با حجاب کامل در راه اعتلای ایران

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

با حجاب کامل در راه اعتلای ایران

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

۲۵ مطلب با موضوع «اقتصادمقاومتی :: تمدن پژوهی» ثبت شده است

اصول مدیریت رئیسی

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۴ خرداد ۱۴۰۳، ۰۲:۳۸ ق.ظ | ۰ نظر

اندیشکده ها و مراکز پژوهشهای: راهبردی مدیریت در جهان، باید تحول بنیادین در خود را بپذیرند، و در دوران پسا انقلاب اسلامی، به مدیریت برتر و نوین، اعتراف نمایند. گرچه در علوم مدیریت خوانده ایم: مدیران در برابر جوادث تا 7سال مقاومت می کنند! و بعد از ان کم کم اندیشه آنها از تحجر(فریز) بیرون می آید. ولی در انقلاب اسلامی، با وجود پنجاه سال تجربه های موفق، و تاثیرات جهانی، هنوز مدیران و تئوری پردازان، از لاک خود بیرون نیامده، و نسبت به نو آوریهای ان بیگانه هستند. در تئوریهای مدیریت و: کلا علمی، دو روش استقرایی و قیاسی داریم. در روش استقرایی، از جزء به کل می روند و در روش قیاسی از کل به جزء. لذا در روش اول مدیران موفق، مورد مطالعه قرار می گیرند، تا اصول مدیریت آنها کشف شود. اما در روش کل نگر یا جامع، بدون امعان نظر به واقعیت ها، تئوری پردازی می شود . تا جهان را به سوی این تئوریها دعوت کنند. ما در انقلاب اسلامی 8 رئیس جمهور و 2 رهبر داشته ایم. که مطالعه دستاوردهای انان، میتواند مبنای درستی برای اصول مدیریت اسلامی شود: بخصوص رئیس جمهور هشتم، که روش خالص تری را به اجرا نزدیک کرده است. مثلا در موضوع ارتباطات، گزارش گیری و فرماندهی، به روش های مکتوب و معمول سازمانی، اکتفا نکرده به میان ذینفعان رفته و نظر آنان را جستجومی کرد.  در حادثه: گران شدن بنزین در آبان 98، روش حل مسئله، نادیده گرفتن آن بود. یعنی رئیس جمهور وقت گفت: منهم تازه فهمیدم. اما رئیسی در 1401 در آغاز ریاست خود، فورا به میان معترضان رفت، و چند مرکز عرضه بنزین را پایش کرد. نتیجه اولی شورش مردمی بود، ولی دومی آرامش بازار. لذا این اصل مسلم شد که :ارتباط سازمانی نباید به شکل هرمی باشد. بلکه باید بصورت خطی( فیس تو فیس. یا بی تو بی). البته لازم نیست به همه مرتبط شود. بلکه نمونه یا جامعه آماری سنگین وزن،(نوکلئیک) را هم انتخاب کند کافی است. در مورد مسائل کارگری یا حقوق معلمان و پرستاران نیز، دو روش فوق تجربه و نتیجه مشابه دریافت شد. در برنامه ریزی نیز، دولت روحانی به آقای: نوبخت تکیه کرد، و نوبخت هم همه کار ها را :مالایطاق اعلام نمود. یعنی گفت که مسئولیت های بار شده بر دولت، زیاد است و امکانات او، کفاف نمی دهد. حتی در مورد پرداخت یارانه، با قحطی بودجه مواجه بودند. اما در دولت رئیسی، با پولپاشی بین جبهه تولید، از پولپاشی بین جبهه خدمات جلوگیری شد. یعنی بجای اینکه موجودی صندوق توسعه ارزی، به بوروکراتها و یقه سفید ها، پرداخت شود. به جریانها و مکانهایی پرداخت شد که: بحران زا بودند. در بودجه هم بجای پرداخت حقوق های سنگین به: کسانیکه هیچ کاری نمی کنند! پولها را مستقیما به افراد پرداخت نمود تا: مشکلات مالی خود را حل کنند. لذا در مقایسه دو روش عملکردی رئیسی و روحانی، میتوان گفت: در عملکرد روحانی، علوم مدیریت غربی مبتنی بر کارمند سالاری، (روابط انسانی و رفتار سازمانی) نفس های آخر را می کشید. مخصوصا که روحانی اعلام کرد: ما علوم انسانی اسلامی! نداریم. یعنی به هیچ وجه نباید: دنبال بومی کردن مدیریت باشیم. اما رئیسی با تکیه بر علوم اسلامی، و سرمشق قرار دادن رفتار مدیریتی: پیامبران و ائمه، گفت: من اهل این حرفها نیستم! و به دل مردم زد. و دلش دریا شد. به گفته یامین پور: بارها به او گفته شد:  از الفاظ عامیانه(نهار خوردی) استفاده نکند، بلکه کاملا بوروکراتیک بوده، و در برج عاج بنشیند: و فرمایش کند تا دیگران اجرا کنند! ولی ایشان گوش می داد، یاد داشت می کرد و می گفت خوب است. اما بعد که برمی خواست، با لبحند می گفت: من اهل این حرفها نیستم. بطور کلی میتوان گفت: روش علمی مدیریت غربی، که هیچ تجربه موفقی نداشت، و دائم در حال تئوری پردازی بود، در دوران شش رئیس جمهور هم موفقیتی نداشت. ولی در دوران شهید رجایی و شهید رئیسی، اجرا و با خون خودشان آن را امضا کردند. زیرا بسیاری از مردم، بعد از شهادت ایشان متوجه شدند که :چه می خواستند بگویند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

پایش کنید

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۱ خرداد ۱۴۰۳، ۱۱:۳۵ ب.ظ | ۰ نظر

به تمام مردم جهان و همه 8میلیارد اعلام می کنم: که رفتار صهیونیست ها را پایش کنید: آنها جشن های مخفیانه برای شادی: از ترور رئیس جمهور شهید ایران گرفته اند. حتی در ایران ، فاحشه ها بیشتر فشار می اورند، تا لخت تر شوند و بازار شان رایگان باشد. لذا چون رئیس جمهور ایران، اکنون نشان در جه امپراتوری عظمی رادر یافت کردند . و از سوی حزب ماهین، نشان درجه دو نیز به آل هاشم، و نشان درجه به امیر عبداللهایان وزیر خارجه شهید تعلق گرفته. لذا همه شما در هر کجای دنیا هستید، و با هر زبانی صحبت می کنید: باید رفتار  کسانی که از شهید شدن رئیسی، و یارانش ابراز خوشحالی می کنند، رصد شود. و برای انها پرونده تشکیل دهید. ما بزودی آنها را در یک جا، جمع کرده و دادگاه نورنبرگ ثانی را، تشکیل می دهیم . و به حساب اینها خواهیم رسید تا بگویند: علت شادی آنها از مرگ 9نفر چه بوده است. طبیعی است 99درصد آنها، نه رئیسی را دیه اند، و نه او را می شناختند. و نه حتی داد و ستد، یا کاری با او داشته اند. پس جریانی که از این نا آگاهی استفاده میکند، باید محاکمه شود. و این محاکمه به همت آفریقای جنوبی، و در دادگاه لاهه برگزار می شود. براساس اسنادی که قاضی آفریقایی در دست دارد، حماس یک مقاومت مشروع هست، و میتواند آینده اسرائیل را رقم بزند. و در کابینه فلسطین بزرگ، نقش آفرین باشد. ضمنا مدارکی دال بر شرکت رژیم صهیونیستی، و جمهوری آذربایجان  و ترکیه، در ترور  رئیس جمهور ایران در دست دارد. که در حال تکمیل کردن آن است. براساس روایت ایشان، چون حرکت سه هلیکوپتر از نقطه صفر مرزی، آغاز شده بود با ردیابی و ارسال پارازیت، از خاک نخجوان خلبان هلیکوپتر را، دچار مسیر انحرافی می کنند. و با شلیک تیر خلبان را به قتل می رسانند، لذا هلیکوپتر به جنگل برخورد کرده و سقوط می کند. سپس با همکاری برخی عناصر: هلال اهمر  با همکاری پهباد ترکیه ای ،محل سقوط را از رادار محو می کنند، تافرصت  روز حادثه از دست برود. و به شب و تاریکی برخورد کنند. با اینکه هنوز افراد زنده بودند، اما وقت کشی می کنند، تا ماموران موساد، از ان سوی مرز نفوذ کرده، و کار را تمام کنند، و از محدوده خارج شوند. پهباد های ترکیه هم مسیر را، اشتباه ردیابی می کنند تا زمان کافی بوجود آید. و لذا کانال رژیم صهیونیستی، بلافاصله اعلام کند همه سرنشینان کشته شدند! و این به نفع ما است. زیرا میتوانیم عملیات بیشتری: برعلیه فلسطینی ها انجام دهیم. چون مردم ایران مشغول عزاداری خواهند شد، و اسرائیل را فراموش خواهند کرد. عوامل داخلی هم هلیکوپتر شاخص! را به رئیس جمهور پیشنهاد می کنند، در حالیکه دو هلیکوپتر دیگر، باید حالت پوششی داشته باشد. یعنی معلوم نشود که رئیس جمهور در کدام است. آنها علاوه بر این، هیچ تلاشی برای یافتن هلی کوپتر صدمه دیده نمی کنند، و باید باز جویی شوند که: چه چیزی دیدند. و چرا با این شکاف امنیتی بزرگ، عمل کرده اند. حدس دفتر ستاد انتخاباتی احمد ماهینی ، کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا، در همان ساعتات اولیه به عوامل محلی: معروف به بابک خرمدین رفت. که شاید آنها صحنه را کار گردانی کرده اند.  معمولا دایره عملیات ضد انقلابی آنها(پان ترکیسم و طرفدار ترکیه) در روستای ورزقان و کلیبر هست. لذا باید این موضوع در خارج از ایران، مخصوصا در آفریقای جنوبی تحت پیگرد باشند. و کمک همه دنیا را می طلبد. زیرا همه افراد بشر از یک پدر و مادر هستند. و بقول سعدی شاعر: اگر عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار.

  • سید احمد حسینی ماهینی

گره ای که با دست باز می شود

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۱:۰۳ ق.ظ | ۰ نظر

خیلی از گره هایی که: در زندگی انسان است، با دست باز می شود. و نیازی به دندان نیست. در مسائل بشری و خانوادگی و ملی هم همینطور است: سازمان ملل به راحتی تصویب کرد که: یک کشور فلسطینی ایجاد یا به رسمیت شناخته شود. به همین سادگی هم میتواند: عضویت اسرائیل را لغو کند. زیرا اسرائیل منشور سازمان ملل را پاره کرد، و تا کنون نیز هیچیک از قطعنامه ها را نپذیرفته است. لذا حق سازمان ملل است که: او را اخراج کند. در مورد جدایی بحرین از ایران هم، به همین شکل است با توجه به اینکه  مجلس تصویب کرد: که بحرین جدا شود بهتر است خود مجلس فعلی هم، ان مصوبه را لغو کند. در حاشیه نمایشگاه نفت و پتروشیمی معاون وزیر نفت: آقای مهندس شاهمیری گریزی به روز 22اردیبهشت، و روز ننگین واگذاری بحرین  داشت. اگر چه این موضوع از سوی مسئولان، اولین بار است که مطرح می شود، ولی مطالبه عمومی مردم است. لذا از مجلس جدید می خواهیم: اگر چنانچه حقوق ایران را استیفا کنند، میتوانند همه مصوبات زیان آور و جدایی طلب را، دوباره به مجلس برده ، آن را لغو و یا اصلاح نمایند. دیگر اینهمه جنگ و جدال و تظاهرات لازم نیست. وقتی لایحه لغو شد بحرین می شود استان چهاردهم! استاندار ان از سوی وزیر کشور تعیین می شود . استاندار هم میتواند فرماندار و شهر دار و غیره تعیین نماید. امروز دولت مبسوط الید است. روزگاری نیست که اشاره انگلیس، او را بترساند. در مورد قوانین دیگر هم همینطور است: سند 2030اگر در مجلس تصویب شده، باید در مجلس هم لغو شود. حتی اگر رهبری آن را نمی پذیرد، باید رسما و کتبا و با حکم حکومتی، ان را لغو کند. لذا شعار دادن و حرف ردن نتیجه ندارد. به همین دلیل است که گاهگاهی صدایی بلند می شود! که ای وای سند 2030در حال اجرا است. و به این اعتراضات توجه نمی کند. چون قانون مجلس است. و دیکتاتور کسی است که در مقابل مجلس، و قوانین آن قد علم کند!(امام خمینی) یعنی منطقا قانون 2030که در مجلس تصویب شده، تا در صحن علنی نیاید و چکش کاری  یا لغو نشود، مخالفت با آن مثل مخالفت با قوانین راهنمایی رانندگی است! که هرکس جریمه می شود: پلیس را فحش می دهد! عین همین قانون در مجلس های گذشته، خیلی قانون ها به ضرر تصویب شده ولی قانونگذار هنوز آنها را اصلاح و یا لغو ننموده! مثل قانون کاپیتولاسیون که توسط حسنعلی منصور، به مجلس برده شد و تصویب گردید. گرچه حسنعلی منصور ترو شد، و  امام خمینی فریاد کرد. ولی قانون لغو نشد. لذا مجلس آینده باید قانون مزبور را مانند: قانون 2030یا تجزیه بحرین یا برجام و امثال آن را، که  از نان شب واجب تر است، دوباره به صحن بیاورد و: قسمت خسارت بار ان را اصلاح و یا حذف نماید. قانون مالکیت معنوی ایران نیز باید اصلاح شود: تمام میراث فرهنگی ما غارت شده! نفت ما قاچاق می شود، طلاها چمدان چمدان به خارج برده می شود. پولها خیلی ساده اختلاس شده، به حسابهای خارجی منتقل می شوند! و مردم درفشار و تورم می مانند. اغلب انها هم قانونا! زیرا وقتی به میراث فرهنگی گفته می شود: چرا جلوی قاچاق عتیقه جات را نمی گیرید، و یا آنها را برنمی گردانید! می گویند طبق مصوبات قانونی (قاچاق!) شده است. و ما نمیتوانیم مالکیت خود را اثبات کنیم! مثل نفت ایران که: طی 60سال به بریتانیا بطور رایگان واگذار شده بود، یا 40سال به آمریکا، و اکنون نیز به روسیه و چین واگذار شده. ما روزانه 6میلیون بشکه نفت صادر می کنیم، که در عرض این 120سال قیمت واقعی ان: با بشکه 100دلار بالغ بر 80تریلیون دلار می شود. آیا چنین پولی به خزانه واریز شده؟  همه اعتراف می کنند: تا سال 1390هیچ پولی بابت در امد نفت، به خرانه واریز نشده! از ان هنگام هم قرار شد به خزانه واریز شود. فقط روی کاغذ است! زیرا روسیه و چین و هند! به بهانه تحریم هیچ پولی بابت نفت نمی دهند! خیلی دولت زحمت بکشد(که مرغ زیر خروس می کشد) کالی به کالی می کند! و جنس های بنجل آنها را بجای دلار وارد می کند

  • سید احمد حسینی ماهینی

وارث اصلی شاهنشاهان ایران

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۵:۰۵ ق.ظ | ۰ نظر

ایران در گذشته امپراتوری: یکتای جهان بوده، الان هم هست و خواهد بود. اما تحلیل آن از زبان دشمنان، طور دیگری است. دوستان نادان هم برای اثبات حقانیت خود، به نظر آنان! اقتدا می کنند. مثلا یونانی ها که با ایران در جنگ بودند، یا رومیها، چه روایتی خواهند کرد. که ما هم به استناد مثلا هردودوت یونانی، تاریخ خود را بنویسیم! طبیعی است دشمنی که نمی خواهد: سر به تن ما باشد، در تاریخ نویسی هم انتقام خود را می گیرد. لذا کسانیکه از روی نوشته دشمنان، برای ما تاریخ نوشتند، جاسوس هستند. و نباید حرف انها را پذیرفت. مثلا ارسطو همجنس باز بود، و اناتولی ان موقع یا روم شرقی، تابع ایران بود. و به دستور قانون شاهد او را اعدام کردند. و او چنان کینه ای از دولت ایران به دل گرفت، که رایگان به اسکندر تدریس کرد. و او را به جنگ با ایران ترغیب نمود که: نتیجه آن آتش زدن تخت جمشید بود. آیا استناد به نظر چنین کسی متقن است؟ تاچه رسد که او را استاد مسلم! بدانیم و غیر او فکر نکنیم. لذا تاریخ ایران همیشه تاریخ ابر قدرتی بوده. زیرا ایران همه کشورها را تحت سلطه داشت.آن کشورها برای خود شاه یا فرمانروا داشتند. لذا با قبول شاه یا فرمانروایی آنان، مرکزیت را شاهنشاه می گفتند: یعنی شاه همه این شاهها. که البته کلمه شاه ابتدا شاخ بوده. لذا حکومت هخامنشیان،  اشکانیان و ساسانیان بصورت شاهنشاهی بود. اما با ورود اسلام به ایران، دوره ساسانیان تمام شد. یزد گرد سوم آخرین پادشاه ساسانی، شکست خورد و به آسیابانی پناه برد، که بعد او را به تحریک مزدکیان کشتند. دختران او هم اسیر شده و به مدینه برده، و در کمپ اسرا نگهداری می کردند. که خبر به حضرت علی ع رسید. برای دلجویی از انان رفت. برعمر هم پرخاش کرد که: چرا آنها را اسیر کرده است. بعد از آن به سراغ دختران رفت و: با زبان فارسی با آنان صحبت کرد، و از انان برای پسران خود خواستگاری نمود. که شهربانو، امام حسین ع را انتخاب کرد و ان دیگری محمد حنفیه. و لذا حکومت ساسانیان به علویان منتقل شد. زیرا امام سجاد که از مادر ایرانی بدنیا امده است، در واقع از سوی پدری نوه حضرت علی ع، و از سوی مادری نوه یزگرد سوم، آخرین شاهنشاه ساسانی هست. و چون در عاشورا اغلب نوادگان حضرت علی ع شهید شدند، نسل جدید از امام سجاد ادامه پیدا کرده است. پس سلسله سادات یا علویان، وارث اصلی امپراتوری ساسانیان هستند، که بخوبی ان را تا امروز حفظ کرده اند. اکنون جمعیت سادات حسینی یا علویان(فرزندان امام سجاد به بعد) به سیصد میلیون نفر می رسد، که آن را تفسیر سوره کوثر نیز می دانند. واین سیصد میلیون نفر، در سراسر جهان پراکنده اند. و مدیران رسمی و واقعی مردم هستند. مثلا در زمان قاجار قدرت واقعی، در دست سید علی حسینی ملقب به میرزای شیرازی بود. اکنون نیز قدرت در دست سیدعلی حسینی سیستانی و سید علی حسینی خامنه ای است. میرزای شیرازی با یک جمله کوتاه بنام فتوا، بریتانیای کبیر را در هم شکست. حتی دربار قاجار را هم تعطیل کرد.(واقعه رژی).در زمان رضاشاه هم قدرت واقعی در دست سید حسن مدرس بود. روسیه بعد از فتح آذربایجان، قانون کاپیتولاسیون را به مجلس ایران داد. و تهدید کرد که آگر ان را امضا نکنند، کل مجلس را قتل عام کند. مدرس پشت تریبون قرار گرفت و گفت: حالا که قرار است کشته شویم، چرا بی ابرو شویم؟ و نگذاشت قانون تصویب شود. و مردم هم با قتل گریبایدوف، روسیه را عقب راندند. در زمان محمدرضا شاه هم کاپیتولاسیون آمریکایی، توسط حسنعلی منصور نخست وزیر وقت به مجلس رفت و تصویب شد. و هنوز هم در مجلس لغو نشده است. البته امام خمینی سعی زیادی کرد، حتی نواب صفوی، حسنعلی منصور را ترور کرد. ولی لغو آن فقط در حد شعار باقی ماند. و هنوز ایران نمی تواند انتقام سردار سلیمانی را از ترامپ بگیرد. و می گوید: باید همان آمریکا به جرم او رسیدگی شود. از همین منظر، آمریکایی ها در ایران نفوذ دارند،

  • سید احمد حسینی ماهینی

دیپلماسی رو به جلو

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۲۷ فروردين ۱۴۰۳، ۰۴:۵۰ ق.ظ | ۰ نظر

کاری که میدان، باید انجام می داد، بخوبی انجام شد و اکنون نوبت دیپلماسی است: تا از ان بهره برداری کند. دیپلماسی هم، سه راهبرد پیش رو دارد: اول اینکه آن را نفی کند! و با حالتی منفعلانه و معذرت خواهانه آن را پیگیری کند. که این خواست اغلب دولت های استکباری، و نوچه های آنها می باشد. توجیه این راهبرد در ان است که :ما می خواهیم با زبان دنیا حرف بزنیم، و باید نظرات آنها را بشنویم! و همانطور که در سازمان ملل و شورای امنیت، ملاحظه شد، اغلب، ایران را محکوم کردند. و این قدرت نمایی شگرف را، معکوس جلوه دادند و آن را افزایش تنش، و مخالف صلح جهانی معرفی کردند. در راس این نوع دیپلماسی هم خط ظریف، وزیر امور خارجه قبلی می باشد. که اغلب دیپلمات ها با آن بهتر هماهنگی می کنند: یکی از این اساتید! گفته که: آمریکا اگر دخالت نکرد برای اینکه اولویت اول او ایران نیست! فعلا اولوئیت آمریکا موضوع چین و تایوان، روسیه و اکراین، و اسرائیل و غزه هست. آنها حتی بدهی میلیاردی تابلویی آمریکا را هم، نشان قدرت او می دانند که: آنقدر ثروت دارد که توانسته اینهمه بدهی ایجاد کند. موضوع بی خانمان ها، فقرا و زندانیان فوق تصور را، اصلا قبول ندارند. و می گویند تبلیغات جمهوری اسلامی است. این نوع دیپلماسی روبه عقب نام گذاری می شود. یعنی همه افراد بالای 40سال، پیرو این سیاست هستند. زیرا دوران جوانی را  در دامان آمریکا، بزرگ شدند و افول آن در ذهن شان باور کردنی نیست.(یاد باد آن روزگاران ، یاد باد). دیپلماسی نوع دوم ویژه خواری، یا نان را به نرخ روز خوردن است:کشور های مختلف مواضع محتلف دارند، باید از اهمیت حمله وعده صادق، کاهید تا با نظر آنها هماهنگ شود. تا مباداد روابط خود را تغییر دهند. و این را سیاست چند جانبه گرایی نیز می گویند. سیاست چند جانبه گرایی نیز حالت انفعالی دارد. با حالتی پشیمانانه!سعی دارند این امر را خطای قابل بخشش! در مقابل خطای نابخشودنی قبلی جلوه دهند. و بجز آمریکا، چین و روسیه و را هم ابر قدرت بدانند. و نظر انها را با ذوق و شوق دنبال کنند. البته آنها برای ایران هم موقعیتی در نظر می گیرند! ولی در حد یک بازیگر منطقه ای: بعد از چین  و روسیه، هند و ژاپن و کره جنوبی و.. حتی ترکیه و افغانستان و سوریه: مبنای آنها هم کاهش ارزش پول ملی است: میگویند عراق و سوریه با اینکه در جنگ و بحران هستند، ولی ارزش پولی آنها هر روز بالاتر می رود. و این دو استراتژی یا راهبرد دیپلماتیک مصداق بارز(ماقدروالله حق قدره..) نشناختن قدرت خداست. که خدا را از بازی کنار گذاشتن است. در حالیکه در دپیلماسی رو به جلو، ما باید دیوار بزرگی بین خود و جهان بکشیم! دیوار تقوا، هرکه با تقواتر است، در این چارچوب بماند و هرکس نیست، باید نادیده گرفته شود. زیرا قران می فرماید:کسانیکه تقوا پیشه کنند، همه در های برکات و رحمت ها را بر روی انها باز می کنیم. 9درصد معادن دنیا در ایران شیعی هست. نفت و گاز و همه مولفه های قدرت و رهبری داهیانه، وجود دارد. اما آنها مانند کودکی که به یک شکلات دلخوش می کند، امارات که آب شیرین کن زده، برایشان مهمتر است. آنها عربستانی را که خانه خدا را با زدن برج ها، تحقیر کرده یک کشور پیشرو می دانند. در حالیکه خداوند به هر انسانی، قدرت امپراتور شدن و خلیفت اللهی داده است. ولی آنها در حیرت چند برج، در مقابل ملک سلیمان، و چند قایق در مقابل کشتی نوح مانده اند! قدرت خدا بالاتر از همه است. و ما نباید قدرت خدا را با قدرت های بشری جایگزین کنیم. خداوند میتواند همه این ابرقئرتهای پوشالی را، به خاک مذلت بنشاند: چنانچه شما در جنگ اکراین می بینید که :دو ابر قدرت تا دندان مسلح، از یک پهباد ایرانی می ترسند. پولهایی که از منطقه خارج کرده، یا منابعی را که غارت کرده اند، با احترام تمام، به این ملت ها تقدیم می کنند. به گفته ترامپ 7میلیارد دلار در عراق هزینه کردند. و این معادل بودجه سالهای عراق است. در افغانستان چقدر هزینه کردند؟ خداوند پس گردنشان زده و در همه جای دنیا، هزینه می کنند و برای خود بدهی می خرند. و این قدرت خداست که دیپلماسی روبه جلو را تبیین می کند.

 

  • سید احمد حسینی ماهینی

امپراتوری اصلی و مثبت

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۲۴ اسفند ۱۴۰۲، ۱۱:۱۲ ب.ظ | ۰ نظر

جعل اسکناس به دلیل: اصالت و اهمیت و ارزش آن است. لذا جعل امپراتوری نیز، به دلیل اهمیت و جایگاه رفیع ان است. انسان امپراتور بالذات است: یعنی هر انسانی برای خود، یک امپراتور است. زیرا جانشین خدا بر روی زمین است: و کل امکانات جهان برای او آفریده شده است. اما دشمنان آن را با یک: ریاست جمهوری یا شهرداری، و حتی رئیس یک اداره، عوض می کنند. امپراتوری اصلی را شرمنده،و به پشت صحنه رانده و از او: یک مستبد و دیکتاتور می سازند. در حالیکه خودشان دیکتاتور و مستبد هستند، که توانستند ضعیف ترین جایگاه را، بر رفیع ترین مقام برتری دهند. و حق را ناحق کنند. حریم کبریایی را به شرک و بت پرستی آلوده نمایند. آنها چون خودشان حقیر هستند ، همه را حقیر می خواهند. و از خورشید تابان روی برتافته، به شمع شاعرانه می خوانند. بله آنها خدای بزرگ را نفی می کنند، چون می گویند: چیزی را که نمی بینیم نمی توانیم قبول کنیم! بجای ان سنگ و چوب و هر آشغالی را، به بهانه اینکه می بینیم! بجای خدا می پرستند. حتی حاضرند هزاران خدایچه را بپرستند. ولی گردن در مقابل خدای بزرگ خم نکنند. و این بیماری خود حقیری، گاه تا مغز استخوان رفته ، هرچه می نویسیم و می نویسند و می گویند! گویا هیچ نگفته اند. مانند کودکی که یک شکلات را که می بیند، دیگر گوشش کر می شود و چشمش نابینا! و غیر از ان هیچ چیزی نمی بیند و نمی خواهد. فیلسوفان و دانشمندان غیر الهی هم، مانند این کودک هستند. وقتی نمی توانند عظمت یک شی را دریافت کنند، آن را مانند خود، پایین می کشند و حقیر می کنند :تا بتوانند زیر چاقوی جراحی آن را ببینند! اما حقیقت بسیار بزرگتر و: پر رمز و راز تر از این حرفها هست. هنوز هیچکس نتوانسته: بر ماه یا مریخ مسلط شود! آن وقت ادعای تسلط برجهان را دارند. هنوز نتوانسته است: از حقوق یک فلسطینی دفاع کند، بعد از نظم نوین جهانی می گوید . بر جهان فخر می فروشد. همه این فخر فروشی ها هم، باد هوا است زیرا که فقط در رسانه ها بازتاب دارد. از قدیم گفته اند: حرف باد هوا است. کودک فلسطینی اما خدا را می شناسد! او در دل همه خرابیها، سفره افطار پهن می کند. و به خدا می گوید: برای تو روزه گرفتم، و برای تو افطار می کنم. روح بزرگ این موجود کوچک، چه آسان فاصله ها را می نوردد. و چه آسان به انتهای هستی می رسد. در حالیکه آن  مغز نخبه پر باد و پر غرور! هنوز نمی تواند یک ذره را، درست بشکافد. و هزاران نفر را با نیروی اتمی، به کام مرگ می فرستد. و بعد هم، جایزه نوبل تعیین می کند! اینها همه برای این است که: امپراتوری ایران را نادیده می گیرند. و دیگران را امپراتور می خوانند.عظمت و وسعت ایران را نمی بینند. ولی کوچکی شهر روم یا یونان باستان، برایشان از هر جهانی بزرگتر است. معلم اول! را یونانی می دانند. در حالیکه اول معلم جهان هستی، خدای بزرگ است. بارها در قران، مظلومانه فرموده: (خلق الانسان و علمه البیان!) ما بودیم که انسان را خلق کردیم. و به او زبان و بیان و خط و علم و دانش آموختیم! چرا شما در بیغوله ها، دنبال هیروگلیف! و خط میخی، کاغذ پاپیروس می گردید. لوح و قلم نزد خداست، اینهمه: نقش عجب بر در و دیوار وجود! هرکه فکرت نکند، نقش بود بر دیوار. ای انسان  ترا چه شده که: عظمت خود و خدا را از آسمان ها، به زیر آوردی و در پستوی خانه: یا آزمایشگاه پنهان کردی؟ و دیگران را به آن فرا خواندی؟ خورشید را سیاه کردی، بعد با چراغ موشی آزمایشگاه، دنبال حقیقت رفتی؟ بیا و راه راست را برگزین. بیا و شیعه شو، و بر امام علی و فرزندان ش ایمان بیاور: و ببین که از فلسطینی سنگ پران! یک فلسطینی موشک پران ساخته، و از اسرائیل اشرفی دزد، یک موش خرما. قدر خود را بدان و با رای به اینجانب: در ریاست جمهوری آمریکا، بار دیگر به امپراتوری شکر گزار: روی بیاورید و از نعمت های: خدایی تشکر کنید تا همه اسمانها و زمین ها را به شما بدهد. این که فقط دنبال یک معدن، یا مقداری نفت! و طلا و جواهر، به کجای شما را می ارزد. در جاییکه جان شما را، خداوند مشتری است، آن را به دیو  و دد نفروشید.

  • سید احمد حسینی ماهینی

اصول تمدن پژوهی

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۲۰ اسفند ۱۴۰۲، ۱۱:۲۰ ب.ظ | ۰ نظر

فلسفه تمدن: چیستی و هستی آن حداقل: سه اصل را باید مشخص کند تا تعریف ان، جامع و مانع باشد: اول آنکه خاستگاه آن کجاست،  دوم موتور محرکه آن چیست، و سوم اینکه  غایت و نهایت آن کدام است. حضرت علی می فرماید(رحم الله امرا علمت من این الی این و فی این) خداوند کسانی را رحمت کند که: می دانند از کجا آمده، به کجا می روند و اکنون در کجا هستند. حافظ هم می گوید: زکجا آمده ام؟آمدنم بهر چه بود؟ به کجا میروم؟ لذا حدود 50سال است که در زمینه تمدن پژوهی، تحقیقاتی را دنبال کرده ام: اشکال اساسی به تعریف تمدن وارد است. اصول آنهم،نامطمئن و متغییر بیان شده است.  مهمترین تعریف از تمدن، شهر نشینی (سیویلیزیشن) هست. در حالیکه تمدن از شهر نشینی بالاتر است. مثل کسی که در یک خانه ویلایی: و به تنهایی زندگی می کند. در حالیکه اقتضاءات روزمره، اسکان در برج های آسمانخراش است. همه کسانی که در مورد تمدن تحقیق کرده اند، چه: در ایران و چه درغرب، با الهام از روم یا آتن آن را تعریف کرده اند. در حالیکه روم و آتن، نه تنها شهر نبوده اند، بلکه روستایی بیش نبودند. چون خارج از کاخ قیصر را، بربر می نامیدند. یعنی فقط یک محدوده چند هزار نفری، که اطراف قیصر را پر کرده بوند. حتی این بخش هم کامل نبود: زیرا بسیاری از انان برده یا: سربازی برای گلادیاتورها بودند.  حال آنکه، همان موقع ایران صد ها روستا و شهر، شبیه آن را با هم اداره می کرده است. همه را برابر می دانسته و: به کارگران برای ساخت تخت جمشید، دستمزد پرداخت می نمود. نه مثل مصر و یونان و روم و چین، که هیچ حقی برای کارگر قائل نبودند. غذا به میزانی می دادند که بتواند کار کند. و به محض می مرد، او را مثل یک آجر یا سنگ، لای جرز دیوار کار می گذاشتند. بسیاری از انان فکر می کنند که طوفان نوح ع افسانه بوده! ولی اثار ان را بعنوان تمدن می گویند. اغب مناطق روی زمین، با کمی حفاری، اثار تمدنی بیش از 9هزار ساله پیدا می شود. یعنی طوفان نوح همه سطح زمین را پوشانده، و لایه های رسوبی آن: خاک های نرمی است که بر سر این گنج ها ریخته، و با صاحبانش آنها را دفن کرده است. بنابر این تمدن به معنی شهر های کوچک، برای ذهن های کوچک است. علاوه بر ان هیچکس نمی تواند بطور قاطع بگوید: که خاستگاه تمدن کجاست! موتور محرکه آن چیست. و آرمانشهر چه تعریفی دارد. و علت اینهمه سرگردانی هم، در این است که اصل و واقعیت تمدنی را، مخفی کنند. نظریه اصلی این است که: ایران امپراتوری بوده، هست و خواهد بود. زیرا اغاز تمدن، از حضرت آدم ع شروع می شود: تا خاتم ادامه می یابد: یعنی موتور محرکه پیامبران بودند. ولی انها سعی می کنند این موضوع مسلم را، نادیده بگیرند لذا نمی دانند: این تاریخ است که: قهرمان و تمدن را می سازد، یا قهرمان هست که تاریخ را می سازد. واقعیت تاریخی برای جواب به این سوال، خط ولایت است. یعنی از خاتم تا قائم. پس خیلی ساده، خط مستقیم(صراط مستقیم) از حضرت آدم تا قائم، کل تاریخ و تمدن را به هم وصل، و به سه سوال اساسی پاسخ می دهد: تمدن از کشاورزی و دامداری: حضرت آدم و فرزندانش آغاز می شود:  تا جاییکه وقتی فرزندان آدم به صد نفر رسید. جشن سده را پایه گذاری کردند. موتور محرکه تاریخ هم، انبیا و اولیا هستند که: راهبرد های خود را از خداوند: و به صورت مکتوب دریافت می کردند. هدف  تمدن بشری هم حکومت واحد: جهانی حضرت قائم ع است. اما دشمنان این خط، سعی دارند از هرجای ان شده، یک مسیر انحرافی یا :خطی با زاویه رسم کنند. لذا بجای انبیا، فیلسوفان و بجای اولیا، دانشمندان راجایگزین می کنند. و به اصطلاح تورات، خدا را بازنشسته و از دور خارج می کنند.  فلسفه تاریخ و تمدن را: به دست داروین! ارسطو و یا افلاطون می سپارند. در حالیکه اول معلم خدا است. اول نویسنده، خدا است. و هیچ چیز خارج از اراده او اتفاق نمی افتد، و آینده جهان هم به دست اوست(مالک یوم الدین)

  • سید احمد حسینی ماهینی

دلایل روشنی آینده

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۵ اسفند ۱۴۰۲، ۰۵:۰۵ ق.ظ | ۰ نظر

چرا آینده روشن است؟ و چرا عده ای ان را تاریک می بینند. و چرا امید افرینی، فقط با لفظ نیست. فرایند بسوی اینده، از فرایند گذشته و حال جدا نیست. یعنی نمی توان به صورت جزیره ای، به حوادث نگاه کرد. در اسلام و شیعه، اینده امتداد گذشته است: و سلسله علت و معلولی پیوسته، آن را هدایت می کند. یعنی هیچ حادثه ای تصادفی نیست: و هیچ انسانی بدون دلیل کاری نمی کند. احمقانه ترین کار های انسان، چه بصورت فردی یا جمعی، معلول ساعتها کنش و  واکنش: جامعه آنها و تعامل با جامعه بیرونی، نقشه ، طرح ها و اندیشه های پدید اورندگان آن بوده است. شما در فیلم ها می بینید که: حتی برای یک دزدی! ساعتها گروهها و افراد مختلف، نقشه می کشند و برای ان: دلایل متقن می اورند . و با همدیگر مشاجره می کنند، تا یک مورد تصویب و اجرایی می شود. چه رسد به: کار های عمرانی و مالیاتی و غیره. اگر بخواهیم گذشته را چراغ راه اینده معرفی کنیم: میتوانیم یک خط مستقیم از ابتدا، تا انتها داشته باشیم. در ابتدای خط حضرت آدم است. در وسط آن حضرت خاتم، و در انتهای آن حضرت قائم. فواصل این را هم نوادگان، اولاد و اجداد و.. پر می کنند. یعنی حضرت آدم ع ده کتاب، که از سوی خدا دریافت کرده بود به: حضرت شیث می دهد و او را جانشین خود، برای ادامه خط نبوت معرفی می نماید. و هنگامیکه اولاد و احفاد او: به صد نفر می رسد: جشن سده را برپا می کند، تا همه در طول تاریخ بدانند برای صد نفر شدن: یک نفر! چه زحمت ها کشیده شد. سپس حضرت ادریس هست، که با تدریس ده کتاب به مردم، تشکیل کلاس و آموزش حیاطی: از سوی خداوند راه را ادامه می دهد: همینطور نوبت به حضرت سلیمان و وداوود نبی می رسد . مطابق گزاره های قرانی، حضرت داوود آهنگری، ساخت لباس آهنی و زره را به مردم آموزش می دهد.  قبلا هم اولین خانه سازی و معماری، توسط حضرت آدم و کشاورزی توسط قابیل، و دامداری توسط هابیل  تاسیس شده بود. تا اینکه نوبت به آخرین پیامبر می رسد: او با لوح و قلم و نوشته و بیان، به میدان می آید. و از قومی وحشی و بدوی، یک قوم تمدن ساز و فراگیر می سازد: تا جاییکه همه اقطار جهان را، با نور اسلام روشن می کند. گرچه خورشید ترسان! از ترس نور، خود را در حفره ها مانند خفاش ها، فرو می برند و عصر: تاریک قرون وسطی را رقم می زنند. ولی نور اسلام توسط نوشته های: ابن سینا و رازی : در انجا تابیده شده و رنسانس ایجاد می کند! انکیزاسیون را به تاریخ می سپارد. و عصر نوین آگاهی آغاز می شود. اما شب پرستان و خورشید ترسان، نیز بیکار نمی نشینند. و از همان نور رنسانس، تاریکی و جهل و جنگ و کشتار را بیرون می کشند. و به یکباره جهان را، به آتش جنگ جهانی اول و دوم گرفتار می کنند. که امام خمینی ظهور می کند: و مانع جنگ جهانی سوم شده، با از کار انداختن بمب های اتمی، می فرماید: آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. زیرا خود آمریکا هم نمی داند: که بمب هایش یک اسباب بازی بیش نیست. اما لیبرالها با نفوذ در دولت امام خمینی، باز هم وحشت آفرینی می کنند. و سایه جنگ و بمب اتمی را مستدام می کنند. تا جاییکه اوباما هم دچار توهم شده: با اینکه می داند بمب های اتمی، هک شده و از کار افتاده اند: ولی می گوید: همه گزینه ها روی میز است. اما مردم با انتخابات خود، زیر میز او می زنند! و کسی را بر سر کار می اورند که:مخالف داعش و جنگ باشد. متاسفانه این شخص تحت تاثیر لابی صهیونیستی، برجام را پاره می کند: تا دوباره سایه جنگ بر سر مردم باشد. که او نیز سرنگون می شود. اکنون امپراتوری ایران، از افق ها سرزده و: همه دنیا به رهبری واحد رسیده، و بت های زمانه شکست خورده اند. زور آنها فقط به یک جزیره! یا زندان کوچکی به نام غزه می رسد. اما یمن و حزب الله، پای در راه گذاشته و از غزه حمایت کرده، و کشتی های امریکایی و انگلیسی و اسرائیلی را، یکی پس از دیگری مصادره می کنند. آنها می دانند که حکومت ایران ماخوذ به حیاست! و نمی تواند پولهای خود را مطالبه کند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

مطبوعات تراز انقلاب

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۲۶ بهمن ۱۴۰۲، ۰۹:۳۳ ب.ظ | ۰ نظر

مطبوعات تراز انقلاب
باز طراحی فرضیه ها، نظریه پردازی و تئوری سازی برای انقلاب، آغاز شده و این حرکت مبارکی است که: امروز در دانشگاه جامعه المصطفی، کلید خورد و رئیس دانشگاه آن را از دانشجویان خواست. کاری که البته قبل از انقلاب شروع شده بود. مثلا علامه مطهری در مورد حجاب، علامه طباطبایی در فلسفه و علامه صدر در اقتصاد، در مرز دانش و محل تلاقی جهان کمونیزم و امپریالیزم، بروز و ظهور داشته است. اما این نظریه پردازیها، دو ایراد مهم داشت: اول اینکه تدافعی محسوب می شد. یعنی نظریه پردازی های غرب را، منسجم و استوار فرض کرده، بر بنای ان چکش کاری کرده اند. یا به اصطلاح در زمین انها بازی کرده، و حداکثر نظریات را رفو کرده اند. مثلا در اقتصاد  و روابط کار، نظریات مارکسیسم و امپریالیزم را فقط نقد کرده اند. در حالیکه در اسلام. نظریه کار و سرمایه گذاری، اساسا تفاوت می کند:کار و سرمایه، در اسلام شکر گزاری است.(لئن شکرتم لازیدنکم) یعنی با شکر گزاری، به آنچه داریم واقف می شویم، و اگر کافی نبود خداوند آن را زیاد تر می کند. لذا کارگر اصلا برای سرمایه دار کار نمی کند، که روابط کار تعریف شود: برای خدا هست: الکاسب حبیب الله. هر کاسبی با نام خدا مغازه خود را باز می کند. لذا مشتری محوری: بازاریابی هم فرق می کند. ایراد دوم: اینکه در فضای خفقان، این تئوریها تهیه شده است. یعنی علمای اسلام مبسوط الید نبودند . و دربسیاری از حوزه ها، نمی توانستند وارد شوند. فرضا اگر استاد مطهری راجع به حجاب، اگر واقعیت ها را می نوشت، زن روز چاپ نمی کرد. لذا باید طوری می نوشت که: آنها نیز تایید کنند. و یا در نظریات فلسفی و حکومتی، اصلا نمی توانستند ورود کنند! لذا همه اجکام راجع به نماز و روزه هست، در مورد جهاد و نولی و تبری، همه سکوت کرده اند در حالیکه امام صادق می فرماید: اسلام بر پنج چیز استوار است که: اولین آن ولایت است. ما هنوز هم در مورد مسئله ولایت فقیه، در رساله ها چیزی نداریم! یا احکام انتظار امام زمان عج، اصلا بیان نمی شود. فقط وعده ظهور نزدیک است را بیان می کنند! که آنهم انعکاس منفی دارد. یعنی 50سال است که: همه علائم ظهور را یک به یک می شمارند. ولی این را نمی دانند که برخی از: یاران امام زمان هنوز بدنیا نیامده اند! در مورد مطبوعات هم به همین شکل است: اغلب مطبوعات افتخار خود را مسئله آفرینی می دانند. در حالیکه مطبوعات تراز انقلاب: حل مسئله و پاسخگویی مردمی است. بطوریکه هیچ مسئله ای در ذهن ها باقی نماند. تا همه به فکر اینده سازی و آمادگی برای ظهور باشند. در یک بررسی اجمالی از 200شبکه فارسی زبان، حتی شبکه های صدا و سیما و مطبوعات معلوم شده که: همه آنها نصف خالی لیوان را می بینند. و هرگز تمایلی ندارند نیمه پر را نشان دهند. اگر کسی هم این کار را بکند، با تمسخر و نیشخند و طرد از جامعه مطبوعات و انجمن روزنامه نگاران، آنهم با مارک دولتی! محکوم می شوند. یک مثال روشن آن موضوع آب  وبرق است، که مطبوعات به تبع روندی که امیر انتظام جاسوس، پایه گذاری شده، همه مدعی هستند که باید حامل های انرزی، رایگان باشد! اما این نظریه دو اشکال اساسی دارد: اول اینکه رایگان هست! وجهی که بابت آب و برق و گاز و نفت و گازوئیل و نان .. داده می شود، همگی فقط دستمزد ماموران و کارگران آنها هست. نانوایی آرد را مجانی دریافت می کند! و از پول مشتری فقط :اجاره محل و دستمزد کارگر را می پردازد. ثانیا خود اینکه کسی می گوید: پول آب و برق باید مجانی باشد، دربطن خود ثابت می کند که: منزل و مغازه وبلکه مزرعه و ویلا هم دارد! که مصرف برقشان زیاد است و :قدرت پرداخت آن را ندارند. یعنی همین شخص جزو طبقه برخوردار است. و الا کسی که خانه مغازه نداشته باشد، پول برق و آب برایش نمی اید. یا در مورد فرار مغزها! که آن را فاجعه دانسته، و سرکوب می زنند، در حالیکه معنی آن مرغوبیت نیروی انسانی ایرانی است، که جهان حاضر است بالاترین قیمت را برای جذب انها بپردازد.

  • سید احمد حسینی ماهینی

وفاداری و بازاریابی

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۲۵ بهمن ۱۴۰۲، ۰۷:۲۸ ب.ظ | ۰ نظر

بازار یابی در اسلام هم مانند: بقیه فعالیت ها،  نظریه سازی خودش را می خواهد. و نباید با اهرم دیگران، و نظریات آنها کار خود را اغاز کنیم. مثل این است که با کلید درب خانه دیگری، بخواهیم درب خانه خود را بگشاییم! پس همه علوم! نیاز به بازنگری دارند. زیرا همه علوم زایده فکر بشری هستند. درک ما از واقعیت را، علوم تشکیل می دهند. یعنی علوم بخودی خود، در جهان وجود ندارند. مثلا چیزی بنام شیمی یا فیزیک، وجود خارجی ندارد. بلکه ساخته و پرداخته ذهن بشر است. طبیعت کار خود را می کند! و راه خود را می رود. این ماهستیم که گاهی فیزیک را، از ان بیرون می کشیم و گاهی شیمی! علوم سخت که از این قاعده پیروی می کنند، علوم نرم بطرق اولی. زیرا چیزی بنام مدیریت! در بیرون ما نداریم. یا اقتصاد و مثلا سیاست. بلکه ذهن ما است که در مواجهه با پدیده های اجتماعی، بعد خاصی را برش می دهد. و آن را نامگذاری می کند. در واقع تمام علوم، همان نامگذاری است. به همین دلیل خداوند در قران هم می فرماید: ما همه اسما را به آدم آموختیم. لذا باید اساس فرضیه ها و  نظریه ها عوض شود. و منابع فرضیه سازی، از متون غربی به سوی متون اسلامی حرکت کند. زیرا غرب به انتهای خود رسیده! و علت اینهمه افول هم، منابع علمی آنها است. بطور مثال در بازاریابی: سالها تحقیقات کردند، عمل کردند وبرای ما هم کلاس گذاشتند! هنوز هم می گذارند! ولی با یک امضا ترامپ، همه آنها از هم گسیخت. و نشان داد چیزی بنام بازاریابی، دروغی بیش نبوده. اینکه ما بیاییم 95درصد هزینه های کالا را، به بازاریابی تخصیص بدهیم. و با یک امضا، از صادر کردن آن یا فروش ان: به مشتریان خود منع شویم. که در هیچ تفکر منطقی نمی گنجد. ولی نشان اوج تمدن غربی! و علوم بازاریابی آن است. البته آنها هنوز علوم بازار یابی: قبل از انقلاب را به ما آموزش می دهند(قبل از تحریم کارتر) که با هزینه بیشتر، سهم بازار بیشتری پیدا کنیم. و می گویند تبلیغات هزینه نیست! سرمایه گذاری است. نوکینزی، ها می گویند باید نیاز خلق کنیم! و مردم را محتاج کالای خود بکنیم، تا جاییکه نسبت به آن اعتیاد پیدا کنند. که این عمل شنیع را، وفاداری مشتریان می نامند. اعتیاد یا وفاداری به کالا، یعنی اینکه نیاز هم نداشته باشیم، ان را بخریم تا اشباع تولید بی اثر شود. یا بصورت مصنوعی، در خود نیاز تولید کنیم. مواد مخدر و سیگار و مشروبات و سکس و خشونت، همه در این مقوله جای می گیرند. یعنی مردم احنیاجی به آنها ندارند. ولی بخاطر وفاداری، ان را می خرند و مصرف می کنند. پس: مصرف مواد مخدر یا سیگار، نیاز ذاتی بشر نیست: بلکه حتی عدم مصرف ان بهتر است. ولی برای پرستیژ اجتماعی، یا جامعه پذیر شدن که خود، ساختن افکار عمومی توسط بازاریاب ها هست: مجبورند آن را مصرف کنند، تا جان بدهند. یعنی یک معتاد! مردن در کنار خیابان را، نهایت وفاداری خود می داند. و هیچ از ان باکی ندارد. به همین دلیل نباید انها را  جزو انسان به حساب آورد، زیرا احساس و روح انها، توسط شیطان تسخیر شده است. برای روشن شدن موضوع: دشمنان انقلاب اسلامی، کارتن خوابی را برای ما، یک عیب می دانند! ولی برای کشورهای پیشرفته، یک نوع توسعه شهری و رشد سرمایه داری! ارزیابی می کنند. حتی در فرهنگ معتاد ها برعکس مردم عادی، کارتن خوابی افتخار است. لذا هرچه شهر داری آن ها جمع می کند، باز با یک بهانه ای، میان همالان خود رفته. و ژنده پوش تر از قبل، به انها اعلام وفاداری می کنند. درست مثل زباله گردی! که دشمنان برای انقلاب اسلامی، آن را یک پدیده زشت معرفی میکنند، ولی خود زباله گردها، معتقدند که به معدن طلای کثیف دست یافته اند! و به هیچ وجه حاضر نیستند حتی سرقفلی محله خود را، واگذار کنند. لذا علت اینکه ما باید اساس نظریه ها را تغییر دهیم، در همین است که در چاله ای که آنها کنده اند، نیافتیم. چاله آنها یک تضاد درونی یا استانداردهای دوگانه است. مثلا ما طفل نامشروع را نمیپسندیم، ولی انها تبلیغ می کنند که بیشتر شود. در اسلام ازدواج دختران از 9سالگی واجب است، تا در فحشا نیافتند. ولی انها در فحشا می اندازند، تا ازدواج نکند.

  • سید احمد حسینی ماهینی