از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

۳۱ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

اعتراف عملی به اصل ولایت فقیه، در آئین وهابیت

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۱ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۴۲ ق.ظ | ۰ نظر

علیرغم دشمنی های وهابیون با تشیع، بر سر ولایت و ولایت فقیه، خودشان عملا این اصول را پذیرفته، و به آن عمل می کنند! مثلا با اصرار بر اینکه پیامبر اسلام، هیچ وارثی ندارد و ارث از خود برجای نگذاشته، و کسی را بجای خود وصی و ولی معرفی نکرده است، اما خلیفه اول عملا خلیفه دوم را تعیین کرد، و برای اینکه مردم به حضرت علی ع روی نیاورند، وی را مشخص نمود. حتی برعکس هم اتفاق افتاد یعنی: همه می گفتند عمر خلیفه شود، ولی ایشان باتوجه به بزرگتر بودن ابوبکر، ابتدا ایشان را پیشنهاد کرد تا: اولا به حب نفس متهم نشود، ثانیا حرفی که گفته بود: حضرت علی برای خلافت جوان است، از بین نرود. ثالثا جاده صاف کن باشد، زیرا مشخص بود که بزودی از دنیا خواهد رفت.

خلیفه دوم هم همینطور: وصیت کرد بعد از او مردم از عثمان تبعیت نمایند. واگر عثمان هم مرگ خود را پیش بینی می کرد، حتما نمی گذاشت خلافت به حضرت علی برسد! و کس دیگری را معرفی می کرد. و این البته نشان می دهد: هرکس خلاف واقعیت و حقیقت حرف بزند، از دنیا نمی رود تا با عمل خود، صحت آن را ثابت کند. علاوه بر ان در دیدگاهای سه خلیفه، تضاد های دیگری هم وجود دارد: که به دست خودشان و در عمل آن ها را بوجود آورده اند.

یکی از ان ها مسئله شورا هست. آن ها معتقدند که رهبر را باید شورا تعیین کند! اما نمی گویند این شورا چه شرایطی دارد؟ لذا هرکس سه یا چهار نفر شد، می تواند شورا باشد و رهبر را تعیین کند! برای همین است که در اتوبوس و صف نانوایی ، یا بر سر چهار راه ها هرگاه چند نفر با هم باشند، دست به صدور منشور رهبری و: عزل و نصب آن می کنند.

حتی آن ها نگذاشتند که دیگر رهبران، با شورا انتخاب شود. یعنی در طول تاریخ چه در دوران خلفا، و چه در دوران بنی امیه و بنی عباس، شورا هیچ نقشی نداشته است. و انتصاب همیشه، جای انتخاب را گرفته، و موروثی بودن جای: شایسته سالاری را پر کرده است . حتی به همین دلیل امام حسین کشته شد که: با موروثی بودن و جانشینی یزید مخالف بود.

 در دوران معاصر هم وهابیون، تا جاییکه توانستند خودشان در راس امور بودند، و تحت قیمومیت هیچ آئینی نرفتند، یعنی حکومت و ولایت را حق خود می دانستند. دلیل آن هم این بود که به خیال خود، استنباط بهتری از دین داشتند و: حرف پیامبر را بهتر درک می کردند. و نمی خواستند هیچکس دیگر در این فهم، آن ها را کمک نمایند. و هرکس حرفی برخلاف آن ها می گفت، تکفیر می شد و برای همین آن ها را: تکفیری هم می گویند!

   حتی آل سعود وقتی تصمیم به حکومت داری و: یا جنگ گرفت ابتدا به سراغ علمای وهابی رفت، و از آن ها اذن و اجازه گرفت.  و برخی گفته اند که تعهد دوطرفه گرفته شد: که یک طرف قوه مقننه باشد، و طرف دیگر قوه مجریه! و مادام لعمر از یکدیگر پشتیبانی کنند. آن ها هم آل سعود را تایید کردند، یعنی آل سعود مشروعیت ولایت خود را، از فقهای وهابی دارد. و این نشان می دهد که حتی آل سعود، و علمای وهابی میدانند که تصرف در: جان و مال مردم اجازه شرعی می خواهد، و کسی بدون اطلاع  کامل از احکام اسلامی، نباید حکومت کند.

از این مهمتر آن ها در عمل اعتراف کردند که: حاکم نه تنها باید حاکم شرع باشد، بلکه باید مجتهد جامع الشرایط هم باشد، و احکام اسلامی را از همه بهتر بداند، و در استخراج آن از قران، حرف آخر را بزند. چرا که به همین دلیل، بقیه را تکفیر می کنند. زیرا می گویند فقط خودشان اسلام را می فهمند، و بقیه فقط باید گوش بدهند و تقلید کنند! و اگر حرف اضافه و یا تفسیر دیگری داشتند، باید اعدام شوند. و یا مانند شیعیان قتل عام گردند.

بنابر این وهابیت از جمله کسانی هستند: که می گوید اسمش را نبر! آن ها همه اصول مسلم اجتهاد و تقلید را، کاملا رعایت می کنند! و تنها تفاوت شان با شیعه آن است که: تحمل مخالف را ندارند. در شیعه هر مقلد میتواند به مراجع مختلف رجوع کند، و تشخیص اعلم بر عهده خودش است. و اگر ناتوان بود باید مشاوره بگیرد. اما وهابیت می گوید که اعلم من هستم و: کسی نباید روی حرف من حرفی بزند. و یا سراغ کس دیگری برود. واین عمل خود رای بودن، یا همان استبداد و خود بزرگ بینی است، که در همه ادیان و مذاهب و: مکاتب سرزنش شده است.

 ائتلاف ماهین نیوز

实用承认的velayat-E Faqih的原则,瓦哈比主义的崇拜!
尽管瓦哈比和什叶派的敌意,全省最高领袖,他们居然接受了这些原则,并采取行动就可以了!例如,坚持先知也没有留下任何继承人,而他的继承,他的继任者,而不是一个,现在也没有,但实际上第二任哈里发任命为第一任哈里发,而且人们不来的伊玛目阿里他透露。即使是相反的事情发生了:大家都在说哈里发奥马尔,但由于较大的艾布·伯克尔他第一次提供给他们:第一,自爱不带电,第二个字母是说:“阿里哈里发是年轻的,在不会消失。三年级生因为很明显,世界会很快。
第二任哈里发,太:将奥斯曼的人后,他跟随。如果奥斯曼曾预言他的死亡,不知道哈里发阿里单独!而另外一个被引入。而这个过程表明:任何人违背事实,讲道理,世界上没有自己的行动,证明它的真实性。此外,三个哈里发的意见,还有另外一个矛盾:在实践中,他们创造了自己。
其中之一是安理会的问题。他们认为,安理会应任命的领导者!但是,不要告诉安理会什么情况?因此,每三,四,您可以确定理事会和领导者!这就是为什么面包店在公共汽车上,或在人多的地方都是在一起的十字路口,领导宪章的问题,卸载并安装它。
他们甚至没有其他领导人,理事会选择。什么是历史的哈里发的时间,倭马亚和阿拔斯王朝的时候,会起到任何作用。而约会总是有选择的地方,和遗产:优点是完整的。即使是伊玛目侯赛因被打死,使耶齐德反对世袭继承。在当今时代,瓦哈比教派,因为它们本身是在事务的负责人,和任何宗教师从没有,政府和全省的知情权。其原因是,在他心中,更好地了解宗教和:有什么更好的理解他们的先知。而且不希望任何人在这个意义上说,这将有助于。而谁要是说对他们的任何东西,所以它是被逐出教会是:禁教会说!即使在决策管理和沙特的家:战争最初去的瓦哈比学者,并把他们的权限。而有些人说,这是一个相互承诺:一方面,立法机关,行政机关和对方!而LMR夫人相互支持。他们还证实了沙特,贵省的沙特合法性,众议院,从瓦哈比派的学者。它表明,即使沙特和瓦哈比学者认为,以生命和人的宗教欲望财产,没有人完全了解伊斯兰教法,应管辖。
更重要的是,他们居然承认,不仅要对法官的裁决,但必须是完全合格的牧师,和伊斯兰法律,从所有更好的了解,并从古兰经,说了算得到它。为什么会这样,其他人都逐出教会。他们只能说他们了解伊斯兰教,剩下的只需要听和模仿!如果介词或有另一种解释,应该执行。或者作为什叶派的宰。
因此,瓦哈比主义在那些说他的名字战斗!他们是伊智提哈德和模仿的所有原则,完全符合! ,与石的唯一区别是:不容忍反对。什叶派任何模拟器可以指不同的主管部门,而最得知他的诊断。如果它无法协商。但瓦哈比教派认为我知识丰富,应该有人跟我说话。或者转向另一个。并投票选出自己的操作,或随意性和大鼻子,在所有的宗教和信仰:怪学校。

  • سید احمد حسینی ماهینی