از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

۳۳۷۲ مطلب توسط «سید احمد حسینی ماهینی » ثبت شده است

ریشه کنی فقر در جهان با فرمول امام علی ع

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۲۳ فروردين ۱۴۰۳، ۰۱:۱۱ ق.ظ | ۰ نظر

حضرت علی ع در دوران حکومت خود، اعلام فرمود که هیچ فقیری در سرتاسر آن امپراتوری وسیع، از چین تا مصر و از ارمنستان تا یمن، وجود ندارد. در حالیکه در حکومت فعلی ما، نوانخانه اعلام کرده که فقرا، نه تنها کاهش نیافته بلکه: هر روز افزایش می یابند. باید دید که علی چه کرد؟ اولا دید علی ع جهانشمول بود، نه ملی گرایی. لذا با این دید ۸میلیارد نفر در جهان، همه عائله خداوند هستند (الناس عیال الله) و فقیر بودن آنها، یعنی گرسنگی، تشنگی، بی مسکنی و بیکاری است. و خداوند انسان را خلیفه خود قرار داده که :این مشکلات را حل کنند. زیرا این مشکلات دست ساز بوده، و از سوی آدم ها برای دیگران رقم می خورد. در حالیکه خداوند میفرماید: روزی شما را قبل تولدتان، در شیرمادر قرار دادیم. و یا می فرماید فرزندانتان را از ترس فقر، نکشید یا سقط نکنید. ما هم شما را، روزی می دهیم هم آنها (نحن نرزقکم و ایاهم)طبیعتا امام زمان ( ونایب او)هم برای یک محله،یا قوم تعیین نشده بلکه ماموریتی جهانی دارد. بطوریکه اگر خلخالی از پای زن یهودی، در دور ترین نقطه جهان هم، دزدی شود حضرت علی می فرماید: اگر مسئولی از شنیدن آن دق کند و بمیرد، او را سرزنش نمی کنم. در مرحله دوم برای کارکنان دولت و غیر دولتی، مستمری تعیین کرده بود. بطوری که حتی برادرش زیاده خواهی کرد، او را با آهن گداخته نصیحت نمود.الان کارکنان دولت و یا بخش عمومی و شرکتهای دولتی و بخش خصوصی، حقوق های نجومی می گیرند. ولی هیچکس در دنیا، یارانه نمی گیرد. و اگر هم در آمریکا داده میشود، در حد کمتر از حداقل هاست. لذا اختلاف طلقاتی شدیدی بوجود آمده: که امکان گریز از ان نیست . و باعث تورم و گرانی می شود. زیرا دولتی ها مانند بریتانیا، همه ارزاق را به بهای گرانتری می خرند، چیزی برای ضعفا باقی نمی ماند. مثلا کل یارانه سرانه هر فرد، به یک کیلو گوشت هم نمی رسد. سومین حرکت و برنامه امام علی تقسیم بیت المال بود. در حالیکه حالا بیت المال پس انداز می شود! یعنی فقر مردم برای پرکردن خزانه، ایجاد می شود. فرض کنید که همه حکومت های جهان، بانک مرکزی و خزانه داری خود را تعطیل، و همه را بین مردم تقسیم نمایند، آیا فقیری باقی می ماند؟ طبق آیه قران این کار کنز مال محسوب شده، عذاب شدیدی در انتظار مسئولین خزانه ها هست.عذاب شدید می تواند همان انقلابات کارگری و پابرهنه باشد، میتواند گرانی و تورم و نارضایتی عمومی باشد. و همه اینها به کنار، عذاب الهی برای بی ثمر کردن: روزی رسانی خداست که: وعده آتش جهنم داده شده. و هرکس بیت المال یا انفال را ملک شخصی یا دولتی نماید، و آن را بین مردم تقسیم نکند مشمول این عذاب شده، و حکم امامت از انها برداشته می شود. حتی در تقسیم بیت المال، نباید ملی گرا بود! یکی از شرایط امام معصوم این است که: همه زبانهای دنیا حتی حیواات را بداند. و این نشان می دهد انفال یا اموال عمومی، برای همه هست حتی کسانی که ما زبان آنها را نمی دانیم. همانطور که قرار نیست چاه نفت را به فرد بدهند، بلکه باید در امد آن بین مردم همه مناطق تقسیم شود. حضور معادن و منابع و نعمت های الهی در: برخی از مناطق دلیل خصوصی شدن آنها نیست. همه دنیا باید در اختیار امام زمان یا نایب برحقش باشد. و اوهم آن را تقسیم کند. اگر تقسیم نکند منع حق کرده است. آیا در جاییکه مردم :از زمین و جنگل و کوه و دشت و معدن، سهم مساوی داشته باشند کسی فقیر خواهد ماند؟ البته آنهاییکه از سیستم خارج هستند. یا امکان پرداخت به انها نیست: مانند کودکان یا معلولان به سرپرست آنها داده می شود. و اگر سرپرستی هم نداشتند، خود حاکم باید سرپرستی انها :و رسیدگی را بعهده بگیرد. چنانچه حضرت علی به تنهایی و: در خارج از وقت اداری(شبانه) برای جاماندگان و فقرا، نان و غذا می برد. و شبها از شدت اینکه نتوانسته: به همه سر بزند و شاید کسی جامانده باشد، سر در چاه فرو می برد. و از خدا طلب مغفرت می کرد. چنانچه در رسیدگی به یک خانواده شهیدکه، غفلت کرده بود، صورت خود را مقابل آتش گرفت.

  • سید احمد حسینی ماهینی

نابودی فقر در جهان

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۲۲ فروردين ۱۴۰۳، ۰۱:۱۶ ب.ظ | ۰ نظر

حضرت علی ع در دوران حکومت خود، اعلام فرمود که هیچ فقیری در سرتاسر آن امپراتوری وسیع، از چین تا مصر و از ارمنستان تا یمن، وجود ندارد. در حالیکه در حکومت فعلی ما، کمیته امداد اعلام کرده که فقرا، نه تنها کاهش نیافته بلکه: هر روز افزایش می یابند. باید دید که علی چه کرد؟ اولا دید علی ع جهانشمول بود، نه ملی گرایی. لذا با این دید ۸میلیارد نفر در جهان، همه عائله خداوند هستند (الناس عیال الله) و فقیر بودن آنها، یعنی گرسنگی، تشنگی، بی مسکنی و بیکاری است. و خداوند انسان را خلیفه خود قرار داده که :این مشکلات را حل کنند. زیرا این مشکلات دست ساز بوده، و از سوی آدم ها برای دیگران رقم می خورد. در حالیکه خداوند میفرماید: روزی شما را قبل تولدتان، در شیرمادر قرار دادیم. و یا می فرماید فرزندانتان را از ترس فقر، نکشید یا سقط نکنید. ما هم شما را، روزی می دهیم هم آنها (نحن نرزقکم و ایاهم)طبیعتا امام زمان ( ونایب او)هم برای یک محله،یا قوم تعیین نشده بلکه ماموریتی جهانی دارد. بطوریکه اگر خلخالی از پای زن یهودی، در دور ترین نقطه جهان هم، دزدی شود حضرت علی می فرماید: اگر مسئولی از شنیدن آن دق کند و بمیرد، او را سرزنش نمی کنم. در مرحله دوم برای کارکنان دولت و غیر دولتی، مستمری تعیین کرده بود. بطوری که حتی برادرش زیاده خواهی کرد، او را با آهن گداخته نصیحت نمود.الان کارکنان دولت و یا بخش عمومی و شرکتهای دولتی و بخش خصوصی، حقوق های نجومی می گیرند. ولی هیچکس در دنیا، یارانه نمی گیرد. و اگر هم در ایران داده میشود، در حد کمتر از حداقل هاست. لذا اختلاف طلقاتی شدیدی بوجود آمده: که امکان گریز از ان نیست . و باعث تورم و گرانی می شود. زیرا دولتی ها مانند بریتانیا، همه ارزاق را به بهای گرانتری می خرند، چیزی برای ضعفا باقی نمی ماند. مثلا کل یارانه سرانه هر فرد، به یک کیلو گوشت هم نمی رسد. سومین حرکت و برنامه امام علی تقسیم بیت المال بود. در حالیکه حالا بیت المال پس انداز می شود! یعنی فقر مردم برای پرکردن خزانه، ایجاد می شود. فرض کنید که همه حکومت های جهان، بانک مرکزی و خزانه داری خود را تعطیل، و همه را بین مردم تقسیم نمایند، آیا فقیری باقی می ماند؟ طبق آیه قران این کار کنز مال محسوب شده، عذاب شدیدی در انتظار مسئولین خزانه ها هست.عذاب شدید می تواند همان انقلابات کارگری و پابرهنه باشد، میتواند گرانی و تورم و نارضایتی عمومی باشد. و همه اینها به کنار، عذاب الهی برای بی ثمر کردن: روزی رسانی خداست که: وعده آتش جهنم داده شده. و هرکس بیت المال یا انفال را ملک شخصی یا دولتی نماید، و آن را بین مردم تقسیم نکند مشمول این عذاب شده، و حکم امامت از انها برداشته می شود. حتی در تقسیم بیت المال، نباید ملی گرا بود! یکی از شرایط امام معصوم این است که: همه زبانهای دنیا حتی حیواات را بداند. و این نشان می دهد انفال یا اموال عمومی، برای همه هست حتی کسانی که ما زبان آنها را نمی دانیم. همانطور که قرار نیست چاه نفت را به فرد بدهند، بلکه باید در امد آن بین مردم همه مناطق تقسیم شود. حضور معادن و منابع و نعمت های الهی در: برخی از مناطق دلیل خصوصی شدن آنها نیست. همه دنیا باید در اختیار امام زمان یا نایب برحقش باشد. و اوهم آن را تقسیم کند. اگر تقسیم نکند منع حق کرده است. آیا در جاییکه مردم :از زمین و جنگل و کوه و دشت و معدن، سهم مساوی داشته باشند کسی فقیر خواهد ماند؟ البته آنهاییکه از سیستم خارج هستند. یا امکان پرداخت به انها نیست: مانند کودکان یا معلولان به سرپرست آنها داده می شود. و اگر سرپرستی هم نداشتند، خود حاکم باید سرپرستی انها :و رسیدگی را بعهده بگیرد. چنانچه حضرت علی به تنهایی و: در خارج از وقت اداری(شبانه) برای جاماندگان و فقرا، نان و غذا می برد. و شبها از شدت اینکه نتوانسته: به همه سر بزند و شاید کسی جامانده باشد، سر در چاه فرو می برد. و از خدا طلب مغفرت می کرد. چنانچه در رسیدگی به یک خانواده شهیدکه، غفلت کرده بود، صورت خود را مقابل آتش گرفت.

Global Poverty Eradication Plan
During his rule, Hazrat Ali (AS) announced that there was no poor person in that vast empire, from China to Egypt and from Armenia to Yemen. While in our current government, the New Khans have announced that the poor have not only not decreased, but are increasing every day. It should be seen what Ali did? First, Ali's vision was universal, not nationalistic. Therefore, from this point of view, 8 billion people in the world are all God's family (Al-Nas Ayal Allah) and their poverty means hunger, thirst, homelessness and unemployment. And God has appointed man as his caliph to solve these problems. Because these problems are man-made and created by people for others. While God says: One day before your birth, We placed you in the mother's milk. Or he says, do not kill or abort your children for fear of poverty. We will provide you and them (Nahan Narzaqkam and Ayahm), of course, the Imam of the Time (and his vicegerent) is not designated for a neighborhood or people, but has a global mission. If an anklet is stolen from a Jewish woman's foot, even in the most remote part of the world, Hazrat Ali says: If someone in charge dies when he hears it, I do not blame him. In the second stage, he had set a pension for government and non-government employees. In such a way that even his brother was too greedy, he advised him with molten iron. Now the employees of the government or public sector and public and private sector companies get astronomical salaries. But no one in the world receives subsidies. And if it is given in America, it is less than the minimum. Therefore, there has been a sharp difference of opinion, which cannot be avoided. And it causes inflation and high prices. Because governments, like Britain, buy all the food at a higher price, there is nothing left for the weak. For example, the total per capita subsidy of each person does not even reach one kilo of meat. The third movement and plan of Imam Ali was to divide the treasury. While now the treasury is being saved! It means that people's poverty is created to fill the treasury. Suppose all the governments of the world close their central bank and treasury, and divide everything among the people, will there be any poor people? According to the Qur'anic verse, this work is considered a hoard of money, and there is a severe punishment waiting for those in charge of the treasuries. The severe punishment can be the workers' and barefoot revolutions, it can be high prices, inflation, and public dissatisfaction. And all this aside, the divine punishment for fruitlessness: it is God's sustenance that: the promise of hell fire has been given. And whoever makes Bait al-Mal or Anfal a private or state property, and does not distribute it among the people, is subjected to this punishment, and the authority of Imamate is removed from them. Even in the division of the treasury, one should not be nationalist! One of the conditions of an infallible Imam is that he knows all the languages of the world, even animals. And this shows that Anfal or public property is for everyone, even those whose language we do not know. As the oil well is not supposed to be given to an individual, but its income should be divided among the people of all regions. The presence of mines and divine blessings in some areas is not the reason for their privatization. The whole world should be in the hands of Imam Zaman or his rightful deputy. And he should divide it. If he does not share, he has forbidden the right. Will anyone remain poor in a place where people have an equal share of land, forest, mountain, plain, and mine? Of course, those who are out of the system. Or it is not possible to pay them: it is given to their guardians like children or disabled people. And if they don't have guardianship, the ruler himself must take care of them. If Hazrat Ali took bread and food to the survivors and the poor outside the office hours (at night) alone. And at night, because he couldn't visit everyone and there might be someone left, he puts his head in the well. And he asked God for forgiveness. If he had neglected to take care of a martyr's family, he put his face in front of the fire.
Thanks to Ahmad Mahini, US presidential candidate from Mahin party

  • سید احمد حسینی ماهینی

راه قدس از کربلا میگذرد

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۱۵ فروردين ۱۴۰۳، ۰۶:۱۶ ب.ظ | ۰ نظر

حرکت مردمی بسوی مرزهای اسراییل، از همه طرف اغاز شده است، و مردم چان بر کف، راهی زیارت بیت المقدس شده اند، بسیاری از آنان هم در کنار، مرزها رسیده و مستقر شده‌اند،  باید توجه کرد که نیروها به دو صورت آرایش بگیرند، یا همه در یک نقطه چمع شوند، و یا کل مرزها را پوشش دهند،  مزیت یک نقطه ان است که ،نیرو ها فراوان و دفاع، و پشتیبانی انها متمرکز خواهد بود، مثلاً همه از بلندیهای جولان،  یا جنوب لبنان یا از مرز اردن و مصر اغاز کنند، و پیاده به درون مرزها رفته ،و تا بیت المقدس پیاده روی کنند، اتش تهیه انها از همین امروز، باید مستقر شود و مسیر را پاکسازی و تامین امنیت کند، که انها نیز می‌توانند با حماس یا حزب الله ستاد مشترک تشکیل دهند، پس از پاکسازی باید موکب ها و، زیر ساختها فورا نصب شوند، تا پوشش امنیتی هم تست شود، در روش دوم همه مرزها باید از. جمعیت پرشود، و چون ارتش اسراییل نمی‌تواند، همه رابه یک میزان پوشش دهد، مردم بتوانند نقاط ضعیف را شناسایی، و از انها وارد شوند، حزب الله لبنان قسمت شمالی را پوشش دهد، یمن قسمت جنوبی و عراق هم، مرزهای شرقی را مدنظر داشته باشد، سوریه یا ایران هم مرزهای دریایی را مراقبت کنند، تا اسراییل نتواند عکس العملی نشان دهد، راز دست یافتن به هیکل سلیمان همین است،  حوثی های یمن ضمن شکایت از اعراب و افراد منفعل اعلام کرد که ستاد مشترک ارتش مقومت را تشکیل داده که فعلا ۵عضو دارد   از آنطرف نیز خبر می‌رسد که مردم اسراییل علیرغم هشدارهای نتانیاهو ماده پذیرایی از مردم سراسر جهان هستند انها حتی تدارکات پذیرایی رایگان یعنی نذری و برکات را دارند 

The movement of people towards the borders of Israel has started from all sides, and the people of Chan are on their way to pilgrimage to Jerusalem, many of them have also reached and settled near the borders. Either they all gather in one point, or cover the entire borders, the advantage of one point is that the forces will be abundant and their defense and support will be concentrated, for example, all from the Golan Heights, or south of Lebanon, or from the border of Jordan and start in Egypt, and go inside the borders on foot, and walk to Jerusalem, their supply fire must be deployed from today and clear the route and provide security, and they can also form a joint headquarters with Hamas or Hezbollah. After cleaning, processions and infrastructures should be installed immediately, so that the security coverage is also tested. In the second method, all borders should be The population fills up, and since the Israeli army cannot cover everyone to the same extent, people can identify the weak points and enter from them, Hezbollah covers the northern part of Lebanon, Yemen the southern part, and Iraq, considering the eastern borders. May Syria or Iran take care of the maritime borders, so that Israel  

cannot react, this is the secret of reaching the Solomon's statue

لقد بدأت حرکه الناس نحو حدود إسرائیل من جمیع الجهات، وأهل شان فی طریقهم للحج إلى القدس، کما وصل الکثیر منهم إلى الحدود واستقروا بالقرب منها، فإما أن یجتمعوا جمیعاً فی نقطه واحده، أو تغطیه کامل الحدود، میزه نقطه واحده هی أن القوات ستکون وفیره ویترکز دفاعها ودعمها، مثلاً، کلها من هضبه الجولان، أو جنوب لبنان، أو من حدود الأردن وتبدأ من مصر. ، ویدخلون الحدود سیرا على الأقدام، ویسیرون إلى القدس، یجب نشر نیران إمداداتهم من الیوم وتطهیر الطریق وتوفیر الأمن، ویمکنهم أیضا تشکیل مقر مشترک مع حماس أو حزب الله، وبعد التطهیر یجب أن تکون المواکب والبنى التحتیه لیتم ترکیبها فوراً، بحیث یتم اختبار التغطیه الأمنیه أیضاً، وفی الطریقه الثانیه یجب أن تکون جمیع الحدود ویمتلئ السکان، وبما أن الجیش الإسرائیلی لا یستطیع تغطیه الجمیع بنفس القدر، فیمکن للناس تحدید نقاط الضعف والدخول منها، فحزب الله یغطی الجزء الشمالی من لبنان، والیمن الجزء الجنوبی، والعراق، مع مراعاه الحدود الشرقیه. عسى أن تعتنی سوریا أو إیران بالحدود البحریه، حتى لا تتمکن إسرائیل من الرد، هذا هو سر الوصول إلى تمثال سلیمان..

  • سید احمد حسینی ماهینی

لتدخلن المسجد القدس

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۲۵ اسفند ۱۴۰۲، ۰۷:۳۴ ب.ظ | ۰ نظر

لتدخلن المسجد القدس

اولین گروه داخل شونده به :درون مرزهای اسرائیل، چه کسانی خواهند بود؟ البته نفوذ به اعماق اسرائیل: برای کمک رسانی و تغذیه رایگان، تا بحال انجام شده است. ولی مقصود آن است که مردم دنیا، وظیفه دارند ایست و بازرسی های اسرائیل را :در همه مکانها را برچینند. و سرزمین فلسطین سرزمین عبادت شود. یعنی همه از هر نوع دین و آئیین، مذهب و با هر ایده ای جز: ایده اشغالگری در انجا بروند. اکنون فقط ایده اشغالگری در انجا حاکم است. حتی اسرائیلی های اولیه، به عنوان پناه به فلسطین آمدند. آنها که به یهودیان سرگردان معروف بودند، برای نجات از آوارگی و بی وطنی، به آنجا پناه آوردند عکس های به یادگار مانده نشان می دهد که: هر کشستی پر که از انها می آمد، یک پلاکارد هم با خود حمل می کرد: که در ان درخواست شده که: به انها پناه دهند. اما اینها پناهجویانی بودند که آمدند، و دیگر نرفتند. آمدند تا بمانند. تا اینجا هم مهم نیست. زیرا هرکس دزهر کجای زمین، بخواهد میتواند زندگی شرافتمندانه داشته باشد. اما آنها به زندگی شرافتمندانه نیاز نداشتند. بلکه به دنبال کشتار جمعی: اهالی آنجا بودند تا سرزمین های انها را غصب کنند. شاید بتوان گفت غصب کردن، تنها مرام انسان های غربی: در قرون معاصر بود:سفید های اروپایی که به آمریکا رفته بودند، نیز چنین ایده ای داشتند. خود را محور دنیا پنداشته و: بقیه را دیگری می گفتند! دیگری درجه دو! سیاهپوستان بودند که: شزط زنده ماندن آنها، خدمت به سفید پوستان بود. دیگری درجه سه! سرخپوستان آمریکایی بودند، که گفته می شد یک سرخپوست خوب! سرخپوست مرده است. یعنی باید حاصل تمدن چند هزار ساله را، بدون مقاومت به سفید ها می دادند، و خودشان راهی آخرت می شدند. و اگر کسانی باقی می ماندند، حتی برای خدمتکاری سفید ها هم لیاقت نداشتند. بلکه آنها باید به سیاه پوستها خدمت می کردند. چنین بود که انسان شرقی اصلا در آمار نیست! و اینکه ما فلسطینی ها را آدم حساب می کنیم، آنها خشمگین هستند. بار ها آن را به زبان آورده اند: که گویا این فلسطینی ها هستند که: اشغالگرند و: باید بروند. این سیاست آنها با سکوت و تعجب جهانی مواجه بود. اغلب سازشگران، آن را نشانه تمدن و هزینه های مدرنیته! بیان می کردند و فیلسوفان زیادی تا همین امروز، نیز از ان حمایت می کنند. تنها کسی که آن را باور نکرد و نپذیرفت: امام خمینی بود که فرمود: اسرائیل باید از بین برود! گفت اگر مسلمانها یک سطل آب بریزند، (یا تف بیاندازند) اسرائیل را سیل می برد. اما غزه و فلسطین باور نکرد. عرفات، محمود عباس و اعراب، حتی می گفتند امام خمینی اشتباه می کند. آنها بجای مقابله با این طفل نامشروع، به مذاکره با ان دل بستند. فکر می کردند اگر به انها بگویند: این کار بد است، می پذیرند و دست از رفتار بدشان برمی دارند! امروز هم هنوز ته مانده این تفکر، در غزه حاکم است. و الا همه باید به فرمان حماس، بیرون بریزند: و ایست و بازرسی ها را نابود کنند. و برای نماز به بیت المقدس بروند. همان کاری که پیامبر اسلام در فتح مکه کرد: بدون سلاح رفتند و مکه را فتح کردند. و یا امام خمینی: در ۲۲بهمن انجام داد! در ان روز رژیم وابسته به این جنایت کاران، منع رفت و آمد ۲۴ساعته کردند. اما ایشان فرمود مردم به خیابان ها بیایند: و حکومت نظامی را شکست بدهند. الان هم باید دید که چه کسی در غزه، پیرو محمد ص و یا امام خمینی ره می باشد. تنها کسانی درست عمل خواهند کرد که: کفن پوشان با دست خالی، برای عبادت به بیت المقدس بروند. و راه را برای بقیه نیز باز کنند. البته آنها کاری نخواهند کرد زیرا حزب الله لبنان همه زیرساختهایشان را نابود کرده.و یمن دیمونا را از کار انداخته. و تانکهای آنها همگی به توسط حماس به آهن پاره تبدیل شده است. از  درون بیت المقدس نیز خبر هایی می رسد که مردم اسرائیل بیطرفی خود را اعلام کرده اند. و مخصوصا در شنبه های اعتراض تا سقوط زیادتر شرکت می کنند.

  • سید احمد حسینی ماهینی

امپراتوری اصلی و مثبت

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۲۴ اسفند ۱۴۰۲، ۱۱:۱۲ ب.ظ | ۰ نظر

جعل اسکناس به دلیل: اصالت و اهمیت و ارزش آن است. لذا جعل امپراتوری نیز، به دلیل اهمیت و جایگاه رفیع ان است. انسان امپراتور بالذات است: یعنی هر انسانی برای خود، یک امپراتور است. زیرا جانشین خدا بر روی زمین است: و کل امکانات جهان برای او آفریده شده است. اما دشمنان آن را با یک: ریاست جمهوری یا شهرداری، و حتی رئیس یک اداره، عوض می کنند. امپراتوری اصلی را شرمنده،و به پشت صحنه رانده و از او: یک مستبد و دیکتاتور می سازند. در حالیکه خودشان دیکتاتور و مستبد هستند، که توانستند ضعیف ترین جایگاه را، بر رفیع ترین مقام برتری دهند. و حق را ناحق کنند. حریم کبریایی را به شرک و بت پرستی آلوده نمایند. آنها چون خودشان حقیر هستند ، همه را حقیر می خواهند. و از خورشید تابان روی برتافته، به شمع شاعرانه می خوانند. بله آنها خدای بزرگ را نفی می کنند، چون می گویند: چیزی را که نمی بینیم نمی توانیم قبول کنیم! بجای ان سنگ و چوب و هر آشغالی را، به بهانه اینکه می بینیم! بجای خدا می پرستند. حتی حاضرند هزاران خدایچه را بپرستند. ولی گردن در مقابل خدای بزرگ خم نکنند. و این بیماری خود حقیری، گاه تا مغز استخوان رفته ، هرچه می نویسیم و می نویسند و می گویند! گویا هیچ نگفته اند. مانند کودکی که یک شکلات را که می بیند، دیگر گوشش کر می شود و چشمش نابینا! و غیر از ان هیچ چیزی نمی بیند و نمی خواهد. فیلسوفان و دانشمندان غیر الهی هم، مانند این کودک هستند. وقتی نمی توانند عظمت یک شی را دریافت کنند، آن را مانند خود، پایین می کشند و حقیر می کنند :تا بتوانند زیر چاقوی جراحی آن را ببینند! اما حقیقت بسیار بزرگتر و: پر رمز و راز تر از این حرفها هست. هنوز هیچکس نتوانسته: بر ماه یا مریخ مسلط شود! آن وقت ادعای تسلط برجهان را دارند. هنوز نتوانسته است: از حقوق یک فلسطینی دفاع کند، بعد از نظم نوین جهانی می گوید . بر جهان فخر می فروشد. همه این فخر فروشی ها هم، باد هوا است زیرا که فقط در رسانه ها بازتاب دارد. از قدیم گفته اند: حرف باد هوا است. کودک فلسطینی اما خدا را می شناسد! او در دل همه خرابیها، سفره افطار پهن می کند. و به خدا می گوید: برای تو روزه گرفتم، و برای تو افطار می کنم. روح بزرگ این موجود کوچک، چه آسان فاصله ها را می نوردد. و چه آسان به انتهای هستی می رسد. در حالیکه آن  مغز نخبه پر باد و پر غرور! هنوز نمی تواند یک ذره را، درست بشکافد. و هزاران نفر را با نیروی اتمی، به کام مرگ می فرستد. و بعد هم، جایزه نوبل تعیین می کند! اینها همه برای این است که: امپراتوری ایران را نادیده می گیرند. و دیگران را امپراتور می خوانند.عظمت و وسعت ایران را نمی بینند. ولی کوچکی شهر روم یا یونان باستان، برایشان از هر جهانی بزرگتر است. معلم اول! را یونانی می دانند. در حالیکه اول معلم جهان هستی، خدای بزرگ است. بارها در قران، مظلومانه فرموده: (خلق الانسان و علمه البیان!) ما بودیم که انسان را خلق کردیم. و به او زبان و بیان و خط و علم و دانش آموختیم! چرا شما در بیغوله ها، دنبال هیروگلیف! و خط میخی، کاغذ پاپیروس می گردید. لوح و قلم نزد خداست، اینهمه: نقش عجب بر در و دیوار وجود! هرکه فکرت نکند، نقش بود بر دیوار. ای انسان  ترا چه شده که: عظمت خود و خدا را از آسمان ها، به زیر آوردی و در پستوی خانه: یا آزمایشگاه پنهان کردی؟ و دیگران را به آن فرا خواندی؟ خورشید را سیاه کردی، بعد با چراغ موشی آزمایشگاه، دنبال حقیقت رفتی؟ بیا و راه راست را برگزین. بیا و شیعه شو، و بر امام علی و فرزندان ش ایمان بیاور: و ببین که از فلسطینی سنگ پران! یک فلسطینی موشک پران ساخته، و از اسرائیل اشرفی دزد، یک موش خرما. قدر خود را بدان و با رای به اینجانب: در ریاست جمهوری آمریکا، بار دیگر به امپراتوری شکر گزار: روی بیاورید و از نعمت های: خدایی تشکر کنید تا همه اسمانها و زمین ها را به شما بدهد. این که فقط دنبال یک معدن، یا مقداری نفت! و طلا و جواهر، به کجای شما را می ارزد. در جاییکه جان شما را، خداوند مشتری است، آن را به دیو  و دد نفروشید.

  • سید احمد حسینی ماهینی

جای قاتل و شهید

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۲۴ اسفند ۱۴۰۲، ۰۳:۳۰ ق.ظ | ۰ نظر

در قضیه فلسطین ثابت شد که: دنیا جای قاتل و شهید را عوضی نمی گیرد. بلکه این هواداران قاتل هستند، که سعی دارند او را جای شهید معرفی کنند. یعنی رسانه های صهیونیستی، هواداران و جیره خواران این رسانه ها، سعی دارند اسرائیل را محق جلوه دهند! و فلسطینی ها را تروریست و وحشی معرفی کنند. گویا این فلسطینی ها هستند که: حمله کرده و اسرائیلی ها را بیرون می کنند. و گرنه اسرائیلی ها! مثل شاخ شمشماد با ادب کامل زندگی می کنند. این امر ریشه تاریخی دارد: وقتی که قابیل، هابیل را کشت. طبیعتا حقوق اساسی و همه فیلسوفان، باید او را قاتل معرفی، و محکوم به قصاص کنند. ولی چه اتفاقی می افتد؟ چون دیگر هابیلی در کار نیست: که از خود دفاع کند، حرف او شنیده نمی شود. بلکه حرف قابیل قاتل است که شنیده می شود. این است که گفته می شود: جای قاتل و شهید عوض میشود. و بشریت با فلسفه دروغگو، خود را قانع می کند. زیر اگر حرف قابیل را نپذیرد، هابیل بعدی خواهد بود. پس برای ادامه زندگی باید: به حقیقت پشت کند. و این فلسفه باعث می شود: خدا را هم شریک جرم قابیل معرفی کنند! با طرح این سوال: پس خدا کجاست؟ که انتقام هابیل را بگیرد، و یا نگذارد که قابیل، با بیل، هابیل را بکشد؟ این روند در تاریخ معاصر ما به نام غرب و دیگری مطرح است: غرب که اساسا فرزند قابیل است، برای فرار از عذاب وجدان، از آدم دوری می گزیند. یعنی می داند اگر حضرت آدم، از جنایت او مطلع شود، او را باز خواست می کند. لذا از مکه، و بیت الحرام به غرب و شامات می گریزد. اصولا کلمه باختر به معنی: سر زمین اجنه و یا دشمنان مخفی: حضرت آدم معروف می شود. لذا حضرت آدم وقتی متوجه می شود: که دیگر دسترسی به قابیل ندارد. بنا براین فرزند سوم یا شیث را می خواند، شیث نبی ده کتاب از حضرت آدم دریافت می کند: که در ان اصل موضوع بیان شده، و ماموریت می یابد تا قابیل را پیدا کند: لذا تا شامات سفر می کند. اما قابیلیان دورتر و به اروپا می گریزند، لذا در همانجا در لبنان نیز دفن هست. در حالیکه حضرت آدم ع که مکه را بنا نهاد، و مدینه را بوجود آورد، بر اثر پیمایش سرزمینی، به لبنان هم نمی رسد و: بدن ایشان در نجف اشرف دفن است. زیرا که اجنه یا همان قابیلیان، از نجف و شام هم، دورتر رفته و به اروپا فرار کرده بودند. در زمان اسکند، آتن و روم که از داشتن کتاب و راهنما، محروم بودند، و هیچ پیغمبری را نمی پذیرفتند، فلسفه و علم را بر: اساس اندیشه خود محوری، پایه گذاری کردند. فیلسوفان آتن و روم، برای تکمیل استراتژی جایگزینی شهید و قاتل، به  نفی خدا و اثبات عقل: و انسان خدایی پرداختند. و برای اثبات نظریه خود، به شرق حمله کردند تا آنها را هم، از بربریت! خارج کنند. با اینکه ایران امپراتوری بود، و آنها شهردار(سیتی زن). خود را امپراتوری روم خواندند، و ایرانشهری را به اینجا نسبت دادند. اما شکست خوردند: و به افسردگی قرون وسطی تن دادند. بار دیگر که مغول حمله کرد،  مردم شرق دو گروه شدند: عده ای مانند امروز، خط مقاومت واضمحلال مغول را پی گرفتند، و باقی ماندند. ولی عده ای سر خود گرفتند: و راهی غرب و شامات شدند. وجود آنها غربی ها را از افسردگی بیرون آورد، و رنسانس ایجاد شد. اما این بار نیز به رسم یونانیان، جای شهید و قاتل را عوض کردند: مانند یونان قدیم، خدا را انکار کردند: در اشویتس یا هولو کاست، گفتند خدا کجاست؟ پس اسرائیل را درست کردند: تا به نمایندگی از باختر! و اجنه؟ در بین مردم شک برانگیزند! آنها گفتند: شک مقدمه یقین است. البته یقین به حقانیت قاتل! لذا خدا را زیر سوال بردند، تا خود را متمدن، صاحب دنیا و ابر قدرت جهان معرفی کنند. ایرانیان هم مانند قاجار، شیفته آنها شدند و باور کردند که: غرب دیگر مرکز شیزوفرنی ها نیست. و آنها، واقعا می خواهند انسان را به خوشبختی برسانند. و این بود که همه چیز را به انها بخشیدند: نفت رایگان به آنها دادند، گمرکات و تنباکو و عتیقه جات و طلا.. همه راهی اروپا و آمریکا شد. و شد آنچه نباید می شد.

  • سید احمد حسینی ماهینی

(بدهید برود) سیاست بده بره!

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۴۰۲، ۰۹:۲۹ ب.ظ | ۰ نظر

سالها ایرانیان بگیر و بیار داشتند. یعنی همه کشورهای دنیا را، منقاد خود می کردند. و کسی تاب گردنکشی نداشت. اما از دوران قاجار، سیاست بده بره! اعمال شد. به این معنی : وقتی شاه قاجار راهی فرنگ شد، پیشرفتهای صنعتی ان چشمش را کور کرد. و لذا حاضر شد به هر قیمتی شده، بیشتر به فرنگ(اروپا) سفر کند. و برای سفر ها و خوش گذرانی های خود در اروپا، هر امتیازی اروپایی ها می خواستند می داد. امتیاز نفت و تنباکو و گمرکات، کمترین آنها بود. حتی برای خوشگذرانی های بیشمار، بخش اعظم سرزمینی را هدیه کرد و یا توافق نمود که بدهد! معروف است که عباس میرزا، تنها قاجار با غیرت، به جنگ روسها رفت. وقتی نیرو کم داشت، نامه به دربار نوشت و درخواست نیرو کرد. ناصرالدین شاه بجای قشون! یک مشت کنیزک فرستاد و گفت: به جنگ کاری نداشته باشد، فعلا با اینها خوش بگذران.  البته این امر سابقه خفیفی در دروان شاه عباس هم دارد. شاه عباس که شیفته انتونی شرلی بود. به بهانه استفاده از تفنگ، آنها را به دربار راه داد. آنها هم نامه ملکه الیزابت بیوه را به او دادند. که دعوت شده بود با هزار قزلباش به انگلیس برود. ولی نقشه آنها این بود که از ایرانیان باهوش، نسل کشی کنند. زیرا دوهزار دختر به هزار قزلباش دادند، تا خوش بگذرانند! و خود ملکه هم شاه عباس را زحمت داد. و لذا خانواده ملکه هم سادات شدند. و قبیله قزلباش(فرزندان نامشروع) صاحب ایل و تبار و قدرت. پس سیاست بده بره تا مغز استخوان این مملکت نفوذ کرد. بخصوص اینکه فرنگ رفته های دیگری هم پیدا شدند: و به این تنور هیزم های بیشتری ریختند. مثلا شخصی بنام تقی زاده ارانی، جمله معروفی دارد که: به مردم ایران توصیه کرد: باید از فرق سر تا نوک پا، فرنگی شوید. اگر کمی دیر بجنبید از قافله تمدن عقب می مانید. این سیاست بده بره، همان کاپیتولاسیون بود. یعنی بخاطر خوشگذرانی در اروپا و آمریکا، همه چیز را فدا می کردند. امام خمینی برعلیه همین اقدام قیام کرد. وی فرمود: ما با سینما مخالف نیستیم، با فحشا مخالفیم! اما بعد از چهل سال، سینما دوباره به همانجا برگشت!اصغر فرهادی نماد سینمای ایران، با انجلی جولینا همبستر شد! و رضا عطاران، فسیل را ساخت. و .. یعنی بقول بعضی ها باید گفت: دست مریزاد! چند سور زدید: به فیلمفارسی قبل از انقلاب. این سیاست چنان ریشه دار شده، که حتی کودکان هم با زیاده خواهی خود، مادرشان را، به فساد و تن فروشی وا می دارند. و پدرانشان را به اختلاس و روشوه و دزدی تشویق می کنند. نمونه آن سیسمونی خریدن خانواده قالیباف است. در اینجا فقط موضوع سیسمونی خریدن از ترکیه نیست. بلکه فرهنگ بده بره است. حتی مملکت را می فروشند. چه رسد به اطلاعات! محسن رضایی که دید نمی تواند: از طریق جنگ، مملکت را بفروشد، موضوع مناطق آزاد را مطرح کرد. صید ترال  کار را بجایی رساند که: مردم عادی هم اعتراض کردند. نزدیک 80تریلیارد دلار عتیقه جات، اشیا تاریخی و مسکوکات و طلاجات ایران، به خارج برده شده و در حراجیهای: انگلیس و آمریکا حرف اول را می زند. ولی همگی سند یا فاکتور دارند. یعنی عده ای کارشان شده: مملکت فروشی با سند. بغیر از مقام معظم رهبری و چند روحانی ساده زیست، بقیه افتخارشان این است که: نفوذی در دستگاه ایران دارند که: میتوانند خیلی ساده وطن فروشی کنند. رائفی پور که خود را قدرت نوظهور می داند، وقتی مطلع شد که ایران، از تمام دنیا طلب دارد خیلی ساده گفت: ما پولهای خودمان را نمی توانیم بگیریم. قبلا هم گفته بود: ما در خارج داراییهای نداریم. یعنی ادامه نسل قاجار و سیاست بده بره است. نسل قاجار به طور مرموزی: در ارگانهای ایران نفوذ کرد. مریم قجر عضدانلو که  از ابریشمچی، طلاق گرفت و زن رجوی شد: رجوی را هم کنار زد و خودش رئیس جمهور خود خوانده گردید. سینماچی ها هم با ساخت هزار دستان، درس ترور به مردم ایران داد. و شازده ها را از خاک بیرون کشیدند، و یکی یکی بر ارگانها نفوذ دادند

احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا

  • سید احمد حسینی ماهینی

اصول تمدن پژوهی

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۲۰ اسفند ۱۴۰۲، ۱۱:۲۰ ب.ظ | ۰ نظر

فلسفه تمدن: چیستی و هستی آن حداقل: سه اصل را باید مشخص کند تا تعریف ان، جامع و مانع باشد: اول آنکه خاستگاه آن کجاست،  دوم موتور محرکه آن چیست، و سوم اینکه  غایت و نهایت آن کدام است. حضرت علی می فرماید(رحم الله امرا علمت من این الی این و فی این) خداوند کسانی را رحمت کند که: می دانند از کجا آمده، به کجا می روند و اکنون در کجا هستند. حافظ هم می گوید: زکجا آمده ام؟آمدنم بهر چه بود؟ به کجا میروم؟ لذا حدود 50سال است که در زمینه تمدن پژوهی، تحقیقاتی را دنبال کرده ام: اشکال اساسی به تعریف تمدن وارد است. اصول آنهم،نامطمئن و متغییر بیان شده است.  مهمترین تعریف از تمدن، شهر نشینی (سیویلیزیشن) هست. در حالیکه تمدن از شهر نشینی بالاتر است. مثل کسی که در یک خانه ویلایی: و به تنهایی زندگی می کند. در حالیکه اقتضاءات روزمره، اسکان در برج های آسمانخراش است. همه کسانی که در مورد تمدن تحقیق کرده اند، چه: در ایران و چه درغرب، با الهام از روم یا آتن آن را تعریف کرده اند. در حالیکه روم و آتن، نه تنها شهر نبوده اند، بلکه روستایی بیش نبودند. چون خارج از کاخ قیصر را، بربر می نامیدند. یعنی فقط یک محدوده چند هزار نفری، که اطراف قیصر را پر کرده بوند. حتی این بخش هم کامل نبود: زیرا بسیاری از انان برده یا: سربازی برای گلادیاتورها بودند.  حال آنکه، همان موقع ایران صد ها روستا و شهر، شبیه آن را با هم اداره می کرده است. همه را برابر می دانسته و: به کارگران برای ساخت تخت جمشید، دستمزد پرداخت می نمود. نه مثل مصر و یونان و روم و چین، که هیچ حقی برای کارگر قائل نبودند. غذا به میزانی می دادند که بتواند کار کند. و به محض می مرد، او را مثل یک آجر یا سنگ، لای جرز دیوار کار می گذاشتند. بسیاری از انان فکر می کنند که طوفان نوح ع افسانه بوده! ولی اثار ان را بعنوان تمدن می گویند. اغب مناطق روی زمین، با کمی حفاری، اثار تمدنی بیش از 9هزار ساله پیدا می شود. یعنی طوفان نوح همه سطح زمین را پوشانده، و لایه های رسوبی آن: خاک های نرمی است که بر سر این گنج ها ریخته، و با صاحبانش آنها را دفن کرده است. بنابر این تمدن به معنی شهر های کوچک، برای ذهن های کوچک است. علاوه بر ان هیچکس نمی تواند بطور قاطع بگوید: که خاستگاه تمدن کجاست! موتور محرکه آن چیست. و آرمانشهر چه تعریفی دارد. و علت اینهمه سرگردانی هم، در این است که اصل و واقعیت تمدنی را، مخفی کنند. نظریه اصلی این است که: ایران امپراتوری بوده، هست و خواهد بود. زیرا اغاز تمدن، از حضرت آدم ع شروع می شود: تا خاتم ادامه می یابد: یعنی موتور محرکه پیامبران بودند. ولی انها سعی می کنند این موضوع مسلم را، نادیده بگیرند لذا نمی دانند: این تاریخ است که: قهرمان و تمدن را می سازد، یا قهرمان هست که تاریخ را می سازد. واقعیت تاریخی برای جواب به این سوال، خط ولایت است. یعنی از خاتم تا قائم. پس خیلی ساده، خط مستقیم(صراط مستقیم) از حضرت آدم تا قائم، کل تاریخ و تمدن را به هم وصل، و به سه سوال اساسی پاسخ می دهد: تمدن از کشاورزی و دامداری: حضرت آدم و فرزندانش آغاز می شود:  تا جاییکه وقتی فرزندان آدم به صد نفر رسید. جشن سده را پایه گذاری کردند. موتور محرکه تاریخ هم، انبیا و اولیا هستند که: راهبرد های خود را از خداوند: و به صورت مکتوب دریافت می کردند. هدف  تمدن بشری هم حکومت واحد: جهانی حضرت قائم ع است. اما دشمنان این خط، سعی دارند از هرجای ان شده، یک مسیر انحرافی یا :خطی با زاویه رسم کنند. لذا بجای انبیا، فیلسوفان و بجای اولیا، دانشمندان راجایگزین می کنند. و به اصطلاح تورات، خدا را بازنشسته و از دور خارج می کنند.  فلسفه تاریخ و تمدن را: به دست داروین! ارسطو و یا افلاطون می سپارند. در حالیکه اول معلم خدا است. اول نویسنده، خدا است. و هیچ چیز خارج از اراده او اتفاق نمی افتد، و آینده جهان هم به دست اوست(مالک یوم الدین)

  • سید احمد حسینی ماهینی

I am candidate for presidential election. pleas vote me

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۲۰ اسفند ۱۴۰۲، ۰۵:۴۷ ق.ظ | ۰ نظر

راه حل مقابله با حاشیه نشینی شهرها

حاشیه نشینی به معنی: هجوم بی رویه روستاییان به شهر، برای تصاحب ملک یا زمین به روش غیرقانونی. بنا براین اگر هجوم روستاییان به شهر ها، یا شهرستانیها به کلانشهرها ،طبق ضوابط و قاعده باشد، مثلا در شهرک های اقماری ساکن شوند، حاشیه نشینی محسوب نمی شود. البته ظاهرا هم، برای جستجوی کار هست. زیرا اغلب کسانیکه مهاجرت می کنند، توان مهاجرت باید داشته باشند: چه از لجاظ بدنی و قوای جسمی، چه به لحاظ مالی. هجوم به شهرها دو نوع هزینه دارد: اگر با شغل باشد پول پیش یا پول قاچاق، بالایی می گیرند. لذا کسانیکه می خواهند شغل مطمئنی داشته باشند، باید پس اندازکلانی داشته باشند. ولی اگر خود سر، یا بدون پشتوانه بروند، باید لا اقل هزینه 6ماه را با خود همراه داشته باشند: تا بتوانند شغل مناسبی پیدا کنند. لذا اغلب حاشیه نشین ها، از ثروتمندان روستای خود هستند. آدم فقیر به همان کشاورزی می سازد. و یا در همان روستا باقی می ماند، این فرد ثروتمند است که شکمش سیر شده، می خواهد هوا! عوض کند. لذا تحلیل اینکه این افراد فقیرند، درست نیست. بلکه آنها خود را فقیر نشان می دهند: تا زمین رایگان دریافت کنند. و: اغلب هم با قولنامه و رشوه، به این نتیجه می رسند.  بعد از ساخت و ساز هم، دولت ابتدا به آنها برق و آب می دهد! و در اسرع وقت هم سند دریافت می کنند. در حالیکه اگر از راه قانونی می رفتند، شاید دهها برابر باید می پرداختند. اما در اسلام، به دو دلیل حاشیه نشینی به این معنا نباید باشد: اول اینکه زمین مال خدا است. و مالکیت دیگران اعتباری است: آنهم به اعتبار حجز و کار. یعنی جایی را برای مسکن حصر می کنند، و یا زمینی را آباد می کنند. لذا گفته شده زمین  مال کسی است که: آن را اباد کند(الارض لمن احیاها) پس اگر کسی زمین دریافت کند، ولی ان را اباد نکند باید: به دیگری واگذار کند. در این صورت دهقان، مالک می شود. چون کار واقعی را او انجام داده است. واما دلیل دوم اینکه: تئوری اصحاب صفه را وجود دارد. تئوری اصحاب صفه می گوید: کلیه افراد بدون مسکن، میتوانند موقتا در مساجد، اسکان پیدا کنند. لذا مسجد به طور طبیعی مشکل حاشیه نشینی را حل می کند. ریشه تاریخی ان به زمان هجرت پیامبر برمی گردد. وقتی که عموی پیامبر حمزه سید الشهدا، مسلمان شد و گفت: پیامبر در کنف حمایت من است. همه کفار قریش قهمیدند که: موضوع جدی است. لذا هسته مقاومت در مقابل پیامبر درست کردند. افراد پیامبر را  شکنجه می کردند. تا حمزه متوجه نشود. بعد هم محاصره اقتصادی شعب ابوطالب بود. که باعث شد پیامبر تعدادی را به حبشه بفرستد. و نهایتا خود نیز مجبور به مهاجرت به مدینه شد. در مدینه اولین کاری که کرد، مسجد بزرگی ساخت.  برای راه حل مسکن مهاجران، دو پیشنهاد مطرح نمود: اول بحث اخوت، یعنی برادری دینی، که هر انصار، یک مهاجر را با خود به خانه ببرد: و خانه شریکی باشند. راه دوم ایجاد حجره ها: یا اتاق های کوچک در محیط مسجد بود. تا بقیه جاماندگان در انجا مستقر شوند. خانه خود پیامبر و حضرت علی هم، در بین اصحاب صفه بود. و همه درها به روی هم باز می شد. تا اینکه وحی امد که همه درها بسته شود. و فقط درب  علی ع بسوی پیامبر باز باشد. که موضوع ولایت، یا جانشینی پیامبر کم کم جا بیافتد. لذا همه کارتن خواب ها،  بی خانمان ها و گردشگران، در هرمحلی، باید به مسجد رجوع کنند. و مسجد را هم مثل: امامزاده ها، دارای اتاق های متعدد در محیط اطراف بسازند. . هیچکس بدون سرپناه نماند. در صورتی که بنده در ریاست جمهوری امریکا رای بیاورم این طرح را اجرا می کنم تا تمام افراد، در زمین خدا سهم داشته باشند. الان هم افراد بی خانمان اقدام کنند. یعنی کنگره آمریکا، کاخ سفید، سازماان پنتاگون و همه ادارات دولتی مخفی و آشکار شناسایی شود. و در اطراف انجا پرسه بزنند. و برای خواب به داخل بروند. اگر مقاومتی از سوی نگهبانان نشد، برای همیشه جایی را برای خود بردارند. و اگر مقاومت کردند آنها را بکشید

  • سید احمد حسینی ماهینی

خون‌بهای شهیدان غزه

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۱۶ اسفند ۱۴۰۲، ۰۸:۴۸ ق.ظ | ۰ نظر

تهران پیام خود را به سراسر جهان منتقل کرد و آن پیام این بود که دوران برجام و برجامیان به پایان رسیده است زیرا سید محود نبویان رای اول را به دست آورد و احتمال اینکه رئیس مجلس هم شود بالا رفت. وی شهرت و محبوبیت خود را مدیون مداقه در برجام باید بداند. زیرا براثر مداقه ایشان بود که دوازده بند نامطلبو از ان کشف شد که وزیر خارجه وقت اذعان کرد که بدون مطالعه آن را امضا نموده است. که یکی از ان بندها مربوط به ترور و خذف فیزیکی سردار سلیمانی بود. که بعد از شهادت سرذار این موضوع اثبات شد. و دست همه رو شد. و معلوم شد که ترور شهید سلیمانی در یک دایره بسته شامل سازمان سیا، انتلیحنت سرویس، موساد، استخبارات عراق و دفتر ریاست جمهوری ایران و ال سعود صورت گرفته است. و برخی پارا فراتر گذاشته طبق برجام، رئیس جمهور وقت ایران را موظف به دادن اطلاعات پرئاز می دانستند. لذا اگر این تفسیر صحت داشته باشد رئیس جمهور فعلی هم موظف است! زیرا هنوز برجام را قبول دارد و وزیر امور خارجه را هم پیگیر مذاکرات مامور کرده است. لذا کار نبویان سخت است. او باید در یک جدال بزرگ و طولانی از سازمان های اطلاعاتی بیش از ۱۹۰کشور موثر درگیر شود.چرا که حق وتو آمریکا همه آنها را آچمز می کند و از خود اراده ای نمی توانند بروز دهند. اولین دایره زنگی، همان موضوع کاچیتولاسیون است. وی باید طرحی به مجلس ارائه کند که قانون کاچیتولاسیون در ایران لغو شود. زیرا اشتباه بزرگی که تا کنون هم کشف نشده، موضوع کاچیتولاسیون است: براساس این قانون که سال ۱۳۴۱در مجلس ایران تصویب شد: امریکاییها هر جنایتی بکنند آزادند و هیچ کس نمی تواند معترض آنها باشد. البته این کاپیتولاسیون در گذشته برای اتباع روس بود. و لذا روسها تمام زنان ایرانی مورد علاقه خود را از دامن شووهرانشان هم بیرون می کشیدند. که واقعه قتل گریبادف در همین زمینه تصدیق می شود. امریکایی ها نیز از این قانون استفاده کرده و همه سربازان جوان خود را در ایران به درب مدارس دخترانه گسیل می کردند. تا در تغییر ترکیب جمعیتی به نفع آمریکا وارد عمل شوند. به همین جهت آن کودکان نامشروع الان بزرگ شده و جبهه ضد انقلاب را بارور کرده اند. امام خمینی با کاپیتولاسیون مخالفت کرد. ولی فقط در حد شعار باقی ماند. زیرا لغو قانون از مصادر غیر از مجلس اعتبار ندارد. لذا باید همانطور که حسنعلی منصور ان را به مجلس برد و تصویب کرد. ایشان هم لغو آن رادر مجلس باید به تصویب برساند. و الا هیچگاه ما نمی توانیم انتقام خون ده میلیون ایرانی را از انگلیس و ۸۰میلیون ایرانی را از امریکا بگیریم. قانون دوم قانون قاچاق عتیقه جات و داراییهای ایران است. میراث فرهنگی می گوید: ۸۰تریلیون از عتیقه جات و اشیا باستانی ایران که قاچاق شده همه قرارداد واگذاری دارد. اینهم مثل قبلی مصوبه ای نیاز دارد که هرگونه قرارداد واگذاری زمین یا اشیا و آثار باستانی را لغو کند. تا سرزمین های ازدست رفته و یا اموال مسروقه برگردد.سومین موضوعی که اقای نبویان باید پیگیری کند: لغو عضویت آمریکا و اسرائیل در سازمان ملل است. زیرا سازمان ملل برخلاف اهداف خود الان تبدیل به سازمان دولتهای اسرائیل و آمریکا شده است. که هردو براساس نسل کشی عارت و اشغال سرزمین های دیگران بوجود آمده اند. آمریکا باید تبدیل به ابالات مستق شود. و اسرائیل هم باید یا در کابینه با فلسطینی ها مشارکت کند و یا کلا از عضویت سازمان ملل خارج شود. زیرا کسانیکه این دو کشور را به رسمیت شناختند، فقط خودشان بودند. والان هم هردو با حق وتوی آمریکا زنده اند. لذا اینجانب هم از امریکا کاندیدا شده ام تا اول آمریکا را درست کنیم نبوی بداند این موقعیت خون بهای چهل هزار شهید غزه است زیرا برای برگزاری ان ایران دخالتی نکرد  نبوی باید بداند که این موقعیت خون بهای چهل هزار شهید و سه میلیون اواره در غزه هست زیرا برای برگزاری انتخابات ایران دخالتی نکرد و اسراییل از این موضع بسیار خوشحال بود و هر کاری توانست کرد لذا باید ریاست مجلس را به دست گیرد و فرمان حمله و نابودی اسراییل را تصویب کند لذا باید بنده را کمک کند تا در امریکا رای بیاورم

  • سید احمد حسینی ماهینی