnız sığorta üçün xalis mənfəət verən saxta dairə. İndi Kermanşah zəlzələsində, ordu və ordu, xalqın səfərbərliyi, tullantıların sığortasını qoydu. Hökumətin kredit və ya qrant verdiyi təqdirdə büdcəsi yoxdur! Buna görə narazılıq artır. Borc ala bilməyən ipoteka borcu yoxdur. Buna görə gözləmək nədir: pulsuz podratçı, bütün bina qaydalarına riayət etmək və müvafiq materialları və ixtisaslı işçilərdən istifadə etmək. Hökumət bank borcuna borclu bir borcu var: hansı büdcə xəttini kreditlərə və ya zəlzələlərə hədiyyə verə bilər? Bütün bu borclar pul olmaması ilə deyil, həmin menecerlərin mənimsəməsi səbəbindəndir: sığorta və banklar. Yalnız bu menecerlərin bu bankların hüquqları və hər biri 30-40 ailəni əhatə edə bilən sığorta! Bu müdirlər üçün hər hansı bir mükafat bu üçün bir mənzili alınmasıdır. Və ortada, yalnız qurban olan dövlət və ya sorğulanan sistemdir. Budur, bir dəfə və hamı üçün, bankı və sığortanı bağlamalıyıq! Bu sulu yağlara qədər: xəstə iqtisadiyyatını daha da pisləşdirin. Özü üçün hazırlanan ağ yaxalıq: yeni sinif indi güclüdür ki, hökumət dəyişir! Amma heç kim onları dəyişə bilmir.

Mahinnews.ir           سید احمد حسینی ماهینی 

  • سید احمد حسینی ماهینی

چطور می شود ما جشن نگیریم؟ آسمان مکه نور افشان شد،

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۶، ۱۰:۰۹ ب.ظ | ۰ نظر

چرا باید برای مولودی جشن بگیریم؟

اخیرا برخی فتنه انگیز ها، شایعه ساخته اند که در زمان: پیامبر و ائمه و حتی خلفای صدر اسلام، مولودیه جشن گرفته نمی شد! و امروز این کار بدعت است. اتفاقا تفاوت بین جاهلیت و اسلام، در همین است زیرا که جاهلیت: ایام مخصوص خود را جشن می گیرد، ولی مسلمان ایام اسلامی یا: ایام الله را زنده نگه می دارند. دستور صریح قران است که: باید ایام الله همیشه زنده باشد، و از ان یاد شود.(فذکرهم بایام الله) یکی از ایام الله، روز ولادت رسول بزرگوار اسلام است، در این روز خداوند جشن گرفت! چطور می شود ما جشن نگیریم؟ آسمان مکه نور افشان شد، و همه متعجب بودند که: چه حادثه ای در حال اتفاق است. زیرا خداوند در خلقت کائنات، اول از همه نورمحمد را آفرید! ولی این نور هنوز زمینه بروز پیدا نکرده بود، و انسان ها آماده پذیرش آن نبودند، تا اینکه با فرستادن انبیا، این موضوع را بشارت داد، و مردم را آماده کرد. روزیکه پیامبر به دنیا آمد، یعنی شاهکار خلقت خداوندی، ظهور و بروز پیدا کرد. اگر روایات شیعه را قبول ندارند، بروند تاریخ را بخوانند: در آن شب سه حادثه بزرگ در جهان اتفاق افتاد: اول اینکه دریاچه ساوه خشک شد، دوم کنگره کاخ انوشیروان، در تیسفون (مدائن ) ترک برداشت. سوم: بزرگترین آتشکده زرتشتیان، در آذربایجان خاموش و سرد شد. اینها واقعیاتی هست که: هنوز هم وجود دارد. ناصر خسرو قبادیانی که سنی مذهب است، شعر بلندی گفته با مطلع آئینه عبرت:

هان ای دل عبرت بین از دیده عبر کن هان      

            ایوان مدائن را آیینهٔ عبرت دان

اما احادیث شیعه می فرماید:( لولاک لما خلقت الافلاک) یعنی ای برادر سنی! و ای برادر مسلمان، همین وجود تو وامثال تو، بستگی به وجود رسول الله است. زیرا خداوند همه دنیا را، بخاطر حضرت محمد آفریده است. حتی برخی روایات هست که: قبل از خلقت جهان، حضرت محمد وجود داشته و: در هنگام خلقت جهان، ناظر بوده است! البته باید دانست که در لقظ عرب،( ال) محصور کننده است. یعنی منظور همه افلاک در: همه مکانها و زمان ها نیستند. زیرا خلقت خداوندی تعطیل بردار نیوده، بلکه منظور همین افلاک و: دنیای فعلی ماست که: از آفرینش حضرت آدم ع آغاز می شود. بهرحال خداوند، چنان پیامبر را دوست دارد که: همه جهان را برای او آفریده است. پس چرا نباید از این تولد مبارک خوشحال بود؟ بنابر احادیث امام جعفر صادق، فرق اعراب بدوی با پارسیان، همین است که اعراب، همه ایام الله را ضایع کردند! ولی اهالی فارس آن را گرامی داشتند. بعنوان نمونه حضرت، به نوروز اشاره می فرماید که: در نوروز خداوند جهان را خلق کرد، به همه فرمود از این خلقت شادمانی کنند، ایرانیان همه ساله، این ایام را شادی می کنند. البته اعراب هم، به دلیل جاهلیت! کار خوبی انجام دادند و آن: حفظ زبان حضرت آدم و بهشتیان، یعنی عربی بود و: خداوند به همین دلیل حضرت ابراهیم را، از فارس، مامور کرد تا فرزند خود را، دربین اعراب ببرد. وقتی قران نازل می شود، دربین آنها باشد، تا هم آن را بفهمند، هم ببینند که معجزه است، و کس دیگری نمی تواند: مثل آن را بیاورد. بنابر این تعصب ایرانیان بر: حفظ رسوم و شادی ها، برابری می کند با تعصب اعراب، برحفظ زبان اصلی خودشان. همینطور گناه ایرانیان برای جعل یا تغییر زبان، برابر با گناه اعراب، در ناراحتی آنان از: ایام الله و بزرگداشت شادی های حلال است. به همین دلیل است که پیامبر آخرالزمان، از بین ایرانیان نبود! ولی ایرانیان آن را پذیرفتند، تا اشتباه خود را جبران کرده باشند.

Why should we celebrate the birthday?

Recently, some seditious people have made rumors that: The Prophet and the Imams, and even the early Caliphs of Islam, did not celebrate Molodia! And this is the heroism today. In fact, the difference between ignorance and Islam is this because yahilia celebrates its own time, but the Islamic Muslims either: It keeps al-Qaeda alive. The Quran's explicit command is that: Allah should always be alive and remembered One of the Day of God is the birthday of the great Messenger of Islam, on this day the Lord has been celebrated! How can we not celebrate? The sky of Mecca was light, and everyone wondered what an incident was happening. Because God created the light of Mohammad in the creation of the universe! But this light had not yet come to light, and humans were not prepared to accept it, until they sent the prophets to good news and prepared the people. The day when the Prophet was born, the masterpiece of the creation of God, appeared and emerged. If they do not accept Shi'a narrations, go on to read history: that night, there were three major incidents in the world: first, the Savo Lake dried up, the second congress of the Anoushirvan palace, in Ctesiphon (Mada'en), was abandoned. Third: Zoroastrian's largest fire extinguishing gas in Azerbaijan. These are the realities that are still there. Nasser Khosrow Ghobadiyan, a Sunni religious figure, said a great poem with the knowledge of the mirror.

But the Shi'a hadiths say: "That is, your Sunni brother!" And you, Muslim brother,, yours and yours, depends on the presence of the Messenger of Allah. Because: God created the whole world for the sake of the Prophet Muhammad. There are even some traditions that: Before the creation of the world, Prophet Muhammad existed and was observant at the creation of the world! Of course, it should be noted that in the Arabic script, (al) is conceivable. That is, all the spheres mean: not all places and times. Because the creation of God is not shut down, it is the same as the planet: Our current world: From the creation of Adam, we begin. However, God loves such a prophet: He created the whole world for him. So why should not this happy birthday be happy? According to the hadiths of Imam Ja'far Sadegh, the difference between the primitive Arabs and the Persians is that the Arabs have destroyed all the days of Allah! But the people of Fars cherished it. As an example of the Prophet, reference is made to Nowruz: God created the world in the light of the day, gave everyone the pleasure of this creation, the Iranians rejoice these years every year. Of course, the Arabs, because of ignorance! They did a good job: preserving the language of Adam and Paradise, that is, Arabic: God, therefore, directed Abraham, from Fars, to take his son in the midst of the Arabs. When the Qur'an is revealed, they are among them, so that they will understand it, they will see that it is a miracle, and nobody else can: bring it like that. Therefore, Iran's fanaticism: preserving traditions and happiness, equals the fanaticism of the Arabs, in keeping with their original language. Similarly, Iran's sin for forging or changing language is equal to the sin of the Arabs, in their dismay, of the Day of God and the commemoration of Halal Happiness. That is why the Messenger of the Apocalypse was not among the Persians! But the Iranians accepted it, to make up for their mistake.

لماذا یجب أن نحتفل بعید میلاد؟

فی الآونة الأخیرة، وتردد بعض تمردی قد قدمت فی عهد النبی والأئمة والخلفاء الراشدین من الإسلام، لم یحتفل به مولودیه وهذه هی البطولة الیوم. فی الواقع، الفرق بین الجهل والإسلام هو لأن یحیی یحتفل بوقته، ولکن المسلمین المسلمین إما: فهو یبقی القاعدة على قید الحیاة على قید الحیاة. الأمر الواضح للقرآن هو أن: الله یجب أن یکون دائما على قید الحیاة وتذکر. واحد من یوم الله هو عید میلاد رسول الإسلام العظیم، فی هذا الیوم تم الاحتفال الرب! کیف یمکننا أن نحتفل؟ کانت سماء مکة خفیفة، وتساءل الجمیع عن وقوع حادث. لأن الله خلق ضوء محمد فی خلق الکون! ولکن هذا النور لم یأت بعد، ولم یکن البشر مستعدین لقبولها، حتى أرسلوا الأنبیاء إلى أخبار طیبة وأعدوا الشعب. الیوم الذی ولد فیه النبی، تحفة خلق الله، ظهرت وظهرت. إذا کنت لا توافق على الأحادیث، على المضی قدما على النحو التالی: لیلة الثلاثاء فی حدث حادث کبیر فی العالم: أولا، جفت بحیرة حفظ ما یصل، المؤتمر قصر أنوشروان، فی المدائن و(المدائن) ترک انطباع. ثالثا: أکبر غاز إطفاء الحرائق فی الزرادشتیة فی أذربیجان. هذه هی الحقائق التی لا تزال هناک. وقال ناصر خسرو غبادیان، وهو شخصیة دینیة سنیة، قصیدة عظیمة مع معرفة المرآة.

لکن الحدیث الشیعی یقول: "هذا هو أخیک السنی!" وأنت، شقیق مسلم ،، لک ولک، یعتمد على وجود رسول الله. لأن الله خلق العالم کله من أجل النبی محمد. هناک حتى بعض التقالید التی: قبل خلق العالم، کان النبی محمد موجود وکان ملتزما فی خلق العالم! بطبیعة الحال، ینبغی أن یکون مفهوما أنه فی الکتابة العربیة ال هو تصور. وهذا یعنی أن جمیع المجالات تعنی: لیس کل الأماکن والأوقات. لأن خلق الله لا تغلق، هو نفس الکوکب: عالمنا الحالی: من خلق آدم، نبدأ. ومع ذلک، یحب الله مثل هذا النبی: خلق العالم کله بالنسبة له. فلماذا لا ینبغی أن یکون هذا عید میلاد سعید سعیدة؟ ووفقا لأحادیث الإمام جعفر الصادق، فإن الفرق بین العرب البدائیین والفرس هو أن العرب قد دمروا کل أیام الله! ولکن شعب فارس عزیزی علیه. بطبیعة الحال، العرب، بسبب الجهل! لقد قاموا بعمل جید: الحفاظ على لغة آدم والجنة، أی العربیة: ومن ثم، وجه الله إبراهیم، من بلاد فارس، لیأخذ ابنه بین العرب. عندما یکشف القرآن، هم من بینهم، حتى أنهم سوف یفهمون ذلک، وسوف نرى أنها معجزة، ولا أحد آخر یمکن: جلب ذلک من هذا القبیل. لذلک، التعصب الإیرانی: الحفاظ على التقالید والسعادة، یساوی التعصب لدى العرب، تمشیا مع لغتهم الأصلیة. وکذلک لإقامة أو تغییر لغة الخطیئة الإیرانیة، والخطیئة ضد العرب، فی آلامهم: أیام الله والاحتفال الفرح من المذیبات. هذا هو السبب فی رسول صراع الفناء لیس بین الفرس! ولکن الإیرانیین قبلوا ذلک، للتعویض عن خطأهم.

Niyə doğum gününü qeyd etməliyik?

Son zamanlar bəzi şiddətli insanlar dedilər: Peyğəmbər və imamlar, hətta İslamın ilk xalisləri, Molodiya qeyd etməyiblər! Bu gün bu qəhrəmanlıqdır. Quranın açıq əmridir ki: Allah həmişə tövbə etməlidir və xatırlanmalıdır. Allahın günlərindən biri, böyük İslam Peyğəmbərinin doğum günüdür, Rəbb bu gün qeyd olundu! Necə qeyd etməyimiz mümkün deyil? Məkanın göyü yüngül idi və hər kəs bir hadisə baş verdiyini merak etdi. Çünki Allah kainatın yaranmasında Məhəmmədin işığını yaratdı! Amma bu işıq hələ yüngül gəlmədi və insanlar peyğəmbərləri yaxşı xəbər göndərdilər və xalqı hazırladıqlarına qədər insanları qəbul etməyə hazır deyildi. Peyğəmbərin doğulduğu gün, Allahın yaradıcılığının şah əsəri ortaya çıxdı və ortaya çıxdı. Üçüncüsü: Zərdüştinin Azərbaycanda ən böyük yanğın söndürmə qazıdır. Bunlar hələ də var olan gerçəklərdir. Sünni din xadimi Nasser Khosrow Ghobadiyan, aynanın bildiyi böyük bir şeir söylədi.

Lakin şiə hədisləri: "Sünni qardaşınız!" Deyirlər. Və siz, müsəlman qardaşınız, sənin və sənin, Allah Rəsulunun varlığından asılıdır. Çünki Allah bütün dünyaya Peyğəmbərimiz Məhəmməd üçün yaratdı. Hətta bir sıra ənənələr var ki, dünya yaradılışından əvvəl Peyğəmbər (s.ə.v.) mövcud idi və dünya yaradılışında müşahidə edildi! Əlbəttə, qeyd etmək lazımdır ki, ərəbcə yazılmışdır ki, (al) sözsüz. Yəni bütün sahələr deməkdir: bütün yerlər və vaxtlar. Çünki Allahın yaradılışı bağlanmayıb, planetlə eynidır: Bizim cari dünya: Adəmin yaranmasından başlayırıq. Ancaq Allah belə bir peyğəmbəri sevir: O, bütün dünyanı yaratdı. Niyə bu xoşbəxt günün xoşbəxt olmasın? İmam Cəfər əl-Sadiq Deyilənlərə görə, bədəvilər və farslar arasında fərq ki, ərəblər Allahın bütün gün sərf var! Amma Fars xalqı onu bəxş etdi. Əlbəttə, ərəblər, cəhalət səbəbiylə! Quranın nazil edildiyi zaman onlar aralarında, onlar bunu anlayacaqlar, onlar möcüzə olduğunu görəcəklər və heç kim bunu edə bilməz. Buna görə İranın fanatikliyi: ənənələri və xoşbəxtliyi qoruyan ərəblərin fanatizminə, orijinal dilinə uyğun olaraq bərabərdir. Eləcə də döymək və ya dil öz narahatlıq İran günah, ərəblərə qarşı günah dəyişdirmək kimi Allahın günləri və həlledicilər sevincini qeyd edir. Buna görə Apokalipsiyanın Peyğəmbəri farslar arasında yox idi! Amma İranlılar bunu qəbul edərək, səhvlərini düzəldirdilər.

Mahinnews.ir    سید احمد حسینی ماهینی 

  • سید احمد حسینی ماهینی

حالا چرا استراتژی مقاومت شده ، کار انگلیسی ها یا اروپایی ها است!

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۶، ۱۱:۱۱ ب.ظ | ۰ نظر

موشک جواب موشک

 همان اصل قرانی: تعدی در مقابل تعدی می باشد:

فمن اعتدى علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدى علیکم -

  ایا وقت آن نرسیده که: جواب موشک و بمباران اسرائیل را، با موشک بدهند؟ همانطور که پیش بینی می شد: وقتی داعش از بین رفت، حامیان او به دنبال احیا: برنامه های داعش رفتند. آمریکا با بمباران برخی مناطق، خط آتش درست کرد تا: عناصر شکست خورده داعش، بتوانند از مهلکه فرار کنند. عربستان برای انحراف افکار عمومی، از چهل کشور اسلامی دعوت کرد: تا تروریسم را ریشه کن کنند! البته منظور عربستان از تروریسم، افراد ضد داعش هستند! یعنی همان هایی که باعث شدند: تا داعش نابود شود. ولیعهد عربستان میخواست انتقام داعش را بگیر: زیرا هزینه های زیادی برای ایجاد آن، پرداخت کرده بود: سلاح ها و تجهیزات فراوان برای آنها، ارسال کرده بود ولی روز به روز، شاهد نابودی آنها بود! که بالاخره تمام شد، و بدهیهایش برای آل سعود باقی ماند. برای تکمیل حلقه انتقام داعش، اسرائیل هم مجبور شده تا: شخصا پا به میدان بگذارد و: از سوریه انتقام بگیرد. صهیونیسم و لیبرالیزم و ارتجاع، مردم را از اتحاد خودشان می ترسانند! ولی این اتحاد شوم عبری عربی غربی، سال ها است که جنایت می کند: ولی همیشه شکست خورده و بدهکار، صحنه را ترک می کند. این بار اسرائیل با موذی گری می خواهد: عملیات ایذایی را سازماندهی کند، تا مردم سوریه دائما در ناامنی باشند! وبا تبلیغات برای معارضان سوری، القا کنند تا زمانیکه بشار اسد هست، این نا امنی هم هست. اما مردم سوریه میدانند که: این حرفهای تکراری، برای انها امنیت ایجاد نمی کند. زیرا معارضان سوری هنوز دستشان به قدرت نرسیده، اینهمه خونریزی و وحشیگری داشتند، وای به روزی که به قدرت برسند. به نظر می رسد که دیگر پیمانه اسرائیل هم پرشده، و به زودی از روی زمین محو خواهد شد! و این عملیات ایذایی از دو جهت، این موضوع را اثبات می کند: اول اینکه اگر اسرائیل قدرت داشت، نیازی به عملیات ایذایی و یا: خلق داعش نبود، میتوانست با یک حمله، مانند جنگ شش روزه، اسد را از قدرت بردارد.  پس دیگر قادر به انجام: عملیات بزرگ نیست و: حد او همین است.  دوم اینکه این عملیات ایذایی را، برای کسب در امد از آل سعود و آمریکا انجام می دهد، تا بحران مالی خود را رفع کند. لذا وقت آن فرا رسیده تا: ضربه آخر به اسرائیل وارد شود. البته همه منتظر ایران هستند، ولی نباید انتظار داشت که مسئولین ایران، دست از موشک سازی بردارند، و آن را مصرف اسرائیل نمایند. زیرا موشک های ایران، برد بالایی دارد و برای اهداف: بزرگتری طراحی شده است. و نابودی اسرائیل کار: یک روز این موشک ها است. لذا در حمله موشکی ایران، ممکن است تر و خشک باهم بسوزد. در حالیکه حزب الله، اطلاعات دقیقتری دارد و: میتواند بدون عوارض جانبی، موشک های خود را به هدف بزند. سوریه نیز از قدرت موشکی بالایی برخوردار است، نباید فراموش کرد که پدر موشکی ایران، در انجا آموزش دید. علاوه بر سوریه و لبنان ، یمن و عراق و روسیه هم، قدرت موشک باران اسرائیل را دارند. تنها یک چیز باعث شده: تا کنون جواب اسرائیل را ندهند، و آن اینکه خط مقاومت، نمی خواهد آغاز گر جنگ جدیدی باشد. اما این تئوری نخ نما، زیان های فراوانی به مقاومت وارد کرده. این همان تئوری بنی صدر، در ابتدای جنگ تحمیلی بود! که می گفت ما نباید حمله کنیم و: وارد خاک دیگران شویم، بلکه بگذاریم آنها بیایند: تا حساب شان را برسیم. حالا چرا استراتژی مقاومت شده ، کار انگلیسی ها یا اروپایی ها است!

Rocket missile response

 The same Qur'anic principle is an offensive against the offensive: is it not time for it to: Answer the rocket and bombard Israel with a rocket? As anticipated: when ISIL disappeared, its supporters sought to revive: ISIL's plans went. The United States made a fire line by bombing some areas so that the failed ISIL elements could escape. Saudi Arabia called for forty Islamic countries to eradicate public opinion: to eradicate terrorism! Saudi Arabia, of course, is anti-ISIL people! That is, those that caused: to destroy ISIS. The crown prince of Saudi Arabia wanted to take revenge on ISIS because he had paid a lot of money for it: they had sent many weapons and equipment to them, but they were destroyed every day! Which eventually ended, and his debts remained for Al Saud. To complete the ISIL revenge ring, Israel is also forced to: personally step down and take revenge on Syria. Zionism, liberalism and reaction, scare people away from their unity! But this Western alliance, the Hebrew Arabic, has for many years been crimes: but always defeated and the debtor leaves the scene. This time, Israel wants to insult itself: to organize an affair, so that the Syrian people are constantly insecure! And with propaganda for the Syrian opposition, it is insecure until Bashar al-Assad is there. But the Syrians know that: these repetitive words do not give them security. Because the Syrian opponents have not yet reached their full control of power, they have had all the bloodshed and brutality, until the day they reach power. It seems that another measure of Israel is filled, and will soon disappear from the ground! And this two-way operation proves this: first, if Israel had no power, no need to take offense, or: did not create ISIS, it could take Assad out of power with an attack, like a six-day war. So it is no longer able to do: The operation is not great: its limit is the same. Secondly, it will carry out an offensive operation to get out of Saudi Arabia and the United States to resolve its financial crisis. So it's time to bring the last blow to Israel. Of course, everyone is waiting for Iran, but we should not expect the Iranian authorities to stop rocketing and use it for Israel. Because: Iran missiles have a high range and are designed for larger targets. And the destruction of Israel: One day these missiles are. Therefore, in a missile attack in Iran, it may burn more and drier. While Hezbollah has more accurate information, it can target its missiles without any side effects. Syria also has a high missile power, it should not be forgotten that Iran's missile father was trained there. In addition to Syria and Lebanon, Yemen, Iraq and Russia also have the power of Israeli racers. Only one thing has caused: so far, not to give Israel an answer, and that the resistance line does not want to start a new war. But this theory has plagued us with many losses. This same theory of Bani-Sadr was imposed at the beginning of the war! He said that we should not attack and: get into the soil of others, but let them come: to reach their account. Now why is a resilient strategy working for the British or the European!

استجابة الصواریخ الصاروخیة

 نفس المبدأ القرآنی هو هجوم ضد الهجوم: هل حان الوقت ل: الإجابة على الصاروخ وقصف إسرائیل بصاروخ؟ کما کان متوقعا: عندما اختفى تنظیم الدولة الإسلامیة فی العراق والشام، سعى مؤیدوها إلى الانتعاش: ذهبت خطط داعش. قامت الولایات المتحدة بخط النار من خلال قصف بعض المناطق حتى یمکن أن تفلت عناصر داعش الفاشلة. دعت المملکة العربیة السعودیة أربعین دولة إسلامیة إلى القضاء على الرأی العام: القضاء على الإرهاب! المملکة العربیة السعودیة، بطبیعة الحال، مناهضین لتنظیم داعش! أی تلک التی تسببت فی: تدمیر داعش. لقد أراد ولی عهد المملکة العربیة السعودیة الانتقام من داعش لأنه دفع الکثیر من المال له: لقد أرسلوا العدید من الأسلحة والمعدات لهم، لکنهم دمروا کل یوم! والتی انتهت فی نهایة المطاف، وظلت دیونه ل آل سعود. ولإکمال حلقة الثأر لتنظیم الدولة الإسلامیة فی العراق والشام، تضطر إسرائیل أیضا إلى: النزول شخصیا والانتقام من سوریا. الصهیونیة، اللیبرالیة ورد الفعل، تخویف الناس بعیدا عن وحدتهم! ولکن هذا التحالف الغربی، والعربیة العبریة، کان لسنوات عدیدة جرائم: ولکن هزم دائما والمدین یترک المشهد. هذه المرة، إسرائیل ترید إهانة نفسها: لتنظیم علاقة، حتى أن الشعب السوری غیر آمنة باستمرار! ومع الدعایة للمعارضة السوریة، فهی غیر آمنة إلى أن یتواجد بشار الأسد. لکن السوریین یعرفون أن هذه الکلمات المتکررة لا تعطیهم الأمن. ولأن الخصوم السوریین لم یصلوا بعد إلى سیطرتهم الکاملة على السلطة، فقد کان لهم کل إراقة الدماء والوحشیة، والیوم الذی جاءوا فیه إلى السلطة. یبدو أن هناک مقیاسا آخر لإسرائیل ملیئا، وسوف تختفی قریبا من الأرض! وهذه العملیة ذات الاتجاهین تثبت ذلک: أولا، إذا لم یکن لدى إسرائیل أی سلطة، فلا حاجة إلى ارتکاب جریمة، أو: لم تنشئ داعش، یمکن أن تأخذ الأسد خارج السلطة بشن هجوم، مثل حرب استمرت ستة أیام. لذلک لم یعد قادرا على القیام به: العملیة لیست کبیرة: حدها هو نفسه. ثانیا، ستنفذ عملیة هجومیة للخروج من المملکة العربیة السعودیة والولایات المتحدة لحل الأزمة المالیة. لذلک حان الوقت لجلب الضربة الأخیرة لإسرائیل. بالطبع، الجمیع ینتظر إیران، ولکن لا ینبغی لنا أن نتوقع من السلطات الإیرانیة وقف الصواریخ واستخدامها لإسرائیل. لأن صواریخ إیران لدیها مجموعة عالیة ومصممة لأهداف أکبر. وتدمیر إسرائیل: یوم واحد هذه الصواریخ هی. لذلک، فی هجوم صاروخی فی إیران، قد یحرق أکثر وأکثر الجافة. فی حین أن حزب الله لدیه معلومات أکثر دقة، فإنه یمکن استهداف صواریخه دون أی آثار جانبیة. سوریا لدیها أیضا قوة صاروخیة عالیة، لا ینبغی أن ننسى أن والد الصواریخ إیران تم تدریب هناک. بالإضافة إلى سوریا ولبنان، والیمن والعراق وروسیا أیضا قوة المتسابقین الإسرائیلیین. وسبب واحد فقط هو: حتى الآن، عدم إعطاء إسرائیل جوابا، وأن خط المقاومة لا یرید أن یبدأ حربا جدیدة. ولکن هذه النظریة قد ابتلیت بنا مع العدید من الخسائر. وقد فرضت نفس نظریة بنی الصدر فی بدایة الحرب! وقال إنه لا ینبغی لنا أن نهاجم وندخل إلى تراب الآخرین، ولکن ندعهم یأتون: للوصول إلى حساباتهم. الآن لماذا هی استراتیجیة مرنة تعمل لصالح البریطانیین أو الأوروبی!

Raket raket reaksiyası

 Eyni Quran prinsipi hücuma qarşı hücumdur: bunun üçün vaxt gəlməzmi: raketə cavab verin və İsraili bir raketlə bombaladın? Gözlənildiyi kimi: İŞİD yoxa çıxdıqda tərəfdarları canlanmağa çalışırdılar: ISIL planları getdi. Amerika Birləşmiş Ştatları bir sıra sahələrə hücum edərək yanğınsöndürmə xətti çəkərək müvəffəqiyyətli ISIL elementlərindən xilas ola bilərdi. Səudiyyə Ərəbistanı qırx İslam ölkəsinin ictimai rəyini aradan qaldırmağa çağırdı: terrorizmi ortadan qaldırmaq! Əlbəttə, Səudiyyə Ərəbistanı, İslam əleyhdarı insanlardır! Yəni səbəb olanlar: İSİS'i məhv etmək. Səudiyyə Ərəbistanı tac şahzadəsi ISIS üzərində intiqam almaq istəyirdi, çünki bunun üçün çox pul ödəmişdi: onlara silah və avadanlıq göndərmişdilər, lakin hər gün məhv oldular! Nəticədə sona çatdı və borcları Al Süud üçün qaldı. İŞİD intiqam halqasını başa çatdırmaq üçün İsrail də məcburdur: şəxsən Suriyanı tərk etmək və intiqam almaq. Sionizm, liberalizm və reaksiya insanları birliyindən uzaqlaşdırdı! Ancaq bu İbranicə ərəbcə olan bu ittifaq uzun illərdir cinayətlərdir: lakin həmişə məğlub olub borclu səhnəni tərk edir. Bu dəfə İsrail özünü təhqir etmək istəyir: Suriya xalqı daim təhlükə yarada biləcək bir hadisə təşkil etsin! Suriya müxalifəti üçün təbliğat apararkən, Bəşər Əsədin olduğu qədər etibarsızdır. Ancaq Suriyalılar bunu bilirlər: bu təkrarlanan sözlər onlara təhlükəsizliyi vermir. Suriyalı müxaliflər hakimiyyətə tam nəzarət etməmişlər, çünki gücünə çatan günə qədər bütün qanlı və qəddarlıqlara məruz qalmışlar. Görünür, başqa bir İsraillə doludur və tezliklə yerdən yox olacaq! Bu iki yollu əməliyyat bunu sübut edir: birincisi, İsrail heç bir gücə malik olmadıqda, təhqir etmək lazım deyil və ya: ISIS yaradılıb, altı gün müharibə kimi Əsədin hücumla gücdən çıxa bilər. Beləliklə, artıq edə bilmərik: Əməliyyat yaxşı deyil: onun həddi eynidır. İkincisi, maliyyə böhranını həll etmək üçün Səudiyyə Ərəbistanı və ABŞ-dan çıxmaq üçün hücum əməliyyatını həyata keçirəcək. Beləliklə, İsrailə son zərbə vurma vaxtı gəldi. Əlbəttə, hər kəs İranı gözləyir, amma biz İran hökumətinin rokinqdən imtina etməsini və İsrail üçün istifadə etməsini gözləməməliyik. İran raketləri yüksək bir sıra olduğundan və daha böyük hədəflər üçün nəzərdə tutulmuşdur. İsrailin məhv edilməsi: Bir gün bu raketlər var. Buna görə də İrana raket hücumunda daha çox quruya bilər. Hizbullahın daha dəqiq məlumatları olmasına baxmayaraq, hər hansı bir yan təsir olmadan raketlərini hədəfə ala bilər. Suriyada da yüksək raket gücünə malikdir, İranın raket atasının orada təlim keçdiyi unutulmamalıdır. Suriya və Livana əlavə olaraq, Yəmən, İraq və Rusiya da İsrailin yarışçılarının gücünə malikdirlər. Yalnız bir şeyə səbəb oldu: indiyə qədər İsrailə cavab vermək və müqavimət xəttinin yeni bir müharibəyə başlamaq istəməməsi. Amma bu nəzəriyyə bizi çox itkilərə səbəb oldu. Bani-Sadrın eyni nəzəriyyəsi müharibənin əvvəlində tətbiq olundu! Onun sözlərinə görə, hücum etməməli və başqalarının torpağına girməyək, ancaq gəlsinlər: hesablarına çatmaq üçün. İndi nə üçün İngilis və ya Avropa üçün möhkəm bir strategiya işləyir!

  • سید احمد حسینی ماهینی

بازیکنان ایرانی، در بهترین لیگ های دنیا،

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۶، ۰۱:۲۰ ق.ظ | ۰ نظر

امتیاز میزبان بودن!

در قرعه کشی فوتبال دیدیم که: هر ساله ایران در گروه مرگ قرار می گیرد! و همان دور اول اوت می شود، همه فکر می کنند که: فوتبال ایران از لحاظ فنی مشکل دارد، ولی چیدمان قرعه کشی ها نشان می دهد: دقیقا عکس مطلب صادق است. زیرا وقتی همیشه و: بلا استثنا، ایران در گروه مرگ می افتد، آیا این تصادفی است؟  این که غربیها دائم می گویند: شانس وجود خارجی ندارد، چطور به ایران می رسد، سکه تقلبی از آب در می اید! و همیشه روی خط می نشیند؟ البته  غربی ها در همه زمینه ها، همینطور عمل می کنند! در جنگ نظامی و اقتصادی و حتی فرهنگی و ورزشی، ایران را در گروه مرگ جا می دهند. در دوران دفاع 8ساله دیدیم که: با عنوان حقوق بشر جلو آمدند، ولی همه نوع سلاحهای شیمیایی، سبک و سنگین را به دشمن ایران دادند. الان هم کشتار وسیع مردم میانمار و یمن را، نمی بینند ولی اعدام یک قاچاقچی را بزرگ می کنند. رسانه های حامی: لیبرال های غربی و عربی هم، به همین شکل، در امور فرهنگی عمل می کنند. گویا شغل شریف آنان، دفاع از جاسوسان، دزدان و قاچاقچی ها! بنام دفاع از حقوق بشر است. بشر از نظر آنها، همجنس بازان هستند! حقوق بشر هم از نظر آنها، یعنی حق دزدی و قاچاق و کشتار و انفجار! زیرا می بینیم که از اسرائیل حمایت می کنند، نقطه ثقل حمایت آنها از اسرائیل، نه برای کار های خوب آنها، بلکه برای کشتار وسیع فلسطینی ها است. از نظر آنها کشتار وسیع مردم یمن، به وسیله عربستان، عین حقوق بشر است! اما دفاع مردم یمن، عین تروریسم. همه جای دنیا اگر مقاومت وجود دارد، به نظر آنها باید از بین برود. در نظریه های فرهنگی هم، همین است: چون آقایان میزبان یونسکو یا سازمان ملل هستند، اجازه دارند هر رفتار شنیع را آموزش دهند! اما از تدریس اخلاق و دین ناراحت می شوند. در اقتصاد هم وقتی بورس های معروف دنیا، در لندن یا نیویورک است، تنها شرکت هایی در بورس پذیرفته می شوند که: حق میزبانی را ادا کنند یعنی: تابع محض مقررات آنها باشند. به همین دلیل ایران را در: سازمان تجارت جهانی، یا دیگر سازمان ها عضو نمی کنند. آنها بقدری از این رانت استقاده می کنند، که فراموش کرده اند: خودشان ما را تحریم کرده اند! و فکر می کنند ما آنها را تحریم کرده، یا با آنها قطع رابطه نمودیم! در همه شاخص های اقتصادی، ایران در ردیف اول است: معادن گاز و نفت و آب و برق و..! ولی طوری موضوع را می پیچانند، که تصور می شود ایران در همه زمینه ها، عقب مانده و فقیر است. وقتی عوامل رشد اقتصادی را، تک تک بررسی کنیم، ایران در همه زمینه ها درجه یک است: نیروی انسانی متخصص آگاه و باهوش دارد، که همه جای دنیا را قبضه کرده اند. در مواد اولیه بقدری ثروتمند است که: متهم به خام فروشی می باشد. در مدیریت، هیچ نقطه جهان نیست که در ان، ایرانی ها مدیران ارشد آنها نباشند. ولی آنها از حق میزبانی استفاده می کنند، همه اینها را فراموش می کنند، و می گویند: رشد اقتصادی ایران منفی است، یا اقتصاد ایران بیمار است.  در موضوع ورزش هم همینطور است، بازیکنان ایرانی، در بهترین لیگ های دنیا، حضور دارند و: وجود آنها اعتبار به لیگهای اروپایی داده است، ولی چطور می شود که: در بازیهای جام جهانی، همیشه اوت می شوند؟ این همان سوء استفاده از حق میزبانی است: در قرعه کشی دستبرد می زنند، ولی ما باید! به نتیجه احترام بگذاریم، چون آنها میزبان هستند. در تمام رشته های ورزشی همینطور است: کشتی یا کارته، مگر کم قهرمان  و مدال آور داریم؟ ولی در جاهای حساس می بینیم که: اقایان با سو استفاده از داوری، یا حق میزبانی، نه تنها مانع رسیدن ورزشکاران: به مدال می شوند، بلکه طلبکار هم هستند.

Be the guest!

In the lottery of football, we saw: Every year Iran is placed in the death group! And it's the first round of August, everyone thinks: Iran's football is technically difficult, but the lottery arrangement shows: exactly the picture is true. Because when and always: Except, Iran is in the death group, is it a coincidence? That the Westerners constantly say: there is no chance of existence, how come to Iran, a fake coin comes from the water! And always sit on the line? Of course, the Westerns do the same in all areas! In the military, economic and even cultural and sports wars, Iran is placed in the death group. During the eight-year defense period, we saw that they came under the title of human rights, but all kinds of chemical, light and heavy weapons were given to Iran's enemy. Now they do not see the mass murder of the people of Myanmar and Yemen, but they increase the execution of a smuggler. Promoter media: Western and Arab liberals act in the same way in cultural affairs. It's as if their honorable job is to defend spies, thieves and smugglers! It is called the defense of human rights. Human beings are homosexuals! In their view, human rights also mean the right to theft and smuggling and killing and explosions! Because we see that they support Israel, the point is that they support Israel, not for their good work, but for the vast slaughter of the Palestinians. In their view, the mass murder of the Yemeni people, by Saudi Arabia, is the same human rights! But the defense of Yemenis, like terrorism. Everywhere in the world, if there is resistance, they should be eradicated. In cultural theories, this is the same: since gentlemen are hosted by UNESCO or the United Nations, they are allowed to teach any heinous conduct! But they are saddened by teaching ethics and religion. In the economy, when the world's most famous exchanges, in London or New York, are only accepted on the exchange, which are: to grant the right to host, that is, they are subject to their own rules. For this reason, Iran does not subscribe to the World Trade Organization or other organizations. They use a lot of rents that they have forgotten: they themselves have banned us! And they think we've banned them, or we've cut them off! In all economic indicators, Iran is in the first place: gas and oil and water and electricity mines and ...! But they are flipping the thread, which is believed to be backward and poor in all areas. When we examine the factors of economic growth, Iran is in the first place in every field: a knowledgeable and intelligent specialist man who seized everywhere in the world. It is rich in raw materials: it is accused of crude goods. In management, there is no point in the world in which Iranians are not their top managers. But they use the right to host, forgetting all, and say: Iran's economic growth is negative, or Iran's economy is sick. The same is true of the sport, Iranian players are present in the best leagues in the world: they have given credence to European leagues, but how about: In the World Cup, they always get up? This is the same misuse of the right to host: they are robbing lottery, but we must! Respect the result, because they are hosts. The same is true for all sports: is there a ship or a card, with little champion and medal? But in sensitive places, we see that: By using arbitration, or by hosting, not only does it prevent the athlete from reaching the medal but also the creditor.

کن ضیفا!

فی الیانصیب من کرة القدم، رأینا: فی کل عام إیران توضع فی مجموعة الموت! وانها الجولة الأولى من أغسطس، الجمیع یعتقد: کرة القدم الإیرانیة صعبة من الناحیة الفنیة، ولکن یظهر ترتیب الیانصیب: بالضبط الصورة صحیحة. لأن متى ودائما: ما عدا، إیران فی مجموعة الموت، هل من قبیل المصادفة؟ أن الغربیین یقولون باستمرار: لا توجد فرصة وجود، کیف تأتی إلى إیران، عملة وهمیة یأتی من الماء! وجلس دائما على الخط؟ وبطبیعة الحال، فإن الغرب تفعل الشیء نفسه فی جمیع المجالات! وفی الحروب العسکریة والاقتصادیة وحتى الثقافیة والریاضیة، توضع إیران فی مجموعة الموت. خلال فترة الدفاع الثمانی، رأینا أنها تحت عنوان حقوق الإنسان، ولکن جمیع أنواع الأسلحة الکیمیائیة والخفیفة والثقیلة أعطیت للعدو الإیرانی. وهم الآن لا یرون القتل الجماعی لشعب میانمار والیمن، ولکنهم یزیدون من إعدام مهرب. وسائل الإعلام المروجة: یعمل اللیبرالیون الغربیون والعرب بنفس الطریقة فی الشؤون الثقافیة. کما لو کانت وظیفتهم الشرفیة هی الدفاع عن الجواسیس واللصوص والمهربین! ویطلق علیه الدفاع عن حقوق الإنسان. البشر مثلیون جنسیا! وفی رأیهم أن حقوق الإنسان تعنی أیضا الحق فی السرقة والتهریب والقتل والانفجارات! لأننا نرى أنها تدعم إسرائیل، فإن النقطة هی أنها تدعم إسرائیل، ولیس لعملها الجید، ولکن للذبح الواسع للفلسطینیین. وفی رأیهم أن القتل الجماعی للشعب الیمنی، من قبل المملکة العربیة السعودیة، هو نفس حقوق الإنسان! ولکن الدفاع عن الیمنیین، مثل الإرهاب. فی کل مکان فی العالم، إذا کانت هناک مقاومة، یجب استئصالها. فی النظریات الثقافیة، وهذا هو نفسه: حیث یتم استضافة السادة من قبل الیونسکو أو الأمم المتحدة، ویسمح لهم لتدریس أی سلوک شنیع! لکنهم یحزنون من تعلیم الأخلاقیات والدین. فی الاقتصاد، عندما یتم قبول التبادلات الأکثر شهرة فی العالم، فی لندن أو نیویورک، فقط فی التبادل، وهی: لمنح الحق فی استضافة، أی أنها تخضع لقواعدها الخاصة. ولهذا السبب، لا تشترک إیران فی منظمة التجارة العالمیة أو غیرها من المنظمات. انهم یستخدمون الکثیر من الإیجارات التی قد نسیت: هم أنفسهم قد حظرت لنا! ویعتقدون أننا حظرناها، أو قمنا بقطعها! فی جمیع المؤشرات الاقتصادیة، إیران هی فی المقام الأول: الغاز والنفط والمیاه والکهرباء الألغام و ...! ولکنهم یقومون بتقلیب الخیط، الذی یعتقد أنه متخلف و فقیر فی جمیع المناطق. عندما ندرس عوامل النمو الاقتصادی، فإن إیران هی فی المقام الأول فی کل مجال: رجل متخصص وذکی متخصص استولى على کل مکان فی العالم. وهی غنیة بالمواد الخام: فهی متهمة بالسلع الخام. فی الإدارة، لیس هناک نقطة فی العالم الذی الإیرانیین لیسوا کبار المدیرین. لکنهم یستخدمون الحق فی الاستضافة، ونسیان الجمیع، ویقولون: إن النمو الاقتصادی الإیرانی سلبی، أو أن الاقتصاد الإیرانی مریض. وینطبق الشیء نفسه على هذه الریاضة، اللاعبین الإیرانیین موجودون فی أفضل البطولات فی العالم: لقد أعطوا مصداقیة للبطولات الأوروبیة، ولکن ماذا عن: فی کأس العالم، فإنها دائما الحصول على ما یصل؟ هذا هو نفس إساءة استخدام الحق فی المضیف: هم سرقة الیانصیب، ولکن یجب علینا! احترم النتیجة، لأنهم مضیفون. وینطبق الشیء نفسه على جمیع الألعاب الریاضیة: هل هناک سفینة أو بطاقة، مع القلیل بطل ومیدالیة؟ ولکن فی الأماکن الحساسة، نرى أن: باستخدام التحکیم، أو عن طریق استضافة، ولیس فقط أنها تمنع الریاضی من الوصول إلى المیدالیة ولکن أیضا الدائن.

Qonaq olun!

Futbol lotereyasında gördük: Hər il İran ölüm qrupuna yerləşdirildi! Avqustun ilk turu hər kəs düşünür: İran futbolu texniki cəhətdən çətin, amma lotereya quruluşu göstərir ki: tam olaraq şəkil doğru. Çünki zaman və həmişə: İran ölüm qrupundakı istisna olmaqla, təsadüfdür? Batılılar daim deyirlər ki, varlığının şansı yoxdur, İrana necə gəlir, saxta sikkə su gəlir! Həmişə xəttə oturun. Əlbəttə, Qərblər bütün sahələrdə də eyni şeyi edirlər! Hərbi, iqtisadi və hətta mədəni və idman müharibələrində İran ölüm qrupuna yerləşdirilir. Səkkiz illik müdafiə dövründə biz insan hüquqlarının başlığı altında gəldiklərini gördük, ancaq İranın düşməninə hər cür kimyəvi, yüngül və ağır silahlar verildi. İndi onlar Myanma və Yəmən xalqının kütləvi öldürülməsini görmür, lakin onlar bir qaçaqçılığın icrasını artırırlar. Təşkilatçı media: Qərb və ərəb liberalları eyni şəkildə mədəni işlərdə hərəkət edirlər. Onların şərəfli işi casusları, oğruları və qaçaqçıları müdafiə etməkdir! İnsan hüquqlarının müdafiəsi adlanır. İnsanlar homoseksualdır! Onların fikrincə, insan hüquqları həmçinin oğurluq və qaçaqmalçılıq, öldürmə və partlayış hüququ deməkdir! Çünki biz İsraili dəstəklədiklərini gördüklərindən budur ki, İsrailliləri yaxşı işlər üçün deyil, Fələstinlilərin böyük qırğını üçün dəstəkləyirik. Yəmən xalqının Səudiyyə Ərəbistanı tərəfindən kütləvi öldürülməsi, onların fikrincə, eyni insan hüquqlarıdır! Amma Yəmən xalqının terroru kimi müdafiə etməsi. Dünyada hər hansı bir müqavimət varsa, aradan qaldırılmalıdır. Mədəniyyət nəzəriyyələrində bu eynidır: cənablar YUNESKO-nun və ya Birləşmiş Millətlər Təşkilatının ev sahibliyindən, hər cür davranışa öyrədilməsinə icazə verilir! Ancaq etik və din öyrətmək üzündən kədərlənirlər. İqtisadiyyatda, Londonda və ya Nyu-Yorkda dünyadakı ən məşhur mübadilə yalnız mübadilədə qəbul edilir: sahiblənmək hüququ vermək, yəni öz qaydalarına tabedir. Buna görə də, İran Dünya Ticarət Təşkilatına və ya digər təşkilatlara üzv olmur. Onlar unutduqları bir çox kirayəni istifadə edirlər: onlar bizi qadağan etdilər! Və biz onları qadağan etdiyimizi düşünürlər, yoxsa onları kəsdik! Bütün iqtisadi göstəricilərdə ilk növbədə İran: qaz və neft, su və elektrik minaları və ...! Ancaq onlar bütün sahələrdə geri və yoxsul olduğuna inanırlar. İqtisadi böyümənin faktorlarını nəzərdən keçirərkən, İran hər sahədə bir yerdədir: dünyanın hər yerində ələ keçirən bilikli və ağıllı mütəxəssisdir. Xammal ilə zəngindir: xam maddələrlə ittiham olunur. İdarəetmədə, İranlıların üst səviyyə idarəçiləri olmadığı dünyada heç bir nöqtə yoxdur. Ancaq onlar barındırmaq, unutma və söyləmək haqqını istifadə edir: İranın iqtisadi böyüməsi mənfi və ya İran iqtisadiyyatı xəstədir. İdman eyni olsa da, İranlı oyunçular dünyanın ən yaxşı liqalarında iştirak edirlər: Avropa liqalarına etibar etdilər, amma necə olardı: Dünya Kubokunda onlar daim qalırlar? Bu ev sahibliyi haqqındakı eyni sui-istifadə: onlar lotereyanı soyurlar, amma biz lazımdır! Nəticəni hörmət edin, çünki onlar ev sahibidir. Bütün idmanlar üçün də belədir: kiçik bir çempion və medal ilə gəmi və ya kart varmı? Ancaq həssas yerlərdə bunu görürük: Arbitrajdan istifadə edərək və ya ev sahibliyi etməklə, idmançıya medalla nail olmaqdan başqa, həm də kreditorun qarşısını alır.

سید احمد حسینی ماهینی      mahinnews.ir

 

  • سید احمد حسینی ماهینی

شرکتها بجای پرداخت مالیات، یک دهم آن را، به حسابدار می دهند: تا معاف شوند!

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۶، ۱۰:۱۵ ب.ظ | ۰ نظر

سوء استفاده از حسابداری

بمناسبت روز جهانی حسابداری، دکتر ثقفی خواستار عضویت ایران در: استاندارد های جهانی حسابداری شد. وی گفت« بعد از چهل سال، ما موفق شدیم ثابت کنیم که: حسابداری هم مانند دیگر علوم انسانی است».  بهرحال همانطور که از علم، استفاده خوب و بد می شود، از حسابداری هم سوء استفاده می شود. هرچه جهانی تر بشود، سوء استفاده از ان هم جهانی تر می شود! البته برخلاف نظر دکتر، که تصور می کند آخرین علمی است، که به ثبت می رسد! میتوان گفت حسابداری، مادر همه علوم است. زیرا ریاضیات و طبیعیات، و حتی الهیات براساس حساب و کتاب است. اولین ریاضیدان بشری را، میتوان چوپان ها یا شکارچی ها دانست. موقعیکه آنها با انگشتان دست، تعداد گوسفندان و یا شکارهای خود را می شمردند! و حساب آن را نگه می داشتند. گفته می شود که آنها گاهی بیشتر: از 5بلد نبودند و به محض اینکه، تعداد گوسفندها بیشتر از انگشتان: یک دست می شد می گفتند خیلی! گوسفند داریم. شاید استعاره هفت شهر، یا عدد هفت به همن دلیل است. یعنی بینهایت برای بشر ابتدایی، بسیار نزدیک بود! شاید تا زمان جلال الدین ملکشاه، بانی تقویم جلالی، بشر تا ده را می توانست شماره کند. ولی عمر خیام  توانست تعداد: انگشتان دو دست را مبنا قرار دهد، اعشار یا دهدهی را، ابداع نماید. اما همه اینها فقط برای: حسابداری بوده! یعنی نگهداشتن حساب: خدم و حشم اعم از موجودات: جاندار و بی جان ، انسان و حیوان و گیاه! اما حسابداری در ادیان، یا به زبان خداوندی کمی فرق دارد: فرق بین احد و واحد. خداوند احد است، یعنی یکتایی است که دومی ندارد، ولی غیر خدا همه واحد هستند، یعنی قابل شمارش و ثبت حسابداری! خداوند حسابدار قهاری است که: حساب تر وخشک را ثبت می کند، و هیچ چیزی از دفتر او کم یا گم نمی شود: (ولارطب ولایابس الا فی کتاب مبین) اما همین خدا، بشر را ناتوان از حسابداری دقیق می داند! و می گوید اگر بخواهید  فقط :کلمات خدا شمارش کنید( لاتعد و لاتحصی) نمی توانید! در برخی جاها گفته شده که: اگر تمام درختان قلم شوند، دریاها مرکب شود برای: نوشتن کلمات خدا، جوهر و قلم تمام می شود، ولی کلمات خدا تمام نمی شود. یعنی بینهایت خدا، واقعا بی نهایت است. می بینیم هم در آمار، و هم در مورد ثبت حسابها، بشر را ناتوان است. و به گفته خودمان، گزینشی برخورد می کند. علم حسابداری با اینکه همه را، با خود درگیر کرده! زیرا همه: برای خرجی روزانه، سالانه خود وخانواده و: شرکت و دولت، نیاز به محاسبه دارند. ولی هرگز نتوانسته تام وتمام باشد. زیرا ابزار لازم در اختیار بشر نیست، و اگر هم باشد بسیار پرهزینه است. ولی برای خدا هزینه ای ندارد! چند تا فرشته را مامور می کند: تا همه چیز را بنویسند و: بایگانی و نگهداری کنند. ولی شرکت ها و موسسات، از خیلی هزینه ها چشم پوشی می کنند! یا سرجمع به عنوان تنخواه گردان، با آن برخورد می نمایند. بعد از ده سال هم، همه را دور می ریزند! یا خیلی خلاصه می کنند. از این جهت است که: راه سوء استفده باز می شود. اختلاس با این دید، یعنی شخص باهوش یا بانفوذی، از حساب هایی خبر دارد، که دیگران خبر ندارند! ولذا آنها را برای خود برمی دارد! وقتی دیگران فهمیدند، تبدیل به اختلاس می شود. مثلا حسابدار می تواند: با استفاده های مختلف از استهلاک، عمر مفید، سود وزیان شرکت را، به چند روش نشان دهد: با روش نزولی، به دارایی، زیان! با روش صعودی یا مستقیم، به سهامداران سود نشان دهد. یا در ارزیابی دارایی ها، به صورت منصفانه، یا با حد بالا و پایین، بدون محدودیت، میتواند شرکت را زیان ده، یا سود آور نشان دهد. به همین دلیل است که : شرکتها بجای پرداخت مالیات، یک دهم آن را، به حسابدار می دهند: تا معاف شوند!

Misuse of accounting

On the occasion of World Accounting Day, Dr. Saqafi called for Iran's membership in: World Accounting Standards. "After forty years, we succeeded in proving that accounting is like other humanities," he said. However, as science favors good and bad, accounting is also misused. The more universal it becomes, the more abusive it becomes! Of course, contrary to the opinion of the doctor, who thinks it is the last scientific, which is recorded! Accounting can be said to be the mother of all science. Because :mathematics and naturalism, and even theology are based on the account and the book. The first human mathematician can be identified as shepherds or hunters. When they count their sheep or hunts with their fingers! And :kept it. It is said that they were sometimes more: they did not know about 5, and as soon as the number of sheep more than their fingers: one hand, they said so much! We have sheep maybe the metaphor of seven cities, or seven, is the same reason. It was very close to the elemental man for the infinite! Maybe until Jalaluddin Maleshah, Bonnie Jalali's calendar, he could have numbered up to ten people. But Omar Khayyam managed to count: the fingers of two hands based on the decimal point or the decimal point. But all this is just for: accounting! That is keeping an account: Creation and Hasham, including creatures: living and inanimate, humans and animals and plants! But accounting in religions, or in the language of God, is a bit different: the difference between the one and the same. God is one, that is, one that does not have the other, but non-God is all one, that is, counting and accounting records! God is the accountant who is the guardian of the world: he records a bigger account, and nothing is lost or lost from his office: but God alone makes him incapable of accurate accounting! And says if you want to just: you cannot count the words of God! In some places, it is said that: if all the trees are pencil, the seas are compounded: to write the words of God, the essence and pen ends, but the words of God will not end. That is, the infinite God is truly infinite. We see in human statistics both in statistics and in the registration of accounts. And according to us, it is selective. Accounting Science While Involving Everyone! Because everyone: they need to pay for daily, annual and family expenses, and company and government. But never could it be Tom and all. Because the necessary tools are not available to humans, and if so, it is very costly. But it does not cost you God! How many angels are there to write: archive and maintain. But companies and institutions are wasting too much! Or collectively as an individual, deal with it. After ten years, they all throw away! Or: very brief. This is because: the way is exploited. Embezzlement with this vision, that is, intelligent or influential, knows about accounts that others do not know! So take them for yourself! When others find out, they become embezzlement. For example, an accountant can: Use different methods of depreciation, useful lives, company profits, in several ways: by way of descending, assets, losses! By way of ascending or direct, the profits will be shown to the shareholders. Or, in an equitable manner, or at a high and a low limit, without limitation, it can be detrimental to the company or profitable. That is why: Companies instead of tax pay one tenth of it to the accountant: to be exempted!

إساءة استخدام المحاسبة

وبمناسبة یوم المحاسبة العالمی، دعا الدکتور سقفی إلى عضویة إیران فی: معاییر المحاسبة العالمیة. وقال "بعد اربعین عاما نجحنا فی اثبات ان المحاسبة مثل العلوم الانسانیة الاخرى". ومع ذلک، کما یفضل العلم جیدة وسیئة، المحاسبة یساء استخدامها أیضا. وکلما أصبح أکثر عالمیة، وأکثر مسیئة یصبح! بطبیعة الحال، خلافا لرأی الطبیب، الذی یعتقد أنه هو آخر العلمیة، والتی یتم تسجیلها! ویمکن القول المحاسبة أن تکون أم جمیع العلوم. لأن الریاضیات والطبیعیة، وحتى اللاهوت تستند إلى الحساب والکتاب. یمکن تعریف عالم الریاضیات البشری الأول کراعی أو صیادین. عندما تحسب الأغنام أو الصید مع أصابعهم! وأبقیه. ویقال أنهم کانوا فی بعض الأحیان أکثر من ذلک: أنهم لا یعرفون عن 5، وبمجرد أن عدد الأغنام أکثر من الأصابع: ید واحدة، وقالوا کثیرا! لدینا الأغنام ربما استعارة سبع مدن، أو سبعة، هی نفس السبب. کان قریبا جدا من الرجل عنصری لانهائیة! ربما حتى جلال الدین ملیشة، تقویم بونی جالالی، کان یمکن أن یکون عدد یصل إلى عشرة أشخاص. ولکن عمر خیام تمکن من الاعتماد: أساس الأصابع ذات أصابع الیدین، اختراع عشریة أو عشری. ولکن کل هذا هو فقط ل: المحاسبة! هذا هو حفظ حساب: الخلق و هاشم، بما فی ذلک المخلوقات: المعیشة وغیر الحیة، والبشر والحیوانات والنباتات! ولکن المحاسبة فی الأدیان، أو فی لغة الله، یختلف قلیلا: الفرق بین واحد ونفس. الله هو واحد، وهذا هو، الذی لا یملک الآخر، ولکن غیر الله هو کل واحد، وهذا هو، عد والسجلات المحاسبیة! الله هو المحاسب الذی هو الوصی على العالم: انه یسجل حساب أکبر، ولا شیء فقد أو فقد من مکتبه: ولکن الله وحده یجعله غیر قادر على المحاسبة دقیقة! ویقول إذا کنت ترغب فی مجرد: لا یمکنک الاعتماد على کلمات الله! فی بعض الأماکن، یقال: إذا کانت کل الأشجار هی قلم رصاص، تتضاعف البحار: لکتابة کلمات الله، جوهر وقلم ینتهی، ولکن کلمات الله لن تنتهی. وهذا هو، والله لا حصر له هو لانهائی حقا. ونحن نرى فی الإحصاءات البشریة سواء فی الإحصاءات أو فی تسجیل الحسابات. ووفقا لأنفسنا، هو انتقائی. علوم المحاسبة فی حین إشراک الجمیع! لأن الجمیع: أنها تحتاج إلى دفع النفقات الیومیة والسنویة والأسریة، والشرکة والحکومة. ولکن أبدا یمکن أن یکون توم وجمیع. لأن الأدوات اللازمة لیست متاحة للبشر، وإذا کان الأمر کذلک، أنها مکلفة للغایة. لکنه لا یکلفک الله! کم من الملائکة هناک لکتابة: أرشیف وصیانة. ولکن الشرکات والمؤسسات تهدر کثیرا! أو مجتمعة کفرد، والتعامل معها. بعد عشر سنوات، فإنها جمیعا رمی بعیدا! أو مختصر جدا. وذلک لأن: الطریقة التی یتم استغلالها. الاختلاس مع هذه الرؤیة، وهذا هو، ذکی أو مؤثر، یعرف عن الحسابات التی لا یعرفها الآخرون! حتى تأخذها لنفسک! وعندما یجد آخرون أنهم یصبحون اختلاسا. على سبیل المثال، یمکن للمحاسب: استخدام أسالیب مختلفة للاستهلاک، والأعمار الإنتاجیة، وأرباح الشرکة، فی عدة طرق: عن طریق تنازلی، والأصول والخسائر! من خلال الصعود أو المباشرة، سیتم عرض الأرباح على المساهمین. أو، بطریقة منصفة، أو على حد عال ومنخفض، على سبیل المثال لا الحصر، یمکن أن یکون ضارا للشرکة أو مربحة. وهذا هو السبب: الشرکات بدلا من دفع الضرائب عشر على ذلک للمحاسب: أن تعفى!

Mühasibat uçotunun sui-istifadə edilməsi

Dünya Mühasibat Günü münasibətilə Dr. Saqafi İranın üzvlüyünə çağırış etdi: Dünya Mühasibat Standartları. "Kiçik ildən sonra biz mühasibatlıq digər bəşəri insanlara aid olduğunu sübut etməyə müvəffəq oldum" dedi. Bununla yanaşı, elm yaxşı və pisdir, mühasibat da istismar olunur. Daha universal olur, daha təhqiramiz olur! Əlbəttə, doktorun fikrinə zidd olan son elmi olduğunu düşünən, qeydə alınmışdır! Mühasibatlıq bütün elmlərin anası ola bilər. Çünki riyaziyyat və təbiətçilik, hətta teoloji hesaba və kitaba əsaslanır. İlk insan riyaziyyatçısı çoban və ya ovçu kimi təsvir edilə bilər. Qoyunlarını və ya ovlarını barmaqları ilə saydıqları zaman! Və onu saxladı. Bəzən daha çox deyildi: 5-i bilmirdilər və barmaqdan daha çox qoyun sayı keçdikcə bir tərəfdən çox söz söylədilər! Qoylarımız var Yəqin ki, yeddi şəhərin, yaxud yeddinin metaforu eyni səbəbdir. Bu sonsuz üçün elementar insana çox yaxın idi! Bəlkə Cəlaləddin Malaşah, Bonnie Cəlalinin təqviminə qədər, on nəfərə qədər sayını verə bilərdi. Amma Omar Xayyam sayırdı: iki barmaqlı barmağın əsasını, ondalık və ya onluğun ixtirası. Amma bunlar üçün yalnız: mühasibatlıq! Bu, hesab yaratmaqdır: Yaratma və Haşam, canlılar da daxil olmaqla: canlı və cansız, insanlar, heyvanlar və bitkilər! Lakin dinlərdə və ya Allahın dilində mühasibatlıq bir-birindən fərqlidir: bir-biri ilə olan fərq. Allah birdir, yəni bir-birinə malik olmayan, lakin qeyri-Allah birdir, yəni sayma və mühasibat qeydləri! Allah dünyanın qəyyumu olan mühasibdir. O, daha böyük bir hesabat yazır və heç bir şey itkisindən və ya itkisindən məhrumdur, ancaq Allah yalnız Ona həqiqi hesabat verməyə qadir deyil! Və yalnız istəyirsən deyir: Allahın sözlərini saymırsan! Bəzi yerlərdə belə deyilir: əgər bütün ağaclar qələmdirsə, dənizlər mürəkkəbləşdirilir: Allahın sözlərini, mahiyyətini və qələm bitməsini yazmaq, lakin Allahın sözləri bitməyəcək. Yəni sonsuz Allah həqiqətən sonsuzdur. Statistika, həm də hesabların qeydiyyatı ilə insan statistikasında görürük. Və özümüzə görə, seçicidir. Hər kəsin iştirak etdiyi mühasibat elmləri! Çünki hər kəs: gündəlik, illik və ailə xərcləri, şirkət və hökumət üçün ödəməlidirlər. Amma Tom və hamısı bu ola bilməzdi. Lazımlı alətlər insanlar üçün mövcud deyil, və əgər varsa, bu, çox bahalı. Ancaq Allah sizə xeyir vermir! Yazmaq üçün neçə mələk var: arxiv və qorumaq. Amma şirkətlər və təşkilatlar çox çox israf edirlər! Yoxsa bir yerdə fərdi olaraq məşğul ol. On ildən sonra hamısı atırlar! Və ya çox qısa. Bunun səbəbi: yol istismar olunur. Bu vizionla, yəni ağıllı və ya nüfuzlu olanların başqalarının bilmədiyi hesabları bilir! Onları özünüz üçün götürün! Başqaları tapdıqda, onlar mənimsədilər. Məsələn bir mühasib ola bilər: Farklı amortizasiya üsullarını, faydalı ömürlərini, şirkətin mənfəətlərini bir neçə yolla istifadə edin: azalan, aktivlər, zərərlər! Artan və ya birbaşa olaraq, mənfəət səhmdarlara göstəriləcəkdir. Və ya ədalətli şəkildə və ya yüksək və aşağı bir məhdudiyyət olmadan, məhdudiyyət olmadan, bu, şirkət üçün zərərli və ya sərfəli ola bilər. Buna görə: Vergi əvəzinə şirkətlər hesabatın bir onundan birini ödəyirlər: azad olunsun!

سید احمد حسینی ماهینی         MahinNews.ir

  • سید احمد حسینی ماهینی

اگر آمریکا چنین قدرتی داشت، مراکز حساس را مورد هدف قرار می داد،

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۴۵ ق.ظ | ۰ نظر

هارپ و زلزله، توهم یا واقعیت؟

هارپ یک روش علمی: برای بارور کردن ابرها است، که ایران هم سال ها پیش، برای حفاظت از محیط زیست، و جبران کم آبی به آن دسترسی پیدا کرد. تقریبا می توان به آن رعد و برق مصنوعی گفت، که با ایجاد میدان مغناطیسی وسیع، امواج زیادی تولید میکند. اما بعد از زلزله پاناما شایع شد که: از این روش علمی برای: ایجاد زلزله استفاده شده! این راهم  رئیس جمهور ونزوئلا اعلام کرد. در زلزله کرمانشاه نیز، این شایعه قوت گرفت که در واقع، زلزله طبیعی در کار نیست! بلکه اسلحه جدید آمریکا است، که با آن حمله می کند و: بدون رد پا، جنایات جنگی را مرتکب می شود. شاید به واسطه همین شایعه، مرکز زلزله شناسی آمریکا، زلزله جدیدی را بالاتر از ده ریشتر! پیش بینی کرده که کل خاورمیانه را، نابود خواهد کرد! البته صحت این موضوع، تا دو روز دیگر معلوم می شود! و کسانی که زنده می مانند، می توانند در این خصوص صحبت کنند. اما پیش بینی ما این است که: همه اینها توهم است و: مانند سلاح جنگ ستارگان، فقط در سایه فیلم های: وسترن تولید می شود. هالیوود در این گونه فیلمها، تجربیات خوبی دارد : از روزی که توانست با میزانسن و دکوپاژ دقیقی! فضانوردان آمریکایی را بجای کره ماه، در صحرای سینا پیاده کند! این موضوع شروع شده، با توجه به بیانات گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر: دروغ هرچه بزرگتر باشد، باور آن راحت تر است، این شایعات را مطرح می کنند. دروغ بزرگ به این دلیل که: قابل دسترسی و ارزیابی نیست، از سوی مردم پذیرفته می شود. اگر کسی هم آن را افشا کند، چندان به مذاق مردم خوش نمی آید. از یکسو رسانه های مامور، آن را هرچه بیشتر جدی نشان می دهند، و از سوی دیگر مردم برای فرار از رنج و اندوه، این موضوعات را به راحتی می پذیرند. البته در اینکه آمریکا خوی: جنایتکاری و گانگستری خود را، از دست نداده حرفی نیست، و ممکن است مانند هیروشیما، باز هم دست به چنین کار های احمقانه و: ضد بشری بزند. ولی اینکه آیا قدرت این کار را دارد، یا بلوف می زند، امری است که باید به آن دقت کرد. زیرا ایجاد چنین فضایی در درجه نخست، زمان و تبلیغات لازم دارد. یعنی ناگهان به چنین تکنولوژی دست یافتن، دور از ذهن است. از سوی دیگر اگر چنین چیزی بود، از سالها پیش، خود آمریکایی ها این را اعلام می کردند. زیرا با اعلام رسمی این مطلب، میتوانستند بیشتر بهره ببرند. و در تمام مذاکرات، دست برتر را داشته باشند. علاوه بر اینکه اگر این حادثه، بدون برنامه ریزی باشد، و بطور تصادفی، به چنین قدرتی دست پیدا کرده باشند، طبیعتا قابل تکرار هم نیست. قابل پیگیری و تعقیب قضایی هم نیست. زیرا غیر عمد بوده و: قتل غیر عمد حکم: قتل عمد را ندارد. قبل از حادثه هیروشیما، سالها بحث  اتمی بوده و: همه به قطعیت دست یافته بودند، با محاسبه و دقیق این کار انجام شد! نتیجه آن هم حکومت: ترس و ارعاب 60ساله آمریکا بود. ولی هارپ حتی واقعی هم باشد، در دل کسی ترس یا هراس ایجاد نمی کند. زیرا اگر آمریکا چنین قدرتی داشت، مراکز حساس را مورد هدف قرار می داد، نه اینکه مردمانی فقیر و: منطقه ای محروم را مورد اصابت قرار دهد. البته برخی ها این زلزله ها را، نتیجه آزمایش های موشکی میدانند! اینهم از دانش روز به دور است، و به توهم نزدیک! زیرا خود موشک، این مقدار خرابی ندارد، چه رسد به سایه یا موج آن! ممکن است پرتاب موشک، در گسل های زمین بی نظمی ایجاد کند، ولی باز هم تصادفی است، و درنتیجه قابل بهره برداری نیست. یعنی نمی توان از برد موشک، یک بهره برد و از پس لرزه های، آن بهره دیگری کسب کرد.

Harp and earthquake: illusion or reality?

Harp is a scientific method: to fertilize the clouds, which Iran also accessed for years to protect the environment and compensate for its depletion. One can almost say that artificial thunder, which generates a lot of waves by creating a massive magnetic field. But after the Panama earthquake, it was rampant that this scientific method was used to: create an earthquake! This was announced by the President of Venezuela. In the earthquake in Kermanshah, the rumor was that there was no natural earthquake in fact! It is also a new American weapon, which attacks it: without a foothold, it makes war crimes. Perhaps because of this rumor, the US earthquake center has hit a new earthquake above the top 10! Predicts that the whole Middle East will be destroyed! Of course, the truth of this matter will turn out to be two more days! And those who are alive can talk about it. But our prediction is: All of this is illusory: and like the Star Wars weapon, it's just in the shadows of the films: Western. Hollywood has good experiences in these films: from the day it was able to shoot with precise mercurial decoupage! American astronauts will launch in the Sinai desert instead of the moon! This issue began, according to Hitler's Minister of Commerce Goebbels' statement: The bigger the lie, the easier it is to believe, these rumors are raised. Great lies are accepted by the people because they are not accessible and not evaluated. If someone disclose it, it's not so good for the people. On the one hand, the media outlets make it more serious, and on the other hand, people are happy to accept these issues easily to escape from suffering. Of course, the United States does not have method: it has lost its criminality and gangsters, and it may still be doing such foolish and anti-human acts like Hiroshima. But whether it does, or bluffs, is something that should be taken care of. Because creating such a space requires, first and foremost, time and advertising. That is, suddenly such an achievement technology is far from the mind. On the other hand, if that were the case, the Americans themselves would announce this many years ago. Because: they could have benefited more with the announcement of this story. And in all negotiations, they have the best hands. In addition, if this incident is unplanned, and accidentally achieved such a power, it is not naturally repeatable. There is no prosecution either. Because it was unintentional and: unintentional murder: no murder. Before the Hiroshima incident, years of atomic debate were: Everybody had arrived at a certain degree, with the calculation and precision of this work done! The result was the 60-year-old American fear and intimidation. But the Harp is even real; it does not make anyone afraid or afraid. Because if the: United States had such a power, it would target the sensitive centers, not the poor people and the affected region. Of course, some believe that these earthquakes are the result of missile tests! It is far from the knowledge of the day, and is close to the illusion! Because the missile itself does not have this amount of damage, let alone its shadow or wave! Missile launch may cause irregularities in earth faults, but it is still random, and therefore not exploitable. That is, one cannot take advantage of the missile, and derives another benefit from the aftershocks.

القیثارة والزلازل، والوهم أو الواقع؟

القنب هو طریقة علمیة: لتسمید الغیوم، التی حصلت علیها إیران أیضا لسنوات لحمایة البیئة والتعویض عن نضوبها. یمکن للمرء أن یقول تقریبا أن الرعد الاصطناعی، الذی یولد الکثیر من الموجات من خلال خلق مجال مغناطیسی ضخم. ولکن بعد زلزال بنما، کان متفشیا أن: هذه الطریقة العلمیة المستخدمة ل: یستخدم الزلزال! أعلن ذلک رئیس فنزویلا. فی الزلزال فی کرمنشاه، کانت الشائعات أنه لم یکن هناک زلزال طبیعی فی الواقع! بل هو أیضا سلاح أمریکی جدید، الذی یهاجمه: دون موطئ قدم، فإنه یجعل جرائم حرب. ربما بسبب هذه الشائعات، ضرب مرکز زلزال الولایات المتحدة زلزال جدید فوق أعلى 10! تتوقع أن الشرق الأوسط کله سیتم تدمیر! وبطبیعة الحال، فإن حقیقة هذه المسألة تتحول إلى أن یکون یومین آخرین! وأولئک الذین هم على قید الحیاة یمکن الحدیث عن ذلک. ولکن توقعنا هو: کل هذا أمر وهمیة: ومثل سلاح حرب النجوم، انها مجرد فی ظلال الأفلام: الغربیة. هولیوود لدیها خبرات جیدة فی هذه الأفلام: من الیوم کان قادرا على اطلاق النار مع دکوباد الزئبقی دقیقة! سیتم إطلاق رواد الفضاء الأمریکیین فی صحراء سیناء بدلا من القمر! بدأت هذه القضیة، وفقا لبیان وزیر التجارة هتلر غوبلز ': أکبر الکذبة، وأسهل هو الاعتقاد، وتثار هذه الشائعات. یتم قبول الأکاذیب الکبیرة من قبل الناس لأنها لیست فی متناول ولیس تقییمها. إذا کشف شخص ما عن ذلک، انها لیست جیدة جدا للشعب. فمن ناحیة، تجعل وسائل الإعلام أکثر خطورة، ومن ناحیة أخرى، یسعد الناس قبول هذه القضایا بسهولة للهروب من المعاناة. وبطبیعة الحال، فإن أمریکا لا تملک عادة فقدان الإجرام والعصابات، وربما لا تزال تفعل مثل هذه الأعمال سخیفة ومضادة للإنسان مثل هیروشیما. ولکن ما إذا کان یفعل، أو الخداع، هو الشیء الذی ینبغی أن تؤخذ الرعایة. لأن خلق مثل هذا الفضاء یتطلب، أولا وقبل کل شیء، الوقت والإعلان. وهذا هو فجأة تکنولوجیا الإنجاز هذه بعیدة کل البعد عن العقل. ومن ناحیة أخرى، إذا کان الأمر کذلک، فإن الأمیرکیین أنفسهم سیعلنون هذا منذ سنوات عدیدة. لأنها کانت یمکن أن تستفید أکثر مع الإعلان عن هذه القصة. وفی کل المفاوضات، لدیهم أفضل الیدین. وبالإضافة إلى ذلک، إذا کان هذا الحادث غیر مخطط لها، وحققت عن طریق الخطأ مثل هذه السلطة، فإنه لیس من الطبیعی تکرارها. ولا توجد محاکمة أیضا. لأنه کان غیر مقصود و: القتل غیر المتعمد: لا جریمة قتل. قبل حادثة هیروشیما، کانت سنوات من النقاش الذری: الجمیع وصل إلى حد ما، مع حساب ودقة هذا العمل القیام به! وکانت النتیجة خوف وترهیب أمریکیین یبلغ من العمر 60 عاما. ولکن القنب هو حقیقی، فإنه لا یجعل أی شخص یخاف أو یخاف. لأنه إذا کانت الولایات المتحدة لدیها مثل هذه السلطة، فإنها تستهدف المراکز الحساسة، ولیس للفقراء والمنطقة المتضررة. وبطبیعة الحال، یعتقد البعض أن هذه الزلازل هی نتیجة لاختبارات الصواریخ! انها بعیدة کل البعد عن معرفة الیوم، وعلى مقربة من الوهم! لأن الصاروخ نفسه لا یملک هذا المبلغ من الضرر، ناهیک عن الظل أو موجة! إطلاق الصواریخ قد یسبب مخالفات فی أخطاء الأرض، لکنها لا تزال عشوائیة، وبالتالی لا یمکن استغلالها. وهذا یعنی أنه لا یمکن للمرء أن یستفید من الصاروخ، ویستمد فائدة أخرى من الهزات الارتدادیة.

Harp və zəlzələ, illüziya və ya gerçəklik?

Harp elmi metoddur: İranın ətraf mühitin qorunması və onun tükənməsini kompensasiya etmək üçün illərlə əldə etdiyi buludları dölləşdirməkdir. Demək olar ki, kütləvi bir maqnit sahəsi yaratmaqla bir çox dalğa meydana gətirən süni göy gurultusu. Ancaq Panama zəlzələsindən sonra bu elmi metodun tətbiq olunduğu yayılmışdı: zəlzələ yaratmaq! Venesuelanın prezidenti bu elan etdi. Kermanşah zəlzələsində söz-söhbət əslində heç bir təbii zəlzələ yox idi! Bu da yeni bir Amerika silahıdır və onu hücum edir: dayanmadan, müharibə cinayətləri edir. Yəqin ki, bu məlumata görə, ABŞ-ın zəlzələ mərkəzi ilk 10-un üstündə yeni bir zəlzələ vurdu! Bütün Yaxın Şərqin məhv ediləcəyini təxmin edir! Əlbəttə, bu məsələyə dair həqiqət daha iki gün olacaqdır! Təbii olanlar bu barədə danışa bilərlər. Ancaq bizim proqnozumuz budur: Bunların hamısı yanıltıcıdır: və Star Wars silahı kimi, yalnız filmlərin kölgələrindədir: Qərb. Hollywood bu filmlərdə yaxşı təcrübələrə malikdir: dəqiq mürəkkəb decoupage ilə vurulmağı bacaran gündən! Amerikalı astronavtlar Ayın yerinə Sinay səhrasında başlayacaqlar! Bu məsələ, Hitler Ticarət naziri Goebbelsin ifadəsinə görə başladı: Daha böyük yalan, bu söz-söhbətlərin daha asan olması, bu söz-söhbətlər qaldırılır. Böyük yalanlar insanlar tərəfindən qəbul edilir, çünki onlar əlçatan deyil və qiymətləndirilmirlər. Kimsə bunu açıqlamasa, insanlar üçün yaxşı deyil. Bir tərəfdən, kütləvi informasiya vasitələri daha ciddi hala gətirir, digər tərəfdən, insanlar əziyyətdən qaçmaq üçün bu məsələləri asanlıqla qəbul edirlər. Əlbəttə ki, Amerika öz cinayətkarlığını və gangsterini itirmə vərdişinə malik deyildir və hələ də Hiroşima kimi belə bir səhv və anti-insan əsərlərini edə bilər. Amma bu və ya blöflər olsun, qayğı göstərilməlidir. Belə bir məkanın yaradılması ilk növbədə vaxt və reklam tələb edir. Yəni birdən belə bir nailiyyət texnologiyası ağıldan uzaqdır. Digər tərəfdən, bu vəziyyətdə olsaydı, amerikalılar özləri bunu bir çox illər əvvəl elan edərdilər. Çünki bu hekayənin elan edilməsi ilə daha çox faydalana bilərdilər. Və bütün danışıqlar, ən yaxşı əlləri var. Bundan əlavə, əgər bu hadisə gözlənilməzsə və təsadüfən belə bir gücə nail olsaydı, təbii olaraq təkrarlana bilməz. Heç bir ittiham yoxdur. Çünki bu qeyri-adekvat idi və: qəsdən adam öldürmə: cinayet yoxdur. Hiroşima hadisəsindən əvvəl, atom müzakirələri ilində idi: Hər kəs müəyyən bir dərəcədə, bu işin hesablanması və dəqiqliyi ilə gəldi! Nəticədə 60 yaşındakı Amerika qorxusu və qorxusu idi. Amma Harp həqiqidir, heç kəs qorxmur və qorxmur. Çünki Amerika Birləşmiş Ştatlarının belə bir gücə malik olmasına baxmayaraq, yoxsul insanların və təsirlənən bölgənin deyil, həssas mərkəzləri hədəf alacaqdı. Əlbəttə ki, bəziləri bu zəlzələlərin raket sınaqlarının nəticəsidir! Günün biliklərindən uzaqdır və illüziyaya yaxındır! Raketin özü bu miqdarda ziyan olmadığı üçün kölgəsi və dalğasını tək qoysun! Füze lövhəsi yer üzündəki pozuntulara səbəb ola bilər, lakin hələ də təsadüfi deyildir və buna görə də istismar edilmir. Yəni, raketdən faydalana bilməz və atəşkəsdən başqa bir fayda əldə edir.

Mahinnews.ir      سید احمد حسینی ماهینی 

  • سید احمد حسینی ماهینی

38میلیارد دلار رشوه به: ترامپ هم نتوانست دردی دوا کند

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۷ آذر ۱۳۹۶، ۰۹:۲۳ ب.ظ | ۰ نظر

عربستان، عقب نشینی هم کند، فایده ندارد!

مدتی است که آل سعود، عقب نشینی را آغاز کرده، تا به فکر خودش حمله جدیدی را شروع کند! ولی زمان را از دست داده و: می بیند که هر روز، باید بیشتر عقب نشینی کند، بدون اینکه حمله ای داشته باشد. جلسه 40نفره، سران کشورهای اسلامی، به دعوت ایشان تشکیل شد، ولی قبل از اینکه به ضرر ایران باشد، به ضرر خودش شد! زیرا از یکسو مجبور شد: محاصره یمن را بشکند، و به این ائتلاف جدید نشان دهد که: زیاد هم وحشی نیست! از آن طرف دیگر، وقتی از سه کشور ایران و عراق و سوریه، دعوت نکرد خود بخود، ادعای ضد داعش و ضد تروریست بودنش! زیر سوال رفت زیرا که: همه میدانند ائتلاف ایرانی به رهبری: سردار سلیمانی بود که: داعش را از بین برد. و دقیقا کشورهایی که مورد حمله داعش بودند، دعوت نشدند! از سوی دیگر بن سلمان به علت جوان بودن، از سیاست های پشت پرده: چماق و هویج پدرانش اطلاعی ندارد، تصور می کند با ساکت نمودن: چند نفر از اعضای فامیل، قدرت را به دست می گیرد. این سیاست اشتباه است، مانند زمان یزید و امام حسین ع می شود! پدر یزید به وی وصیت کرده بود که: با امام حسین ع کاری نداشته باشد. این وصیت کسی بود که: در جنگهای زیادی چه بصورت ظاهر، و چه غیر مسلحانه، با این خاندان شرکت کرده، و آنها را آزموده بود. او میدانست که امام حسین ع، با پدرش تفاوت هایی دارد. و این تفاوت ها، پایه حکومتش را زیر و رو خواهد کرد. ولی یزید این را نمی دانست! لذا به مض اینکه دید: میتواند بر امام حسین ع غلبه کند، فوری این کار را انجام داد، و به وصیت پدرش توجه نکرد. اکنون قضیه یمن وآل سعود هم، همین است. سالها بود که آل سعود، میداندار عرصه جنگ با تشیع بود: 80میلیارد دلار به صدام داد تا: به ایران حمله کند. بیش از 200میلیارد دلار، از اروپا اسلحه خرید و: در واقع به آنها اشانتیون داد: تا از صدام حمایت کنند، ولی در طول این مدت، کاری با الحوثی های یمن نداشت. حتی وقتی یمن بر دو قسمت شد، از هر دو حمایت می کرد. ولی ولیعهد های تازه به دوران رسیده! فکر کردند که بر یمن غلبه خواهند کرد! و لذا دستور بمب باران آن را دادند، و الان مانند موش در زیر زمین های ریاض، دنبال سوراخ می گردند! تا از موشک های یمن در امان باشند. بن سلمان به همین مقدار هم اکتفا نکرد، توهم قدرت باعث شد تا: با دم شیر هم بازی کند! ایران در طول تاریخ، شیر بیشه جهان بوده و: یال و کوپال او را هرگز، گزندی نرسیده است. به گفته امام علی ع، حق ممکن است خم شود، ولی نمی شکند. ایران سرافراز هم ممکن است: چند روزی فریب آل سعود را خورده، به او احترام بگذارد! ولی با روشن شدن موضوع، خواهند دید که آل سعود، دیگر وجود ندارد تا توهم قدرت خود را ببیند. دلیل آن هم بسیار روشن است: نزدیک به 2هزار میلیارد، قول کمک یا خرید اسلحه از: اسرائیل و آمریکا داده بودند، به این شرط که آنها: به ایران حمله کنند. آنها هم مانند دزدان سرگردنه، تمام اطراف ایران را محاصره کردند. افغانستان و عراق را اشغال نمودند، و در بقیه هم، پایگاههای نظامی و جاسوسی تاسیس کردند، ولی چه شد؟ دوهزار میلیارد دلار، در بدهی عربستان باقی ماند، در کسر بودجه و بدهی خارجی: آمریکا هم، ضربه های خود را به اقتصاد آن وارد کرد. حتی 38میلیارد دلار رشوه به: ترامپ هم نتوانست دردی دوا کند. حالا از همان جایی که آمدند، باید بروند. زیرا در این چهل سال، هیچ غلطی نتوانستند بکنند. الان هم که ایران، برای خود قدرت ابرقدرتی شده است. و هرچه پایگاههای آنان عقب تر برود، برد موشک های ایران هم بیشتر می شود! و اتحاد های پوشالی، جز نابودی برایشان، نخواهد بود.

Saudi Arabia retreats too, it does not make any difference!

For a while, Al Saud has begun a retreat to start thinking of a new attack! But he has lost time and sees that he has to retreat a lot every day without having an attack. A meeting of 40 people, heads of Islamic countries, was convened at his invitation, but before he was at the expense of Iran, he was at his own risk! Because, on the one hand, it was forced to break the blockade of Yemen, and to show this new coalition: It is not too wild! On the other hand, when he did not invite the three countries of Iran, Iraq and Syria himself, he claims to be anti-ISIL and anti-terrorist! It was questioned because: everyone knows that the Iranian-led coalition was led by Soleimani: ISIL was destroyed. And exactly the countries that were attacked by ISIL were not invited! Bin Salman, on the other hand, is not aware of the politics behind the scenes: his clubs and carrots of his fathers, he thinks silent: several family members take power. This policy is wrong, like the time of Yazid and Imam Hussein! Yazid's father had instructed him not to work with Imam Hussein. This will was the one who: participated in and watched with the family in many wars, both externally and unarmedly. He knew that Imam Hussein had differences with his father. And these differences will undermine the rule of law. But Yazid did not know this! Therefore, because he saw that he could overcome Imam Hussein, he immediately did so, and he did not pay attention to his father's will. This is also the case of Yemen and Saudi Arabia. For years, al-Saud, a mediator of the Shiite war, gave Saddam 80 billion dollars to attack Iran. More than $ 200 billion worth of European arms and, in fact, gave them their attention: to support Saddam, but during this time, he did not do anything with the Yemeni al-Houthis. Even when Yemen turned into two parts, it supported both. But crown princes have come to an age! Thought they would overcome Yemen! And so ordered the bombs of rain, and now they are looking for a hole like a rat in the underground of Riyadh! To be safe from: Yemeni missiles. Ben Salman did not stay that same, the illusion of power made: to play with the tail! Throughout history, Iran has been the lion's grove of the world, and its edges and puffs have never been overcome. According to Imam Ali, the right may bend, but it does not break. Iran may also be proud: how many days have you deceived Al Saud, respect him! But when the matter is clarified, they will see that Al Saud is no longer there to see the illusion of his power. The reason is clear: close to 2 trillion bucks promised to buy or donate weapons from Israel and the United States, provided they attack Iran. Like the hacked thieves, they besieged all around Iran. Occupied Afghanistan and Iraq, and in the rest, they founded military bases and espionage, but what happened? Two billion dollars remained in Saudi Arabia's debt, with foreign budget deficits and debt: the US also hit its economy. Even a $ 38 billion bribe to: Tramp did not manage to cure. Now they have to go from where they came from. For in these forty years, no mistakes could be made. Now that Iran has become superpower for itself. And the more their bases go the more Iran's missile hits! And the unity of the shrine will not be but destruction for them.

السعودیة تتراجع أیضا، انها لا یستحق کل هذا العناء!

لفترة من الوقت، بدأ آل سعود تراجع لبدء التفکیر فی هجوم جدید! لکنه خسر الوقت ویرى أنه یجب أن یتراجع کثیرا کل یوم، دون أن یکون له هجوم. عقد اجتماع ل 40 شخصا، رؤساء الدول الإسلامیة، بناء على دعوته، ولکن قبل أن یکون على حساب إیران، کان على مسؤولیته الخاصة! لأنه، من جهة، اضطر لکسر الحصار على الیمن، وإظهار هذا التحالف الجدید: انها لیست البریة جدا! من ناحیة أخرى، عندما لم یدع الدول الثلاث من إیران والعراق وسوریا نفسه، یدعی أنه مناهض لتنظیم داعش ومکافحة الإرهاب! وقد تم استجوابه لأن: الجمیع یعلم أن التحالف بقیادة إیران کان بقیادة سلیمانی، الذی دمر داعش. ولم تتم دعوة الدول التی هاجمها داعش بالضبط! بن سلمان، من ناحیة أخرى، لیس على بینة من السیاسة وراء الکوالیس: نوادیه وجزر آبائه، وقال انه یعتقد صامتة: العدید من أفراد الأسرة یأخذ السلطة. هذه السیاسة خاطئة، مثل زمن یزید والإمام الحسین! وکان والد یزید قد أمره بعدم العمل مع الإمام الحسین. کانت إرادة شخص شارک فی واختبارها فی العدید من الحروب، سواء خارجیا أو بلا عراق. کان یعلم أن الإمام الحسین خلافات مع والده. وهذه الاختلافات ستقوض سیادة القانون. ولکن یزید لا یعرف هذا! لذلک، لأنه رأى أنه یمکن التغلب على الإمام الحسین، وقال انه فعل ذلک على الفور، وأنه لم یلتفت إلى إرادة والده. وهذا هو الحال أیضا فی الیمن والمملکة العربیة السعودیة. وعلى مدى سنوات، منح آل سعود، الوسیط فی الحرب الشیعیة، صدام 80 ملیار دولار لمهاجمة إیران. أکثر من 200 ملیار دولار من الأسلحة الأوروبیة، وفی الواقع، أعطاهم اهتمامهم: لدعم صدام، ولکن خلال هذا الوقت، لم یفعل أی شیء مع الحوثیین الیمنیین. وحتى عندما تحول الیمن إلى جزأین، أید کلا منهما. ولکن الأمراء ولی العهد قد حان لعمر! الفکر أنها سوف تغلب على الیمن! وهکذا أمر قنابل المطر، والآن هم یبحثون عن حفرة مثل الفئران فی تحت الأرض من الریاض! أن تکون آمنة من الصواریخ الیمنیة. بن سلمان لم یبقى على هذا النحو، وهم السلطة: للعب مع الذیل! على مر التاریخ، کانت إیران بستان الأسد فی العالم، ولم یتم التغلب أبدا على حوافها ونفثها. وفقا للإمام علی، الحق قد ینحنی، لکنه لا کسر. إیران قد تفخر أیضا: کم یوما هل خدعت آل سعود، احترمه! ولکن عندما یتم توضیح المسألة، فإنها سترى أن آل سعود لم یعد هناک لرؤیة الوهم من سلطته. والسبب واضح: ما یقرب من 2 تریلیون دولار وعدت بشراء أو التبرع بالأسلحة من إسرائیل والولایات المتحدة، شریطة أن تهاجم إیران. مثل اللصوص المخترقین، حاصروا فی جمیع أنحاء إیران. أفغانستان المحتلة والعراق، وبقیة، أسسوا قواعد عسکریة والتجسس، ولکن ماذا حدث؟ وظل ملیاری دولار فی دیون المملکة العربیة السعودیة، مع العجز فی المیزانیة الخارجیة والدیون: الولایات المتحدة أیضا ضرب اقتصادها. حتى رشوة بقیمة 38 ملیار دولار إلى: لم یستطع علاج الترامب علاجه. الآن علیهم أن یذهبوا من أین أتوا. فی هذه السنوات الأربعین، لا یمکن ارتکاب أخطاء. الآن وقد أصبحت إیران قوة عظمى لنفسها. وکلما ذهبت قواعدهم، والمزید من یضرب إیران الصاروخ! والتحالفات غیر النظیفة لن تکون سوى تدمیر لهم.

Səudiyyə Ərəbistanı da geri çəkilməkdədir, buna dəyər deyil!

Bir müddətdir, Əl-Səud yeni bir hücum düşünməyə başlayacaq bir geri çəkilməyə başladı! Amma vaxt itirmiş və hər gün bir hücum etmədən çox geri çəkməli olduğunu görür. lakin İrana qarşı əvvəl, öz zərərinə, onların dəvəti ilə İslam ölkələri 40 rəhbərlərinin görüş! Çünki, bir tərəfdən, Yəmənin blokadasını pozmaq və bu yeni koalisiyanı göstərmək məcburiyyətində qaldı: Çox yabanı deyil! Digər tərəfdən, zaman İran, İraq və Suriya üç ölkə öz etdiyi irəli sürülən anti-İslam və anti-terrorçuları dəvət etmədi! Sual verildi, çünki hər kəs bilir ki, İran rəhbərliyi koalisiyasını ISIL-ı məhv edən Süleymaninin rəhbərliyi altında aparırdı. İŞİD-ə hücum edən ölkələr tam olaraq dəvət olunmamışdı! Bu siyasət Yezid və İmam Hüseyn dövrü kimi səhvdir! Yazidin atası İmam Hüseyn ilə işləməməyi əmr etmişdir. Bu, bir çox müharibələrdə, həm xaricdə, həm də silahsız şəkildə ailəyə qoşulmuş və izləyən bir şəxs idi. İmam Hüseynin atası ilə fərqləndiyini bilirdi. Bu fərqlər qanunun aliliyinə zidd olacaq. Lakin Yezid bunu bilmirdi! Buna görə də, İmam Hüseyni dəf edə biləcəyini gördüyü üçün dərhal belə etdi və atasının iradəsinə diqqət yetirmədi. Bu da Yəmən və Səudiyyə Ərəbistanıdır. İllərdir Şiə müharibəsinin vasitəçisinə əl Səud Saddam'a 80 milyard dollar İrana hücum etdi. 200-dən çox milyard dollar Avropadan silah almaq və əslində onlar Səddam Hüseynin ki Ashantyvn, lakin bu vaxt, Yəməndə Əl-Houthi ilə heç bir əlaqəsi yox idi. Yəmən iki hissəyə çevriləndə belə, hər ikisini dəstəklədi. Amma tac şahzadələr bir müddətə gəldi! Yəməndən çıxacaqlarını düşündüm! Yəni yağış bomba sifariş və indi Riyad yeraltı bir sıçanı kimi bir deşik axtarır! Yemeni mərmilərindən təhlükəsiz olmaq. Ben Salman eyni qalmadı, gücün illüziyası etdi: quyruqla oynamaq! Tarix boyunca, İran dünyanın aslan gəmisi olmuşdur və kənarları və pufları heç vaxt aşılmazdır. İmam Əli (əleyhis-salam) -a görə, sağ bükmək olar, amma bu, pozulmur. İran da fəxr edə bilər: Al Saudu neçə gün aldatdı, hörmət edin! Məsələ aydınlaşdıqda, əl-Səudun gücün illüziyasını görməyəcəyini görəcəklər. Bunun səbəbi aydındır: 2 trilyon dollara yaxın İsrail və ABŞ-dan İrana hücum etmələri halında silah almaq və ya bağışlamağa söz verildi. Hacked oğrular kimi, onlar bütün ətrafında İranı mühasirəyə aldılar. Əfqanıstan və İraqı işğal etdi, qalan hissəsi isə hərbi bazalar və casusluq qurdular, amma nə oldu? Səudiyyə Ərəbistanının xarici borcları və borcları ilə borcları iki milyard dollar olaraq qaldı: ABŞ da iqtisadiyyatını vurdu. Hətta 38 milyard dollar rüşvət: Tramp müalicə edə bilmədi. İndi onlar gəldikləri yerdən getməlidirlər. Bu qırx il ərzində heç bir səhv edilə bilməz. İndi İran özü üçün super güc halına gəldi. Və onların əsasları getdikcə daha çox İran raketləri vurur! Artıq ittifaqlar, onlar üçün məhv olmayacaqdır.

سید احمد حسینی ماهینی     mahinnews.ir

 

  • سید احمد حسینی ماهینی

دروغ برسه قسم است: معمولی ، شاخدار ، آمار!

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۶، ۰۸:۵۳ ب.ظ | ۰ نظر

استاد پیشکسوت اقتصاد دکتر صدیقی، از اساتید اینجانب در دانشگاه تهران میگفت: دروغ بر سه قسم است: دروغ معمولی ، شاخدار و آمار! منظور ایشان هم، همان بود که شما فهمیدید! البته دروغ معمولی را آدم های معمولی: یا حقیقی می گویند که: برای نفع شخصی یا فرار از: مسئولیت های فردی است. ولی دروغ شاخدار را شرکت ها، یا اشخاص حقوقی با تبلیغات وسیع بیان می کنند. مخصوصا بانکها که برای: خالی کردن جیب مردم، از هیج فرمایشی دریغ ندارند. اما نوع سوم مخصوص غربی ها است. مثلا موسسه گالوپ، از چند نفر سوالی می کند، بعد با تکنیک های آماری، راستی آزمایی کرده، آن را به همه جهان نسبت می دهد. این دروغ های آماری، از زبان کسانی بیان می شود که: از جامعه آماری فاصله دارند. چون اغلب آنها از قشر مرفه جامعه هستند، لذا درد اصلی مردم را نمی فهمند. اگر خود را به نفهمی بزنند! بهتر است تا اینکه ژست فهمیدن: درد مردم را بگیرند. مثلا می گویند دکتر آخوندی وزیر مسکن، پس از بازگشت از سفر لندن! فرمایش فرمودند ما قیم مردم برای: بازسازی مناطق زلزله زده نیستیم، به قول راوی، وی  از بالای تاور بریج، به زیبایی رودخانه تایمز لندن، نگاه کند و لذت ببرد، بهتر است تا اینکه ذهنش را، با زلزله آزار دهد. در پنجمین همایش ملی مدیران فناوری اطلاعات، نماینده موسسه ایرانداک، به نتایج جالبی اشاره کرده: بیشترین تحقیقات در مورد کشاورزی، در استانهایی صورت گرفته که: کشاورزی چندانی ندارند.: بیشترین مطالعه در مورد کم آبی، در استانهایی صورت گرفته که: مشکل کم آبی نداشته اند! مثلا در سیستان و بلوچستان، اصلا پایان نامه ای در مورد: کم آبی نبود و یا در استان یزد. این معنی خطرناکی دارد. به زبان آماری، همبستگی معنی داری با: ضدعلمی بودن تحقیقات دارد. به عبارت بهتر یعنی: دانشجوی مازندرانی یا گیلانی، که در ربزش باران های شدید! بزرگ شده طبیعی است که: اگر راجع به یزد یا سیستان و بلوچستان، تحقیق کند کم آبی را اثبات می کند! به گفته ضرب المثل فارسی : از کرامات شیخ ما این است : شیره را خورد و گفت شیرین است. عکس این موضوع این است که: از نظر مردم سیستان و بلوچستان، مشکل اصلی و فرعی، اصلا کم ابی نیست! آنها با کم ابی رشد کرده، به آن عادت دارند. درست مثل اینکه استاد آذربایجانی، در مورد گرمای خوزستان داد سخن بدهد! مردم خوزستان خونگرم هستند، و با گرما و شرجی بزرگ شده اند، اما این استاد که در میان برف و بوران و: کولاک و سرمای زیر صفر! بزرگ شده معلوم است که گرمای خوزستان، برایش یک فاجعه است! در مورد زلزله هم شاهد بودیم که: مردم منطقه از کمک ها راضی بودند، و تشکر می کردند ولی: بچه های خوزستانی! ممکن بود بگویند: سرما وباران قابل تحمل نبود، و مردم از ان ناراضی بودند. چون آنها ممکن است: گرمای چهل درجه را تحمل کنند، ولی سرمای زیر چهل درجه را نمی توانند. می بینیم هرچه فاصله محقق و: آمار گر از منطقه یا جامعه آماری، دور تر باشد قضاوت او و: فرضیه سازی هایش دروغ تر، و نارساتر می شود. حالا ببینید که یک نفر در آمریکا، در موسسه گالوپ نشسته! برای مردم آفریقا یا آسیای میانه آمار می دهد! چه فاجعه ای خواهد بود. در علم روانشاسی این فاجعه، در برخی جاها اشاره شده: مثلا برای ارزیابی هوش سیاهپوستان، معمولا از ابزارها و اسباب بازی های: سفید پوستان استفاده می کنند، که برای آنها ناآشنا است. لذا همیشه بهره هوشی سیاهپوستان، روستائیان و شاید همه دنیا! بجز آن تعداد سفید پوست، زیر حد نرمال خواهد بود. در مورد اینترنت نیز، همین مصداق است. به همین دلیل در همه زمینه ها، آمریکا دست بالا را دارد! و دیگر کشورها، عقب مانده محسوب می شوند.

The lie is swearing: ordinary, horned, stats!

The professor of economics, Dr. Sedighi, from my professors at Tehran University, said: "The lie lies on three occasions: ordinary lies, horns and statistics!" It was the same meaning that you understood! Of course, ordinary lies are ordinary people: or real people say: For personal gain or escape: personal responsibility. However, corporate haters are lying, or by legal entities with massive advertising. Especially banks! that :do not hesitate to empty the pockets of the people. But the third type is for the Westerners. The Gallup Institute, for example, asks a few people, then verifies with statistical techniques, attributes it to the whole world. These statistical lies are expressed in the language of those who are far from the statistical society. Because most of them are from the well-off of the society, they do not understand the main pain of the people. If you do not understand yourself! It's better to grasp the grip of people's pain. For example, say Dr. Akhundi, the Minister of Housing, after returning from London! According to the statement, we are not in charge of: rebuilding earthquake areas, according to the narrator, from the top of Tower Bridge, looking at the beauty of the London Times, and looking to enjoy it, it's better to hurt his mind, with an earthquake. At the 5th National Conference of Information Technology Managers, representative of IranDaq Institute, the interesting results are: The most research on agriculture in the provinces is that they do not have much to do with agriculture. Most studies have been done on water scarcity in the provinces: Have not had blue! For example, in Sistan and Baluchestan, there was no dissertation at all about: dehydration or in Yazd province. This has a dangerous meaning. In statistical language, there is a significant correlation with: the anti-science of research. In other words: Mazandaran or Gilani student, who is in heavy rains! Grown up is natural: if it is researching Yazd or Sistan and Baluchistan, it will prove dehydration! According to the Proverb Persian: From our Sheikh's keramat this is: He ate the juice and said sweet. The picture of this issue is: For the people of Sistan and Baluchestan, the main and the minor problem is not at all a shame. They grow poorly, they are accustomed to it. Just like an Azerbaijani professor, he said about the heat of Khuzestan! The people of Khuzestan are warm and warm and sultry, but this is a master who is in the midst of snow and snow: the blizzard and the cold below zero! It has become known that the heat of Khuzestan is a disaster for it! In the case of the earthquake, we also saw that the people of the area were satisfied with the aid, and thanked but Khuzestan children! It was possible to say: cold weather was not tolerable, and people were dissatisfied. Because they may: tolerate the heat of forty degrees, but they cannot afford the cold below forty degrees. We see that the distance between the researcher and the statistician is far from the region or the statistical society, his judgment and his hypotheses become more false and unstable. Now see who is sitting in America at the Gallup Institute! For people in Africa or Central Asia! What a catastrophe. In psychosocial science, the disaster is mentioned in some places: for example, to assess the intelligence of the black people, they often use gadgets and gadgets: whites, which are unfamiliar to them. Therefore, always the intelligence of the black people, the villagers and perhaps the whole world! Except for that, white will be below the normal range. In the case of the Internet, that is the same. That's why America has a high hand in all areas! And other countries are backward.

الکذب أقسم: عادی، قرون، احصائیات!

صدیقی الطبیب الاقتصاد معلمه، وقال أساتذتی فی جامعة طهران: استلق على ثلاثة أنواع: الأکاذیب العادیة، وإحصاءات مقرن! کان نفس المعنى الذی فهمته! وبطبیعة الحال، الأکاذیب العادیة هی الناس العادیین: أو یقول الناس الحقیقی: لتحقیق مکاسب شخصیة أو الهروب: المسؤولیة الشخصیة. ومع ذلک، کراهیة الشرکات والکذب، أو من قبل الکیانات القانونیة مع الدعایة واسعة النطاق. خصوصا البنوک التی لا تتردد فی إفراغ جیوب الشعب. ولکن النوع الثالث هو بالنسبة للغرباء. فمعهد غالوب، على سبیل المثال، یسأل بضعة أشخاص، ثم یتحقق مع التقنیات الإحصائیة، ویعزوها إلى العالم أجمع. وتعبر هذه الأکاذیب الإحصائیة بلغة أولئک الذین هم بعیدون عن المجتمع الإحصائی. لأن معظمهم من رفاه المجتمع، أنهم لا یفهمون الألم الرئیسی للشعب. إذا کنت لا تفهم نفسک! فمن الأفضل لفهم قبضة الألم الناس. على سبیل المثال، قل الدکتور أخوندی، وزیر الإسکان، بعد عودته من لندن! لم یکن لدیک الأزرق! على سبیل المثال، فی سیستان وبلوشستان، لم یکن هناک أی أطروحة على الإطلاق حول: الجفاف أو مقاطعة یزد. وهذا له معنى خطیر. فی اللغة الإحصائیة، هناک علاقة کبیرة مع: مکافحة العلم من البحوث. وبعبارة أخرى: مازندران أو طالب جیلانی، الذی هو فی أمطار غزیرة! نمت طبیعی: إذا کان یبحث یزد أو سیستان وبلوشستان، فإنه سوف یثبت الجفاف! وفقا للمثل الفارسی: من کرامات شیخنا هذا هو: أکل العصیر وقال الحلو. صورة هذا هو: بالنسبة لشعب سیستان والبلوشستان، والمشکلة الرئیسیة والقاصر لیس على الإطلاق العار. أنها تنمو سیئة، وأنها اعتادوا على ذلک. تماما مثل أستاذ أذربیجانی، قال عن حرارة خوزستان! لقد أصبح من المعروف أن حرارة خوزستان هو کارثة لذلک! فی حالة الزلزال، رأینا أیضا أن سکان المنطقة راضون عن المساعدات، وشکروا الأطفال ولکن خوزدستانی! کان من الممکن القول: الطقس البارد لم یکن مقبولا، وکان الناس غیر راضین. لأنها قد: ​​تحمل حرارة أربعین درجة، لکنها لا تستطیع تحمل البرد أقل من أربعین درجة. الآن انظر من یجلس فی أمریکا فی معهد غالوب! للناس فی أفریقیا أو آسیا الوسطى! ما کارثة. لذلک، دائما المخابرات من السود، القرویین وربما العالم کله! وباستثناء ذلک، سیکون الأبیض أقل من المعدل الطبیعی. فی حالة الإنترنت، وهذا هو نفسه. هذا هو السبب فی أمریکا لدیها ید عالیة فی جمیع المناطق! وبلدان أخرى متخلفة.

Yalan söyləyir: adi, buynuzlu, stats!

Siddiq həkim iqtisadiyyat müəllimi, Tehran Universitetinin mənim professor, dedi: üç növ Lie: adi yalan və statistika buynuzlu! Anladığınız eyni məna idi! Ancaq korporativ tənbəllər yalançıdırlar və kütləvi reklamı olan hüquqi şəxslərdir. Xüsusilə xalqın ciblərini boşaltmaqdan çəkinməyən banklar. Üçüncü tip Qərbə aiddir. Məsələn, Gallup bütün dünyada var, təsdiq bir neçə nəfər, sonra statistik texnika, soruşur. Bu statistik yalanlar statistik cəmiyyətdən uzaq olanların dilində ifadə edilir. Onlardan ən varlı insanlar, çünki insanlar ağrı başa düşmürəm. Özünüzü anlamırsan! İnsanın ağrısını başa düşmək daha yaxşıdır. Məsələn, London bir səfərdən qayıtdıqdan sonra, Mənzil doktoru İran naziri demək! Mavi qalmadı! Məsələn, Sistan və Bəlucistan, haqqında heç bir dissertasiyasının: susuzlaşdırma, və ya Yəzd vilayətində olmaması. Bu təhlükəli mənaya malikdir. Statistika dilində, tədqiqat əleyhinə elmi ilə əhəmiyyətli bir əlaqə var. Başqa sözlə, leysan yağış Rbzsh tələbə mazandarani ya Gilani! təbii Big Sistan və Bəluçistan, Yəzd və ya əgər, tədqiqat susuzlaşdırma sübut edir ki! Fars atalar görə bizim Şeyx böyüklük dedi şirin sap edir. bu Photos ki Sistan və Bəluçistan, böyük və kiçik problemlərin insanlar, ən azı mavi deyil! Onlar zəif inkişaf edir, buna alışırlar. Azərbaycan professoru kimi, Xuzistanın istiliyi barədə danışdı! Xuzestanın istiliyi onun üçün bir fəlakət olduğunu məlum oldu! Xuzistan uşaq: zəlzələ, biz insanlar öz fəaliyyətləri ilə razı idi, təşəkkür edirəm, amma ki, gördüm! soyuq yağış dözə bilmədi və insanlar bədbəxt idi: demək bilər. Onlar qırx dərəcə istilik dözmək ola bilər, lakin kimi temperatur aşağıda qırx dərəcə bilməz. İndi Gallup İnstitutunda Amerikada oturanları gör! Afrika və ya Mərkəzi Asiyada insanlar üçün! Nə bir fəlakət. Buna görə da, həmişə qara xalqın, kəndlilərin və bəlkə də bütün dünyanın zəkası! Bunun xaricində ağ normal aralığın altına düşəcək. İnternet halında, bu eynidır. Buna görə Amerikanın bütün sahələrdə yüksək əli var! Digər ölkələr geri qalır.

سید اجمد حسینی ماهینی      mahinnews.ir/stats

  • سید احمد حسینی ماهینی

هزاران امامزاده در یکجا

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۶، ۰۸:۵۱ ب.ظ | ۰ نظر

براساس آخرین آمار، 12هزار امامزاده، و بقاع متبرکه، در ایران وجود دارد. لذا برای اطلاع عموم لازم است که: نمایشگاهی بزرگ تشکیل شود و: اداره اوقاف نسبت به معرفی: شایسته آنان اقداماتی انجام دهد. بدیهی است که بارگاه امام رضا ع و: آستان قدس رضوی می تواند: نقش مهمی در آن داشته باشد . زیرا این امر علاوه بر افزایش اطلاعات عمومی، نسبت به جذب گردشگری هم، کمک شایانی دارد. دومین بقعه مبارکه در ایران اسلامی، متعلق به خواهر گرامی ایشان در قم، سومی هم برادر بزرگتر ایشان در شیراز است. اگر همه استانها دارای بقعه باشند، نمایشگاه بین المللی شهر آفتاب، جای مناسبی برای این کار است. مثلا در غرفه استان تهران، می توان به بقعه مبارکه حضرت عبدالعظیم، یا امامزاده صالح تجریش، بعنوان نماد اصلی و تعداد سیصد بقعه دیگر هم اشاره کرد. تاریخچه و اصالت آنها را معرفی نمود، زیرا این امر لازمه رشد اقتصادی و فرهنگی جامعه می باشد. علاوه بر ایران، در عراق و سوریه، عربستان و یمن، لبنان و مصر هم، این بقاع وجود دارند که باید: رشد منطقی و ارتباط: آنها را بایکدیگر تبیین کرد. سکوت طولانی در تبیین این مسائل، یا کم اهمیت نشان دادن آن مسائل، تخریب بنیان های فکری و اجتماعی را، در پی خواهد داشت زیرا: دشمنان بر روی جعلی بودن و: ساختگی آنان در زمان ما، اصرار دارند و تصور می کنند: امری صوری و اعتباری می باشد. در حالیکه براساس مستندات تاریخی، همه آنها دارای خط سیر و: شجره نامه مشخصی هستند. بطور کلی احترام به افراد دینی وابسته: به رهبران هر زمان امری معمولی و عادی است. لذا از قبرستان بقیع که تقریبا، اولین قبرستان مسلمانان است، می توان فهمید که 14قرن، برای این بنا ها زمان زیادی نیست! زیرا همه اطلاعات آنها، با وجود تخریب ضد بشری آل سعود، موجود است. پیامبر و ائمه از آنجهت به: این امر اهمیت می دادند که: سوره کوثر برای آن نازل شده و: می گوید با اینکه دشمنان، انتظار دارند موضوع پیامبر تمام شود، ولی خداوند اراده کرده، آن را گسترش دهد و: بهترین کسان برای گسترش آن انتخاب شدند، که ائمه طاهرین هستند. کربلا و نجف و سامرا و ..، همه اینها نشان می دهد که: حفظ بقاع، معادل حفظ اسلام بوده است و: لذا کسانی که بهر نحوی مبادرت به: تخریب آنها می کنند، از اساس با اسلام مخالف هستند! و به این وسیله می خواهند: خشم خود را از توسعه اسلام نشان دهند، گرچه مانند آل سعو وداعش، در ظاهر شعارهای اسلامی هم بدهند. ازمنظر شیعه و به فتوای امام خمینی ره، کسانی که به پیامبر اسلام توهین کنند، مستوجب مرگ هستند: چنانچه در مورد سلمان رشدی اعلام شد. لذا کلیه وهابیون، مخصوصا آنهاییکه به دنبال تخریب آرامگاه پیامبر هستند، از سلمان رشدی بدتر هستند. تاریخ نشان می دهد که بقعه امامان، و امامزادگان، کانون های مبارزه برعلیه ستم بوده اند. در دیار علویان یعنی: گیلان ومازندران بیشترین بقعه ها را داریم، زیرا براثر ظلم کافران در مکه و مدینه، و قتل عام چند باره مردم آن، مبارزان راهی مناطق دیگر می شدند. ایرانیان پذیرای مهربانی برای آنان بودند. حتی یکی از پیشنهاد ها به: امام حسین ع هم، رفتن به یمن یا ایران بوده است. این نشان می دهد گرچه شخص امام حسین ع، ماموریت داشت تا در کربلا شهید شود، ولی نوادگان ایشان با کمک ایرانیان، و افرادی چون مختار ثقفی، انتقام گرفتند و توانستند: موانع گسترش اسلام را از بین ببرند. اینها مطالبی است که گفته نشده، یا کم گفته شده، و لازم است همه ساله نمایشگاه عظیمی: از آنها در سطح داخلی و بین المللی تشکیل شود. مطمئنا، ارزش فرهنگی و اقتصادی: چنین نمایشگاهی بسیار پربار تر از دیگر: نمایشگاههای موجود خواهد بود.

Thousands of Imam Zadeh in one place

According to the latest statistics, there are 12,000 Imam Zadeh, and Bekaa Ambarkah, in Iran. Therefore, it is necessary for the general public to: form a large exhibition and: Endowment Office to introduce: they deserve to do something. Obviously, Imam Reza's door: Astan Quds Razavi can have an important role in it. Because this, in addition to raising public information, is also a great help in attracting tourism. The second monastery of Mobarakeh in Islamic Iran, belonging to her dear sister in Qom, is the third largest brother of her in Shiraz. If all the provinces have tombs, the International Fair of the City of Abu Dhabi is a good place to do this. For example, in the pavilion of Tehran province, you can refer to the tomb of Mubarak, Abdul Azim, or Imamzadeh Saleh Tajrish, as the main symbol and the other three hundred other monuments. They introduced their history and originality, because this is necessary for the economic and cultural growth of society. In addition to Iran, in Iraq and Syria, Saudi Arabia, Yemen, Lebanon, and Egypt, there are also so many things that need to be: logical growth and communication: explaining them one by one. The long silence in explaining these issues, or the lack of importance of demonstrating those issues, will lead to the destruction of intellectual and social foundations, because: the enemies are forged and: insane in our time, insist and imagine: Face and credit. While based on historical documentation, they all have trajectory and: a certain pedigree. In general, respect for religious people is dependent on: leaders at all times ordinary and ordinary. Therefore, from the Baqih Cemetery, which is approximately the first Muslim cemetery, it can be understood that for 14 centuries, there is not much time for these buildings! Because all their information, despite the anti-human destruction of al-Saud, is available. The Prophet and the Imams, in order to: It was important that: Surah al-Kusar was revealed to him: He says that while the enemies expect the Prophet's cause to end, but God wills, expand it, and: best the expansion was chosen, which is the Tahirist Imams. Karbala and Najaf and Samarra ... all this shows that maintaining the Bekaa is equivalent to preserving Islam and, therefore, those who are in any way trying to: destroy them, are opposed to Islam in principle! And they want to: show their anger over the development of Islam, albeit like Islamic Saud and ISIS, they also seem to give Islamic slogans. From the Shi'a point of view and to the fatwa of Imam Khomeini, those who insult the Prophet Muhammad would have to die: as stated in Salman Rushdie. Therefore, all the Wahhabis, especially those seeking to demolish the tomb of the Prophet, are worse than Salman Rushdie. History shows that the tomb of the Imams, and the Imam Zadegan, has been centers of struggle against oppression. In the Diwali of the Alawites, Gilan and Masandran, we have the most monuments, because the fighters came to other areas because of the oppression of the infidels in Mecca and Medina, and the massacre of its people in the long run. Iranians embraced kindness for them. Even one of the suggestions was to: Imam Hussein Aw, to go to Yemen or Iran. This suggests that although Imam Hossein's mission was to be martyred in Karbala, his grandsons took revenge with the help of the Iranians and people like Mokhtar Saqafi, who were able to: remove the obstacles to the spread of Islam. These are essays that have not been mentioned, or have been said a little, and it is imperative that huge exhibitions be held every year: on the national and international levels. Certainly, the cultural and economic value: such an exhibition will be much more productive than the other: Exhibits will be available.

آلاف الإمام زاده فی مکان واحد

ووفقا لأحدث الإحصاءات، هناک 12،000 الإمام زاده، والبقاع أمبرکاه، فی إیران. ولذلک، من الضروری لعامة الناس أن: تشکیل معرض کبیر و: مکتب الهبات لتقدیم: أنها تستحق أن تفعل شیئا. ومن الواضح أن باب الإمام رضا: أستان قدس رضوی یمکن أن یکون له دور هام فی ذلک. لأن هذا، بالإضافة إلى زیادة المعلومات العامة، هو أیضا مساعدة کبیرة فی جذب السیاحة. والدیر الثانی للمبارکة فی إیران الإسلامیة، الذی ینتمی إلى أختها العظیمة فی قم، هو ثالث أکبر شقیق لها فی شیراز. إذا کانت جمیع المحافظات لدیها مقابر، فإن المعرض الدولی لمدینة أبوظبی هو مکان جید للقیام بذلک. على سبیل المثال، فی جناح محافظة طهران، یمکنک الرجوع إلى قبر مبارک، عبد العظیم، أو إمام زاده صالح تجریش، والرمز الرئیسی وغیرها من ثلاثمائة الآثار الأخرى. لقد عرضوا تاریخهم وأصالتهم، لأن ذلک ضروری للنمو الاقتصادی والثقافی للمجتمع. بالإضافة إلى إیران، فی العراق وسوریا والمملکة العربیة السعودیة والیمن ولبنان ومصر، وهناک أیضا الکثیر من الأشیاء التی تحتاج إلى أن تکون: النمو المنطقی والاتصالات: شرح لهم واحدا تلو الآخر. إن الصمت الطویل فی شرح هذه القضایا، أو عدم أهمیة إظهار تلک القضایا، سیؤدی إلى تدمیر الأسس الفکریة والاجتماعیة، لأن: الأعداء مزورة و: مجنون فی عصرنا، یصرون ویفکرون: الوجه والائتمان. فی حین تستند على الوثائق التاریخیة، لدیهم جمیعا مسار و: نسب معینة. وبصفة عامة، فإن احترام الشعب الدینی یعتمد على: القادة فی جمیع الأوقات العادیة والعادیة. لذلک، من مقبرة البقیه، التی هی تقریبا المقبرة الإسلامیة الأولى، یمکن أن یکون مفهوما أنه لمدة 14 قرنا، لیس هناک الکثیر من الوقت لهذه المبانی! لأن کل ما لدیهم من معلومات، على الرغم من تدمیر آل سعود، هو متاح. النبی والأئمة، من أجل: کان من المهم أن: سورة القصار کشف له: یقول أنه فی حین أن الأعداء یتوقعون أن ینتهی قضیة النبی، ولکن الله سوف، توسیعه، و: أفضل تم اختیار التوسیع، وهو الأئمة الطاهریین. وکربلاء والنجف وسامراء ... کل هذا یدل على أن المحافظة على البقاع تعادل الحفاظ على الإسلام، وبالتالی فإن أولئک الذین یحاولون بأی حال من الأحوال: تدمیرهم، یعارضون الإسلام من حیث المبدأ! ویریدون: إظهار غضبهم على تطور الإسلام، وإن کانوا مثل السعودیین الإسلامیین وداعش، فإنهم یقدمون أیضا شعارات إسلامیة. من وجهة نظر الشیعة وفتوى الإمام الخمینی، أولئک الذین یهانون النبی محمد یجب أن یموت: کما جاء فی سلمان رشدی. لذلک، کل الوهابیین، وخاصة أولئک الذین یسعون إلى هدم قبر النبی، أسوأ من سلمان رشدی. ویظهر التاریخ أن قبر الأئمة، والإمام زادیجان، کانت مراکز النضال ضد القمع. فی الدیوالی من العلویین، جیلان وماسندران، لدینا معظم الآثار، لأن المقاتلین جاءوا إلى مناطق أخرى بسبب قمع الکفار فی مکة والمدینة المنورة، ومذبحة شعبها على المدى الطویل. رحب الإیرانیون بهم بلطف. حتى أحد الاقتراحات کان: الإمام الحسین أو، للذهاب إلى الیمن أو إیران. وهذا یشیر إلى أنه على الرغم من أن مهمة الإمام حسین استشهد فی کربلاء، فإن أحفاده انتقموا بمساعدة الإیرانیین وشعب مثل مختار سقافی، الذین تمکنوا من: إزالة العقبات أمام انتشار الإسلام. وهذه مقالات لم تذکر، أو قیل عنها قلیلا، ولا بد من إقامة معارض ضخمة کل عام: على الصعیدین الوطنی والدولی. بالتأکید، القیمة الثقافیة والاقتصادیة: سیکون هذا المعرض أکثر إنتاجیة بکثیر من الآخر: المعارض ستکون متاحة.

Minlərlə İmam Zadənin bir yerdə

Son statistik məlumatlara görə, İranda 12 min imam Zadeh və Bekaa Ambarkah var. Buna görə, ümumi ictimaiyyət üçün: böyük bir sərgi yaratmaq lazımdır və: Təqdim etmək üçün Müvəqqəti Büro: Bir şey etməyi haqq edirlər. Aydındır ki, İmam Rza'nın qapısı: Astan Quds Razavi bu sahədə əhəmiyyətli bir rol oynaya bilər. Çünki ictimai məlumatların artması ilə yanaşı turizm də cəlb etməkdə böyük köməkdir. İslam İran'daki Mobarakeh'ün ikinci monastırı, Qom'taki sevgili bacısına ait, Şiraz'taki üçüncü böyük qardaşıdır. Bütün illerin türbələri varsa, Abu Dabi şəhərinin Beynəlxalq Sərgisi bunu etmək üçün yaxşı bir yerdir. Məsələn, Tehran kabinəsi, Həzrəti Əbdül müqəddəs ziyarətgahı ola bilər, və ya əsas simvolu kimi Zadeh Saleh Tajrish və abidə üç digər qeyd edib. Onlar öz tarixi və özgünlüklərini təqdim etdilər, çünki bu, cəmiyyətin iqtisadi və mədəni inkişafı üçün zəruridir. İran, İraq və Suriya, Səudiyyə Ərəbistanı, Yəmən, Livan və Misirlə yanaşı çox şeylər də var: məntiqi böyümə və ünsiyyət: onları bir-bir izah etmək. Long məsələləri izah sükut, və ya saxta və zaman Sınaq onlara düşmən israr və hesab edirəm, çünki səbəb olacaq məsələləri intellektual və sosial əsasları məhv, ən azı əhəmiyyəti: bir şey Üz və kredit. Tarixi sənədlərə əsaslanaraq, onların hamısı traektoriya vəəyyən bir damazlıq var. Ümumiyyətlə dini insanların hörməti hər zaman adi və adi bir liderdir. Buna görə, təxminən ilk Müsəlman qəbiristanlığı olan Baqih Qəbiristanlığından 14 əsr üçün bu binalar üçün çox vaxt yoxdur! Çünki bütün məlumatlar, əl-Səudun məhvinə baxmayaraq mövcuddur. . Surəsi nozzle üçün Kausar və: düşmən Peyğəmbərin bütün mövzusunu gözləmək deyir ki, Allah genişləndirmək üçün istəsəydi etmişdir: Peyğəmbər və bu istiqamətdə imamlar bu vacibdir üçün ən yaxşı insanlar Genişləmə seçildi, Tahirist İmamları. Və onlar istəyirlər: İslamın inkişafı ilə bağlı hiddətlərini göstərmək, İslam Səud və İSİŞ kimi olsa da, İslam şüarları verməkdədirlər. Şiə baxımından və İmam Xomeyninin fatvasına, Peyğəmbər Əfəndimizi təhqir edənlər ölüm təhlükəsi içərisindədirlər: Salman Ruşdie bildirdiyi kimi. Buna görə də, bütün Vəhhabilər, xüsusilə Peyğəmbərin məzarı yıxmaq istəyənlər, Salman Rüşdi'den daha pisdir. Tarix göstərir ki, İmamların məzarı və İmam Zadəğan təzyiqə qarşı mübarizə mərkəzləri olmuşdur. İranlılar onlara xeyirxahlıq etdi. Hətta təkliflərdən biri də İmam Hüseyn Aw, Yəmən və ya İrana getmək idi. Bunlar qeyd olunmayan və ya bir az deyilmişdir və hər il böyük sərgilərin keçirilməsi zəruridir: milli və beynəlxalq səviyyədə. Əlbəttə ki, mədəni və iqtisadi dəyər: belə bir sərgi bir-birindən daha məhsuldar olacaqdır. Sərgilər mövcud olacaqdır.

سید احمد حسینی ماهینی     mahinnews.ir

 

  • سید احمد حسینی ماهینی