دائرةالمعارف ماهین نیوز

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

دائرةالمعارف ماهین نیوز

مصرف همه چیز در ایران هفت برابر متوسط دنیا هست و اسراف و حرام هست

شیعه شوید

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۳ دی ۱۴۰۲، ۰۷:۰۳ ق.ظ | ۰ نظر

با دو سوال ساده شیعه شوید: و به کسی هم نگویید! اول اینکه آیا شما خودتان را بوجود آورده اید؟ یا کس دیگری؟ دوم اینکه آیا او رهایتان کرده؟  می بینید که خدا شما را خلق کرده و هوای شما را دارد. زیرا ما و پدران و همه موجودات، اصلا نمی دانیم برای چه و چگونه بوجود آمده ایم. داستانها و قصه ها و مسئله تصادف و تکامل، بافته ذهن خودمان است. همه سوالهای ما وقتی جواب قانع کننده پیدا می کند که: معتقد به خدا باشیم و همراهی او.  معتقد به خدا بودن را همه دارند. حالا ممکن است: آن را در بت یا خاخام، پدر و مادر خود یا قدرت های پوشالی ببینند. اما منطقی ترین فکر: این است که او را برتر از همه بدانیم! که همان معنی( الله اکبر  و لا اله الا الله) است. پیامبر اسلام هم در آغاز فرمود: (قولو لا اله الا الله تفلحوا) بگویید خدا یکی است و :غیر او خدا نیست: تا رستگار شوید: بعد دانشمندان علم کلام و فلسفه، اسم این کار را گذاشتند توحید. و یکی از اصول دین شد. حالا آنهاییکه خدا را قبول دارند، دو دسته اند: عده ای می گویند خدا ما را خلق کرده، و رها کرده است: مانند یهود. که می گویند: دست خدا بسته است. و کاری نمی تواند بکند.(یدالله مغلوله) ولی منطقی ان این است که: خدا انسان را رها نمی کند. زیرا بهترین مخلوق خدا است. و او را دوست دارد. لذا چیزی را که دوست دارد، رها نمی کند تا در دل حوادث از بین برود. حد اقل به حوادث می گوید: با او همراه باشد. لذا همراهی خدا با انسان قطعی است. فقط فرق انسان با موجودات دیگر این است که میتواند: ایده پرداز باشد! نطق و عقل و اراده و وجدان دارد. لذا اینکه خدا با انسان هست (هومعکم اینما کنتم) با دو حالت: مستقیم و غیر مستقیم امکان پذیر است.  برخی ها را مستقیم مرتبط بوده، با انها صحبت میکرده(کلیم الله)، یا وحی به آنها نازل می شده است. و لی بقیه را از طرق همین ها، تفویض اختیار کرده است. که علمای کلام، آن را هدایت از طریق نبوت و امامت بیان کرده اند. یک خط مستقیم از ابتدای تاریخ تا انتها وجود دارد: بنام خط هدایت: از حضرت آدم تا خاتم، نام انها نبوت است. زیرا به انها وحی می شده. از خاتم تا قائم هم امامت است. هدایت اگر نتیجه دهد، انسانها خوشبخت تر می شوند. و براساس(دعا) خواسته خود زندگی آینده را می سازند. وارد بهشت شده و ابدی: در سعادت و خوشبختی باقی می مانند. ولی وقتی انسان ها خود رای شدند، و هدایت الهی را نپذیرفتند، به جهنم افتاده و: به مهره سوخته برای هیزم جهنم تبدیل می شوند. این عمل را متکلمین عدل و معاد، نامگذاری نمودند. لذا شیعه 5اصل دارد: توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت. آنها ییکه عدل و امات را قبول نمی کنند، در واقع تن به ظلم و ضلالت می دهند. به همین دلیل است که: مثلا همه اعراب از اسرائیل حمایت می کنند. چون برای اصول حکومت داری، عدل و امامت را قایل نیستند. هرکس با زور هم بر انها حاکم شد، او را حاکم شرعی می دانند. و دستورات او را ،خلاف شرع هم شد، اجرا می کنند. اما ولی فقیه در شیعه، باید هم عادل باشد و هم نوشته یا تاییدیه ای از: امام زمان داشته(نایب) و عالمترین افراد هم باشد: تا مردم را به اشتباه هدایت نکند. پس شما شیعه هستید. یعنی همه جهان شیعه هستند. و خودتان هم نمی دانید! البته لازم نیست که اعلام کنید. در دل خودتان شیعه باشید. و دستورات الهی را اجرا کنید: دستورات الهی هم 10چیز است: که متکلمین ان را فروع دین نامیده اند: و باید از ولی فقیه تقلید کنند: نماز خواندن، روزه گرفتن(خودسازی)،حج رفتن(گردشگری). زکات و خمس دادن(اقتصادی). امر به معروف و نهی از منکر کردن(تولی و تبری)، دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا. آیا چیز غیر لازمی در ان می بینید؟ خدا که شما را خلق کرده، و پیامبر برای هدایت فرستاده، فرموده که اگر نماز بخوانید و روزه بگیرید، مقام بالاتر و سعادت وخوشبختی بیشتری، به شما خواهم داد. آیا شما مخالف سعادتمندی از سوی خدا هستید؟ یا همه اینها را تکذیب می کنید؟ ایا با تکذیب کاری درست می شود؟ زیرا تکذیب از منشا خود شیفتگی است. شما که خودتان را تولید نکردید، چطور می خواهید توسعه بدهید؟

  • سید احمد حسینی ماهینی

آینده پژوهی در نقشه برداری

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۲ دی ۱۴۰۲، ۰۷:۲۶ ب.ظ | ۰ نظر

نقشه برداری قدیمی ترین روش علمی است، که بشر به آن دست پیدا کرد: تهیه نقشه برای ساخت تخت جمشید ها، باعث شد تا دایره و خط و سایه(تانژانت) محاسبه، و ترسیم شود.اما این علم قدیمی هیچ آینده ای برای خود ترسیم نکرده است: بخصوص نقشه های سیاسی و جغرافیایی، که برای آینده بشریت تصمیم می گیرد. مثلا در ترکیه یا آذربایجان، نقشه ای برای آینده طراحی کرده اند که: افلیم ترک ها را نشان می دهد: و بخش اعظم ایران را با خود می برد. یا کردستان عراق، در دفتر اربیل خود، نقشه ای در آینده جغرافیا دارد که: کرد های منطقه سوریه و ترکیه و ایران را در بر می گیرد! و تا شهر کرد را شامل می شود. در حالیکه این نقشه ها باید: برای ایران تهیه شود. علت این کار هم آن است که آینده از ان ایران است. گرچه: آینده پژوهی غربی، سعی دارد آینده ایران را تاریک! و آینده خودشان را روشن ترسیم کند. برای توجیه شدن موسسات جغرافیایی، باید گفت که: کل دنیا یکدست بود: و در دست جمشید جم بود، و او با جام جم، آن را کنترل می کرد. که احتمالا یک نوع پلتفرم 6جی بوده و متاورس داشته است. متاسفانه نامبرده پسری نداشت تا جانشین خود کند، دو دختران هم با هم اختلاف داشتند. لذا کل ممالک محروسه را، بین دو دختر خود تقسیم کرد: بخشی را به ایران، و بقیه را به توران بخشید. از اینجا بود که تجزیه ایران آغاز شد. کم کم کار بجایی رسید که: امروز به ۲۲۰بخش تقسیم شده. و سازمان ملل هم سیری ناپذیر، باز به دنبال تجزیه ایران فعلی، به ۹کشور و عراق به سه و سوریه و افغانستان یمن .. همگی در معرض تجزیه سازمان ملل هستند. سازمان تحت عنوان استقلال! آنها را از ایران جدا می کند. نمونه بارز آن: ادعای جزایر سه گانه هست که: حتی روسیه و چین و آمریکا هم، از ان حمایت کردند: یعنی اگر در شورای امنیت رای گیری شود، ایران محکوم شده و روسیه و چین هم، آن را وتو نخواهند کرد. این است که اگر ما کاری نکنیم، آنها کاری خواهند کرد.لذا باید نقشه های جدید از ایران تهیه شود: تا تملک اراضی از دست رفته آغاز شود. ادعای سرزمین با نقشه و ضمائم آن ممکن است. لذا الان باید نقشه فعلی ان، طوری تهیه شود: که مرزهای ایران در ورای عراق، سوریه، لبنان، یمن ترسیم شود. و در دهسال بعد، همه کشورهای دنیا را در بر بگیرد. زیرا مانند بچه ای که به آغوش مادر برمی گردد: باید تمام سرزمین های ازدست رفته، به ایران برگردد. گرچه ما اکنون آن را تحقق یافته می دانیم. یعنی همه دنیا شیعه و ایرانی است. چون همگی از یک مادر و پدر، متولد شده اند. تنها دشمنان وحدت جهانی سه نفرند: بایدن، ماکرون و نتانیاهو. که بزودی شرآنها هم کم خواهد شد. و الارض لله تحقق پیدا خواهد کرد. البته فاصله ده سال زیاد است، میتوان آن را به فواصل کمتری تقسیم کرد: ابتدا مرزهای ایران به قبل از قرارداد گلستان، و ترکمانچای برگردد. لذا اکراین و صربستان و جزایر کریمه در داخل مرز خواهند بود. سپس قرارداد سعد اباد لغو شود که: آرارات و هیرمند و اروند و همه بلوچستان باید به ایران ملحق شوند. سپس قرارداد های واگذاری سرزمین دیگر، تا اینکه همه را شامل شود. ممکن است بگویند: همسایه ها ناراحت می شوند. اما این دلیلی برای عدم پژوهش نیست. همانطور که آنها شروع کردند، و ما چیزی نگفتیم. ما هم به استناد تاریخی این کار را انجام می دهیم. که به دلیل ضعف یا خیانت دولت مرکزی تا کنون مورد توجه نبوده است. مثلا قرارداد گلستان یا ترکمان چای، موقع انقلاب اکتیر از سوی لنین باطل شد: ولی آقاخان نوری ها نگذاشتند کسی بفهمد. زیرا مانند هاشمی رفسنجانی می گفتند: ما نانخور اضافی نمی خواهیم. ایران فروشی این خائنان نوبر است. بنا بر برخی اسناد، حتی این قرارداد صد ساله بوده یعنی زمانش هم سپری شده. بعد از فروپاشی شوروی هم، همگی آماده الحاق به ایران بودند. و اصلا به شوق ایران، انقلاب  و فروپاشی شوروی اتفاق افتاد، زیرا امام خمینی نامه نوشته بود. اما دیگران نگذاشتند، به گوش امام خمینی برسد.

  • سید احمد حسینی ماهینی

لباس ملی یا محلی؟

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۲ دی ۱۴۰۲، ۰۶:۴۹ ق.ظ | ۰ نظر

اینکه تعداد کسانی که به تجزیه ایران فکر می کنند، کم هستند شکی نیست! ولی در عمل به تجزیه طلبان خط می دهند. یکی از کار های انان، برجسته کردن اختلافات قومی: در همه زمینه ها هست تا وحدت را مشکل کند. امروز وحدت از مرزها هم فراتر رفته، و ایران باید ادعای سرزمین های ازدست رفته را مطرح کند. و اگر نکند، این وحدت صورت می گیرد ولی: تحت نام دیگری! مانند سازمان کنفرانس اسلامی، که همه کشورها را مسلمان می داند جز ایران! حتی از اسرائیل هم حمایت می کند. ولی دائم بر جدایی جزایر سه گانه عربی تاکید دارد. یا اتحادیه عرب، که حتی رئیس جمهور کرد! عراق را می پذیرد، ولی ایران را نمی پذیرد. یک نمونه آن را در فرهنگ لباس می بینیم: بجای ترویج چادر به عنوان لباس ملی، به ترویج مانتو های کم حجاب محلی می پردازد. بهترین نوع طراحی در لباس، برای خوانندگان مبتذل ایرانی است، که از همانجا هم به داخل تزریق، و مد روز می شود. ممکن است این لباس ها رنگ و بوی ایرانی داشته باشد: مثلا از بته جقه،  ترمه و گل و مرغ و غیره استفاده شود. ولی تبلیغ بی حجابی ان بیشتر است.  درواقع  سنگری برعلیه چادر گرفته درست شده است. برای مردان هم بجای لباس: ابن سینا و فردوسی و حافظ، به لباس های غربی می پردازد که: با عصر برهنگی گره خورده و: هر روز کوتاه تر می شود. آیا فرهنگ غنی و لباس ایرانی، فقط در کتابها و سخنرانی ها است؟ یا باید که به کف خیابان ها بیاید، و در فروشگاهها عرضه شود. مدتی وزارت خارجه، از پیراهن سفید بی یقه، بعنوان نماد لباس ایرانی استفاده می کرد. ولی اخیرا کت و شلوار غربی تعمیم داده شده است. در حالیکه شعار وزارت امور خارجه: عزت جمهوری اسلامی است، ولی این لباس ها تا: ذلت درجه دو بودن و مقلد غربی پایین می اورد.  از نظر اسلامی تشبه به کفار ممنوع است. وپوشیدن لباس کفار، از ان هم ممنوع تر.(ویل لقوم یلبسون مالا ینسجون) و طوری ان را طراحی کرده اند که: نیاز به کراوات را داد می زند. و نداشتن آن را به معنی :عقب مانده بودن تداعی می کند. اینهمه ذوق اگر در مورد طراحی لباس ملی، به کار گرفته می شد. آنگاه هرکس ان را می پوشید و: به هرجا می رفت می دانستند که: او نماد ایرانی است. ولی الان هیچ لباسی  نیست. حتی در مراسم غیر وزارت خارجه، کراوات هم می زنند. درسمینارهای داخلی و جشن ها و کنفرانس ها، آن را بزرگ می کنند. که مثلا ثابت کنند: ایرانی عقب افتاده نیست. و بلد هست از کراوات هم استفاده کند. این طراح ها بدانند که: از روی لباس ابن سینا، هست که لباس فارغ التحصیلی: تمام دانشگاههای دنیا طراحی شده است. منتهی از پیچیدگی های عمامه! سر در نمی اوردند، آن را به صورت ساده طراحی کردند. و یا عبا و لباده را هم، کمی کوتاه نموده اند. این لباس ها به تقلید غرب، در ایران هم استفاده می شود. طراحان غربی چون: از هنر های دستی سر در نمی اورند، مثلا موکت را جای فرش قالب می کنند، و کت و شلوار هم، همان عبا و قبا هست که کوتاه شده! بافندگی برای انها سنگین و گران است. لذا هرچه سعی دارند: که تعداد لباس ها را کم تر، و انسان را عریان تر کنند. و ترجیح می دهند: پارچه و چادر و بافته های پر هزینه را، به ایران بفروشند. و خودشان از لباس و پارچه کمتری استفاده کنند. در حالیکه ما روایت داریم :علت دانا بودن لقمان حکیم، پوشیده بودن بیشتر او بود. یعنی وقتی بدن انسان و مخصوصا :سر انسان پوشیده تر باشد، فعالیت هورمون ها و سلولهای مغزی و بدنی راحت تر صورت می گیرد. تا اینکه مثلا بدن او به دلیل نداشتن لباس مناسب، همه انرژی های خود را از دست بدهد. مانند کیسه ای سوراخ، هرچه در او می ریزند، در راه از بین برود. در ایران گفته می شود: براساس استفاده از روش ماشینی در کشاورزی، بیش از یک سوم آن در مسیر تلف می شود. یعنی هنگام بار زدن، حمل کردن ، واریز به سیلو، برداشت از آن ، آرد کردن، و حمل آرد و نگهداری ان در نانوایی ها، باعث می شود غذای 15میلیون نفر از بین برود.

  • سید احمد حسینی ماهینی

در خواست یک اسرائیلی

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۲ دی ۱۴۰۲، ۱۲:۲۳ ق.ظ | ۰ نظر

ما امروز کار اسرائیل را تمام می کنیم! اگر همه دنیا به ما کمک کنند. شنبه های اعتراضی باید: یک روز به نتیجه برسد، و چه روزی بهتر از امروز؟ لذا از همه مردم جهان در خواست  داریم: شنبه های اعتراض را گسترش دهند: تا سراسر جهان صدای ما را بشنوند. صدای ما این است: شنبه های اعتراض تا نابودی کامل اسرائیل. البته برای ما شنبه ها مقدس است، ولی مسلمانان می توانند: جمعه های اعتراض: تا ظهور را نامگذاری کنند. یعنی هر جمعه بعد از نماز جمعه، پیاده روی و راهپیمایی کنند، از خدا بخواهند که ظهور حضرت ولی عصر را نزدیک بگرداند. و این کار را تا زمان ظهور ادامه دهند. زیرا روایت زیاد است که: عصر جمعه ظهور خواهد کرد. و در موقع ظهور تکیه بر خانه کعبه کرده، و می فرماید: من فرزند زمزم و صفا هستم. اما امروز زمزم و صفا، در دست کسانی است که منتظرند: فرزند صفا و زمزم را بکشند! آنها بر بالای برج الابراج، در مقابل خانه خدا ، تیرباری گذاشته و چشم شیطان هم، طراحی کرده اند تا اگر امام زمان عج ظهور کرد، فوری او را بکشند. لذا مردم مکه و مدینه باید که: تا غروب هر جمعه این تظاهرات را ادامه دهند. اما مسیحی ها میتوانند: یکشنبه های کلیسایی برای مسیحیان به راه بیافتد، تا مسیح دوباره مصلوب نشود. ادیان دیگر میتوانند به رسم خودشان، و به زبان دینی خودشان، این کار را انجام دهند. البته بهتر است همه شیعه شوند. زیرا که نهایت همه آنها شیعه شدن هست. مهماتما گاندی اعتراف می کند که: برای مبارزه با استعمار، از امام حسین ع الهام گرفته است. بوداییها و همه ادیان الهی و توحیدی نیز، بیدار شوند. آنها هم باید شیعه شوند. و الا خداوند از انها قبول نمی کند. زیرا که دستور خداوند را عمل نکردند. یک سوال ساده میتواند: همه را شیعه کند: آیا خودتان، خودتان را بوجود آورده اید؟ معلوم است که نه! زیرا حتی نمی دانید برای چه و چگونه بوجود آمده اید. پس کسی شما را بوجود آورده: و از شما هدفی دارد. باید آن را به شما بگوید. از شما بازخواست کند. اینها همان سه اصل مهم شیعه هست: توحید، نبوت، معاد. توحید می گوید: کسی غیر از شما، در تولد شما نقش داشته، او با شما حرف می زند و راهنمایی می کند(نبوت) تا از بین نروید. و اگر به حرفهایش عمل کردید، زندگی شما را بهتر می کند(بهشت می برد) و اگر  خوب عمل نکردید، شما را می سوزاند. آیا جز این است؟ انکه شما را بوجود آورده، هر اسمی بخواهید برایش بگذارید. ولی او مهربان است: و می خواهد به شما کمک کند، تا به آرزوهایتان برسید. لذا او عادل هست. و برای این کار همیشه کسی را در کنار شما گذاشته، از جنس خودتان و به زبان خودتان.آنها انسانهای برگزیده بعد از پیامبران هستند. این دو را اصول مذهب شیعه می گوییم. یعنی عدل و امامت. این اصول پنجگانه، در فطرت تمام بشر هست و همه با کوچکترین توجه، به ان اذعان می کنند. با دانستن و توجه به این دانش ها، طبیعتا شما هم باید کارهایی بکنید، تا شکر این همه نعمت ها را انجام داده باشید: اگر کسی شما را استخدام کرد، حقوق و مزایا و خورد و خوراک به شما داد، منطقی است که شما هم باید: برای رضایت او کاری بکنید :که او دستور می دهد. تا این استخدام همیشگی باشد. و حقوق شما پرداخت شود. و اگر نافرمانی کنید، طبیعی است که باید اخراج شوید. خداوند، صحنه تئاتری ترتیب داد: و با اخراج شیطان، آن را به مردم اثبات کرد. واین کارها چیست؟ یکی از انها سجده است: خداوند از همه خواسته تا سجده کنیم: نماز بخوانیم. همه این را قبول دارند. ولی برخی ها برای غیر خدا سجده می کنند. و این درست نیست. مثل اینکه ما برای سنگ یا چوب یا حتی آدمیزاد سجده کنیم. همه اینها کفر محسوب می شود. بنا بر این اگر در معبد بودایی، خدای واقعی سجده نشود کفر است. باید سریع به راه شیعه برگردد. شیعه یعنی تداوم نبوت، در حالیکه غیر شیعه می گوید: خدا ما را خلق کرده و رها کرده! اما شیعه می گوید: همیشه به فکر ما است. زیرا در قران آمده: (لکل قوم هاد) برای هر قومی یک نفر مددکار فرستاده ایم

  • سید احمد حسینی ماهینی

اعتراضات یک اسرائیلی

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۱ دی ۱۴۰۲، ۰۶:۴۸ ق.ظ | ۰ نظر

من از ایرانیان سوال می کنم: چرا کار را تمام نمی کنید؟ همه چیز آماده است تا شما بیایید، اما نمی آیید. و فقط شعار می دهید. آیا از مردم اسرائیل می ترسید؟ آنها که هر شنبه ها، اعتراضات خود را عملا اعلام می کنند، و پیوسته ادامه می دهند و تا ظهور امام زمان عج هم، ادامه خواهند داد. اگر شما آن را ها ملت اسرائیل نمی دانید، پس چه کسانی هستند؟ آیا از فلسطین آمده اند؟ یا از جاهای دیگر! حتی اینطور هم تصور کنید ، باید به انها اطمینان کنید. زیرا توانسته اند خود را به همه شهرها برسانند، و برعلیه دولت اسرائیل قیام کنند. من به شما اطمینان میدهم که: همه آنها یک پرچم فلسطین و یک پرچم سفید و یک چفیه، با خود حمل می کنند: اگر غزه ای ها بیایند، چفیه بر سر، پرچم سفید را بالا خواهند برد. و اگر ایرانی ها بیایند، علاوه بر پرچم فلسطین، مثل رهبر ایران، چفیه بر دوش(نه بر سر) خواهند شد. اما هیهات که هر هفته می ایند، ولی شما نمی ایید. بنظر می رسد به این حرکت مشکوک هستید. نتانیاهو را قدرتمندی می دانید که :آنها را خودش فرستاده باشد! من بعنوان یک اسرائیلی، از شما به خدا شکایت خواهم کرد: ما هر کاری می کنیم، شما آن را به نتانیاهو نسبت می دهید،  من مطمئن هستم که اگر نتانیاهو را هم بکشیم! خواهید گفت: کار خودش بوده. و از مرده او هم خواهید ترسید. همین الان او: مرده متحرک است. زنده بودنش بخاطر این است که خط مشخص شود. و الا افراد پشت پرده را نخواهید شناخت. افرادی که پشت سر نتانیاهو مخفی شده اند، دوستان شما هستند. ایرانیان ضد انقلاب، و لیبرال. شما هر منافقی را که محاکمه می کنید، یعنی نتانیاهو محاکمه می شود. به همین دلیل تا کنون نگذاشته در این چهل سال، آنها محاکمه شوند. دوستان نتانیاهو در کنار شما هستند. نشانه آنها همین است: که نمی گذارند شما حمله کنید! می گویند وقتش نشده. یا می گویند: نتانیاهو قوی است. یا می گویند: نمی دانیم چه نقشه ای دارد. شما در ترور های اسرائیلی، دیدید که حتی کولبر کرد! هم برای اسرائیل کار می کند. و سلاح های سنگین ترور را در :کوله های خود از کردستان عراق، تا تهران حمل کرده است. هنوز نمی دانید که مرز شرقی ایران هم، بوسیله نتانیاهو و هوادارنی مثل عبدالحمید تهدید می شود. قطر که با شما طرح دوستی می ریزد، جای پای عربستان را محکم می کند. چون وقتی جاسوسی عربستان، در لو دادن نقشه های حمله عبدالناصر و حافظ اسد، تایید شد، و جنگ شش روزه به نفع اسرائیل تمام شد، دیگر کسی به عربستان اعتماد نمی کند. اما الان قطر توانسته: اعتماد حزب الله لبنان، اعضای حماس و بخشی از سپاه ایران را جلب کند. اکنون قطر همان وظیفه خنجر از پشت، را ادامه می دهد. شما در کاپ28دیدید که چه هزینه هایی کرد: تا همه را با اسرائیل اشتی دهد. و ایران را که جلسه را ترک کرده بود، با تهدید مرزها روبرو شد . و 12نفر از مرزداران را شهید نمودند. همه این تهدید ها که شما را می ترساند، توسط نتانیاهو تهیه، با کمک مالی قطر، و با مزدوری امام جمعه! ایرانی انجام می شود. شما فکر می کنید پول این همه محافظ :عبدالحمید را چه کسی می پردازد؟ آیا آن سیستانی محروم؟ اشتباه همین جا است: او در نماز جمعه می گوید: مردم طلاهای زن خود را بفروشید و به ما بدهید. و می داند کسی این کار را نمی کند، ولی پوششی برای کمک های قطر است. امارات هم نوچه قطر شده، برای انحراف افکار عمومی گاهی: موضوع جزایر سه گانه را مطرح می کند. می داند که دروغ می گوید. ولی به دستور اسرائیل است: تا فضا را برای ترور های اسرائیلی آماده نماید. با طرح این موضوع،  آماده باش ارتش و سپاه به این نقطه معطوف می شود. و آنها راحت تر از مرزهای شرقی و غربی، نیروها و تجهزات ترور را وارد می کنند. درواقع تمام پایگاههای آمریکا در منطقه، تحویل نتانیاهو شده است. واین شما را می ترساند، و عقب نشنینی می کنید. و اعلام برائت از مشارکت در طوفان الاقصی! غزه همچنان تنها می ماند. حتی یک ضد هوایی هم به انها نمی دهید.

  • سید احمد حسینی ماهینی

اعترافات یک اسرائیلی

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۳۰ آذر ۱۴۰۲، ۰۷:۱۹ ب.ظ | ۰ نظر

اسرائیل نابود شده! چیزی که الان، به نام اسرائیل خوانده می شود، فقط یک اسم هست. زیرا مردم تشکیل دهنده اسرائیل اولیه همه رفته اند، آنها بر سه قسم بودند: یک عده که به دنبال انتقام  از هیتلر بودند، عده ای که می خواستند: انتقام از امریکا بگیرند، و گروهی هم انتقام انگلیس را در سر داشتند. البته همه اینها، با انگیزه رفاه و قدرت آمیخته بود: انگلیس با اعلامیه بالفور، دست به انتقام وسیع از آلمان ها زد. تقریبا آلمانها منزوی شدند. آنها بخوبی توانستند: موضوع اتاق گاز آیشمن را مطرح، و تا کنون ادامه دهند. اما امروز مردم اسرائیل آگاه شده اند. و درمقابل این عمل، علامت سوال بزرگی گذاشته اند. آلمانها هم با تاسیس حزب کارگر در اسرائیل، به دفاع از خود پرداختند. زبان به انتقاد از دولت اسرائیل گشودند. امروزه بعنوان اپوزیسیون، نقش عمده ای در شنبه های اعتراضی دارند.  آمریکا که پیروز جنگ دوم جهانی بود، با تاسیس حزب لیکود، پای خود را در اسرائیل محکم ساخت. هدف او بیرون کردن اسرائیلی های نوستالژیک، و وابسته به جریان اروپایی بود. گروه اپک یا لابی صهیونیزم را تاسیس، و با کمک های مالی زیادی، آنها را تقویت کرد. بعد ها نتانیاهو بعنوان یک لهستانی که: داستانهای انگلیس و آلمان را می داند، خود را مستقیما به امریکا متصل کرد. تا کمک های ارسالی به اسرائیل قطع شود و برعکس، اسرائیل به کمک آمریکا رفت! بطوریکه لابی صهیونیستی در امریکا، تا تعیین رئیس جمهور ایالات متحده جلو رفت، البته این اواخر مجبور شد که: درخواست کمک نماید. همه اینها به دلیل آن بود که از سوی ایران، بعنوان دشمن مشترک تهدید می شدند، یعنی کمک های مالی امریکا برای: تقویت جبهه خاورمیانه علیه ایران بود. و بعدا که آمریکا دچار بدهی های کلان شد، این نتانیاهو بود که به بهانه خرید اسلحه، به امریکا کمک می کرد. والبته هر دو از منابع مسدود شده ایران، تغذیه می کردند. اما بعد از جنگ 33روزه حزب الله، تقریبا کل افراد طیف اروپا، از اسرائیل خارج شدند. زیرا اغلب انها به بهانه نداشتن رفاه! و یا بعنوان پناهجو: از ظلم المانها آمده بودند. و حالا دیگر هیتلر وجود نداشت، و میتوانستند رفاه را با خود به اروپا ببرند. ولی طیف آمریکایی و حزب لیکود، همچنان اصرار بر ماندن داشتند. وفکر می کردند: قضیه اتفاقی بوده. و آمریکا می تواند همه چیز را درست کند. اما بعد از جنگ 22روزه، امریکا نیز عقب کشید.  نتانیاهو با سفر به آمریکا و وعده کمک های تبلیغات انتخاباتی، هنوز امیدوار بود. تا اینکه در جنگ 11روزه، نتانیاهو تنها ماند. لذا برای بقای خود ناچار شد: به ایرانیان روی اورد. اپوزیسیون ایران را کمک مالی کرد. شبکه های تبلیغاتی انها را گسترده نمود. تا بلکه با تشدید تضاد درون ایرانی، بقای خود را تضمین کند. اما ایران که با پنبه سر می برد. سرنتانیاهو را هم برید! بدون اینکه دردش بیاید! حالا کلیه صهیونیست ها رفته بودند، و یک لشکر ایرانی پر توقع! برایش باقی مانده بود. بدبختی نتانیاهو این بود که: لشکر ایرانی هم پیر و فرتوت و خسته بودند، و هم دچار تفرقه شدید. این موضوع را نتانیاهو در فتنه 88فهمیده بود، ولی در فتنه 98، از ان بهره برداری کرد. چهره های اپوزیسیون را به هم نزدیک، و بین آنها اتحاد ایجاد نمود. و هزینه های گزافی را به آنها پرداخت نمود. ولی توقع اپوزیسیون ایران بالا بود، همه کمک هایی که به آنها شده بود، فقط برای یک ماه مصرف شد. وشورش ایرانیان مخالف، بعد از یکماه فروکش کرد و در سالگرد آنهم نتوانست کاری بکند. اعضای ان همدیگر را مسئول شکست اعلام کردند. و چون نتانیاهو دیگر پولی نداشت، لذا برخی از سازمانها گم وگور شدند! شبکه ها هم اعلام تعطیلی یا تغییر مسیر نمودند. اما یک راه باقی بود: مانند فیلم های تخیلی، با هوش مصنوعی، به جنگ ایران برود تا نیازی به اینهمه منت کشیدن از: ایرانی های ضد انقلاب هم نباشد. اما با طوفان الاقصی، این آخرین رمق هم گرفته شد. امروز در اسرائیل هیچ کس وجود ندارد. همه آنهایی هم که مانده اند، شیعه شده و با خود پرچم سفید حمل می کنند. مانع اصلی فروپاشی کامل اسرائیل، رذالت غرب زدگان است نه غربی ها. آنهاییکه در رسانه هایشان، هنوز اسرائیل را سرپا نشان می دهند. و فروپاشی ان را محال تبلیغ می کنند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

آینده پژوهی غلط

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۳۰ آذر ۱۴۰۲، ۰۶:۵۲ ق.ظ | ۰ نظر

دانشگاه سوره، یک اینده پژوهی دارد مانند همه جاهای دیگر، ولی بدی این دانشگاه آن است که: خود را متعلق به سازمان تبلیغات اسلامی داند، ولی برای دشمن تبلیغ می کند. هرچه استاد زرشناس، زور می زند که آن را به جریان اسلامی برگرداند، ولی مجریان حرف خودشان را می زنند. بقدری غرب زده هستند که به گقته جلال آل احمد: حتی خودشان را هم می خواهند از زبان غربی ها بشناسند. و اگر غربی ها چیزی نگفته باشند یعنی نیستند. ما احتیاجی به غرب و تئوری های ناقص آنان نداریم . خودمان آینده داریم!: قبلا پیامبر و حضرت علی ع برایمان انجام داده اند. حتی نوستراداموس که یک پیش بینی کننده غربی است، از روی نظرات امام صادق اینده را بسط داده است. اصلا وجود تئوری صاحب الزمان عج مثل شاخ شمشاد، جلوی انها است ولی آنقدر مشتاق غرب هستند، که هایدگر را بیشتر می شناسند و قبول دارند. به اعتراف خودشان: بحث توسعه و اینده پژوهی از 50سال قبل مطرح شده، و این یعنی همزمانی با ظهور انقلاب اسلامی. ولی انها انقلاب اسلامی را نمی بینند، و اثار منفی ان در غرب را مطالعه می کنند. یک کودک هم میداند همزمانی دو حادثه، کاملا به هم ربط دارد. آنها روبرو شدند با خیزش عمومی، که بنیاد شان را بر باد می داد. و لذا راهی دنبال کردند تا مانع: این خیزش شوند. ابتدا آن را انکار کردند! الان هم غرب زدگان در همین توهم هستند. یعنی چیزی بنام انقلاب اسلامی، اصلا اتفاق نیافتاده! و اگرهم افتاده باشد یک اشتباه بوده. ولی عده ای دشمن تر بودند، به مقابله فکری با آن پرداختند. و تئوری های من در اوردی ساختند: که در قوطی هیچ عطاری پیدا نمی شود، چه رسد به  سابقه چند ساله مدرنیته، که اصلا وجود ندارد. هدف این تئوری پردازی های ناشیانه و ناقص، فقط خرافاتی نشان دادن اینده پژوهی اسلامی: یعنی تئوری امام زمان عج است. در آینده پژوهی اسلامی همه چیز مشخص است: یعنی خداوند همه چیز را به انسان گفته، محرم راز دانسته، و هیچ مجهولی برایش نگذاشته(علم آدم الاسما کلها) و ما نیازی به کشف نداریم! بلکه به شهود نیاز داریم. مشاهده کنیم. توجه کنیم، هیچ چیز برما پوشیده نیست، که آن را کشف کنیم. اساس قیامت و عقبی و بهشت و جهنم اقتضا می کند: تا انسان نسبت به آنچه آگاهی دارد،  محاکمه شود. ما اگر از اینده خود آگاهی نداشته باشیم، هیچ کاری نمی کنیم. اساس فلسفه افرینش انسان، برای اینده هست: در روایات فراوانی داریم که :زندگی واقعی در ان دنیا هست. آینده پژوهان غربی و غرب زده، یکی از اصول سه گانه دین را زیر سوال می برند: آنها معاد را منتفی می دانند. همه چیز را به این دنیا محدود کرده، آنهم فقط با نظر خودشان(اومانیسم) در اقتصاد یا علوم دیگر، به چند تا نمودار اطمینان می کنند، ولی به سخنان خدا اطمینان ندارند، و نمی گذارند دیگران هم اطمینان کنند. ما کتب فراوانی داریم: از علائم ظهور! که اینده را به ما نشان می دهد. گاهی حضرت علی ع، نام شهر ها را هم برده. و برخی افراد را هم معرفی کرده اند. برای هر حادثه ای ما حدیث داریم. وقتی یمن قیام می کند، او را نفس زکیه می نامیم. وقتی داعش قیام می کند، او را سفیانی می خوانیم: حتی با علم های سیاه و پوشش مشکی. حزب الله را با پرچم های زرد داریم. چه می خواهید؟ بنده اطمینان می دهم: که حتی نام شما، و اینده شما هم نوشته شده. اینکه ما بحث سرنوشت داریم، دروغ و افسانه نیست. بلکه آن جادو جنبل های: بنام آینده پژوهی دروغ و افسانه است. زیرا همه آنها دروغ از آب در امده، شما ایده های اینده پژوهی: همه دانشمندان غربی(مثلا علمی ) را بخوانید، اگر یکی از پیشنهادها یا پیش بینی های انان درست آمد! حضرت علی ع می فرماید: من خدا را از انجا شناختم که :هرچه برنامه ریزی کردم به هم زد.(فسخ العزائم) آنوقت شمای چلقوز بی وجود، می خواهید عرض اندام کنید؟ بروید خجالت بکشید و توبه کنید. اینهمه غرب زدگی، آنهم در دورانی که غرب در حال افول است، واقعا نوبر است. آیا شما شکست اسرائیل و نابودی آن را نمی بینید؟ پس کور بمانید.

  • سید احمد حسینی ماهینی

همه اسرائیلی ها شیعه شدند

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۲۹ آذر ۱۴۰۲، ۰۶:۵۵ ب.ظ | ۰ نظر

  مردم دنیا، به تبع مردم اسرائیل هم شیعه شدند. و بزودی نتیجه آن را در پیاده روی قدس، و زیارت بیت المقدس خواهیم دید. چرا که عصر انفجار اطلاعات، به همه اجازه داد :تا به مظلومیت امام حسین ع فکر کنند. خیلی ها از پیاده روی اربعین شیعه را شناختند. اما عده ای نیز از اتش زدن قران فهمیدند: که این قران باید موضوع مهمی باشد، (الانسان حریص علی مامنع)که آنها سعی دارند از بین ببرند. الان قران به زبان اصلی در تمام دنیا منتشر می شود، همه سعی می کنند تلاوت قران را یاد بگیرند. و افتخار می کنند که: چند سوره کوچک قران را از حفظ می خوانند. لغات قرانی به گفتمان غالب جهانی تبدیل شده است. در زبان آلمانی تا 50درصد لغات را، بر گرفته از قران (عربی) می دانند. گروه سوم، در اندیشکده ها، دانشکده ها و مراکز پژوهش با شیعه اشنا شدند. امروز کمتر پژوهشگاهی هست که :راجع به قران و امام حسین مطلبی تهیه نکرده باشد. اصلا باید گفت پژوهشگاه نیست! بلکه ناندادنی عده ای متعصب هست. عده ای هم با اسامی آشنا شدند: محمد برترین نام در سطح جهان است. بعد از او نام علی ع  و فاطمه زهرا هست. حسن و حسین نیز با اینکه تلفظ شان مشکل است، بسیار تکرار پذیر شده است: مثلا در اسپانیا خوزه! می گویند. در یمن حوثی می گویند. در عراق یاح سین! در زبان عبری یا کلماتی که در لوح نوح نبی هست: علی ع را ایلیا، حسن را شبر، حسین ع را شبیر گفته اند. لذا هرچه دشمنان پیامبر، سعی دارند که به پیامبر توهین کنند، و یا قران آتش بزنند، چون خودشان آدم های ظالم وفاسدی هستند؛ مردم نتیجه می گیرند: پس پیامبر وقران، عین عدالت و پاکیزگی است. قران معجزه هست، یعنی کلام خداوند است، پیامبر مفسر قران و یا وسیله ابلاغ آن به مردم است. اما چون پیامبری ختم شد. لذا بعد از ایشان مفسر و مجری ان، حضرت علی، و بعد: امام حسن و بعد هم: امام حسین ع است. اینها را پنج تن آل عبا می گویند. زیرا پیامبر بدستور جبرائیل، عبای خود را برسر آنها انداخت:  و آنها مصداق ایه تطهیر معرفی کرد: حضرت فاطمه، علی، حسن و حسین با هم فرقی ندارند، فقط در زمان های مختلف تجلی پیدا کردند. هرچه زمان می گذشت اسلام خالص تر، و مردم آگاه تر می شدند. لذا غیر خالص ها جدا می شدند. عاشورا روزی بود که: تمام کفر داخلی در مقابل دین خدا ایستادند. اما گروه چهارمی، که به شیعه گرویدند، دشمنان نخبه بودند. در سازمان های اطلاعاتی جهان، مانند موساد و سیا و ام آی سیکس، ولع عجیبی برای یادگیری شیعه بوجود آمد. آنها حتی به یادگیری زبان فارسی هم علاقمند شدند. تیزهوش ترین ماموران، هم بر عربی مسلط بودند و هم فارسی یاد گرفته بودند. البته آموزش های اولیه آنان برای مقابله با انقلاب اسلامی بود. ولی چون این افراد باهوش بودند، اغلب به خود نهیب می زدند: اگر راست باشد چه؟ علمای اهل سنت هم به همین شکل همگی شیعه شدند. البته هنوز جو سنگین است، و موقع اعتراف نرسیده. اما همه علمای اهل سنت، به حقانیت: پنج تن (ذکر شده) واقف شده: و معترف هستند. یعنی دانش شیعه طوری است که اگر کسی، یک قدم به سوی آن بیاید، برای همیشه جذب می شود: داستان کسانیکه بر امام حسین ع و مصائب او گریه می کنند، همین است. آنها فقط یک لحظه تصور می کنند: که چرا امام حسین ع را، تشنه لب شهید کردند، امام حسین ع آنها را جذب می کند. همینطور اگر کسی حتی یک ایه از قران را بخواند، مانند کسی که با یک نظر بر خوبرویی، عاشق او می شود. همین طور است: جاذبه الهی از همه اینها بالاتر است. لذا کسی که برای رضای خدا یک قدم بردارد، خداوند او را جذب می کند. مانند آهن ربا که آهن را بطور دائمی جذب می کند. شوق الهی را همه دارا هستند. فقط نمی توانند آن را بیان کنند، یا اگر بیان کنند، ممکن است کسی باور نکند، یا او را مسخره کند. البته کسی او را مسخره نمی کند. زیرا همه اسیر این جذبه هستند. بلکه توهم خود شخص است. چون تا دیروز این جذبه را تجربه نکرده بود، فکر می کند، دیگران حرف او را نمی پذیرند. لذا امروز صحبت 8میلیارد بشر  است. باید همه به هم کمک کنند: تا اعترافات لازم صورت بگیرد

  • سید احمد حسینی ماهینی

Ghode wiev

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۲۸ آذر ۱۴۰۲، ۰۸:۱۳ ق.ظ | ۰ نظر

با یک کارت ملی
وقتی که شهید سلیمانی زنده بود، زائران اباعبدالله، با یک کارت ملی می توانستند به زیارت بروند. چون مرز شلوغ بود و: گیت به اندازه کافی نبود، اغلب هم گذرنامه نداشتند، شهید سلیمانی فرمان می داد و خودش هم در مرز بود، و کنترل می کرد: تا همه مشتاقان به ارزوی خود برسند. اصلا طول عمر دراز سپاه و فرماندهان آن، برای زیارت کربلا بود. عشق به زیارت خاندان پیامبر. اکنون نیز جهانیان، به عشق زیارت بیت المقدس، و نماز خواندن در ان، منتظر یک نفر دیگر هستند! که راه را بگشاید و بگوید همه میتوانند: با یک کارت نشان دادن بروند! درک غزه از این شوق، برای انان ثروت و راحتی فراهم خواهد آورد. هنیه که سلیمانی را شهید القدس نام گذاری کرد، بیاید و در مرز اسرائیل و اردن و عراق و ایران بایستد، و همه را با یک کارت شناسایی عبور دهد. البته وظیفه اصلی به عهده سردار قا آنی است، ولی چون ایشان تابع دستور است، بنده فقط می توانم از او درخواست کنم. ولی به سردار ابطحی گفتم: تا بیاد سردار شهید، این کار را پیگیری کند. با همکاری همه، این کار انجام شدنی است: فعلا در مرحله اول باید یک مسیر از تهران به تل اویو، یا از قم به قدس طراحی شود. ابتدا پاکسازی شود. یعنی در مسیر اگر بمب و یا مانعی هست، یا مین گذاری شده، همه را پاک کنند. یا اینکه جاده کربلا را ادامه دهند. اتوبان کربلا از قم و تهران، مستقیما به کربلا وصل است. و راننده یا رهگذر می تواند: با خواندن تابلو های راهنما، فاصله خود را چک کند. از کربلا تا بوکمال هم راهی نیست. ولی بهتر است مرز اردن باز گشایی شود. از اردن وارد نوار غزه شده، و از انجا هم راهی قدس. شاید اسرائیل تمایل داشته باشد: همکاری کند، لذا باید که در زیرساخت ها و آماده سازی مسیر، کمک کند. به نفع گردشگری و تامین بودجه اسرائیل است. این سناریوی اول است: با هماهنگی و دوستی ملل مسیحی و یهودی و مسلمان، راه قدس ترسیم، زیر سازی و اسفالت می شود. سناریوی دوم این است: ممکن است مردم اسرائیل و اردن همکاری کنند، ولی دولت اردن، اسرائیل یا عراق و ایران همکاری نکند. چنانکه زائران ایرانی قدس را :در پشت دروازه مهران و خسروی نگهداشته اجازه ورود ندهند. یا مسافران و زائران عراقی پشت دروازه اردن، یا مردم اردن پشت دروازه غزه، و مردم غزه هم پشت دروازه اسرائیل! بمانند. به دستور قران هر کس این کار را بکند، و مانع زیارت شود، باید اعدام شود. زیرا ظالمترین فرد دنیا هست( ومن اظلم ممن منع مساجدالله) اگر عمدی باشد، بعنوان همکار اسرائیل، و جاسوس دوجانبه، هم محکوم شود. بعد از اعدام اینها، مرزها بازگشایی شده، یا اصلا مرزی وجود نخواهد داشت. ایران با ۶۰کشور جهان لغو روادید امضا کرده است.این چهار مرز هم باید به انها ملحق شود. و مردم دنیا بتوانند: بدون روادید از این مرزها عبور کنند. اگر اسرائیل یا عراق و یا هرکس دیگر مانع شد، بایداز میان برداشته شود. و اگر نه سناریوی سوم اجرا خواهد شد: ستاد مرکزی پیاده روی قدس، دستور می دهد، ابتدا نظامیان وارد عمل شوند، مسیر را پاکسازی کنند. و حریم ان را با سیم خاردار مشخص کنند. و هر صد متر یک نگهبان و هر هزار متر یک پاسگاه بگذارند.بطور مستقیم حدود هزار کیلومتر باید حریم سازی شود. اگر حریم ان حداقل صد متر از وسط جاده باشد. میتواند بعنوان میراث مشترک، ثبت جهانی شود. و مدیریت ان به سازمان ملل واگذار شود. مانند حافظان صلح که در بین مرزکشورها مستقر می شوند. و لذا در سناریوی چهارم، دبیرکل سازمان ملل کسی را معرفی می کند و همه مسئولین مربوطه، باید با او هماهنگ باشند. اگر چنانچه سازمان ملل بپذیرد، سناریوی پنجم اجرا خواهد شد: و از چهار طرف، این جاده های میراث مشترک عبور خواهند کرد: از دریا و بندر حیفا، برای زائران آمریکایی. از بلندیهای جولان و سوریه برای زائران اروپایی. از باب المندب و کانال سوئز و گذرگاه رفح، زائران افریقا به مسیر قبلی اضافه خواهد شد. در این مسیر ها، موکب ها هم مستقر می شوند تا مردم دنیا، از هر دین و هر مسلک، سفر رایگانی داشته باشند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

وحدت فاطمی

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۲، ۰۶:۴۴ ق.ظ | ۰ نظر

وحدت باید دوباره باز تعریف شود. امروز جهان 8میلیاردی مطرح است. و دیگر گردنکشان همگی، در پوزه خود فرو رفته اند. استکباری وجود ندارد، هرچه هست یاغی و باغی هستند که: بر حکومت واحد جهانی چنگ می اندازند. اسرائیل منحل شده: و فقط یک نتانیاهو مرتد از ان باقی مانده، آمریکا همه تسلیم شیعه شده، و فقط یک مشت لابی صهیونیستی باقی مانده اند. فرانسه نابود شده و فقط یک مشت: ضد حجاب از ان سرک می کشد. انگلیس همه عضو بسیج لندن شده اند، و با حجاب اسلامی و چادر در ایام فاطمیه، حضور پیدا می کنند. اکراین، مقهور پهباد خیالی ایران است! و دیگر هیچ. اگر قطر و امارات هم ترور می کنند، فوری همه چیز معلوم می شود. ترکیه نیز برای همیشه نمی تواند: محاصره اسرائیل را بشکند. پس دنیا، دنیای شیعه هست. و لذا وحدت در باز تعریف خود :برمبنای وحدت فاطمی است. نه وحدت عمری! آندو، پس از ضرب و شتم فاطمه س، برای دیدن نتایج جنایت خود، با پر رویی تمام، به محل جنایت برگشتند، در زدند و از علی ع خواستند: تا آنها را بپذیرد. غلی به فاطمه رو کرد و گفت: چه نظر داری؟ فاطمه فرمود:(البیت بیتک و انا امتک): هرچه خودت فرمایی، و لذا اجازه یافتند داخل شوند. اما فاطمه س برخاست، پشت به آنها و رو به دیوار ایستاد. و سوال کرد: آیا این سخن رسول خدا را شنیدید که می فرمود: غضب فاطمه، غضب خداست، و شوق فاطمه، شوق خداست؟ هر دو گفتند بلی یا دختر رسول خدا. بعد فاطمه دست به اسمان برد و فرمود: خدایا خودت شاهد باش که من از این دو، راضی نیستم! حالا چطور عبدالحمید ها از او راضی هستند!آنها این روایات را چنان برعکس تفسیر کرده اند، که بقای امت و اسلام در دوستی عمر! و وحدت با او، و قبول عملکرد او می دانند. هیهات! منالذله. اگر ضرب و شتم فاطمه نبود، و محسن بدنیا می آمد، دیگر حادثه عاشورا اتفاق نمی افتاد. ای اربعینی ها بدانید، علی و حسین و حسن، همان روزی شهید شدند که:  فاطمه شهید شد.  باعث شهادت فاطمه هم، ضرب و شتم ابوبکر و عمر بود. و علت ضرب و شتم فاطمه هم، حب علی! زیرا همه آنها خواستگار فاطمه بودند، و فاطمه هیچکدام را دوست نداشت. و فقط عشق به علی را انتخاب کرده بود. و این انتقام جانسوز، از عقبه همان خواستگاری ها بود: باید که همه آثار علی:یعنی فاطمه، حسن و حسین و محسن را از میان بردارند. حالا چه شده؟ اگر مردم خبر ندارند، که حالا خبر دارد شده اند. لذا هیچکس در محضر خدا، عذری نخواهد داشت: تا عمر را دوست بدارد. و اگر کسانی عمری باشند و: حقایق را نادیده بگیرند، نباید با انها وحدت داشت. محور وحدت علی ع است. هرچند که علی خود سکوت کرده باشد: که اینهم یک دروغ است: مانند دروغ های دیگر، علی عمر را کتک زد، و به زمین انداخت! علی ع و فاطمه همراه هم، به در خانه مهاجر و انصار رفتند، احادیث پیامبر را بر انها یاد آوری کردند، ولی این ، مهاجر و انصار بودند که :سکوت کردند و حقایق را نپذیرفتند. البته الان مردم مانند آن زمان نیستند. آن کینه ها، ترس ها و عقده های جاهلیت وجود ندارد. لذا حتی اگر سنی هم باشند: یا کافر، یا مسیحی و زرتشتی و بودایی، همه این موضوع را می دانند: که باید به وحدت فاطمی بیاندیشند. گرچه امروز علی ع و فاطمه هم نیستند. ولی خونخواهان و اولاد او هستند. اکنون، سید علی خامنه، سید ابراهیم رئیسی، سید حسن نصرالله، سید عمار حکیم، سیدعلی سیستانی، بدرالدین الحوثی(حسین) هستند. آنها چراغ هدایتند: زیرا که وصل به منبع لایزال هستند. نایب و یاران امام زمان عج هستند، که شعار مهم او: انتقام از قاتل فاطمه هست: ما منتظر منتقم فاطمه هستیم! همه یک حرف، یک سخن بیشتر نیست. وحدت فاطمی حول محور علی ع! هرکس با علیست، با ماست، و هرکس نیست، سرخود گیرد و راه خود برود. که : هرکه با آل علی در افتاد، ور افتاد. مائیم و 8میلیارد مردم جهان، هیچکس بر هیچکس برتری ندارد. همه از یک پدر و مادر هستند. و مخلوق یک خدا! بنابراین همه متحد هستند. وحدت برمبنای ندای فطرت، نه برمبنای غریزه شهوت. محور وحدت: فرهنگ علی در قران و نهج البلاغه.که علی مفسر قران است.

  • سید احمد حسینی ماهینی