ستاد انتخاباتی

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

ستاد انتخاباتی

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

۳۱ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

آیا سیالیت جمعیت در راه است؟

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۳۵ ب.ظ | ۰ نظر

مهاجرت یکی از ارکان تمدن بشری است، اما این مهاجرت اغلب با زور و اجبار همراه بوده، و سیالیت جمعیت رابوجود آورده است. مثلا الان در یمن، آفریقایی ها در عدن حضور یافته ، و آنجا را به تصرف خود در اورده اند، ویمنی ها جیران و ظهران را تحت امر خود دارند. این یعنی یک حرکت یا کوچ اجباری، از سمت غرب به شرق است. مردم آفریقا یک قدم جلو آمده، و با کمک آل سعود وارد اسیا شده اند. عقب نشینی نیروهای یمنی، فشار آن ها را بر جیران و ظهران، دوشهر مرزی عربستان را افزایش داده است.

البته به نظر می رسد که هدف سیلان جمعیت، بالاتر از این ها باشد. به این جهت که افکار عمومی جهان، در راه حذف آل سعود و افراد وابسته به آنان است. و یمن برای این کار برگزیده شده است. یعنی خداوند می خواهد که این بار یمنی ها، مکه را نجات دهند و برای مدینه یار و یاور باشند. اما گویا آن ها به دلیل خود کم بینی، جرات اجرای این ماموریت الهی را ندارند. و از حمله به مکه و مدینه و: حتی جده و ریاض هراس دارند.

  لذا خداوند آن ها را مجبور به این کار کرده است! وقتی ال سعود با همکاری رئیس جمهور فراری، نقشه حمله خود را از جنوب و از میان دریا مستقر می کند، این به آن معنی است که قدرت ورود از: مرزهای زمین را ندارند.و: حمله آن ها در واقع کیش کردن یمنی ها، بسوی مرزهای خودشان است! زیرا ارتش و کمیته های مردمی یمن، قدرت مقابله با تکفیری های جنوب، القاعده و ارتش عربستان و سربازان اجیر شده از: پاکستان و افریقا را ندارند، و یا حد اقل در انجا پیروز میدان نیستند .

اما حمله موشکی آنان به داخل خاک عربستان، بسیار ساده و آسان است. آن ها حتی میتوانند به سادگی به ریاض هم حمله کنند، ولی به دلایل موهومی این کار را انجام نمی دهند. گروهی از آنان می گویند: اگر ما به ریاض حمله کنیم، آل سعود می گوید دیدی اینها قصد فتح مکه را دارند ! گروه دیگر می گویند: اگر حمله کنیم جنگ طلب معرفی می شویم، و عده ای هم هنوز قداست قرن بیستمی را، برای این خاندان به عنوان خادم حرمین قائل هستند. برخی نیز به تبعیت از وهابیون، آل سعود را نماینده خدا دانسته و: مبارزه با آن را مبارزه با خدا می دانند.

البته نقش دلار های نفتی را نباید نادیده گرفت، حتی حاکمیت آن ها بر مناسک حج، بزگترین مانع حمله یمن به ریاض است. و دراین میان عناصر دولتی ایران، بیشترین نقش را در جلوگیری از: حمله آن ها به ریاض دارند. زیرا هنوز به دلار های نفتی آل سعود چشم دوخته اند، و عده ای هم به بهانه تعطیل نشدن حج، مجبورند سرپوش بر جنایات آل سعود بگذارند.

در همین قضیه حوادث ایام حج، چه در موضوع افتادن جرثقیل، و چه در فاجعه منا، می بینیم سکوت مرگباری بر :سیاست خارجی و سازمان حج ایران سایه افکنده، اگر گاهگاهی هم تک مضرابی می زنند، برای این است که مردم را فریب بدهند، و بگویند که پیگیر مطالبات آنها هستند! در حالیکه می بینیم که آل سعود، حتی برای تجاوز به دو نوجوان ایرانی، هنوز هم عذر خواهی نکرده، در مورد گم شدن سفیر سابق ایران در لبنان هم، جوابی نمی دهد و حتی: در کشته شدن عمدی دانشمند ایرانی، در حادثه جرثقیل و امثال آن طلبکار هم هست.

  در صورتیکه به نظر می رسد: همه این ها توطئه است. فرضیه ما بر این امر استوار است که: هجوم شاهزاده سعودی به منا، برای دستگیری دکتر رکن آبادی بوده نه آن که به عنوان زیارت آن ها اعلام شده است! و در قضیه جرثقیل هم، آن ها به دنبال کشتن دانشمند ایرانی بودند، که داستان سقوط جرثقیل را سرهم کرده اند. و الا نه آثاری از افتادن جرثقیل بر سر آن دانشمند است، و نه حتی کوچکترین اثر درگیری ! همسر ایشان که معاون رئیس جمهور ایران هم هست، این امور را تایید کرده است.

این امور نشان می دهد که: باید سیالیت جمعیتی جدید بوجود اید، تا مردمی که توانایی اجرای: خواسته های الهی را ندارند، به کنار بروند و گروه جدیدی برای: اجرای اوامر الهی به میدان بیایند، که هم خدا را دوست دارند و هم، خداوند آن ها را دوست دارد(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِکَ فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ)

是人口流动性的方式?

移民是人类文明的支柱之一,但这种迁移往往伴随着武力,并创建人口流动。例如,目前在也门,非洲人参加了伊甸园,并有将要捕获,显示和也门导致Jeeran和宰赫兰。这意味着移动或迁移,从西方到东方。非洲人民是前进了一步,并与沙特的帮助下在亚洲。也门军队撤出,他们推到Jeeran和达兰,沙特阿拉伯边境既有城市的增加。

似乎锡兰人口的目的,是高于。出于这个原因,世界的舆论,顺便去除沙特和他们的家属。和也门已被选定为这项任务。神的旨意,这一次的也门人民,麦加和麦地那,以挽救他们的朋友和帮手。但是,如果这是因为自卑,不敢执行上帝的使命。而在麦加和麦地那的攻击,甚至害怕吉达和利雅得。

  因此,上帝是被迫这样做的!当·沙特在与法拉利的主席,从南,从海基地图上他的进攻合作,这意味着进入陆地的边界,权力是:也门人民的邪教组织的攻击,以边界自己!因为也门军队和人民委员会,绝罚攻击南方,基地组织和沙特军队和雇佣兵从巴基斯坦和非洲的力量都没有了,或者至少不赢。

但里面沙特阿拉伯的导弹攻击,一个非常简单和容易。他们甚至可以简单到利雅得的攻击,但没有想象中的原因。有的人说:如果我们的攻击在利雅得,沙特表示,他们希望看到自己的麦加!也有人说:如果我们引入一个好战的攻击,并在二十世纪仍有一些神圣,为了这个家为托管是允许的。继一些瓦哈比派,沙特声称代表上帝,打击反上帝知道了。

石油美元的作用不应该被忽视,甚至它的主权朝觐,利雅得也门攻击的最大障碍。而在中间状态的元素,以防止攻击在利雅得与他们最重要的作用。由于美元仍虎视眈眈沙特石油,而一些没有朝圣的借口关闭,他们不得不掩盖·沙特的罪行。

在这种情况下,朝圣活动,事项而起重机,并在灾区,我们看到的外交政策和朝觐杭伊朗外交部死一般的寂静,如果偶尔打单拨子,是欺骗人,并说他们的需求!可以看出,尽管沙特的房子,即使是两个伊朗少年强奸,依然没有道歉,对失踪前伊朗驻黎巴嫩大使,不能正常工作,甚至在故意杀害一名伊朗科学家,在起重机事故所以它是一个债权国。

  如果它看起来:这一切的阴谋。我们的假设是基于这样的事实,沙特王子的涌入米娜,逮捕医生Ruknabadi不能访问它,因为它是宣布!而在起重机的情况下,随后伊朗科学家,谁炮制故事起重机倒塌的杀戮。否则,没有迹象表明其头部科学家坠落的起重机,甚至没有丝毫的效果所涉的!他的妻子,谁也是伊朗副总统,国家已经批准。

这些表明,新人口的流动性应该出现,给谁能够跑的人:上帝要不要一起去一个新的组:上帝的诫命的实施来,他们爱上帝

 

  • سید احمد حسینی ماهینی

وعده های دروغ تضمین امنیت!

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۰۰ ب.ظ | ۱ نظر

آمریکا سال ها است که وعده می دهد: که امنیت اسرائیل را تضمین می کند، ولی تا بحال به قول خود عمل نکرده است و: این باعث شده تا اسرائیل در سراشیبی سقوط کامل قرار گیرد. البته علاقه دولت آمریکا به اسرائیل، و تامین امنیت آن هر بار از سوی اوباما، تکرار می شود ولی آشوب اکنون از بیرون مرزهای اسرائیل، به درون مرزها رسیده و پشت در: کابینه نادان یابو خیمه زده است!

هیچ نقطه امنی برای اسرائیل وجود ندارد، زیرا آن ها که یک روزی بزرگترین ارتش خاورمیانه بودند، و شش روزه توانسته بودند همه: کشورهای عربی را شکست بدهند، الان حتی نمی توانند از حملات انتحاری: نوجوانان سنگ به دست فلسطینی، خواب راحتی داشته باشند. براساس اطلاعات کاملا محرمانه، نادان یابو در دیدار با اوباما گفته است که: انتفاضه سوم مسلحانه است، یعنی فلسطینی ها دیگر به تیر و کمان، یا سنگ قلاب کفایت نمی کنند.

در گزارش های نتانیاهو، از سرقت اسلحه ماموران ضد شورش، توسط زنان و نوجوانان فلسطینی، آمار ترسناکی ارائه شده است. نوجوانان فلسطینی دریافته اند که: باید مسلح باشند تا بتوانند جواب اشغالگران را بدهند، و بهترین منیع تهیه اسلحه آن ها، ماموران ضد شورش هستند. لذا اخیرا سعی می شود که : به ماموران ضد شورش سلاح گرم ندهند. زیرا احتمال باز گرداندن آن، به انبار اسلحه به زیر بیست درصد رسیده است.

علاوه بر آن در گزارش نتانیاهو آمده است که: نوجوانان فلسطینی توانسته اند ثابت کنند: از پدران خود مبارز تر هستند، و دیگر ترسی هم از پلیس ضد شورش اسرائیل ندارند! در این گزارش آمده است که آن ها اقدام به: حفر تونل در عمق زیادی می کنند، تا خود را به شهرک های صهیونیست نشین برسانند. حتی دیده شده که در محل های کاملا نظامی و قرق شده، ناگهان در جمع نظامیان حاضر و: اقدام به عملیات انتحاری می کنند. که نشان می دهد از مسیر ها و: جاده های معمولی نمی آیند.

ترس نتانیاهو از نوجوانان فلسطینی، به صورت یک کابوس وحشتناک داشته و: اوباما نیز به وی گفته که در این خصوص، نمی تواند کاری بکند ولی، در رسانه ها اعلام خواهد کرد که: امنیت اسرائیل امنیت آمریکا است. و  نتایاهو با اینکه آن را دروغ می داند، ولی می گوید برای جنگ روانی لازم است! که رسانه ها آن را برجسته کنند، تا ساکنان صهیونیست کمتر مهاجرت کنند.

اما صهیونیست ها که بسیاری از آنان، اصل موضوع را فهمیدند ناچار به فکر نجات خود افتاده اند! برخی از آنان از دولت زاویه گرفته اند، تا اگر فلسطینی ها حمله کردند، بگویند ما خودمان هم از دولت اسرائیل ناراضی هستیم! حتی تعدادی از آن ها واقعا ضد دولت اسرائیل شده اند، و در تظاهرات خیابانی و اعتراضات عمومی شرکت می کنند. در همین گزارش آمده است: کمتر روزی است که در اداره یا محله ای صهیونیست ها ، به بهانه ای  با دولت در گیر نشوند.

نتانیاهو به باراک اوباما گفته است که: ما نمی گذاریم صدای اعتراض آنان شنیده شود. همه رسانه ها تصویر یک دست و متحدی از صهیونیست ها را بیان می کنند، ولی تا کی می توانند بران سرپوش بگذارند! بدتر از آنکه وی گفته است: وقتی بیشتر فشار میاوریم، از بین خود رسانه ای ها ، با ما زاویه می گیرند و از ما دور می شوند، و به افشاگری می پردازند.

باراک اوباما به وی گفته است: ما سیاسی هستیم و می توانیم عملکرد رسانه ها را، طوری تنظیم کنیم که مردم، اعتراض ها را بعنوان حمایت تصور کنند. ما می گوییم : که این اعتراض ها نشان آزادی ودموکراسی در اسرائیل است. وی گفته که در آمریکا نیز چنین می کنند. در حالیکه هر روز اعتراض ها بر علیه حکومت: پلیسی آمریکا افزایش می یابد ولی رسانه ها، فقط صحنه های تشویق شدن پلیس ها را نشان می دهند.

وی در مورد همسایه های اسرائیل، فقط به جنگ رسانه ای پرداخته، و به اسرائیل قول داده که سعی می کند: بیشتر تلاش کند تا لبنان وسوریه و یمن و عراق و ایران را تروریست معرفی کند، تا افکار عمومی به آن ها گرایش پیدا نکنند. ولی در مورد تاثیر آن قول قطعی نداده است. وی حتی گفته که ما اعلام می کنیم: به اسرائیل کمک مالی می کنیم ، و آن را افزایش هم می دهیم ولی، از ما انتظار نداشته باشید، با 20هزار میلیارد بدهی به قول خود عمل کنیم!

خودرو با کباب اضافه!

保护虚假的承诺!

美国是一年,承诺保证以色列的安全,但至今还没有兑现自己的诺言,这导致以色列下坡的彻底崩溃。美国对以色列的利益,并提供安全,每次奥巴马反复,但以色列的边界之外的混乱,来在其边界和内阁之外还发懵主力10吨!

有没有以色列安全的地方,因为这是一天最优秀的军队,在中东,六天都能够:击败阿拉伯国家,我甚至不能自杀式袭击:年轻的巴勒斯坦石头,舒适的睡眠。据机密信息,与奥巴马会面时无知的主力曾表示,武装起义第三,巴勒斯坦人的弓箭,或岩石挂钩还不够。

内塔尼亚胡的报告,武器的盗窃防暴警察,妇女和年轻的巴勒斯坦人可怕的统计数据提供。巴勒斯坦少年发现,住户应武装,以便能够给出一个答案,最好的来源,准备他们的武器,防暴剂。所以,最近试图阻止防暴剂的枪支。因为它返回到兵工厂到百分之二十的可能性。

此外,报告指出,内塔尼亚胡:巴勒斯坦青年已经能够证明:他们的父辈更激进,以及其他以色列防暴警察也不用怕!报告指出,将采取行动:挖隧道是很大,最多的定居点。即使是看到了军队和外壳,突然出现在军方的地方:他们试图自杀。这都说明了路径和道路不典型。

内塔尼亚胡巴勒斯坦青年的担忧变成可怕的恶梦,奥巴马总统还告诉他,在这种情况下,不能做什么,但,媒体会宣布,以色列的安全,美国的安全。内塔尼亚胡知道它在于你,但这是必要的心理战!媒体以突出显示它,和更少的犹太复国主义的居民迁移。

但是,犹太复国主义,很多人都知道这个问题已经下降到他们的救援!其中一些是从政府的角度,好像巴勒斯坦人袭击以色列政府说我们是不幸的!即使他们中的一些是真正反以色列,并参与街头抗议和公众示威。该报告说,少一天在办公室或邻居犹太复国主义,原谅政府没有参与其中。

内塔尼亚胡奥巴马说,我们不要让他们的声音被听到。一只手的所有媒体形象和犹太复国主义国家的盟友,但多久能掩盖的用户!更糟的是,他说,当我们获得更多的新闻,媒体本身的角度我们就离我们而去,并揭露他们。

奥巴马告诉他:我们的政治和媒体运作,我们设置了人,抗议活动被认为是支持的。我们说:抗议活动代表了自由和民主的以色列。他说,在美国做的。虽然每天的抗议活动反对该政权:​​美国不会报警,但媒体,警方只能鼓励的场面来展现。

关于以色列的邻国,只有付费媒体战争,以色列承诺将试图进一步努力,黎巴嫩和叙利亚,也门,伊拉克和伊朗为恐怖分子,所以他们往往不会民意。但这一承诺的影响并不明确。他甚至说,我们宣布对以色列的援助,这需要时间,但我们不希望,20万亿美元的债务,我们的承诺!

  • سید احمد حسینی ماهینی

علم در دوران پسامدرنیزم

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۳۹ ب.ظ | ۰ نظر

در دوران مدرنیزم علم برای علم مطرح بود، و کاربردی بودن آن مهم نبود. ریاضی محض فیزیک محض و هنر برای هنر! اگر بحث هنر سیاسی یا اجتماعی و مردمی می شد، می گفتند این هنر نیست! البته خود آن ها هم میدانستند دروغ می گویند، و هنر برای هنر وجود خارجی ندارد، ولی برای مقابله چاره ای نداشتند که: حرفی را بزنند که قبول ندارند. اگر هنر برای هنر بود، چرا فقط یک طرف غش می کرد و: آن هم ترویج فساد و بی بندوباری بود؟

هنر باید همه ابعاد بشری را پر کند، و لذا همانطور که انسان را دو بعدی است، هنر نیز دو بعد خوب و بد دارد، از هنر خوب باید دفاع کرد، و از هنر بد دوری کرد. مثلا هنر کیف قاپی یا هنر دزدی! خود یک هنر است حتی فن و علم و دانش است، اما خوب نیست! یک کیف قاپ یا یک دزد، روانشناس خوبی است زیرا می داند: از چه کسی و چه موقع دزدی کند! او باید منتظر افراد روان پریش باشد، به قدری در خود فرو رفته باشند که به: مناسبات اطراف خود کاملابی توجه هستند!

یک دزد، ورزشکار خوبی است! زیرا باید تمام قدرت خود را، به موقع به کار بگیرد و در همه مسابقات مورد نیاز برنده باشد! اگر یک لحظه در موقع فرار، بدنش آسیب ببیند یا مچ پایش پیچ بخورد، همه چیز از بین می رود. یک دزد، جامعه شناس و حقوقدان خوبی هم هست! زیرا بخوبی همه مردم را می شناسد، و به موقع تمام آثار جرم را از بین میبرد. او حتی از لحاظ روانشاسی، دارای بهره هوشی بالای 180هست! چون باید نقشه هایی که می کشد، به ذهن هیچکس خطور نکند، و اولین طرح در دنیا باشد! چون استفاده از روش های تکراری، فقط باعث هوشیاری مردم و: دستگیری فوری وی می شود!

یک هواپیما ربا را درنظر بگیرید، او بطور تصادفی یا شانسی برنامه ریزی نمی کند، بلکه دوره های لازم را می بیند! او باید از همه نکات فنی هواپیما، سر در بیاورد به کوچکترین حرکت مسافرین، آشنا باشد تا بتواند مامور حراست را شناسایی کند، والا در یک ثانیه به چنگ او می افتد! یک مواد فروش یا یک قاچاقچی هم همینطور! کلا قضیه دزد و پلیس در طول تاریخ، نشان داده که هم دزد ها بالاترین بهره هوشی را دارند، هم پلیس ها باید دارای تیزهوشی کافی باشند. حتی می توانیم ادعا کنیم که دزد ها، باهوش تر از پلیس ها هستند، زیرا اول دزد ها اقدام می کنند،بعد ها پلیس تازه می خواهد بفهمد: که انها چه نقشه ای داشتند!

   بنابر این همانطور که هنر خوب و بد داریم، علم خوب و بد هم داریم. در دنیای مدرنیزم، علم برای علم بود! نه سیاست می شناخت نه مرز، دانشمند کسی بی هویت و متعلق به همه بود! اما اینهم دروغ بود، آنهایی که این حرف را می زدند هم، میدانستند دروغ است، زیرا هرعلمی را بودجه نمی دادند، و هر دانشمندی را نمی پذیرفتند. بلکه خود آن ها هم علم را کانالیزه می کردند. همه دانشمندان باید به تایید: سازمان سیا می رسیدند والا، نه دستمزدی در کار بود و نه آزمایشگاهی. و اگر هم به هزینه خودشان این کار را می کردند، محصولاتشان باید بنام دیگری ثبت می شد، و دستمزدش را هم باید کس دیگری، به عنوان ناظر بر آن ها بگیرد!

تبلیغات هم همینطور است، آن ها می گفتند که تبلیغات، هم علم است و هم هنر و هم فن! تبلیغات تغییر فکر طرف مقابل است. اما فقط تبلیغاتی را قبول داشتند که: به نفع آن ها بود. اگر از اسلام یا دین دیگری، تبلیغ می شد آن را غیر علمی و غیر فنی! می دانستند و مانع آن می شدند .

بنابر این علم و هنر در پسامدرنیزم، اول از همه با خودش آشتی می کند.  به خودش دروغ نمی گوید، و از همان ابتدا می گوید که: علم ارزشی داریم و علم بی ارزش ! هنر ارزشی داریم و هنر فاسد، و از همانجا رو راست می گوید که ما فقط، از هنر متعهد انسان متعهد و علم متعهد حمایت می کنیم! هنر یا علم متعهد چیزی نیست جز اینکه، عالم یا هنر مند، خودش به آن عمل کند و آن را خوب بداند! نه اینکه تا موقعی که بتواند دختران مردم را، بنام هنر فاسد کند ولی نوبت به دختر یا خانواده خود می رسد، آن ها را از ادامه هنر منع کند!

科学的后现代主义的时代

在为科学而科学的现代化进行了讨论,并且它不是功能。纯数学和艺术对艺术理论物理!如果你讨论政治或社会艺术与流行,你说这不是艺术!当然,他们知道他们在撒谎,而艺术是不存在的,但没有办法来对付这一点,说他们不同意。如果艺术,因为只有微弱的一面,这是腐败和不道德行为的蔓延?

艺术应填写全人类的,所以作为一个男人,有好有坏的艺术,好的艺术一定要捍卫,并避免了糟糕的艺术。例如,艺术或艺术贼偷包!这是一门艺术,甚至是艺术和科学,但也不好!抢夺袋或小偷,良好的心理医生,因为他知道从谁以及何时偷!他一定是在等精神病的人都这么自我吸收,她周围的关系是完全无视!

一个小偷,一个好的运动员!因为你把所有的力量,采取的时间来工作,需要赢得所有的比赛!如果你有一个时刻逃脱,她的身体损伤或扭转脚踝,一切都被摧毁。一个小偷,一个社会学家,一个好律师,太!因为大家都知道好,并及​​时销毁所有犯罪痕迹。即使在心理学上,有很高的智商是180!由于计划采取,没有一个人想到,他是世界上的第一个项目!当使用重复的,只是提醒人们:立即逮捕他!

考虑一个平面高利贷,他不打算在随机或机会,但认为必要的过程!他应该有飞机,乘客带来轻微的动作,熟悉所有的技术点来检测安全卫士,他落入了崇高的第二个手!一位销售材料或走私者,太!总案件小偷和警察的历史,谁拥有最高智商的盗贼,警察必须有足够的商业头脑。我们甚至可以说,盗贼,比警察更聪明,因为贼采取行动,那么警方就会开始明白:他们有一个计划!所以我们作为良好的艺术和坏的,好的和坏的科学去。在现代,为科学而科学的世界!没有政策无法识别的边界,匿名的科学家是谁,是所有!但是,这也是一个谎言,那些谁在说他们知道是一个谎言,因为科学没有预算,不接受任何科学家。但是,这也是科学的渠道。所有的科学家证实:中情局决定,否则,没有支付工作,而不是实验室。如果他们这样做自费,产品必须在别人的名义登记,并支付有别人,他指的是他们!

广告也一样,他们说,广告是一门科学,一门艺术和风扇!广告正在改变对方的想法。但是广告只是认为这是赞成。如果伊斯兰教或其他任何宗教,它是非科学的和非技术的标榜!知道并且被阻止。

据科学与艺术的后现代主义的,首先他是和解。不骗自己,从我们重视科学和垃圾科学开头说的!我们重视艺术与堕落的艺术,并从那里直我们,人类,都致力于坚定支持艺术和科学!艺术或科学都不过是学者或艺术家,他练习它,它是很好的了解!不只要人能少女,被称为堕落的艺术,但它是女孩的转弯或她的家人,没有阻止他们继续艺术!

  • سید احمد حسینی ماهینی

آینده ستیزی یا آینده پژوهی؟

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۳۷ ب.ظ | ۰ نظر

ضرب المثل معروفی است که می گویند: آدم ورشکسته سیاسی پیشگوی خوبی می شود! در اوایل انقلاب اسلامی گروههای چپ شکست خوردند، و از میدان به در رفتند. ولی در مورد دولت بازرگان یا بنی صدر، هشدار هایی دادند که مردم جدی نگرفتند. ولی بعد از چند ماه به صحت آن پی بردند. اصلا همین گروهک ها بودند که می خواستند: لانه جاسوسی را فتح کنند، ولی مردم نگذاشتند بعد که به دست: دانشجویان پیرو خط امام شد پذیرفتند!

اکنون نیز ورشکستگان سیاسی، معمولا جذب مکان هایی می شوند که: بیشتر با آینده پژوهی کار دارند. و حرف هایی می زنند که برخی: بسیار روشنگر و آگاهی دهنده است. ولی دست اندرکاران به آن گوش نمی دهند! مثلا برژینسکی یا جیمی کارتر، الان در باره ایران نظر دیگری دارند، که معمولا درست است ولی، کسی به حرف ان ها گوش نمی دهد. این امر علت دارد! چون خود آن ها هم قبلا به نظرات: صحیح و آینده پژوهی درست دیگران درست جواب ندادند، و بلکه بر عکس عمل کردند.

روسای جمهور آمریکا، ادعا کردند که از انقلاب اسلامی ایران شوکه شدند، و فکر نمی کردند چنین حرکتی اتفاق بیافتد! ولی سازمان سیا و مزدوران کهنه کار آن، می گویند ما پیش بینی کرده بودیم و: گفته بودیم ولی کسی گوش نمی داد! در مورد سلاح کشتار جمعی در عراق، یا طالبان در افغانستان نیز، همینطور بود. در حالیکه انسان های پر تجربه می گفتند: این یک شعار انحرافی است ولی، سیاستمداران و دست اندر کاران، اصلا به حرف آن ها گوش نمی دادند، و تنها چیزی را که می خواستند، می شنیدند!

این اینده ستیزی ، از نظر گاه پسامدرنیزم باید بررسی شود، تا تفاوت آن به دست آید. زیرا در دوران مدرنیزم، تکیه ها بر قدرت نظامی و زور و اجبار است، نه عقل و اندیشه. مثلا آمریکا وقتی دید نمی تواند: جواب خودکشی ها و عملیات انتحاری ژاپنی ها را بدهد، بمب اتم بر سر آن ها ریخت و: برای همیشه آن ها را ساکت کرد، تا جاییکه هنوز هم ژاپن، عملا حق داشتن ارتش را ندارد.

در واقع برای مقابله با آینده پژوهی، دندان های تیزی لازم بوده و بس: آمریکا می داند که فلسطین، بالاخره پیروز خواهد شد، ولی با تکیه بر زور خود، می خواهد جلوی روند تاریخ را بگیرد. تئوری دوران مدرنیزم می گوید: که قدرت و ثروت اساس همه چیز است. ما اگر قدرت یا ثروت داشته باشیم، حتی از تکامل تاریخ هم می توانیم جلوگیری کنیم!

در دوران پسا مدرنیزم، همه میدانند که اسلام حرف آخر را می زند، و در حال پیشروی است، و بزودی همه سنگر های کلیدی جهان را فتح خواهد کرد. ولی دل بستگان دوران مدرنیزم، این را نمی خواهند. نه اینکه آن را نمی دانند، یا باور نمی کنند بلکه میدانند و باور هم دارند، ولی می خواهند زنده بمانند. زیرا پیشرفت اسلام با: مرگ آن ها گره خورده است.

موسسات اینده پژوه هم، بر دو دسته تقسیم می شوند: آن هایی که میدانند و میدانند که میدانند!و بیدار هستند و تاریخ را بخوبی رصد می کنند، و به پیشرفت آن دل بسته اند، و حتی از تاریخ جلوتر می روند. مانند امام خمینی و یارانش، که با آرامش کامل حرف های زدند که: پس از گذشته نیم قرن تازه مردم دنیا می فهمند، که چه می خواستند بگویند! امام خمینی ره، در همان موقع پیش بینی فروپاشی: شوروی سابق را در اوج قدرتش اعلام کرد، و کتبا برای گورباچف نوشت.

اما در مقابل کسانی هستند که: تمام ابزار های پیچیده آینده پژوهی را دارند، ولی خود را به نادانی می زنند! و از انسو همه فرمول ها را به کار می گیرند، تا ثابت کنند اسلام پیشرفت نمی کند، بلکه سکولاریسم آن را از بین خواهد برد! کاری که در دوران مدرنیزم پیر ژاله، در جهان سال 2000نوشت، و آن ها هنوز همان را می دانند : نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار / چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم.

反期货或期货?

谚语说,他的政治破产的一个很好的预测!在早期的伊斯兰革命击败左派团体,以及从外地到左边。但是对于商家或巴尼萨德尔警告说,人是什么并不严重。但几个月后,实现其准确性。谁想要征服间谍窝谁已经离开继伊玛目线的学生所有群体,但人们所接受!

如今,政治上的破产,吸引地方通常更关心的是未来的研究。并说,有一些很有启发和翔实它。但是,这些谁不听呢!举例来说,还是卡特,布热津斯基,现在有不同的看法对伊朗,这是事实,但谁不听他们的。这是由于!因为它们已经在点评:右,期货领域其他人只是没有回应,这却反其道而行之。

美国的总统,宣称伊斯兰革命在伊朗被惊呆了,没想到这样的举动发生!但中情局和雇佣兵的老将,和我们说,我们预测:我们被告知,但人会聆听。在伊拉克大规模杀伤性或塔利班的武器在阿富汗的情况下,是一样的。而有经验的人说,这是一个误导性的口号,但是,政治家和演员,他们不听他们的,只有你想听到的!

这未来的冲突,后现代主义的观点必须要考虑的,将差额来实现。因为在现代主义的时代,依靠军事力量和武力,而不是理性和思想。美国,例如,当你无法看到:自杀的问题,并给日本的自杀式袭击,炸弹泼在他们,他们将永远沉默,据日本仍几乎没有权利军队。

事实上,为了应对期货,必要的和足够的锋利的牙齿:美国知道,巴勒斯坦是,它会获胜,但他们的力量的基础上,它不会停止历史的进程。现代主义的理论认为,权力和财富是一切的基础。如果我们有权力或财富,我们才能避免历史甚至演变!

在后现代主义,大家都知道,伊斯兰教是一锤定音,进步,很快所有的键沟会征服世界。但是,现代主义时期的亲戚,也不会。不,它不知道,还是不相信,他们相信他们,但他们要生存。由于伊斯兰教与他们的死亡追平了进展。

期货研究机构一起,这两个类别是:那些谁知道和了解自己,并且是最新的和好观察,并坚持其进展,甚至去好了。就像霍梅尼和他的追随者,谁是平静地讲,经过半个世纪前刚刚在世界人民了解你想要说什么!霍梅尼,同时预测的崩溃:苏联在他的权力的高度公布,并以书面形式向戈尔巴乔夫写道。

但是,那些拥有所有的工具复杂的期货,但自己的无知!而横陈在公式来套用,以证明伊斯兰教不进步,但它会破坏政教分离!东西在旧现代J.,写于2000年,他们仍然知道:我不是避孕药,但一个高大的男人/我不要再想起什么我的老师。

  • سید احمد حسینی ماهینی

فلسفه نظری علم در پسا مدرنیزم.

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۲۰ ب.ظ | ۰ نظر

دکتر منصوری مانند همه شیفتگان دوره مدرنیسم، باز هم به فاز نفهمی ایرانی ها اشاره کرد و گفت: ما هنوز فرق بین شتاب و سرعت را نمی دانیم لذا نمی توانیم: سد سازی کنیم یا حتی، دریاچه ارومیه را نجات دهیم! به وی گفته شد که این نظرات بسیار هتاکانه شما، به خاطر این است که هنوز در قرن: نوزدهم و بیستم زندگی می کنید، و وارد قرن بیست و یکم نشده اید! قرن نوزدهم و بیستم اگر به مدرنیزم معروف است، قرن بیست و یکم قرن پسامدرنیزم است. و تئوری های و فرضیه های آن ها باهم فرق می کند!

براساس تئوری های علمی، قرن نوزدهم فلسفه فقط علم کلام است! و به مادیات یا تولیدات کاری ندارد، وباید دور ریخته شود.یک متخصص علم کلام، فقط حرف می زند ولی یک دانشمند فیزیک، تولید می کند و شی جدیدی را به وجود می اورد! در حالیکه در پسامدرنیزم، حتی برای ریاضیات و فیزیک هم، فلسفه در نظر گرفته شده و ما فلسفه نظری فیزیک، یا فیزیک نظری داریم.: فلسفه ریاضیات پایه و مجموعه ها را داریم. و دیده ایم که با تغییر فلسفه و منطق ریاضی، کل مسیر ریاضیات تغییر کرده و ما به دنیای دیجیتال رسیده ایم.

    دنیای سایبر از این هم رقیق تر است، و به ذهنیات بیش از مادیات اهمیت می دهد. در دنیای فیزیک، امکان تماس با خورشید یا ماه وجود ندارد. اما سایبر می تواند همه جا باشد! در دنیای ریاضیات شما نمی توانید از: یک نقطه به نقطه دیگر بروید، زیرا ابتدا باید نیم آن را بپیمایید! و برای پیمودن نیم ان، باید یک چهارم و میلیونها اعشار دیگر! و چنین چیزی امکان پذیر نیست. ولی در دنیای سایبر، شما میلیاردها سیگنال را میتواند از داخل: یک نخ یا نوک سوزن عبور دهید! در این دنیا اصلا ماده وجود ندارد، و همه چیز حرکت است.

  در دنیای مدرنیته همه چیز براساس اصالت سود است، و فقط علم سودمند، علم محسوب می شود. لذا تمام شرکت ها واحد علمی و تحقیقاتی دارند، تا به کوتاهترین راه سود آوری دست پیدا کنند! و نتیجه آن صدور مواد مخدر و: فروش سلاح های کشتار جمعی و اعضا بدن، و انتشار بیماری های جدید است. همه این ها از درون کوره تحقیقات علمی، آن هم با بودجه های گزاف پژوهشی، بدست آمده است هزینه های گزاف پژوهش را، هر شرکتی نمی تواند بپردازد، لذا ساز مان های اطلاعاتی به کمک می آیند.

   شاید بتوان گفت علت اساسی رشد علوم مدرنیته، سازمان سیا و انتلیجنت سرویس بوده. و این حرف گزافی نیست، زیرا تمام سازمان های تحقیقاتی راهی جز: دریافت کمک مالی و بودجه ،از این ساز مان ها را نداشتند. حتی دانشگاهها و تک تک دانشجویان، آلوده دستمزدهای ریز و درشت سازمان سیا هستند. چرا که هدف از علم افزایش ثروت است، و کسانی که ثروت ندارند، افزایشی هم نخواهند داشت! لذا علم در انحصار کسانی است که: بتوانند واحد های بزرگ پژوهشی را، ایجاد و آن را اداره کنند.

در دوره مدرنیته، تحقیقات همیشه بی نتیجه است. یعنی سال ها پرداخت هزینه و میلیون ها تهیه جزوه و کتاب، ما را به آنچه در اهداف طرح آمده نمی رساند. بلکه در کنار آن به اهداف دیگری دست پیدا می کنیم. و این یک تصادف به معنی واقعی است. یعنی مثلا فلمینگ برای مخمر ها آزمایش می کرد، ناگهان پنی سیلین را کشف می کند! شما برای پیدا کردن مروارید می روید، ولی ناگهان کشتی تایتانیک پیدا می کنید! برای یافتن سلاح های کشتار جمعی به عراق حمله می کنید، ولی 20هزار میلیارد دلار بدهی بالا می اورید!

اما در دوران پسا مدرن ، علم زاییده تخیل نیست، بلکه تجربه اساس علم است. یعنی شما به دستان خود و تفکرات ذهن اعتماد می کنید. از ابتدا راه را تعیین می کنید، و قدم برمی دارید ولی به انتهای ان فکر نمی کنید. رسیدن ملاک نیست، رفتن ملاک است. بودن یا نبودن ملاک نیست، شدن ملاک است. و این را با نظام هستی هماهنگ می کنید. در پسامدرنیزم دین، نه تنها ضد علم نیست، بلکه مشوق ان هم هست و: فلسفه و منطق هم به کمک علم می ایند. فرضیه ها و نظریه ها مانند: نرم افزاری برای علم سخت افزارها به حساب می ایند، که نباید دور ریخته شوند.

فلسفة نظریة العلم فی مرحلة ما بعد الحداثة.

科学的后现代主义理论的哲学。

医生曼苏里,就像现代的所有爱好者,还是深深地知道相伊朗人,说:我们仍然不知道加速度和速度之间的差异不能因此:密封胶,甚至是拯救湖!他被告知,这非常无礼的评论你,因为这仍然是世纪:十九,二十你住,你还没有进入二十一世纪!如果在十九和二十世纪著名的现代主义,后现代主义是二十一世纪。而他们的理论和假设不同的!

根据科学理论,十九世纪的神学理念才是!而材料或产品是不行的,应该被丢弃。在神学方面的专家,只是说,但一个物理学家,产生并创建一个新的对象!在后现代主义,即使是数学和物理,哲学和我们的理念被认为是理论物理学和理论物理学中,我们已经设置了基础:数学哲学。我们已经看到,随着哲学和逻辑的变化,数学已经改变了我们到了数字世界的方式。

网络世界更是稀,和心灵上的材料的重要性。在物理世界中,有一个与太阳或月亮接触的可能性。不过,网络可以是无处不在!在数学的世界里,你不能从一个点到另一个,因为第一个走了一半!而穿越半,一季度一百万位小数和更多!而这样的事情是不可能的。但在网络空间,你可以有几十亿,通过一根线,针尖通过信号!有一个在这个世界上没有的物质,一切都在移动。

在现代世界中的一切是基于利润的首要地位,只有良好的科学,是科学。因此,所有的企业和科研单位,达到盈利的捷径!结果对药物和大规模杀伤器官出售武器,并传播的新疾病。所有这一切都在科研炉,过高的预算管理方面取得的研究成本高,公司可以不支付的,所以情报机构来帮忙。

也许主要原因现代科学的发展,中情局和Antlyjnt服务。而且这不是太多,因为所有的研究机构,除了:财政援助和资金,该组织不会。即使是高校和学生个人,小型和大型工资感染CIA。这样做的目的是增加丰富的知识,和那些谁拥有财富,不会增加任何!因此,科学是局限于那些大单位研究,创建和管理它。

到了近代,研究一直没有定论。支付数以百万计的书籍提供的一年,我们也不会来该项目的目标。但是,与其他目标的实现。而这个意义上说是一个意外。弗莱明酵母为例进行测试,突然发现青霉素!你去寻找珍珠,却突然发现泰坦尼克号!伊拉克找到大规模杀伤性武器的攻击,但将获得高达20万亿美元的债务!

但是在后现代的,科学的想象,但经验是科学的基础。这意味着,你可以在你的手和你的头脑思考信任。从一开始,你的方式指定,而你步行到它的结束,但你不觉得。该标准是没有的,会依据。该准则是,是否是标准。它正在协调的系统。在后现代主义的宗教,不仅是反科学的,而且还鼓励和科学逻辑哲学来。假说和理论,如:软件科学被认为是硬件,这应该被丢弃。

  • سید احمد حسینی ماهینی

پیشرفت ستیزی تا کجا؟

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۱۵ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۲۰ ب.ظ | ۰ نظر

یکی از سیاست های تاریک معاصر، که بنام دموکراسی معروف شده، تحمیل دوران قرون وسطای غربی، به دانشمندان شرق است. آن هایی که در سال های متمادی، در سیاهی و جمود زندگی کردند، وقتی اسلام آزادشان کرد، حالا هم اسلام را نابود می کنند، و هم می خواهند انتقام سال های سیاه خود را، از مسلمانان و مخصوصا شرقی ها بگیرند. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، می گفتند دین باید از بین برود! می گفتند دین افیون توده ها است و: باعث عقب ماندگی بشر می شود.

اما حالا می گویند: دین باعث پیشرفت شدید می شود! و باید جلوی این پیشرفت سریع را گرفت!همه کوشش غرب در این است که : سانتریفیوژهای ایران را جمع کند، و همه آثار علمی و پیشرفت ایران را نابود کند. و همان کاری که اسلاف شان در قرون وسطی، انجام می دادند با راکتور اراک و آب سنگین آن بکنند. و کل تاسیسات را پر از سیمان و بتن بکنند تا این علم دفن شود.

البته روح الله حسینیان که تاریخ خوانده، میداند که معنی سیمان گرفتن راکتور اتمی یعنی چه، و به همین دلیل با عصانیت در مجلس به دکتر صالحی گفته بود: روی کله تو سیمان می ریزم و دفنت می کنم! او می خواست اهمیت این کار را در: ضدیت با علم و پیشرفت گوشزد کند، آن هم به کسانی که این موضوع را نمی فهمند. حتی ایشان با اینکه براثر حرص خوردن زیاد، بستری شده بود و دکتر صالحی به عیادتش رفته بود، آنجا هم حرف خود را تکرار کرد و گفت: من جدی حرف زدم. اشاره حسینیان به گل گرفتن خانه دانشمندان، در قرون وسطی بود زیرا آنان معتقد بودند، آثار علمی نتیجه تماس شیاطین با این افراد است، که باعث می شود : آن ها حرفهایی بزنند که دیگران قبول ندارند! لذا دادگاه های تفتیش عقاید، به محض اینکه می دید کسی در علم پیشرفت می کند، به بهانه مبارزه با وبا، یا بیماری جن زدگی! خانه او را سیمان می گرفتند و یا آتش می زدند!

     و اکنون شوالیه ها و یانکی های ان روز، به دست پسرانشان با دانشمندان ایرانی چنین می کنند. آن ها حتی آمانو را مامور کرده اند که: مانند دادگاه های تفتیش عقاید قرون وسطی، برای باز جویی دانشمندان ایرانی برود، و از آن ها امضا بگیرد که: تا حالا اشتباه کردند و بعد از این هم، دور و بر علم و دانش نخواهند رفت! درست کاری که با گالیله کردند.

    آن ها گفته اند باید: پلوتونیم یا اورانیوم غنی شده رااز بین ببرند! و کتاب ها و جزوات مربوط به آن را بسوزانند، درست همان کاری که در دوران قرون وسطی، با کتاب های بوعلی سینا و فارابی و دیگران می کردند. برای آن ها پیشرفت در علم جایی ندارد. و اگر تا کنون با پیشرفت های علمی اروپا یا آمریکا، کاری نداشتند برای این بود که نمی دانستند، چه فعل و انفعالاتی صورت می گیرد، تا آن ها بتوانند بیشتر آدم کشی نمایند!

تاریخ بیش از همه گواه است که: دانشمندان ایرانی در چه زندان هایی نبودند، و چه شکنجه هایی تحمل نکردند، تا بتوانند علم را حفظ کنند. و اکنون نیز نباید عقب نشینی کنند، زیرا وقتی در کتاب ها می خوانند که: بر بدن دانشمند ایرانی شمع روشن می کردند: تا با آب شدن آن بدنش آرام آرام بسوزد وزجر بکشد، و او مجبور به ترک دانش خود شود. این دانشمندان ایرانی هم، باید مانند دکتر شریعتی بگویند: حتی اگر همچون عین القضات همدانی، شمع آجینم بکنند حسرت گفتن یک: کلمه آخ را بر دل آن ها خواهم گذاشت.

 ولی آیا صالحی چنین جراتی دارد؟ یا اینکه هنوز نزده می رقصد؟ و هنوز خبری نشده به جمع آوری: آثار علمی مانند یک آثار جرم پرداخته است؟ صالحی بداند که غربی های طرف برجام، همان سلف وایکنگ هایی هستند که: گالیله را مجبور کردند توبه کند. ولی گالیله حتی پای چوبه دار، با انگشت پای خود نوشت: زمین گرد است! آیا آقای صالحی  به اندازه گالیله غیرت دارد؟ یا آن ها را افسانه میداند و این ها را حقیقت؟ حالا این وایکینگ ها و یانکی ها آمده اند، بنام سازمان ملل و روز ترویج علم می گویند: در ایران علم ترویج نشده است! و باید کاری کنیم علم ترویج شود. اینهمه تحریف حقایق و: اینهمه پیشرفت ستیزی تا کی باید ادامه پیدا کند؟

هزاران نفر در انگلیس خواستار «انقلاب» شدند

反进步多远?

其中一个当代的丑陋政治下的民主,实行西方的中世纪,东科学家的名​​字已知的。那些多年生活在黑暗和停滞,当伊斯兰教被释放,现在消灭伊斯兰教,他们希望他的黑人,穆斯林,特别是在东的报复。伊斯兰革命胜利之前说的,宗教必须被淘汰!说,宗教是人民的鸦片,并导致迟钝的人。

但我说:宗教是一个显着改善!并停止这种进步很快!西方的一切努力是,伊朗的离心机在一起,和所有的科学文献和摧毁伊朗的进步。而且,正如他们在中世纪祖先,做了重水反应堆在阿拉克并做到这一点。而整个工厂全水泥和混凝土,使他们拥有的知识被埋没。

神的灵试图读历史,知道这意味着什么,以巩固核反应堆,而且由于Sanyt在议会医生萨利希说水泥倒在你的头上,我会被埋没!他希望这项工作在反对科技进步的重要性,将支付,甚至那些谁不明白的问题。即使他们吃了很多,因为贪婪,被送到医院,医生萨利希去拜访她,他重复他的谈话,告诉我,我是认真的。科学家们试图把赶出家门,因为他们在中世纪认为,接触科学的结果与他们的魔鬼,这使得:他们做的事情,别人不同意!宗教裁判所的法院,只要你看到有人在科学进步,战斗的借口对霍乱恶魔般的财产的,或生病!水泥送她回家,并燃烧起来!

     而现在的骑士和洋基队的那一天,伊朗科学家的儿子做的。他们甚至天野剂如中世纪的宗教裁判法院,伊朗科学家去勘验,与他签订了他们,他们错了,到目前为止,从现在做起,全面而不是知识去!现场工作始于伽利略。

    他们应该说:钚或高浓缩铀从杀!而要烧了它,就如同在中世纪时期相关的书籍和小册子,阿维森纳和法拉比的书是别人。科学的进步已经为他们没有地方。而如果在欧洲或美国有史以来科学进步,因为它是不是他们不知道什么是互动发生,因此它们不能杀死更多!

加入了所有的证据表明,伊朗科学家没有在监狱里,并没有忍受折磨,使他们能够保持他们的知识。而现在应该退出,因为当你读这是对伊朗科学家的尸体蜡烛书:浇水慢慢地,他的身体烧毁折磨那里,他不得不离开自己的认识。伊朗科学家应该谨遵医嘱规律说的一样,即使作为首席Hamadani,烛光闪烁的我不后悔说一句话哦,在他们的心脏我会的。

 但萨利希这样的勇气?你跳舞与否?而且还不是新闻的收集:这种犯罪的工作就是工作?萨利希知道Brjam西侧,维京人,伽利略被迫忏悔的前身。但伽利略甚至绞刑架,用脚趾写道:地球是圆的!萨利希先生兑现伽利略?它认为这是事实还是神话?现在,维京人和美国人都来了,作为联合国和促进科学的说,伊朗一直在推动科学!而科学值得提倡。然而,事实和歪曲:但多久必须继续反进?

  • سید احمد حسینی ماهینی

تبعات اقتصاد فرمایشی

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۴۰ ب.ظ | ۰ نظر

مردم زندگی حود را دارند! و کاری به سیاست های اقتصادی و: اولویت های دولت هم ندارند. ماه محرم نشان داد که مردم همه چیز دارند، و تحریم وغیر تحریم هم بر آن ها اثری ندارد. منتهی متاسفانه برخی مواقع دولت ها، تصور دارند که از مردم بهتر فکر می کنند، و دلشان بیشتر از خود مردم، برای آن ها می سوزد، و مداخلات نابجایی می کنند که: وضع را بدتر می کند. تیم اقتصادی دولت گرچه این حالت را ندارد! ولی بهر حال هم دلسوزی هایش، و هم طرح هایش همه فرمایشی و دستوری است و: زندگی مردم را دچار سردرگمی می کند.

     البته فقط در ایران اینطور نیست، بلکه حتی تیم اقتصادی همه دولت ها اینطورند! امروزه نظریه ای مطرح است: بنام تحریک تقاضا که بزرگترین بدبختی ها را بر سر آمریکا آورده،  و ما با اینکه بعد از 60سال نتایج: زیان بار آن را درجامعه آمریکا می بینیم، ولی تیم اقتصادی دولت با فشار هرچه تمامتر، می خواهد این راه را آغاز کند. از همان ابتدا همه چیز را طابق النعل بالنعل و مو به مو مانند: نظریات کینز اجرا کند. که نام آن را بسته اقتصادی ضد رکود گذاشته اند.

    در دوران رکود سال های 1932 در آمریکا، اقتصاد دانان طرح نظریه افزایش مصرف، یا مصرف گرایی را مطرح کردند. که البته در ایران، مردم نزده می رقصند! یعنی همه آن ها مصرف گرا شده اند! به قول سردار رحیم صفوی: مردمی که در زمان جنگ، کامیون کامیون برای جبهه کالا می فرستادند، چطور شده امروز از 45 هزار تومان یارانه انصراف نمی دهند؟ این هم البته نتیجه آموزش های خود دولتمردان است، که سال ها است اقتصاد را اولویت همه چیز اعلام می کنند.

  در اقتصاد هم چون: نیاز ها جنبه معنوی دارد و: بر اورد نیاز ها جنبه مادی دارد. لذا چرخ انتظارات در مقابل چرخه دستیابی ها، کاملا معیوب است . زیرا هیچگاه انسان ها قادر نیست: تمام نیاز های خود را برآورده و یا حتی اشباع کند. زیرا نیاز ها مانند کوه یخ است، هرچقدر آب شود بر دریا اضافه تر می شود، و خودش را بیشتر نشان می دهد.

نمونه آن فروش اقساطی کالا است. سیاست فروش اقساطی برای تحریک تقاضا است، نه افزایش تولید! یعنی این فرض مسلم گرفته شده که: تولیدات بیش از نیاز است، و لذا باید کاری کرد که مردم، بیش از نیاز خود مصرف کنند. مثلا اگر همه خودرو دارند، مدل آن را تغییر دهند! اگر خانه دارند مکان آن را عوض کنند! آلا مد شدن مردم، نتیجه همین سیاست است . علاوه بر انکه تئوری مصرف گرایی، اجازه می دهد افراد بیش از یک خانه، یا خود رو و همسر داشته باشند!

اما نتیجه چه می شود؟ الان بعد از چندین سال سیاستگذاری، و کلاه به کلاه کردن اقتصاد امریکا، می بینیم که در انتها، یک مشت مردمی مانده اند که قادر: به پرداخت اقساط منزل یا خودرو خود نیستند، و بانک ها آن ها را مصادره کرده اند. بیش از 80درصد مردم آمریکا، خودرو و خانه خود را به همین شکل از دست داده اند. بانکها هم که تقاضایی برای این خانه ها نمی بینند، چاره ای جز اعلام ورشکستگی ندارند .

یکی دیگر انتشار اوراق قرضه است، این امر درواقع یک مسکن است، که مردم را به سرمایه گذاری تشویق می کند. و کاهش حجم پول را دنبال می کند. ولی فقط برای شش ماه، این موضع محقق می شود. بعد از شش ماه همه شروع به فروش اوراق می کنند، و دولت مجبور است اصل اوراق را، با سود آن پس بدهد و: لذا تورم دو برابر وارد اقتصاد می شود. اگر دولت لجبازی کند و دوباره، اوراق منتشر کند تا بدهی های قبلی را بدهد، این سیاست کلاه به کلاه کردن، باعث تزریق تورم وحشتناک به اقتصاد می شود. علاوه بر اینکه تولید نیز از بین میرود. زیرا مردم بجای سرمایه گذاری در تولید، ترجیح می دهند سر دولت کلاه بگذارند، و به بهانه خرید اوراق، در چرخه معیوب بهره اوراق به سود آوری برسند.  به همین دلیل بخش خصوصی، همیشه دارای بالاترین حجم پول، و کمترین مشارکت در تولید می شود. و دولت ها فقط می توانند با استعفا، یا تغییر وزرا به آن پاسخ بدهند. لذا بهترین راه این است که: دایه مهربان تر از مادر نشویم! و بگذاریم مردم خودشان تولید و مصرف بکنند.

命令经济的影响

每个人都有自己的生活!而工作的任何政府的经济政策和优先级。穆哈兰显示,人们拥有的一切,并认可和非认可的对他们两个没有任何影响。但不幸的是,有时政府,认为人们更好地思考,而他们自己的大多数人,因为它燃烧,位错的干预措施,使事情变得更糟。尽管这不是政府的经济团队!但无论如何,无论他的同情心,他的计划中的所有命令和指挥与生活混淆的人。当然,这不仅是伊朗,而且所有的政府经济团队拥有它!其原理是:刺激需求的名字就是最大的痛苦在美国有,而我们,60​​年后会导致社会危害性在美国所看到的,但政府的经济压力成为可能,这将是这个样子开始。从一开始,一切都按照Alnl机械和毛发的每一个细节,如凯恩斯的理论。谁把它称为抗衰退的经济已经关闭。 1932年在美国经济衰退的一年,增加消费,或者消费经济学理论提出的。当然,在伊朗,没有人跳舞!他们都具有消费!由于萨达尔·拉希姆·萨法维:谁在战争时期,卡车的货发前,为什么不从今天的45美元的补贴退出?这也是你的培训机构,结果这几年他们的经济优先事项的一切。在经济,如:需求和精神方面的需要的物质层面。该轮正在等待采集周期面前,完全是有缺陷的。因为人类不能做他们所​​有的需求得到满足或不饱和的。由于需要的是像一座冰山,多水的海面上,和节目本身更多。

商品的销售。销售政策来刺激需求,而不是增加生产!这是产生多是必要的,而且应该是,人们需要比他们更需要的假设。例如,如果所有车辆,模型改变它!如果您更改家庭位置!三文鱼时尚达人,结果是相同的策略。除了消费理论,让人们更多的是家庭的,或者有自己的妻子!

但结果是什么?现在,经过几年的政策和帽子美国的经济,我们看到,在最后,少数人已经能够购买住房或汽车,银行必须没收。超过80%的美国,车辆,并以这种方式失去了家园。银行也看不出这些家庭的需求,别无选择,只能宣布破产。

另一个债券的问题是,这是一个真正的住房,鼓励人们投资。而减少的资金规模将随之而来。但仅仅半年的位置来实现。六个月后,都开始出售其债券和政府债券的本金,利润,并给它:经济是两次通货膨胀。

如果政府是固执又一次,发出支付以前的债务的债券,该政策涵盖了帽子摘下来,引起可怕的通胀注入经济。除了生产损失。因为人而不是投资于生产,更愿意说出自己的帽子,并买入债券,在债务的恶性循环,以达到盈利的借口。

这就是为什么私营部门的最高数额的钱永远,至少参与制作。而政府只能辞职,或更改部长将做出回应。最好的办法是:那种保姆妈妈不要!而让人们作出自己的生产和消费。

  • سید احمد حسینی ماهینی

بانک ایده باید ایجاد شود

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۴۱ ب.ظ | ۰ نظر

بمناسبت هفته پژوهش و ترویج علم، بنظر می رسد که راه درستی باید انتخاب شود، تا علم در ایران پا بگیرد. زیرا که هنوز پایه های این علم در ایران سست است، بنا بر اظهار خانم قدیمی از سال 1386 بنیاد های ترویج علم آغاز می شود، و قبل از آن وجود نداشته است. و مردم هنوز در متن برنامه نیامده اند. در حالیکه هدف از ترویج علم آگاهی و اهمیت دادن به مردم است، ولی نا آگاهی آنان باعث شده که: اگر چند نفری هم علاقمند و باهوش پیدا می شوند، محیط را برای خود مثبت ارزیابی نمی کنند و: لذا فرار مغزها آغاز می شود.

یکی از این ایده ها آن است که: همه چیز پول نباشد! یعنی بجای اینکه علم به ثروت فکر کند، باید به ارزش فکر کند. الان برنامه ها طوری است که همه می گویند: دانش باید تجاری سازی شود، یعنی هر دانشی که نتواند پول خود را در بیاورد دانش نیست! و این امر باعث می شود تا: تحقیقات زیادی انجام نگیرد، زیرا بسیاری از تحقیقات نیاز به بودجه دارد، بدون اینکه معلوم باشد به نتیجه می رسد یا خیر، و اگر به نتیجه برسد آیا مشتری پیدا می کند؟ و تجاری سازی می شود یا نه.

ممکن است بسیاری از طرح ها، آنقدر بزرگ باشد که بخش خصوصی اصلا سراغ آن نرود، و دولت هم اگر به فکر تجاری سازی باشد، ممکن است این کار را نکند، و این طرح ها بر زمین بمانند. مثلا یکی از این ایده ها آن است که باید: آب های زیر زمینی و دریایی و روی زمینی را ساماندهی کرد. فرضیه اصلی این طرح آن است که: سه جهارم کره زمین را آب فراگرفته، یعنی همه خشکی ها توسط آب محاصره شده اند، و خشکی ها تراوا هستند، یعنی امکان ندارد که دیواره اقیانوس ها یا دریاها، مانند یک کاسه نفوذ ناپذیر باشد.

این فرضیه به ما کمک می کند که: به همان تئوری قدیمی برسیم که می گفتند: زمین بر روی آب قرار دارد! در واقع اگر ضریب نفوذ پذیری خشکی را صفر نگیریم، حتما آب ها در آن نفوذ کرده و در همه جای زمین هستند، و ما باید قسمت هایی را که نفوذ ناپذیر هستند، شناسایی و از بین ببریم تا: همه منابع زیر زمینی از آب پر شوند. این آب ها به هم مربوط شوند. در این صورت همه تالاب ها، همسطح اقیانوس شده و از: بی آبی و خشکی نجات پیدا می کنند. و زندگی در همه جا بالاتر از سطح دریا ادامه پیدا می کند.

ایده دیگری که هست، حرکت در خلا هست . یعنی مسیری را درست کنیم بطور افقی، در درون عمق زمین که مانند: وتر یک دایره باشد تا: نقاط دور را به هم وصل کند. این کار باعث می شود، با نیروی جاذبه زمین قطار به حرکت در آید. و هیچ سوختی نیاز نداشته باشد. مثلا شهر سن پطرز بورگ را، از داخل عمق زمین به شهر جده وصل کند. برای اینکه قطار بتواند در خلا حرکت کند، آن را به صورت کپسول غیر قابل نفوذ باید بسازند. که فقط در ایستگاه ها باز می شود.

با ایجاد این تونل ها، چند موضوع دیگر هم حل می شود: اولا می تواند به حرکت آب در سراسر جهان کمک کند، حتی از زیر کویر و بیایان ها هم رد شود، در ثانی میتوان از حرارت عمق زمین هم، برای گرمایش سطح زمین استفاده کرد. و آب هایی که در این مسیر به مرکز زمین نزدیک می شوند، و گرم می شوند به سطح زمین که رسیدند، در لوله های آب گرم جاری شوند، و شهر ها را تغذیه کنند.

این کانال های بزرگ زیر زمینی، میتواند مانع جاری شدن سیلاب شوند و: آب ها با نفوذ در این کانال ها، در شهر ها جاری نمی شوند . علاوه بر آن میتوان با شناخت مسیر کانال ها، و سفره های زیر زمینی، میتوان در عمق زمین هم سد سازی به راه انداخت! و از نفوذ آب یا نفت ایران به همسایه ها جلوگیری کرد.

در علوم انسانی هم همینطور است، مثلا الان علم آینده پژوهی تبدیل شده به علم آینده ستیزی! یعنی کسانی که اینده پژوه هستند، می خواهند راهی پیدا کنند تا جلوی نفوذ مذهب را بگیرند! و یا از پیشرفت جمهوری اسلامی در جهان ناراضی هستند. زیرا همه میدانند که آینده از آن حزب الله است و: آینده پژوهان واقعی باید این واقعیت را بپذیرند. ولی نمی پذیرند!

دومین نشست خبری دفتر نهاد رهبری در دانشگاه جامع علمی کاربردی

银行应拓展思路

研究与科学普及周,似乎已经选择了正确的道路,知识在自己脚下。这方面的知识基础仍然薄弱,因为在伊朗,据老太​​太从1386基金会,以促进科学开始,在此之前它。而人们还没有源代码。虽然促进科学认识和关注的人,但他们缺乏知识的目标意味着,如果有几个人有兴趣,并找到聪明的,积极的环境,你不这样做:人才外流开始。

其中的一个想法是,金钱不是万能的!而不是想象的财富,应该是值得思考的。我说的方案,使所有的知识应该被商业化,知识,你的钱不能带来了知识!这使得研究没有做太多,因为需要大量的研究予以资助,不知道能否得出结论,如果它决定客户是否找到?与商业或没有。

可能有很多的项目,如此之大,私人部门并没有做到这一点,如果你认为政府是商品化,它可能无法正常工作,并计划留在地面上。其中一个有水的地下,海上和陆地上重组的想法。该项目的主要假设是,四分之三被水覆盖的行星,这意味着四面环水的所有土地,土地都渗透,这是不可能的海洋或海堤,像一个碗不透。

这一假说有助于我们达到旧理论,即在水面上说的土地!事实上,如果我们不采取零透水性,水必须渗透无处不在地球上,我们有部分这是防渗,识别和消除地下水所有来源是。这些水是相互关联的。在这种情况下,所有的湿地,海洋水平和缺水和干旱生存。而生活还要到处海拔。

另一个想法是在真空中移动。这样一来,我们只是水平,在中间地带,这样的弦是一个圆:连接远点。这将是,在重力的力以移动列车。并且不需要燃料。例如,圣彼得堡市,从地球深处吉达连接。为了使列车可在真空中移动,它必须由不透水的胶囊。它们仅在站打开。

随着创作这条隧道,其他几个问题都解决了:第一,可以帮助移动水世界各地,甚至从沙漠和沙漠也被拒绝,第二个可以是热量在地球深处,加热地球表面使用。以这种方式使用的水是接近地球的中心,温暖地球表面,它们是目前热水管道和城市养活。

大通道地下涝能防止水渗入这些渠道,在城市是不是最新的。此外,它可以识别信道,和地下含水层,可在土坝的深度来触发!和水或油的渗透,以防止邻居。

所以也就是人文科学,如期货,科学现已转向反犹太主义的未来!谁是未来,他们会找到一个方法来防止宗教的入侵!或者,不满伊斯兰共和国在世界上的进步。因为大家都知道,真主党的未来和真正的学者的未来必须接受这个事实。但不接受!

  • سید احمد حسینی ماهینی

آمریکا به کجا می رود؟

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۳۵ ب.ظ | ۰ نظر

رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز، صراحتا گفتند که: (منظور از مرگ بر آمریکا، مردم آمریکا نیستند زیرا مردم آمریکا هم، مثل مردم سایر کشورها هستند. بلکه منظور دولت و هیات حاکمه آمریکا است). و این نکته مهم است که دولت آمریکا، همیشه سعی می کند این شعار را برعلیه مردم آمریکا تفسیر کند، و خود را کنار بکشد! البته دولت آمریکا در همه امور اینطور است، یعنی خود را کنار می کشد تا ترکش های: رفتار ظالمانه اش را تحمل نکند! و باصطلاح جاخالی میدهد.

اما مردم آمریکا می دانند که حقیقت چیست. مهمترین حقیقت این است که دولت آمریکا، یک درصد بیشتر مردم آمریکا را تشکیل نمی دهند! و 99درصد بقیه که مردم آمریکا حساب می شوند، اصلا از نظر دولت آدم حساب نمی شوند، چه رسد به شهروند آمریکایی! به اذعان حقوقدانان فعال سیاسی آمریکا، که در ایران به سر می برند، دولت آمریکا به کمک هالیوود، آمریکا را فقط نیویورک و کالیفرنیای جنوبی میداند! و همه صحنه های فیلم ها که می خواهند: آمریکا را ابر قدرت جهان نشان دهند، در همین دونقطه اتفاق می افتند. و از حضور فقرا و سیاهپوستان و جامعه افریقایی امریکایی خبری نیست.

به اعتراف آن ها فقط، یک میلیون نفر شهروند آمریکایی شبها را در خیابان ها به سر می برند. یعنی نه خانه ای دارند و نه پولی ، 80درصد مردم اصلا در نظر رسانه ها وجود خارجی ندارند، و این ها کسانی هستند که به علت در امد کم و نداشتن شغل، قادر به پرداخت اقساط نیستند و: در حال از دست دادن خانه و اتومبیل خود هستند، بانکها آن ها را تصاحب کرده و: به تملک خودشان در اورده اند.

در حالیکه هالیوود، یک فرد آمریکایی را رمبو یی نشان می دهد که: از بس ثروتمند است نمی داند چه کند! و ناچار برای دلخوشی موزه سلاح در خانه خود دارد، و برای تفریح آدم کشی می کند! و یک تنه یک کماندو حرفه ای را از بین می برد، و همه لوازم و تجهزات او بروز است، و پول همه چیز را به بالاترین قیمت می پردازد!

حال باید پرسید واقعا آمریکا به کجا می رود؟ مردم آن چه می خواهند و: دولت آن چه خیالی در سر دارد؟ هیچ جای شیهه وجود ندارد که: مردم آمریکا هم مثل مردم سایر نقاط جهان، به دنبال یک لقمه روزی حلال هستند، تا شکم زن و بچه های خود را سیر کنند، و کاری به هیچ سیاستمدار یا سناتور و وزیر و کیل ندارند. اما برعکس دولت آمریکا برای حفظ برتری ظاهری خود، تا کنون هزار میلیارد دلار برای مردمش بدهی بالا آورده، که آن ها تا ابد هم کار کنند، نمی توانند این بدهی را بپردازند!

تنها راه نجات مردم آمریکا هم، بیرون آمدن از پیله ای است که ،به دور ان ها تنیده و آن ها را، مسخ رسانه ها و فیلم های هالیوودی کرده است. اکنون واقعا زمان ایزوله کردن هالیوود و رسانه ها، و منزوی کردن آن ها است . نرفتن به استقبال اسکار و: دیگر نمایش های بالماسکیک و مسخره آمریکایی، از دو جنبه برای مردم فایده دارد. درمرحله اول باعث پس انداز پول هایی می شود که: برای دیدن فیلم ها و داستان های دولت صرف می شود. و در مرحله دوم حفظ خود و خانواده از شر: جاذبه های رسانه ها و جادوی جعبه ها و پرده های نقره ای است.

مردم می توانند این اوقات خود را صرف: پرداختن به رسانه های خودشان بکنند. شبکه های اجتماعی ایجاد کنند یا در آن عضو شوند، اخبار مورد نیاز را از آن جا بگذارند و یا از ان دریافت کنند. فیلم ها و سرگرمی های خود را زا انجا دانلود کنند، و هیچ اهمیتی به فیلم ها و سریال های هالیوودی ندهند. این جادوی هالیوودی، حتی خود دولتمردان آمریکا را هم مسخ کرده! و از انان حیوان های وحشی ساخته که:فقط در فکر حمله و کشتار هستند. و به هیچ وجه سلامت مردم برایشان اهمیت ندارد! آن ها اگر دستمزد هنر پیشه ها کمی کاسته شود، برایشان یک دغدغه محسوب می شود! ولی اگر 80درصد مردم برای پوشش هزینه های: بهداشت و درمان و تغذیه خود، بودجه ای نداشته باشند زیاد مهم نیست!

بقول آن حقوقدان معترض : در امریکا همه آزادند حرف بزنند، ولی کسی نیست که گوش بدهد ! و حرفهایی هم که می زنند، باید بسیار حساب شده باشد والا، فقط با گلوله به آن ها پاسخ می دهند! زیرا دولت فاشیستی و پلیسی آمریکا، هیچ احساس خطری از این رفتار های خود نمی کند.

أین هو أمریکا؟

哪里是美国?

最高领导人的伊斯兰革命,公开表示,(死到美国的订单,而不是美国的人,因为美国的人,像其他国家的人民,而是政府和美国的统治精英)。而且重要的是,美国的政府,总是试图解释反对美国的人来说,这口号,并撤销!美国,当然,政府在这一切,即拉起片段:他粗暴的行为是不能容忍的!而躲闪的术语。

但是,人们在美国知道真相是什么。事实是,美国的政府,一成多的人在美国没有形成!而99%的人在美国都算,政府并没有一个,更不用说美国公民!要承认政治上活跃的美国律师,谁住在伊朗,美国政府帮助好莱坞,纽约,南加州只知道美国!并希望所有场景:美国世界展示的超级大国,发生在结肠。穷人和非洲国家和非洲裔社区新闻的和。

要只承认其中一万美国人生活在街道在夜间。那是不是家里没有钱,80%的媒体是不存在的,而这些人谁,因为收入低和缺乏就业机会,无力支付分期付款并不:房屋和汽车的损失自己的银行,以获取它,并在他们身上。

虽然好莱坞,兰博美国的一个说明:超级富豪不知道该怎么做!并被迫助威武器博物馆在他家,和谋杀的乐趣!而凭一己之力摧毁了一个专业的突击队,和所有的零部件和设备,他就到了,和金钱就是一切以最高的价格优惠!

我们要问哪里是真正的美?人们他们想要的东西,政府有什么虚的头上?没有嘶鸣,美国人民像世界其他地方,找一咬牙清真一天,女子的腹部和养活你的孩子,并没有任何政治或参议员和基尔部长。相反,美国政府带领它的出现,提高了债务万亿美元的人,他们总是一起工作,他们无法还债!

只有这样,才能拯救美国的人,是走出茧,围绕着相互交织,他们如醉如痴媒体和好莱坞电影。好莱坞和媒体,现在真的隔离和排斥他们的时间。要欢迎奥斯卡:避世显示,在美国和可笑,有两个方面的公共利益。第一阶段将节省的钱,政府支出是看视频和故事。其次,以保护自己和家人免受邪恶:旅游媒体和银箱和窗帘的魔力。

人们可以度过这段时间:应对媒体自身。社交网络或部分,大约需要新闻离开它或把它。不提供下载电影和娱乐,而不会在意好莱坞的电影和电视剧。好莱坞的魔术,甚至美国政府已经迷住了!他们就野生动物,大约只有攻击和杀害。而不在乎人们的健康!他们如果工资的演员都略有减少,对他们来说是一个问题!但是,如果80%的人口覆盖成本:健康和营养,资金并没有真的很重要!

根据谁在美国抗议的律师们每个人都可以自由地说话,但是没人听!而东西,他们应该是非常高的账户,只是在它的子弹回应!由于法西斯警察国家美国,他们的行为并不觉得从这任何危险。

  • سید احمد حسینی ماهینی

ای مزدوران واردات! اینهم آب

سید احمد حسینی ماهینی | دوشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۲۶ ب.ظ | ۰ نظر

خداوند هم از دست مردم خسته شده و نمی داند چه کند! در چهار فصل خدا، هوا نیمه ابری است. زیرا اگر ابری شود، عده ای خوشحال می شوند و می گویند: کمی هوا خنک شده، ولی عده ای هم ناراحت می شوند و می گویند: ای خدا چرا آفتاب را نمی بینیم! اگر باران نیاید، یک عده ای ناراحت می شوند، و شکایت می کنند که خدایا، چرا باران نیامد و خشکسالی شد و :همه چیز گران شد و کم آبی ما را آزار می دهد.

   همینکه باران آمد، ناگهان باز همه اعتراض می کنند: ای خدا شاید کسی هنوز بخاری نخریده، و یا سقف خانه اش را ایزوگام نکرده، و یا اصلا سقفی بالای سرش  نیست!  و وای به روزی که باران، کمی بیشتر ببارد و چند خانه را هم سیل ببرد، آنوقت همه اعتراض ها به سوی خدا روانه می شود که: این چه بلایی است که بر سر مردم می اوری؟ خلاصه خدا هم مانده، چه کند از دست این مردم.

نه فقط در باران، در اقتصاد هم همینطور است! وقتی گرانی و تورم است همه ناله می کنند: که این چه وضعی است، هر روز قیمت ها بالامی رود و: مردم توان خرید خود را از دست می دهند، و فقرا ممکن است حتی نان شب هم نداشته باشند، این چه عدالتی است که خدا اجرا می کند. همینکه ارزانی و کسادی می شود، باز هم همان ها می گویند: ای داد و بیداد کار ها خوابیده، کسی خرید و فروش نمی کند، رکود همه جا را فرا گرفته، واقعا فقرا چه کنند؟

اما همه این ها یک راه دارد، و آن اینکه بدانیم خدا آگاه تر از ما، به خود ما است و بگذاریم خودش کار خودش را بکند. و اینقدر برای او برنامه ریزی نکنیم، و الکی انتقاد نداشته باشیم. حالا اگر مردم این چیز ها را نفهمند، اشکالی ندارد آدم معمولی کم سواد، و بی تجربه هر حرفی بزند کسی از او دلگیر نمی شود. اما وقتی دولتی ها ، روشنفکران و تحصیلکرده ها چنین کاری می کنند، باید پرسید چطور می شود با تغییر اوضاع، پایه فرضیه های آنان هم تغییر می کند، ولی سوال های ان ها ثابت می ماند؟

مثلا در همین قضیه آب ، آنقدر تبلیغ کردند که: ایران خشکسالی آمده و بیابانی شده کم آب است، که مردم فکر می کردند در یک بیابان، بدتر از عربستان زندگی می کنند! حتی مسئولین رفتند دنبال پروژه وارد کردن آب از خارج. البته این از نظر ما یک توطئه بود، تا یک عده نو کیسه به نوایی برسند. هرچه نوشتیم که ایران، دور وبرش پر اب است و: کوههایش پر از سر چشمه گوش نکردند، تا اینکه سه روزه، خدا همه آن ها را به آب بست.

حالا همان هایی که می گفتند آب وارد کنیم! یا سکوت کردند و یا باز هم طلبکار شدند: که باران زیاد در همه جا سیل جاری کرده، و خسارات فراوانی به مردم زده است، و این برای نا آب نمی شود. البته از نظر ما هیچ تعجبی نداشت، زیرا که معلوم بود از جای دیگری ناراحت هستند، چون نتوانسته بودند، ایران را عربستان دوم بکنند. ولی ما می گوییم عقل هم خوب چیزی است! چرا اقایان از عقل خود استفاده نمی کنند، و فقط از منظر جیب شان به مسائل کشور نگاه می کنند؟ شاید هم تقصیر ندارند، از موقعی که اقتصاد شده همه چیز ایران، آن ها هم مجبورند در این مسابقه شرکت کنند.

 بهر حال این سیلاب ها، ثروت بزرگ ملت ایران هستند. همانطور که اگر آب نباشد، جنگ جهانی چهارم بوجود می آید، بودن آن هم غنیمت است. حالا چرا نمی خواهند از این سیلاب ها، استفاده درست بکنند معلوم نیست. مثلا اگر در جنوب کشور ، چاه های نفت خشک شده، بجای اینکه بیکار باشند جای: انبار کردن این آب ها باشد، چه اشکال دارد؟ یا در تهران و استان های دیگر، تمام مسیل ها سد خاکی داشته باشند، و یا همانقدر که برای مترو ها، تونل درست می کنند برای آب هم، تونل و زیر زمین درست کنند، و نگذارند که سیل بجای نعمت، به نقمت تبدیل شود و مردم را عذاب دهد.

     یکی از همین تونل ها را اگر، بین دریای عمان و دریاچه های ایران بکشند، هم دریاچه ها پر می شود و: هم سفره های زیر زمینی سیراب می شوند. و اگر این کار مدیریت شده باشد، این شهر زیر زمینی، برای سفر و انتقال بار و مسافر هم، پر رونق می شود. درست مثل داستان دیگر ژول ورن: سفر به اعماق  زمین!

 تهران میزبان :فعالان حقوق بشر آمریکا

进口佣兵!这里的水

上帝是累的人不知道该怎么办!在上帝的天气四季晴间多云。因为如果是阴天,人是快乐的,说有点凉,但有些不高兴,说:神啊,为什么看不到太阳!如果雨不来,整个人都不高兴,并抱怨说,上帝,你为什么不下雨,干旱已经结束,一切是昂贵的,伤害我们的水。由于雨来了,突然打开所有抗议:神啊,也许有还是买加热器或保温屋面他家呢,还是没有屋顶在他的头上,而不是!而就等到大雨,大雨点小,很少家庭有洪水的胜利,那么一切都将被发送抗议上帝,这是开放的我们什么样的人呢?摘要神依然,这是什么人。

不仅在雨中,在经济上是一样的!当通胀是所有的呻吟:这是什么,爬到河的每一天,人们失去了他们的购买力,而穷人可能连吃饭的时间,这就是正义神运行。一旦经济衰退很便宜,还是说同样的话:狂暴是在撒谎,一是处理没有停滞随处可见,真正的穷人怎么办?

但是,这是单向的,那就是,我们更加认识到我们的神,对自己,并让他们做他们的工作。因此,我们有计划的她,假装我们不批评。现在,如果人们不明白这事,好吗普通人没有受过什么教育,并体验他的谈话每个人将不会感到失望。但政府,知识分子和受过教育的人做的,问题是如何改变的情况下,根据他们的假设会改变,但问题是保持不变?

例如,在有水的情况下,这么多的宣传,伊朗的沙漠干旱和低水,人们认为在旷野,比沙特阿拉伯的生活!即使当局正在寻求从外部引进水的项目。但是,我们认为这是一个阴谋,一个新的小组,健全自己的行李。当我们写道,伊朗,切断水和填充:山上满泉不听,直到三天,上帝关闭它们放入水中。

现在,那些谁说,水!或者是沉默或仍欠那么多的雨洪水无处不在,损害人的影响,这将不会是缺水。当然,我们并不奇怪,因为它是从其他地方明确的不满,因为他们失败了,他们的第二个国家沙特阿拉伯。但是,我们说些什么好理由!为什么男人不使用你的头脑,只是从自己的口袋里的角度来看待该国的问题?也许没有过错,因为经济的一切,他们被迫参加。然而,最近的水灾,伊朗民族的巨大财富。因为如果没有水,没有第四次世界大战,因为它是战利品。为什么不洪水,它们的使用目前还不清楚。例如,如果在南方,干燥的油井,而不是失业比:股票上这片水域,有什么不好?或者在德黑兰和其他省市都水道坝,或者多为地铁,隧道补足水分,隧道及地下正确的,并防止祝福的洪水,而不是,是一个诅咒,和惩罚的人。其中一个隧道,如果之间,阿曼和伊朗江湖杀,填补了湖泊和两个地下含水层被浇灌的。而如果是管理,地下城,前往提供货物和乘客,更是一枝独秀。就像凡尔纳的其他故事:西游记地球的中心!

  • سید احمد حسینی ماهینی