از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

۲۷ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

گلوی آل سعود در دست دکتر جنتی!

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۵۱ ب.ظ | ۰ نظر

شاید باور آن سخت باشد ولی، گلوی آل سعود در دست دکتر جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران است، که اگر بتواند آن را فشار دهد، برای همیشه از دست این خاندان کثیف راحت خواهیم شد. برای این کار نیاز به شمشیر و تفنگ، مشت و لگد هم نیست! فقط کافی است چکهای در وجه آل سعود امضا نشود! حتی اگر آنها اجازه دادند: امسال مراسم حج ایرانیان برگزار شود، لا اقل چک های آن بعدا داده شود. زیرا  در دفعات قبل دیده ایم که این چکها، مستقیما در اختیار داعش قرار گرفته، یا برای انها سلاح و مهمات خریداری و ارسال شده است. زیرا خط اعتباری داعش در عربستان، زیر خط قرمز است و به دلیل افت قیمت نفت، حتی پرداخت حقوق کارکنان دولت و پرسنل شرطه هم، عقب افتاده یا کم شده است. ادعای آنها مبنی بر اینکه ایرانی ها، خودشان به حج نمی آیند! موید این حرف است که آنها به پول ایران بسیار نیازمند هستند، ولی با حضور ایرانی ها مشکل دارند! یعنی فقط دنبال دریافت سرانه حج ایرانیان هستند، تا بلافاصبه از ان برای تقویت داعش در: فلوجه و حلب استفاده کنند. و اگر این پول داده شود، پس از دریافت پول، عربستان کارشکنی های خود را ادامه می دهد، تا مانع حضور ایرانیان شود و یا: درخواست دریافت وجه بیشتری می دهد.

ازنظر فقها و مسئولین ایرانی، آل سعود و وهابیت صلاحیت اداره حرمین شریفین را ندارند. همانطور که سید احمد خاتمی در نمازجمعه امروز اشاره داشتند، باید مدیریت حج به دست عده ای باشد که: از طرف همه دولت های اسلامی نمایندگی داشته ،و دلسوز اسلام هم باشند. نه اینکه فقط به فکر درآمد آن باشند و: حجاج را تحقیر نمایند و یا: تبلیغات سوء و نموده یا کتب ضاله به آنان هدیه کنند. از منظر حقوق بین الملل هم، به سه طریق می توان پیگیر این تغییر مدیریت شد. اولین روش اثبات سوء مدیریت آل سعود است. در این روش از سه نوع مستندات و مدارک میتوان استفاده کرد: ابتدا تخریب بقیع و دیگر آثار باستانی و تاریخی اسلام در: مکه و مدینه را بصورت لایحه، به دادگاههای بین المللی ارائه نمود. اکنون ثابت شده است براثر بی مبالاتی آل سعود، بیش از 400نقطه و آثار تاریخی در مکه و مدینه، و بیش از 500اثر تاریخی واسلامی به وسیله داعش و: به دستور مستقیم آل سعود در: کشورهای دیگر نابود شده اند. حتی برخی از این آثار پس از تخریب، قاچاق شده و به اسرائیل و دیگر کشورها ارسال شده است. دوم اخذ هزینه از حجاج و تحقیر آنان است. در حالیکه حج واجب است، مردم باید برای انجام آن یاری و کمک رسانی شوند، ولی آل سعود با دریافت هزینه های گزاف، عملا مانع برگزاری حج می شود. مخصوصا تعیین سهمیه دو میلیون نفری، بزرگترین مانع حضور مردم می باشد. زیرا نزدیک به دو میلیارد مسلمان در جهان وجود دارد، و اگر یک درصد آنها هم مستطیع و: واجب الحج باشند، حداقل باید 20میلیون نفر هر سال به مکه مشرف شوند. سوء مدیریت آل سعود آن را به یک هزارم رسانده است، و بسیاری از واجب الحج ها، در نوبت حج از دنیا می روند. سوم اینکه در اداره همین دو میلیون نفر هم ناتوان است! زیرا که هرساله حوادثی عمدی رخ می دهد: و برخی از  حجاج جان خود را از دست می دهند. این حوادث عمدی برای: ایجاد رعب و وحشت است، تا تعداد کمتری به مکه بروند.   مورد دیگری که میتوان :همین کشتار مردم را مستندا به دادگاه ارائه نمود: کشتار ایرانیان در سال 1368 به بهانه تظاهرات آنان. کشتار حجاج در چادر ها به وسیله آتش سوزی، و بالاخره کشتار شهدای منا در سال گذشته، باید مستند و به دادگاههای بین المللی ارائه شود، تا سوء مدیریت آنان اثبات شود. آنها حتی در خارج از عربستان هم باعث کشتار مردم بسیاری شده اند: مانند کشتار مردم بحرین و بمباران مردم یمن. حوادث تروریستی مانند یازده سپتامبر و: انفجارها و حملات داعش و القاعده و طالبان، که همگی به دستور و حمایت مالی مستقیم عربستان بوده است. میتوان از نبود آزادی های مدنی و: برگزار نشدن انتخابات هم در عربستان شکایت تنظیم کرد، زیرا براساس میثاق بین المللی و: منشور حقوق بشر سازمان ملل، دولت ها موظف به رعایت حقوق اساسی مردم خود هستند. عربستان که درسال 1954 عضو سازمان ملل شده، و همه مقررات آن را پذیرفته، باید در مورد نقض این حقوق پاسخگو باشد.         اینهم ماده یک منشور که اجازه: تغییر جکومت آل سعود را می دهد: حفظ صلح و امنیت بین‌المللی! و بدین منظور به عمل آوردن اقدامات دسته‌جمعی مؤثر برای: جلوگیری و برطرف کردن تهدیدات علیه صلح و :متوقف ساختن هرگونه عمل تجاوز! یا سایر کارهای ناقض صلح و فراهم آوردن موجبات تعدیل و حل و فصل اختلافات بین‌المللی، یا وضعیت‌هایی که ممکن است منجر به نقض صلح گردد، با شیوه‌های مسالمت‌آمیز و بر طبق: اصول عدالت و حقوق بین‌الملل

 

https://fa.wikisource.org/wiki/%D9%85%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1_%D9%85%D9%84%D9%84_%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%AF

 

 

عربستان خواسته‌های ما را تامین نکند حج منتفی است

沙特喉咙医生在Jannetty!

也许这是很难相信,但在医生的喉咙沙特Jannati,伊朗文化和伊斯兰指导部长,如果他能挤它,这将是这一切肮脏的房子更容易。要做到这一点,需要剑和步枪,拳打脚踢是不是!只检查支付给沙特王室不签!即使他们让今年的麦加朝圣的伊朗举行的捷克至少在后面给出。因为我们见过很多次的检查时,ISIS直接位于或用于武器和弹药购买并发送。在王国的信贷由于ISIS线,承接红线,由于油价下跌,甚至是支付政府雇员和警察人员的工资已经落后或减少。他们声称,伊朗自己不来朝觐!伊朗证实说,他们需要钱,他们与伊朗存在问题!伊朗人只是寻找人均朝圣搞定,到Blafasbh它加强在费卢杰伊斯兰国和使用阿勒颇。如果这钱是给,收到钱后,沙特阿拉伯继续破坏活动,防止伊朗人或要求收到更多的资金。

在法学家和伊朗官员,沙特和瓦哈比方面没有管理这两个圣寺的权威。截至周五的祈祷指出艾哈迈德哈塔米今天必须管理朝觐是一组有代表性的所有穆斯林政府和同情伊斯兰教。而且它不只是在想:朝圣者或羞辱他们。他们的宣传或颠覆性的书籍给他们他们的礼物。从国际法的角度来看,这三个可以遵循通过变化进行管理。第一种方法是证明沙特的管理不善。这三种类型的文件,可以用:霸气和其他历史文物伊斯兰的毁灭:麦加和麦地那在条例草案的形式,向国际法庭提出。它被证明是鲁莽·沙特的结果,400多点,并在麦加和麦地那古迹,以及超过500个作品伊斯兰教和伊斯兰历史:沙特在其他国家众议院的直接命令已被销毁。一些这些作品的破坏,贩卖后的被送往以色列等国家。在第二项指控是朝圣者和羞辱他们。虽然朝觐是强制性的,人们需要帮助和援助做到这一点,但是·沙特获得高额的服务费,有效地阻止他们组织朝觐。尤其是两百万名额,最大的障碍是在场的人。近两年十亿穆斯林在世界,如果其中一人Mstty和:是强制性的朝觐麦加是至少20万人每年。沙特王室已经把它带到管理不善的千分之一,许多朝觐义务,朝圣转不行了。第三,在同一间办公室200万人被禁用!对于有意事件时有发生,每年:有的朝圣者丧生。这种蓄意行动创造恐惧和恐怖,让更少的人去麦加朝圣。另一种情况可能是:文档的杀人向法院提出:在他们的抗议的名义杀死伊朗人1368年。朝圣者在帐篷里的火杀害,最后米娜烈士去年杀戮,必须记录在案并提交给国际法庭,以证明自己的管理不善。他们甚至外面沙特阿拉伯,造成很多人都有:杀巴林人民和也门人民的轰炸。十一年九月恐怖事件,如:爆炸和袭击ISIS和基地组织和塔利班,目前都已订购,沙特地方经费。由于缺乏公民自由和:选举不设沙特举行的投诉,因为根据国际公约:人权的联合国宣言,政府有义务遵守其人民的基本权利。沙特阿拉伯,这在1954年是联合国的成员,以及所有接受的规则,这些权利的侵犯,必须追究责任。以至于允许的变化·沙特对规则的章程:维护国际和平与安全的!而为了有效地采取行动,带来集体行动为:对和平的威胁预防和清除:停止侵略的行为!或以其他方式违反了和平,并导致可能以和平手段并按照正义和国际法的原则,导致破坏和平的调整和国际争端或情势

  • سید احمد حسینی ماهینی

ریزش و رویش تکفیری ها.

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۳۹ ب.ظ | ۰ نظر

تکفیری ها روی دیگر کافرها هستند، چرا که از یک ریشه بوده و هدف و آرزوی آنها، مخفی ماندن حق و انسانیت و اسلامیت است. این اندیشه در دوران پیامبر اسلام، به سه شکل ظهور کرد. ابتدا به شکل کافر بودند یعنی اصلا خدا را قبول نداشتند، و بت های دست ساخت خود را می پرستیدند، یک خدا را، برای خود کم می دانستند! و برای هر قوم و قبیله ای بت جداگانه ای داشتند. کافران تا هنگام پیوستن حمزه عموی پیامبر نفوذ و اقتدار داشتند. ولی وقتی حضرت حمزه فرمود که: از این به بعد عموزاده ام تحت حمایت من است، ناچار خود را مشرک نشان دادند، یعنی خدا را قبول داشتند ولی چون، او را نمی دیدند بت ها را واسطه قرار می دادند! از نظر آنها هرگونه ناسزا به بت ها ممنوع بوده است. دوره مشرکین البته با سختی همراه بود، زیرا تحریم اقتصادی مومنان را در: شعب ابوطالب به همراه داشت. ولی دوره مشرکان هم با هجرت پیامبر به مدینه پایان یافت. درمدینه که قدرت در دست پیامبر بود، آنها ناچار علاوه بر خدا، اسلام را هم قبول کردند! ولی به مبارزه مخفی خود ادامه دادند، که این دوره آنها را منافقین می گویند. در طول تاریخ هم در مقابل رشد اسلام، این دوره ریزش و رویش ادامه یافت، یعنی هرچه اسلام پیشرفت می کرد، کافران عقب نشینی می کردند و: جای خود را به مشرکان می دادند. وقتی حاکمیت اسلام بی رقیب شد، فقط منافقان قدرت ادامه زندگی پیدا می کردند. آل سعود و وهابیت هم محصول این دوران هستند. یعنی قدرت اسلام بلامنازع است. دولت های غیر اسلامی وجود ندارند، و یا به صورت صلیبی ها در اروپا، و قبیله های جنگجو مانند مغول ها در آسیا و: یا برخی اقوام بدوی در افریقا زندگی می کنند. تا اینکه ال سعود به کمک وهابیت، به سراغ این قبایل می رود تا موازنه را به هم بزند. با اتحاد با انگلیسها به آنها، قدرت و جسارت دست اندازی به کشورهای اسلامی را می دهد، و بعد با فرانسه برعلیه عثمانی ها، وبا امریکا علیه ایران  وارد مذاکره می شود. و در طی قرن بیستم به مدد دلار های کثیف نفتی، کفه موازنه قدرت به سوی دولت های: کوچک معاند اسلام بر می گردد. فرانسه و انگلیس که در گوشه اروپا، به صورت قبیله ای زندگی می کردند، صاحب صنعت وتجارت می شوند! و آمریکایی که به جز کشتن سرخپوست ها، کار دیگری نداشت مامور متمدن کردن ایرانی می شود، که بیش از 15 قرن تمدن دارد. لذا اسلام در سه جبهه مورد هجوم دلار های نفتی قرار می گیرد: در قبله اول با صهیونیسم، و در مکه و مدینه با امپریالیزم و لیبرالیزم، و در ایران و ترکیه با اندیشه های دگرباشی مانند: پان ایرانیسم یا پان ترکیسم. که در همه اینها سه چهره قبلی مخفی است: ترکیه لائیک می شود یعنی اصلا خدا را قبول ندارد، در ایران شاه سایه خدا و شریک او می شود، و در عربستان همه ظواهر اسلامی مراعات می شود، در حالیکه دولتمردان آل سعود مرکز: فساد اخلاقی و رفتار های ضد دینی هستند. اما وقتی امام خمینی ره، در ایران نهضت بپا می کند، مخالفان باز هم رادیکال تر می شوند، و کفار باز هم دور تر. اولین ثمره این حرکت تحمیل جنگ صدام علیه ایران بود، که تبلیغات آنها این بود که ایرانی ها، مجوس و ناپاک هستند و دوباره باید: قادسیه جدیدی براه بیافتد، و ایرانی ها را مسلمان کنند! ولی مقاومت مردم ایران به کمک اعتقادات شیعی، باعث پیروزی در این جنگ می شود، و دشمن را یک قدم عقب تر می راند. این بار دشمن به قدر کافی دلار ندارد، زیرا همه دلارها را قبلا خرج صدام کرده که: بی حاصل بوده است. حالا می خواهد از گلوی صدام خارج کند، لذا از امریکا می خواهند که به عراق حمله کند، و همه پول ها راپس بگیرد. ولی صدام اعدام می شود و هیچ ارثی هم به جای نمی گذارد. حتی آمریکاییها قادر به تامین نیاز های مالی خود، از محل فروش نفت عراق هم نشدند، لذا از انجا خارج شدند. کاهش شدید قیمت نفت وکمبود مالی آل سعود، باعث شد تا به سوی نیروهای کم هرینه تر برود! گروه های داوطلب یکی پس از دیگری ایجاد شدند: طالبان و القاعده و در نهایت دولت اسلامی (داعش). اما آنها هم بعد از مدتی نیازمند دلار های نفتی شدند، و آل سعود تنها درآمد خود را در ایران دید! لذا به آزار و اذیت حجاج ایرانی پرداخت، تا بتواند دولت ایران را مجبور کند: هزینه های بیشتری را بپردازد و این هزینه ها، بلافاصله به داعش منتقل می شد. حملات سنگین آنها همزمان با: پرداخت های ایران برای هزینه های حجاج آغاز می شد. اکنون هم می بینیم که در فلوجه و حلب، کار آنها تمام است و: کاملا روشن است که منتظر دریافت: کمک های مالی هستند که: عربستان از ایران بدست می آورد. حتی آیه الله سیستانی هم به کمک آنها آمده، تا کمی صبر کنند و فلوجه را آزاد نکنند، تا شاید پرداختی های: سازمان حج ایران به آل سعود، سریعتر به دست آنان برسد!

ریزش  و رویش  تکفیری ها.

面对逐出教会的损失。

另一方面takfiri不可置信,因为根和目标,并祝愿他们隐藏的真相和人性和伊斯兰教。在先知的时间观念,三种形式出现。神不接受异教徒已开始形成,并正在建设崇拜的偶像,一个上帝,至少对我来说就知道!而对于每一个民族​​和部落,偶像是分开的。当不信的人加入了先知的叔叔哈姆扎曾影响力和权威性。但是,当哈兹拉特·哈姆扎说,从现在开始,我的表弟是在我的保护,他表明自己是一个异教徒,上帝已经接受,但是当他看到偶像放在他们通过!据他们说,任何侮辱偶像是禁止的。成交量异教徒当然是困难的,因为在阿布扎比分行经济制裁的信徒一起。但是异教徒期间与先知到麦地那的迁移结束。梅地那权力是先知的手中,他们除真主外,伊斯兰教被接受!但继续打自己的秘密,他们是伪君子的过程中说。纵观伊斯兰教在此期间的损失和持续增长的成长,伊斯兰教,不信的推进更大的历史,他们撤退:一个地方是异教徒。当无与伦比的伊斯兰统治,只有伪君子已经找到了力量,继续生活。沙特和瓦哈比产品期间。无可争议的是,伊斯兰教的力量。有没有非伊斯兰国家,还是在欧洲一个十字架,和战士的部落,如蒙古人在亚洲,要么一些原始部落生活在非洲。为了帮助沙特,瓦哈比主义,来到部落是破坏平衡。与英国结盟,实力和勇气,放弃了伊斯兰国家,后来与法国反对奥斯曼帝国,与美国对伊朗进行谈判。而二十世纪得益于石油美元脏时,倾斜力量对政府的平衡:小即是伊斯兰的敌人。法国和英国在欧洲,部落居住,商业行业的老板!和美国印第安人,但杀的,还有另外一个工作教化伊朗,这是文明的超过15个世纪的代理。因此,伊斯兰教是下麦加和麦地那三条战线上美元的油放置在犹太复国主义的第一个朝拜,而帝国主义和自由主义的攻击,在伊朗和土耳其有奇怪的想法,如:Iranism锅或泛突厥主义。所有这一切都隐藏在前面的三个面:土耳其是世俗的,是不相信神,在伊朗国王和他的伙伴是上帝的影子,而在伊斯兰沙特观察悉数亮相,而腐败的政治家·沙特中心反宗教行为。但是,当霍梅尼,伊朗的站立动作,反对派变得更加激进,并再次更远异教徒。伊朗萨达姆这个运动强加战争的第一个成果是他们的广告之一就是伊朗,贤士和不洁,她应该是:新Qadsia着下降,伊朗是穆斯林!但伊朗人民的信仰什叶派抵抗,胜利在这场战争中,敌人驾驶落后一步。这一次,敌人没有足够的美元,因为萨达姆已经花了所有已荒芜美元。如今,它希望从萨达姆的咽喉,使美国要入侵伊拉克,并采取所有的钱猛龙。但是,萨达姆被执行,不留任何继承。连美国人都能够满足他们的金融需求,从销售伊拉克石油不行,我们离开那里。油价和缺乏·沙特融资的急剧下降,导致部队要更加低的成本!志愿者团体创建了一个又一个:塔利班和基地组织和伊斯兰国家(ISIS)。但一段时间后,他们需要美元用于石油,沙特和伊朗看的只是你的收入!名伊朗朝圣的骚扰,迫使伊朗政府:付出更多的费用和成本,被立即转移到伊希斯。与此同时重攻击:伊朗支付朝圣者的成本开始。现在我们看到,在费卢杰和阿勒颇,他们的工作已经结束,这显然是清楚的等待:从伊朗沙特阿拉伯获得财政援助。就连阿亚图拉西斯塔尼也来到他们的援助,以释放费卢杰一点点耐心,不这样做,所以也许付款:伊朗朝觐沙特王室,更快地触摸它们!

  • سید احمد حسینی ماهینی

استبداد مطلقه بانک ها

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۳۴ ب.ظ | ۰ نظر

در 26مین همایش سالانه سیاست های پولی و ارزی، که در سالن اجلاس سران برگزار شد، میز گرد مربوط به اعمال حاکمیت شرکتی بانکها، نشان داد که بانک ها به هیچ قانون و قاعده ای پای بند نیستند! و استبداد مطلقه را اعمال می کنند. اولا شایسته سالاری را اینطور معنی کرده اند که: باید از پشت باجه به همه مقامات رسید. یعنی فرد غریبه و خارج از سیستم، حق حضور در هیات مدیره یا پست مدیرعاملی ندارد. و این یعنی ایجاد یک سیستم کاملا بسته، که همه افراد از همدیگر آتو دارند، و خیلی ساده میتوانند بگویند: تو همانی هستی که پشت باجه، محتاج چند ریال اضافه کار یا حق صندوق بودی! لذا نباید برای ما قپی در کنی. به زبان مدیریتی یعنی مانع حضور: جریان ها و تفکرات جدید، و نوآوری سازمانی می شوند. و در یک حاکمیت استبدادی از نوع الیگارشی، خانواده بزرگ بانکها یا سیستم بانکی را اداره می کنند.      مطلب بعدی این است اصلا حاکمیت شرکتی در بانک ها معنی ندارد، یعنی با اینکه صد سال از تاسیس بانکها ، هفتاد سال از تصویب قانون تجارت و: تاسیس اداره ثبت شرکت ها و مالکیت صنعتی می گذرد، هنوز در هیات مدیره بانکها، یک نفر هم رئیس هیات مدیره است و هم مدیرعامل! که یعنی حکومت قبیله و ریش سفیدی. به اعتراف سخنرانان موجود در پنل، ناظران در بانک ها هیچ کاره هستند. یعنی نه اینکه نمی بینند بلکه، ضمانت احرایی ندارند. و این یعنی دخالت سه قوه در یکدیگر یا ازبین رفتن استقلال قوای ثلاثه در سیستم بانکی . زیرا همانطور که در قانون تجارت مصرح است، هیات مدیره مسئول تعیین خظ مشی و تهیه مصوبات و مقررات است، و مدیرعامل آن را اجرا می کند، و بازرسین بران نظارت می کنند. و هرسه اینها برخاسته از رای مجمع عمومی است. پس هیات مدیره قوه مقننه بانک یا شرکت است مدیرعامل رئیس قوه مجریه و بازرس یا ناظران قوه قضاییه و مجمع عمومی ملت یا مردم منظور شده اند. به عبارت ساده تر، در بانک  یک نفر هم طراحی می کند هم می برد و هم می دوزد، هم به به و چه چه می کند! هم مصوبات را تهیه می کند، هم آن را ابلاغ و اجرا می کند، و هم برآن نظارت می کند. و لذا اینهمه مبارزات مردم فرانسه، و آزادی خواهی های مردم آمریکا و: اعتصابات سندیکاها و احزاب کارگری، برای تفکیک این مراحل، در سیستم بانکی ایران بی معنی است. در قانون تجارت آمده است که بستگان اعضا هیات مدیره، نباید در برخی جاها باشند و: هرگونه دریافتی های آنان تابع مقررات موضوعه  باشد، ولی ما می بینیم که هریک از مدیران و اعضا هیات مدیره و بستگان آنها، وام های کلان و پاداش های غیرمتعارف می گیرند! ولی برای وام ازدواج یا اشتغال و بیماری بودجه تمام شده است. که این امر تعریف دقیق از جائر است، یعنی کسی که پول مردم را می گیرد، و در جیب بستگان خود می ریزد/  برای دور زدن رای مردم یا سهامداران هم، بانک ها در همه مشارکت ها، رای وزین یا آرا سنگین را اجرا می کنند. یعنی در تمام  کارخانجات و شرکت های وابسته و پیوسته، معمولا بالای 50درصد سهام را بنام خود می کنند، حتی اگر منع قانونی داشته باشند 45درصد بنام خود، و ده درصد بنام هلدینگ یا زیرمجموعه خود می نمایند، تا همیشه جلسات مجمع عمومی و هیات مدیره و غیره، با حضور یک نفر به رسمیت برسد و در غیاب آن یک نفر هم، از رسمیت بیافتد.  بنابر گزارش های ارائه شده، معلوم شد که هیچیک از بانکها واحد حسابرسی نداشته، و یا درواقع نیازی به داشتن آن احساس نمی کردند! فقط در جاهاییکه در بورس عضو شدند، ناچار حسابرس یا بازرس قانونی ایجاد کردند، و آنهم غالبا به صورت صوری و ظاهری، برای رعایت تشریفات پذیرش. به همین دلیل هیچگاه گزارش بازرس، تضاد یا اختلافی با گزارش هیات مدیره نداشته! و همه آنها تایید صد در صد می شدند. با این عملکرد غیر شفاف بانک ها، حتی اگر روزی اعمال حاکمیت شرکتی هم اجباری شود، یعنی رعایت قانون تجارت در انتصابات بانکها جزو:  روش ها و سیستمهای آن در آید، بعید نیست که اصلا ماهیت بانک بودن آن ازبین برود، و ماهیت شرکتی به خود بگیرد . یعنی بانکها به فعالیت ربوی گرایش بیشتری پیدا کند. زیرا ماهیت بانک با ماهیت بورس و بیمه و شراکت تفاوت دارد، و اختلاط آن به زیان جامعه خواهد بود. مثلا در حالیکه در دنیا مسئولیت های اجتماعی بانک ها، هر روز افزایش می یابد، یعنی نرخ وام ها به صفر میل می کند، از بانک شرکتی تعریف میشود که: به دنبال حداکثر کردن سود خود می باشد. زیرا شرکت ها میتوانند ادعا کنند که: کمیته امداد یا سازمان بهزیستی نیستند، و هیچ مسئولیت اجتماعی هم ندارند! این ادعا برای بانک ها که: از سپرده های مردم تغذیه می کنند، بمثابه نمک خوردن و نمکدان شکستن است، که البته حرمت دارد ولی، براحتی می توان حرمت شکنی کرد و: آن را نادیده گرفت.

Absolutism banks

专制银行

在货币政策和外汇霍尔峰会的第26届年会,由银行持有的公司治理实践圆桌,表明银行不受任何法律约束,规则!并应用绝对专制。首先,任人唯贤意味着它必须来自计数器所有官员落后。陌生人和淘汰制度,并没有参加董事会或CEO职位的权利。这意味着创建一个完全封闭的系统,每个人都菟对方,简直可以说:你是一个谁是柜台后面,或基金都需要一个£加班!因此,我们不应该吹牛的。语言管理的障碍:当前和新的思维,创新的。而在寡头的独裁统治,伟大的家庭经营的银行或银行系统。

在银行没有意义的公司治理的下一个问题,是指百年成立以来银行,七十多年的经营规律:公司注册局和工业产权已经确立,但银行的董事会,一个人董事会和董事的董事长!该部落政府和长老。面板承认观察员银行对音箱没有交易。这并不是因为他们看不到它,不要为了给担保。这意味着,在对方,或者在银行系统的三种权力的三个分支的丧失独立性的干扰。因为,在商法典规定,对董事会负责制定政策和准备工作形式的立法和法规,并运行主任,核查人员监控用户。而且他们三个都来自大会的投票权。银行或公司检查员或监察主任行政长官和司法机构和大会的立法后板有一个国家或民族。简单来说,银行会采取一个人的设计和编排,以及什么,什么不可以!立法还规定,因为它是传达和实现,并且意图进行监视。因此,所有挣扎的法国人,而美国和人民的自由:罢工,工会和工人政党,打破了这个过程伊朗银行系统是没有意义的。有!但是,结婚或就业,并为贷款资助的条件已过期。这是压迫者的确切定义是一个谁需要别人的钱,并在他的亲戚口袋向下/绕过人或股东,银行在所有合作伙伴的投票,加权投票或运行繁重投票它们。这意味着,在所有的工厂和分支机构,连续的,其股票他的名字,即使在法律通常超过50%的有他的名字,45%,10%,因控股或其子公司是,大会和董事会的所有会议等,在一个人的存在要被识别,在没有一个人的,识别失败。据报道,事实证明,没有一个银行没有审核单位,还是真的不觉得他们需要有它!那里只有交易所的会员,难免核数师或督察是合法的,而且往往流于表面,观察入院手续。出于这个原因,从来没有检验报告,与董事会的冲突或争执报告没有!和所有的人都证实了百分之百。凭借这样的表现,非透明的银行,即使当天被迫申请的公司治理,银行业务的法律任命的规则:它的方法和系统,这不是不可能,它的银行甚至自然消失,公司的性质取。这意味着银行会更倾向于高利贷活动。由于银行和保险业交流与合作的自然性质是不同的,它混合社会的损害。例如,尽管银行的全球社会责任,每天增加,贷款率零,银行定义:最大化利润。因为公司可以声称:救济委员会或福祉和社会责任没有任何的!银行索赔:人们的存款吃,吃的盐及盐作为破,崇敬之情,当然,很容易不尊重,它会被忽略。

  • سید احمد حسینی ماهینی

آیا حمله جدید دیگری از داعش در راه است

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۰۶ ب.ظ | ۰ نظر

حمله جدید داعش ؟

آیا حمله جدید دیگری از داعش در راه است؟ زیرا هربار که گروه ایرانی به عربستان می رود، و هزینه حج را می پردازد، بلافاصله تجهیزات جدیدی برای داعش خریداری، و حمله جدیدی را سازمان می دهند. اما این بار بداند که سازمان حج، مسئول تمام کشته هایی خواهد بود که در سوریه و لبنان و عراق، به دست داعش و تجهیزات جدید آن شهید می شوند. ساده انگاری و عدم قبول مسئولیت های ناشی از آن، سال ها است که گریبان سازمان حج را گرفته، و آنها با پرداخت پول های کلان باعث کشتار شیعیان در: سراسر جهان به وسیله آل سعود هستند.

براساس یک بررسی انجام شده، اصلا سازمان حج به این خاطر بوجود آمد تا: جلوی خشم مردم ایران را بعد از تخریب بقیع بگیرد. و به همین دلیل سال ها اعزام حج به عهده وزارت کشور بود، ولی در دهه 1350که عربستان قدرت بیشتری پیدا کرد، برای کنترل مردم ایران از یکسو اوپک را به وجود آورد، تا درآمد های نفتی ایران را کنترل کند، و از سوی دیگر دستور داد که سازمان حج تشکیل شود، و حجاج ایرانی در قالب این سازمان بروند، تا بتواند رفتار ایرانیان را کنترل کند.

الان هم به سادگی می بینیم که سردار قاسم سلیمانی، با کمک اهالی سوریه و ارتش عراق، فتوحات جدیدی را به دست اورده و حمله قبلی به حلب را دفع کردند. جبهه ها میرود که به خط اخر برسد، اما عربستان که دیگر توان بذل و بخشش های سابق را ندارد، و کاهش قیمت نفت کمر او را شکسته، چشم امیدش به چند میلیارد دلار از سوی ایران است، که به عنوان هزینه حجاج ایرانی می پردازد. با اینکه تصمیم دارد مانع حج حجاج ایرانی شود، ولی با خدعه و نیرنگ مسئولین حج را دعوت، و از انها تقاضای پول می کند. اینها هم به سادگی وجوه را می پردازند. و با یک امضا بر روی چک ها، همه زحمات سردار سلیمانی ها را به باد می دهند. چگونه میتوان ساکت بود و دید که زحمات مردم، و خط مقاومت به همین سادگی از بین می رود. خط خیانت در درون مقاومت، از قدیم بوده ولی امروز اشکار تر می شود. یکی از رزمندگان شیرازی تعریف می کرد که: برای اولین بار موشک انداز آرپی جی هفت را ما طراحی کرده و: با کمک سردار شیرازی در کارخانجات صنایع دفاع شیراز، به تولید انبوه رساندیم و: در سال 1360در احتیار رزمندگان اسلام قرار دادیم. اما کار شکنی هایی مانع شد تا این روند، در تهیه تجهیزات ادامه نیابد. و کارخانه جدیدی که ما طراحی کرده بودیم، سالها ماشین آلات ان در محوطه باز باقی ماند و پوسید! ایشان می گفت ناچار ما به لبنان رفتیم و با موسوی فرمانده آن موقع حزب الله، صحبت کردیم که موشک های تل آویو زن را برای آنها ریخته گری کنیم. آنها بسیار خوشحال شدند ولی گفتند باید به تهران بروید، و از آقای ه ر اجازه بگیرید! و ما آمدیم و امکانات خود را توضیح دادیم، و گفتیم که می توانیم در همان لبنان با امکانات همان ها، موشک هایی بسازیم که تل آویو را بزند، فقط منتظر اجازه شما هستیم، ولی ایشان اجازه نداد!    یکی از مهندسان هم که 35 سال در امریکا زندگی کرده بود، و درناسا خدمت می کرد تعریف می کند: یک روز در سال 1982در نامه ای نام ایران را دیدم، کنجکاو شدم دیدم در نامه نوشتند که به برای جنگ تحمیلی، ودفاع مقدس نیاز به قطعات اف 5 دارند. من ناراحت شدم و گفتم چرا برایشان نمی فرستید؟ گفتند تحریم هستند! گفتم اصلا کارخانه اف 5 را ایرانیها کلا خریداری کرده اند تحریم یعنی چه؟ ولی آنها قبول نکردند، و بعد که فهمیدند من ایرانی هستم حتی به اتاقم ریختند، و خواستند پرچم ایران را بردارند.  و من که اینطور دیدم، به نام خودم تمام آن قطعات را خریداری و راهی ایران شدم. در فرودگاه مرا دستگیر کردند و گفتند: اینها را برای چه آورده ای؟ گفتم خودتان در خواست کرده بودید، منهم خریدم و آوردم! ولی آنها باور نکردند و مرا بازداشت کردند. دو سال درزندان بودم، تا بالاخره به انها گفتم برای اثبات حسن نیت، من بجای اف 5 برای شما اف 18 را که: هنوز در امریکا هم تولید نشده می سازم. و آنها با ترس و لرز امکاناتی را به من دادند، و من با 250میلیون تومان آن را ساختم، ولی بعد از پرواز موفقیت آمیز رنگ آن را عوض کردند، و اسمش را صاعقه گذاشتند! و بنام کس دیگری ثبت کردند. وی برای تولید دومین اف 18 نزدیک به سه میلیارد تومان هزینه خواست، و بعد هم هواپیما در حال پرواز سقوط کرد. در همین اواخر این دانشمند گفت: که میتواند هواپیماهای ال سعود را منحرف کند، تا نتوانند یمن را بمباران کنند. ولی کسی به سخن ایشان گوش نداد.

با اجرای مدل جدید قراردادهای نفتی

新的攻击ISIS?

是新的攻击其他ISIS来了?因为每伊朗小组前往沙特,并支付朝觐的费用时,立即买了ISIS新装备,一天一个新的攻击。但是这一次,他知道,朝圣,这将是负责在叙利亚的所有死亡,黎巴嫩,伊拉克,ISIL和新设备将成为烈士。

据一项调查显示,这是因为出现了朝觐:霸气伊朗人民的愤怒后销毁。这就是为什么多年来,送朝圣内政部,但在沙特更强大,控制伊朗的人一方面1350s,OPEC上调,伊朗的石油收入来控制,其他订单那朝圣形成,并在他们的组织名伊朗朝圣,从而控制伊朗的行为。

现在很容易地看到,将军卡西姆Soleimani,与叙利亚人民和伊拉克军队,取得了新征服的帮助和阿勒颇击退攻击。前面将是最后一行,但沙特不再给予前者不和油价下跌已经打破他的背影,眼中希望能在数十亿美元的伊朗,其支付费用名伊朗朝圣。决定阻止伊朗朝圣者朝觐,朝觐,但欺诈和欺骗邀请官员,他们要求的钱。这些资金是太容易了。并与捷克和签名,所有的东西都Suleimani来风。我们怎么能沉默,看到人民的努力和阻力线根本消失。该阻力线,老中背叛,但现在变得更加明显。一个士兵告诉Shirazi的:这是第一次我们有七个火箭筒和设计:与设拉子萨达尔设拉子在国防工业工厂的帮助,而在1360进入批量生产我们一直伊斯兰教的战士。但打破了障碍,工艺设备供应商无法继续。和一个新的工厂,我们已经设计了许多年,机器将保持在开放的领域和腐烂!他说,我们不得不去黎巴嫩真主党随后指挥官穆萨维,跟他们在特拉维夫的妻子铸造导弹。他们非常高兴,但说,德黑兰必须走了,A先生的同意!我们来了,我们解释我们的设施,我们可以说,黎巴嫩有同样的功能和建设袭击特拉维夫,只待您的许可火箭,但是我们没有让他们!一个工程师,谁35年在美国生活,和Drnasa服务定义的:有一天在1982年,在信中对伊朗看到了,我被吸引在信中看到写道,战争,保卫神圣的需要在F-5份。我很不高兴,我说为什么不给他们?他们抵制!我从来没有买过工厂完全抵制伊朗的F-5是什么意思?但他们拒绝了,之后我意识到,伊朗甚至来到我的房间,并要求删除伊朗国旗。我看见了,叫我买的所有部分我给伊朗。我当时在机场被逮捕,说:“你为什么把这些东西?我说你曾问过自己,我也买了和我!但是,他们不信,并逮捕了我。我在两年监禁,直到我告诉他们,以示善意,我代替F-5,F-18的你,美国仍未在组织生产。他们给了我恐惧战兢可能性,我用250亿美元做到了,但成功飞行后,改变了它的颜色,闪电把他的名字!而其他被命名之一。他的第二架生产型F-18将耗资近三千万美元,然后在飞行中坠毁的飞机。最近,科学家说,沙特王室可以转移飞机能够轰炸也门。但他并没有听他的演讲。

  • سید احمد حسینی ماهینی

سک ها یا سکاها یا سیک ها.

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۳۷ ب.ظ | ۰ نظر

سک ها یا سکاها یا سیک ها.

قوم سکاها همراه بسیاری دیگر از اقوام، از کنار دریای خزر به سمت فلات ایران سرازیر شدند. و مسیر جنوب شرقی فعلی ایران را در پیش گرفتند، برخی از آنان در استان سیستان فعلی ساکن شدند. گفته می شود سیستان قبلا سکستان بوده، در اثر مرور زمان سیستان تلفظ شده است. کلمه سکستان یعنی محل سکونت قوم سک سا سکاها. البته عده ای از آنها دور تر رفته و در پاکستان فعلی ساکن شدند، اما رابطه قومی خود را با نواحی ایرانی حفظ کردند. و حتی رده سومی از آنها به هند رفتند و اکنون، قوم سیک ها را تشکیل می دهند. سیک ها به دلیل نزدیکی به بودائیان و برهمنان، آئینی مرکب از عرفان شیعه در اسلام و بودا و برهما در هند دارند. البته برخی ها هم سک را سگ هم تلفظ می کنند، سگستان یا سجستان هم ثبت شده، و به همین دلیل می گویند زبان آنها پارس بوده است. و سگ یا پارس کردن، به معنی امروزی بد نبوده است. زیرا که کلمات در طول سالیان و: به مدد برخی حوادث معانی مختلفی پیدا می کنند. مانند کلمه سک یا سگ یاسگک،  که به معنی نگهبان و افسر امروزی بوده است. و به معنی مرزبانی هم تعبیر می شده است . چنانچه کلمه خر در زبان فعلی فارسی، یعنی حیوان زبان نفهم و نادان! ولی در گذشته برای خودش معنی دیگری داشته، که تقریبا برعکس بوده است یعنی: بسیار دانا و زیرک. چنانچه می گویند تعریف خط مستقیم را از :حرکت همین حیوان برگرفته اند. زیرا او کوتاهترین فاصله ببن دونقطه را پیدا می کرد. شاید به این دلیل بود که: همیشه بار سنگینی را بر او می گذاشتند، تا بین دو نقطه انتقال دهد. و این حیوان با زیرکی تمام کوتاهترین مسیر را پیدا می کرد، تا زودتر از زیر بار سنگین خلاص شود. هنوز در گویش افغانی و پاشتون، افراد مهم را خر آقا می گویند. و یا در فارسی تهرانی هم، خرمگس یعنی مگس بزرگ، یا خرخوان یعنی محصلی که درس زیاد می خواند.

برخی ها این تغییر در عبارات را، به حمله اعراب به ایران نسبت می دهند، آنها چون زبان فارسی نمی دانستند، حرف های ایرانیان را متوجه نمی شدند، و فکر می کردند ایرانی ها گنگ هستند! لذا به زبان خودشان به ایرانی ها عجم می گفتند، یعنی کسی که حرف زدن بلد نیست، یا معلوم نیست چه می گوید. البته بعدها که فتوحات اسلامی زیاد شد، همه اقوام غیر عرب را عجم نامیدند. ایران را هم به دو بخش بزرگ تقسیم کردند: عراق عجم و عراق عرب . البته عراق هم به معنی ایران کوچک یا ایرانک است، که اکنون عراق عحم را اراک هم می گویند، و اراک معرب شده و عراق تلفظ می شود، یعنی ایران کوچکی که: مردم آن زیان عربی را یاد گرفته اند. مدتی هم عراق عجم را، ماهین الکوفه و عراق عرب را ماهین البصره می گفتند. و در گرفتن باج و خراج و دیوان زمان عباسیان، چنین عباراتی هست. واین جدایی به معنی آن بود که عراق فعلی، مردمانی بودند با اینکه پایتخت ساسانیان بودند، ولی زبان فارسی و دری را فراموش کرده، به زبان عربی تکلم می کنند. ولی عراق عجم هنوز زبان عربی را، زبان اصلی نمی دانستند و فقط به خاطر: یاد گیری قرآن، آن رادنبال می کردند. در همان زمان ها معروف است که اعراب نادان، برای یاد دادن عربی به ایرانیان، اقدام به تغییر برخی معانی نمودند. مثلا به ایرانی ها می گفتند: شما غذا بخورید ولی خودشان طعام می خوردند. غذا در اصل به پهن یا مدفوع شتر گفته می شد، و آنها از بی اطلاعی ایرانیان استفاده کرده، و این کلمه را جا انداختند. آنها همینطور برخی کلمات فارسی را هم، از درجه اعتبار انداختند مثلا همین کلمه: خر به حمار ترجمه شد که یعنی نفهم.(کمثل الحمار یحمل اسفارا) یا هرجا حمار می دیدند، می گفتند این الاغ است! الاغ در اصل به معنی فرمانده، یا دستور دهنده بود. یکی از کلماتی که زیاد حوادث بر سر ان گذشته کورش است. براساس برخی روایات، کورش مرد مومنی از اهالی فارس بوده که: انبیا بنی اسرائیل به مردم خود توصیه می کردند: برای نجات خود به او پناه ببرند. این کلمه به سیروس یا سایپروس یا قبرس یا کرشی و قرشی هم تلفظ شده است. در اروپا بیشتر به سایپروس و مشتقات آن می پردازند، ولی در عربستان به قرشی یا قریشی و کورشی پرداخته شده است. بنابر مشهور حضرت ابراهیم ع که از منطقه ایلام ایران فعلی بوده، بر اساس دستور الهی فرزند خودش اسماعیل را، به عربستان می برد و در مکه فعلی مستقر می کند. خانه خدا را تعمیر کرده به او می سپارد. چون اعراب اسب ندیده بودند، ابراهیم و فرزندان او را فارس می خوانند یعنی: اسب سوار. که اسب های اصیل عربی، از همین اسب بوجود آمده است.  فرزندان و نواده های اسماعیل هم، در طول زمان که ازدیاد جمعیت پیدا می کردند، اعراب بدوی و بومی انجا،  قبیله یا خاندان او را نمی پذیرفتند، و می گفتند اینها قوم من کورش (قریشی)هستند.

همایش بین‌المللی ایران و هند

锡克教徒或斯基泰人或锡克教徒。

与许多其他国家,从里海到伊朗高原沿SAKAS被洪水淹没。伊朗东南部的电流方向了,他们有的在锡斯坦当前解决。锡斯坦已经说过Skstan,锡斯坦明显随着时间的推移。 Skstan位置斯基泰其他锡克人的话。当然,有些人走了,在目前的巴基斯坦定居,但他们的民族关系保持与伊朗的部分地区。而其中甚至三分之一去印度,现在,人们的锡克教徒弥​​补。锡克教徒接近佛教和婆罗门仪式伊斯兰教,佛,梵天印度神秘主义什叶派组成。一些锡克教徒也宣告他们的狗,或者Sijistan Sgstan注册,并说为什么他们的语言为波斯语。和狗叫声,不看坏的今天。因为字多年来:帮助寻找不同的含义某些事件。喜欢这个词狗或狗或扣,这意味着今天的后卫和官员。并已被解释为边界。如果单词驴当前语言波斯语,愚蠢无知的动物的语言!但过去他有另一层含义,这几乎是相反的:非常明智和聪明。如果你说这些动物的直线运动的定义而得。他会发现的最短距离BBN两点。也许是因为我总是把一个沉重的负担了他两点之间传输。而动物巧妙地找到最短的路线摆脱的沉重负担更早。普什图语没有阿富汗方言,先生驴重要的人说。或在波斯语德黑兰,霍斯弗莱大苍蝇,或高中的学生谁读这本书蠕虫。

其中的一些变化而言的,伊朗的阿拉伯人入侵,他们不知道波斯语,你不明白伊朗的话,他们认为伊朗是哑巴!因此,在他们自己的语言,将非阿拉伯人,伊朗人说,谁不知道如何说话,或者不知道它说什么的人。这是很久以后,伊斯兰征服,所有的非阿拉伯部落叫AJAM。伊朗分为两个大的部分:AJAM伊拉克和阿拉伯伊拉克。伊拉克,当然,是指很少或Ayrank伊朗,伊拉克哼简称阿拉克阿拉克和发音MRB和伊拉克,伊朗小:它的人都学会了阿拉伯语的损失。虽然伊拉克AJAM,马欣马欣AL-巴士拉告诉人,库法和阿拉伯​​伊拉克。而在阿巴斯上贡朝廷的时候,这样的短语还有。这种分离意味着当前伊拉克,人谁与萨珊王朝首都,却忘了波斯语和达里语,他们说阿拉伯语的语言。伊拉克AJAM但仍是阿拉伯语,不知道原来的语言只为:学习古兰经,并在之后。同时据了解,阿拉伯人都不懂,教阿拉伯语,伊朗改变其含义。例如,伊朗人都在说:你吃他们吃的食物。它最初是更广泛的食品或骆驼的粪便,以及他们对伊朗的无知,而这个词抛向四周。他们也有一些波斯语的话,信用评级下降例如,在驴驴一词被翻译,这意味着愚蠢。()或任何地方驴看见,他们说这是个屁!屁股原意是指挥官,或奉命。其中一个是居鲁士有很多过去的事件的话。据一些传统,居鲁士波斯是人民的虔诚的男子:以色列先知劝告的人去寻求他们得救他。在卷云或塞浦路斯或塞浦路斯或Krshy和库雷希的话也明显。塞浦路斯及其衍生物大多是在欧洲,但在沙特阿拉伯或库雷希库雷希库雷希和讨论。根据伊布拉欣著名,目前伊朗的伊拉姆区,他的儿子以实玛利神,到沙特阿拉伯的指导下,并根据当前的麦加。上帝给他的房子修好了。因为马不是阿拉伯人,波斯人亚伯拉罕和他的后裔阅读骑马。马阿拉伯语,从马出现了。儿童和以实玛利的后裔,发现随着时间的推移,人口,与当地贝都因人,部落或家庭拒绝了他,他们说我的人赛勒斯(库雷希)是。

  • سید احمد حسینی ماهینی

چه کسانی افسردگی گرفته اند؟

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۳۴ ب.ظ | ۰ نظر

روزنامه قلم به مزدی نوشته بود: کنسرت را لغو نکنید، مردم افسردگی گرفته اند! اولا باید به این مزدوران گفت که: کسی کنسرت را لغو نکرده است، بدلیل عدم استقبال و نداشتن درآمد کافی، خودشان برگزار نکردند. زیرا همه شرکت کنندگان، به قول فرنگی ها فری بودند! و کسی حاضر نشده بود پول برای بلیط گران کنسرت بدهد. از سوی دیگر یک کنسرت کنسل شده، چه ارتباطی با افسردگی یک ملت دارد؟ مگر اینهمه کنسرت گذاشتند یا می گذارند چیزی عوض شده؟ و از همه مهمتر این مطالب را زمانی نوشته است که: ایران این روزها،غرق شادی و جشن و سرور اعیاد شعبانیه است. لابد از نظر اینها افسردگی یعنی: همین که جشن ها و شادی ها مردم را نبینند.

  البته ما می دانیم درد اینها چیست، و کجایشان می سوزد! آنها هرکاری می کنند دیگر نمی توانند: همجنس گرایی و فساد و تجاوز به: عنف و مشروب خواری و هرزگی را به مردم ایران تحمیل کنند. و ناچار اسم اینهمه فساد و فحشا را، جشن و شادی می گذارند و چون مردم، این کارها را دوست ندارند و انجام نمی دهند، می گویند مردم افسردگی گرفته اند! ولی حتی خود اینها هم اگر درست فکر کنند، همه این کار ها بد است. زیرا خودشان می دانند: نتیجه مشروب خواری و روسپیگری و فساد، امری قابل دفاع نیست. و به خاطر همین هم نام آن را عوض کرده و: کنسرت گذاشته اند. ازنظر آنها کنسرت یعنی: جاییکه مردان آزاد باشند به زن و دختر دیگران تجاوز کنند، و از مواد مخدر و مسکرات و مشروبات استفاده کنند، و با همدیگر رفتار های شنیع انجام دهند. والا اگر مقصود شنیدن صدای خواننده، یا آهنگ اوست که آلبوم آن در همه جا هست، و بدون مجوز هم میتوانند دانلود کنند. البته شاید اینها هم تقصیری نداشته باشند، مدیران برخی کنسرت ها این توهم را ایجاد کرده اند. آنها به بهانه حرمت و اهمیت موسیقی، برای خود حاشیه امنی درست کرده اند تا: در این حاشیه امن، به تجاوز به دختران وپسران جوان و تازه کار بپردازند، و به بهانه شهرت و مجبوبیت، آنها را به منجلاب فساد بکشانند. و برای بیشتر فروختن بلیط، از انها سوء استاده کنند. چنانچه در این کنسرت ها معمولا خبرنگاران اجازه ورود ندارند، عکس گرفتن و فیلم برداشتن ممنوع است! تا سند جنایتی به دست کسی داده نشود. علاوه بر این، آنها علنا اعلام می کنند در ردیف های اول، که بهای آن بسیار بالا ذکر می شود، نیازی به رعایت حجاب و یا: جلوگیری از اختلاط زن و مرد نیست.

از آن مهمتر، همه اعضا این گونه کنسرت ها باید معتاد باشند! تا مجبور باشند در گروه بمانند، چه بصورت نوازنده و: چه بصورت هوادار و صندلی پرکن. توجیه آنها هم بسیار ساده است: ما باید ساعتها سرپا بایستیم و: آلات موسیقی را در دست بگیریم، بیدار و سر زنده و سرحال باشیم، و این امکان ندارد مگر اینکه قبلا خود رابسازیم! و آماده اینهمه ساعات پر رنج باشیم، تا بتوانیم ساعات خوشی را برای تماشاگران درست کنیم. البته در تمامی کنسرت ها این امر عادی است، مخصوصا در کنسرت های: لس انجلسی یا آنسوی مرزها. زیرا ماهیت فعالیت بدنی در ساعات زیاد و بدون وقفه، هر نوع استفاده ای از مواد مخدر را جایز می داند، و اینکه می بینیم اغلب آنها معتاد هستند، مسئله مهمی نیست، مهم این است که از اعتیاد دفاع می کنند. انتقاد آنها از نظام اسلامی فقط به دلیل: مبارزه این نظام با اعتیاد است. منتهی خودشان هم میدانند نتیجه اعتیاد قابل دفاع نیست، نام آن را خوشی یا خنده و بوسه می گذارند! و می گویند سال ها است که خنده و بوسه، از این مملکت رفته است. و این در حالی است که برخی از انها، برای دفاع از عملکرد خود اقدام به تاسیس: مراکز ترک اعتیاد و بازپروری نموده اند، تا اشتباهات خود را جبران کنند.  زیرا می دانند نسل فریب خورده و بلهوس و خوشگذران، نه به درد دین می خورند نه به درد دنیا! همه آنهاییکه به دست اینها فاسد یا معتاد شدند، آخر سر وبال گردن خودشان می شوند، و راهی جز آویزان شدن به انها ندارند. و برای همین است که درآمد های کلان کنسرت ها، به هیچ چیزی نمی رسد! بزرگترین کنسرت داران جهان بعد از سال ها کنسرت داری، به کمک های دولت یا مردم نفس می کشند. و اگر یک روزی کمک دولت، آن هم به میزان خیلی بالا نباشد، حتی از گرسنگی می میرند، تمام وسایل خود را هم می فروشند! برای همین است که در اسلام غنا و نشان دادن آلات لهو ولعب و :خرید و فروش آن حرام می باشد. سرنوشت نهایی فقر و فلاکتی که در تمام دنیا، در گیر این نوع شخصیت ها هست، خود گواه درست بودن این مدعا می باشد. اصولا هر رفتاری را در انسان خداوند خلق کرده، لذا باید روش استفاده از ان راهم، خداوند بگوید و ما باید آن را بپذیریم. نه انکه تا جاییکه به نفع ما است قبول کنیم، همینکه به ضرر ما شد به زمین و زمان فحش بدهیم.

نتیجه تصویری برای کنسرت

谁得抑郁症?

报纸专栏作家写道工资:不要取消演唱会,人都郁闷!首先,它应该说是雇佣兵:一是演唱会不会取消,由于缺乏兴趣和缺乏足够的收入,他们未能成行。对于所有的参与者,因为是渡轮的碗!又是谁拒绝给钱音乐会门票昂贵。在取消了音乐会另一方面,什么是抑郁症的国家?但是,除非音乐会或者他们已经改变了什么?而最重要的是,当这种材料写的是:伊朗,这些天,一个是喜悦和庆祝节日不堪重负沙班。这是抑郁症可能是人们看到了庆祝和喜悦同样的事情。

  当然,我们知道它们是什么痛苦,以及他们正在燃烧!他们不能拥有一切:同性恋,腐败和强奸:强奸和酗酒和放荡向伊朗人民。并被迫说出所有的腐败和卖淫,他们庆祝的人,不喜欢,不说让人很郁闷!但即使他们只是觉得,这一切是坏的。因为他们知道饮酒和卖淫和腐败的结果,是站不住脚的。以及为什么它改变了它的名称和演唱会都留下了。在性能方面,即:在那里男人们可以自由地强奸妇女和女童,以及毒品和酒精和烟草的使用,并做卑鄙的行为与对方。否则,如果目的听到歌手的声音或他的歌曲专辑是无处不在,无牌可以下载。这可能是没有过错,一些管理人员营造的幻觉音乐会。他们借口神圣和音乐的重要性,为自己创造了一个保证金保证金安全,男孩和女孩的强奸是新手,并在名气和Mjbvbyt,它们会损坏污水池的名称。而卖出更多的门票,他们滥用他们站在一起。如果记者们一般不会在演唱会允许,拍摄照片和视频去除禁止!为了证明这个人是不是犯罪。此外,他们还公开了第一排,这是非常高的成本中宣布,需要观察盖头或防止男女混合都没有。

更重要的是,该品种演唱会的所有成员必须上瘾!被迫留在集团,无论是作为一个音乐家,有什么可以填补球迷座位。他们的理由很简单:我们必须站在我们手中钟表和乐器,清醒和活得很好,这是不可能的,除非运营商了!并准备这么多痛苦的时间,我们可以创造的乐趣小时为观众。当然,这是在所有的音乐会,在洛杉矶还是在国外尤其是音乐会常见。由于长时间的体力活动的性质不中断,并认为任何使用药物,我们看到,他们大多是沉迷,而不是一个大问题,重要的是,网瘾防守。只是因为他们批评伊斯兰政权:战斗成瘾系统。他们完全清楚地知道结局是站不住脚的领导瘾,或笑,亲吻他们的好名字吧!他们说,笑声和亲吻来,这个国家已经一去不复返了。虽然他们中的一些,捍卫他的表现确立:网瘾康复中心必须弥补自己的错误。因为他们知道上当生成和Bahvs和快活,也不疼,也不痛宗教吃天下!所有这些谁是沉迷于这些腐败,到底是骤降自己,并没有选择,只能挂到他们。这就是为什么盛大的收入音乐会,到无所不及!经过多年的演唱会演唱会服装的世界上最大的股东,拥有一个国家或民族的帮助呼吸。如果有一天政府,也没有太高的速度,甚至饿死,他们卖他们的全部家当!这就是为什么在伊斯兰教加纳和显示放荡和设备:购买和销售是违法的。在世界贫穷和苦难的最终命运,是参与这类这种说法的文字证明是真实的。基本上,在上帝创造人类的任何行为,我们也必须如何使用它上帝说我们应该接受的方式。而不是我们对我们有利接受,只要我们的地球和诅咒的损害程度。

  • سید احمد حسینی ماهینی

350متر آب باید پمپاژ شود

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۴۰ ب.ظ | ۰ نظر

محمدعلی ربانی عضو هیات مدیره انبوه سازان گفت" اگر مسئولین دنبال اقتصاد مقاومتی هستند، باید زیر ساخت ها را آماده کنند. یکی از زیر ساخت ها افزایش تولید است. برای تولید عواملی چون مواد اولیه مدیریت، مسائل کار گری و تهیه سرمایه اهمیت دارد. و ما می بینیم که هیچیک از انها آماده نیست"  قانون کار مناسبی نداریم که بتواند حقوق کار گر و کار فرما را، براساس اسلام بر آورده کند. اغلب آنها به مدد عقاید غیر اسلامی نوشته شده، لذا هر دو از اجرای آن ناراحت هستند. مواد اولیه هم اغلب بصورت قاچاق وارد می شود، و هیچگونه اعمال نظارت در آن نیست، و یا بسیار سخت است. زیرا اگر فرضا نظارت شود و کالایی نامرغوب تشخیص داده شود، آن را قاچاق اندر قاچاق می کنند! چون خود کالا که قاچاق است، وقتی ایراد هم داشته باشد بدتر قاچاق می شود، و زیر زمینی تر وارد بازار می شود. بازار سرمایه هم کاملا ضد تولید و ضد احکام اسلامی است! بانکها از مردم سپرده می گیرند تا در: تولید سرمایه گذاری کنند ولی در دلالی و خرید سکه و ارز و مسکن سرمایه گذاری می کنند، تا زودتر به سود آوری برسند. همین سپرده ها چون بالای 25 درصد سود دارد، یعنی در عرض 4سال سرمایه اصلی بر می گردد، لذا هیچکس حاضر نمی شود این گردش مالی بدون ریسک بانکها را، رها کرده و در تولید سرمایه گذاری کند. زیرا در تولید امکان سود 25 درصد، یا بازگشت سرمایه کمتر از5سال وجود ندارد. مدیران تولیدی هم اگر بخواهند کاری بکنند،  سروکارشان با بیمه واداره کار و اداره مالیات و شهرداری و عوارض و ... است. لذا آنها هم ترجیح می دهند: عذر کارگران را بخواهند و خط تولید را بخوابانند، تا بتوانند از فروش ساختمان و زمین کار خانه، بالاترین بهره را ببرند. لذا در ایران به واسطه سلطه سیاه بانکها، امکان تولید وجود ندارد و تا موقعی که بانکها، از حالت ربوی خارج نشوند، این امکان وجود نخواهد داشت. هم اکنون  می بینیم که رئیس کل بانک مرکزی، با صراحت لهجه سعی دارد: کار بانک ها را شرعی کند، ولی بخاطر همین امر روزنامه حامی دولت می نویسد که: روحانی باید کار سیف را یکسره کند، تا او نتواند اینهمه از سوء مدیریت: بانکی و برجام سخن بگوید. قلم به مزد های بانکها هم، در نشریاتی مثل فرصت امروز، کم کردن نرخ بهره را به مسخره گرفته، آن را یک توهم اعلام می کنند که: باقی مانده تفکرات زمانی است که، بانکها همه دولتی و دستوری بودند!

  بهر حال اگر بخواهیم تولید و اقتصاد مقاومتی حل شود، بانکها بهتر است بجای سود های آنی از دلالی، به فکر سرمایه گذاری در طرح های فراملی باشند. یکی از این طرح های فراملی، ایجاد کانال بین دریای مازندران و دریای عمان است. نزدیکترین مسیر و مستقیم ترین آن حدود 1300کیلومتر است، که اگر از تونل استفاده شود، برای اینکه به پمپاژ اب نیاز نباشد، باید 20متر زیر سطح دریا باشد. زیرا دریای مازندران 11متر از: دریای عمان پایین تر است. اما اگر امکان حفر چنین تونلی نباشد، میتوان آن را به چند پروژه تقسیم کرد: یکی از این پروژه ها انتقال آب دریای مازندران به سمنان می باشد، که البته چون دریای مازندران بعلت کمبود آبی 11متر نشست دارد، لذا این انتقال خطر نشست بیشتر و خشک شدن: دریای مازندران، حداقل در سواحل ایران را زیاد می کند.

لذا لازم است این پروژه در چهارچوب: پروژه اصلی تعریف شود و بیشتر هدف: انتقال آب دریای عمان باشد. تا ضمن افزایش آب دریای مازندران، از خشک شدن تالاب های اطراف نیز جلوگیری نماید. سفره های زیر زمینی مسیر خود را هم سیراب نماید. تا دریاچه های داخلی و رودخانه ها، امکان ازدیاد آب شیرین را داشته باشند، و از فرو رفتن آنها در سفره های زیر زمینی جلوگیری شود. پروژه دوم انتقال آب دریای عمان به :دریاچه جازموریان و استان کرمان است. این فاصله حدود 130کیلومتر می شود، و تا ارتفاع 350متر بالا می رود.  برای انتقال آب دریای عمان میتوان: کانال همسطح دریا یا، تونل 10متر زیر دریا حفر کرد، و یا لوله کشی: با ایجاد ایستگاههای پمپاژ آب نصب کرد. از همه مناسبتر حفر تونل است، زیرا دسترسی آب به سفره های زیر زمینی را امکان پذیر می کند، و تا پای دریاچه جازموریان می رود. و در آنجا میتوان برای ترمیم دریاچه، مقداری آب را پمپاز نمود. و باقی را طبق همین تونل ادامه داد، تا به پروژه اول متصل شود. البته اگر بجای تونل از کانال استفاده شود ، میتوان امیدوار بود که کشتیرانی نیز در ان رونق داشته باشد، و مانند کانال سوئز اثر دیگری از تمدن نوین ایرانی را، یه جهانیان عرضه نماید . زیرا کانال سوئز هم بوسیله ایرانیان حفر شده بود. بهر حال تونل هم باشد میتواند بطور مستقیم حفر شود و حدود 200کیلومتر کمتر باشد. 

350متر آب باید پمپاژ شود/

水应抽350米/

穆罕默德·阿里·拉巴尼大众董事会成员说,“如果当局正在寻找经济实力,应该准备他们的基础设施。基础设施的一个增产的。对于生产要素如原材料管理,劳工问题,创始及融资事宜。而且我们看到,他们都不是“不是一个好劳动法和雇主工作的权利,将伊斯兰教见面。他们中的大多数都写与非伊斯兰思想的帮助,所以无论它的实施是无奈之举。原材料往往是走私,并没有它的监督,还是很辛苦。因为如果你说什么不好监测和诊断,这走私它们涉及违禁品!因为是走私产品,贩卖变得更糟,当你有一个问题,更地下进入市场。资本市场是完全适得其反,对伊斯兰法!银行存款人在生产,但在券商,投资和住房投资买币和外币,以达到盈利越快。只是因为前25%收益的存款,在4年内血本的IE浏览器,所以没有人现在已经不是银行的无风险的营业额,被遗弃,并投资于生产。因为它允许25%的利润,还是投资回报率低于5年。生产管理人员,如果他们这样做,令人难以置信,管理保险和税务机关和市政税等。所以他们宁愿:借口需求和生产线工人睡觉,让他们可以在家里房屋和土地的销售,其最高利益的工作。因此,在银行主导的黑色,生产设施那里,只要银行不出来的状态高利贷,这将是不可能的。现在我们看到,央行行长,以坦诚努力伊斯兰银行,但由于亲政府的报纸工作写道,精神被驳回赛义夫,所以他错过所有的管理不善: Brjam银行说话。羽毛工资还银行,在今天这个样子的机会的出版物,以减少其关键利率藐视,说这是一种错觉:剩余时间以为是,银行是各国政府和语法!

  但是,如果我们想解决生产和经济实力,银行比眼前利益投机者更好,他们正在考虑跨国项目投资。其中一个跨国项目,创造了里海和阿曼海之间的通道。的约1300公里,最接近和最直接的途径,如果是用于抽水是必要的隧道,必须低于海平面20米。由于里海,从阿曼低了海口米。但是,如果建设这条隧道的可能性不大,也可以是多种项目类型:水转印里海到塞姆南的项目之一,当然,因为里海由于缺乏水11平米的会议,所以风险下沉更多的转移和里海干燥,掉伊朗的海岸,至少不会太多。

因此,项目定义的框架内这个项目,并更有针对性:水是阿曼海。而增加的海水,周围的停止干燥湿地。地下含水层路线也将被冲淡。内陆湖泊和河流,增加了淡水的可能性,并击沉他们地下含水层,以避免。第二个项目传输阿曼海域:Jazmurian湖和克尔曼省。这是约130公里的距离,并且上升到350米的高度。阿曼可用于调水:海平面运河或隧道钻孔10米海底,或管道:安装抽水站的创建。该隧道是最合适的,因为获得水在地下蓄水层是可能的,并Jazmurian进入湖中。而且,它可以从湖中恢复过来,被抽一些水。其余继续被连接到第一项目相同的隧道。当然,如果隧道,而不是渠道,希望在航运景气上,而像现代文明,世界供应的苏伊士运河伊朗额外的效果。由于苏伊士运河被伊朗挖。但是,它可以直接被钻孔隧道少约200公里。

  • سید احمد حسینی ماهینی