چرا عربستان از ورود تکفیری ها وحشت دارد؟
چرا عربستان از ورود تکفیری ها وحشت دارد؟
دروغ پردازی تکفیری ها ،وهابیون و سردمداران داعش، به سادگی قابل فهم است. زیرا آنان قصد اسلامی یا انسانی ندارند که: برای آن فعالیت کنند. چون افرادی که اسلامی و یا حتی انسانی فکر می کنند، ابتدا باید خود را فدای دیگران بکنند، نه دیگران را فدای خود. این یعنی که خدمت به دیگران، اصل اساسی در این تفکرات است . پس بنابر این کسی که خود را، برتر از دیگران می دانند. درواقع خود را برای ریاست و: مدیریت بر دیگران در نظر گرفته اند! آن ها می خواهند آقای دیگران باشند و: دیگران نوکری آن ها را بکنند.
البته این دو نوع تفکر از ابتدای خلقت بوده، و مخصوص زمان ما نیست. حتی کودکان هم این را می دانند.در تمام داستان های کودکان هست که:مثلا آقای شیر یا اقای روباه، قصد شان از تمام دوز و کلک هایی که می زنند، برای این است که رئیس جنگل بشوند! در سریال های طولانی و فیلم های معروف هم، می بینیم که آخر حرف همه تبهکاران این است که: آن ها می خواهند رئیس شوند! و کل جهان را به دست خود بگیرند و: قدرت مطلق جهان شوند.
البته یک فرق اساسی و کوچک اینجا موجود است: و آن بحث دموکراسی یا مردم سالاری است. اگر کسی فقط خودش، خودش را قبول دارد و: رهبر جهان می داند. اما باید دیگران او را به این منصب انتخاب کنند.
این حقیقت باریک تر از مو این جا است: آیا خود رای باید بودن یا دیگران ؟ آیا خودپسند باید بود یا دیگر پسند؟ مطمئنا اگر خود پسندی ملاک باشد، همه می خواهند مدیر جهان باشند.
اما شرط اساسی مدیریت این است که: توسط دیگران به این سمت برگزیده شوند. در واقع حکم بگیرند و بعد حکومت کنند. این دیگران ممکن است یک نفر تا صد ها نفر باشد. یا ممکن است یک ملت یا مردم جهان باشند. یا از همه مهمتر، خداوند جهان او را انتخاب کرده باشد.
حالا اگر داعش خود خوانده است، یعنی: خودش ، خودش را برای مدیریت جهان، صاحب صلاحیت میداند؟ یا دیگران به او ماموریت داده اند؟ اگر دیگران به او ماموریت داده اند آن ها کیستند؟
به نظر می رسد : اگر ابوبکر البغدادی، خودش،خودش را برای: حکومت جهانی انتخاب کرده که، این خود رای بودن و استبداد است. اگر فقط چند نفر از اطرافیان، او را انتخاب کرده اند. این دیکتاتوری و حکومت اقلیت بر اکثریت است. اگر دولت عربستان او را انتخاب کرده، پس چرا از ورود آنان به مکه و: مسجد الحرام و مدینه ، حتی ریاض و جده جلوگیری می کند؟ و از اندیشه ورود آنان به عربستان وحشت دارد؟
آیا اگر آنان آدم با صلاحیتی هستند بهتر نیست اول از مکه و مدینه شروع کنند؟
为什么沙特阿拉伯是怕逐出教会的到来？
谎言逐出教会，瓦哈比和短跑的领导人，很容易理解。伊斯兰或人类，因为他们不打算为它工作。因为伊斯兰教，甚至谁的人认为其他人必须使自己的牺牲，也没有牺牲别人对自己说。这意味着，为他人服务是这些想法是必不可少的。那么，谁是她后，他们知道的比别人更好。事实上，该部门及其管理的目的是给别人！他们要作他的子民，其他勤杂工做到这一点。
然而，这两种类型的从一开始就在想，而不是我们这个时代的。即使孩子们知道这一切都还有孩子们的故事：比如，狮子先生或狐狸先生，他们打算做这一切阴谋的，是成为树林董事长！长和流行的系列电影中，我们可以看到，人物都是罪犯是：他们想成为总统！和整个世界变成自己的双手和力量是绝对的世界。
一个主要的区别，无论多小，可以在这里：它是民主或民主的话题。如果有人只接受自己和世界的领导者知道。但人民选他做。
这里是一个头发比实际上更薄是否投票或其他的自我？这将是自私或其他友好？当然，如果自我等于，每个人都希望成为经理。
但它是必不可少的管理由他人任命。事实上，判断，它支配着。这可能是一个人或一个百人。或者，它可能是一个国家或世界。而最重要的是，神拣选了她的世界。
现在，如果你的短跑被读取，即自己来管理这个世界，他是否合格？别人给了他一个使命？如果别人给了他一个使命，他们是谁？
看来，如果阿布·贝克尔AL-Baghdadis自己：全球治理被选中，自我票和暴政。如果只有几个人身边，他会选择。专政和少数统治多数。如果沙特政府已经选择了他，那么为什么他们进入麦加：和麦地那，利雅得和吉达的神圣清真寺防止什？本以为自己进入了沙特的恐怖？
如果他们是能干的人，而不是更好：首先麦加和麦地那的开始？
