از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

از غزنه تا غزه

به احمد ماهینی کاندیدای ریاست جمهوری امریکا از حزب سبز

۲۷ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

ملکوتی موسیقایی

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۲۷ ق.ظ | ۰ نظر

音乐天堂


音乐有机无需使用授权和未经授权的手工工具和添加剂,在霍尔峰会古兰经卡里上课的家庭可以体验。由于5至12波斯日期Khordad 1393旅客的捐赠和慈善:伊斯兰完全看一场音乐会:来世的世界建立你的

语音和艾哈迈德Abolqasemi或卡里姆·曼苏里教授教授的语气,人口创造了如此兴奋,他们都是儿童,妇女,小的和大的,我们都沉默了,只是听着,但每次吸入阅读器后,用情感和令人钦佩的说的话,他们就越是歌声。某些外国客人是如此兴奋,他们站在他们的脚和伸出手来,展示了她深厚的感情。

这并不重要,或者Flypyn谁曾来自马来西亚,创建了同样多的魅力和活力,讲所有的同一种语言,根据许多世界级卡里的养老谁已送往伊朗每个人有一个Shysh或阿卜杜勒。

当然,只有通过磁带或CD熟悉他们的教授很多,但教授观察风格是对他们的意图的尊重。一些人仍然有把握:第一开头和结尾,用一个风格都各自不同的风格。

读者和客人之间的音乐和谐,是如此之好,似乎是一个合唱团,一百多年的历史半个世纪的实践经验,在大厅四分之一世纪。教训我在高中那会占到合唱声音的对数教训。十辅音,发出声音。两百人,但检测到的声音。听起来数千周二!虽然一十万人在大厅里,我们遇到这场比赛:算法或Alkhvarzmy !或滞后时间是五十万!

    卡里连提示和指点,以配合自己所用的大合唱。这并不重要读者是什么感觉是在他的脸上,或舌头掉下来,但要保持音乐语言的顺序是很重要的。

   卡里甚至掏出音乐安排,并随着音乐的节奏变化,他的声音令人耳目一新。把你的手绕耳,协调所有器官都有。

有的开始用温柔的声音和低沉的声音下限要达到,有时双手和双腿打颤和霍尔也产生了动摇。

巧妙地使用的麦克风,有时贴近麦克风和您的声音:有时候它会向上舍入:声音是光滑:更多的欢乐给听者。

除喉部的上帝赐予的祝福,有没有可能填补的音乐空间,没有用。无焦油和泊和纠察,搞Dnbk 。即使Tavashih群体如此微妙,人们需要阅读音乐,文字或音乐,声音,感觉没有。

   非自愿召回,这是伊斯兰教:在某处读到您:有人去执行一个寂寞的声音,他读古兰经,和古兰经,他的声音,这样才能吸引众议院哈里发不见了!每个人都来听他说:无罪释放卡里已经签署了。


   也许我还没有感觉到这种吸引力:我不知道是真还是假,但现在风化第三十一次国际比赛古兰经,我经历过这样的感觉。四天,我已经辞掉了工作,来到这里。

      我也有一个伟大的演说家,甚至在星期五祈祷,阿亚图拉赛义德·艾哈迈德·哈塔米上周五说了。他与他的妻子和他们的孩子参加了此次活动。可兰经审理古兰经经文的位置( )因此,孩子们熟悉也是如此。

他甚至不是当局通缉的仪式,这,除了那这是网络电视古兰经国际广播电台邀请古兰经很快:执礼还重申:每天从16到22例外祈祷,为家庭和组织以及岩石慈善捐赠古兰经服务于所有奠定了一个良好的就餐客人将受到欢迎。愿上帝赐给我们的古兰经所有的好公仆

 

موسیقی ارگانیک و بدون استفاده از :ابزار  دست ساز و افزودنی های مجاز و غیرمجاز را، در سالن اجلاس سران با حضور قاریان درجه یک و خانواده های قرانی تجریه کنید. ازتاریخ 5تا 12خرداد 1393 مهمان سازمان اوقاف و امورخیریه باشید و: یک کنسرت کاملا اسلامی را ببینید و: هم دنیای خود را اباد کنید هم آخرت را

صوت و لحن استاد احمد ابوالقاسمی و یا استاد کریم منصوری، چنان جذبه ای در جمعیت ایجاد کرده بود که: آن ها همگی از کودک، زن، کوچک و بزرگ، ابتدا ساکت بودند و فقط گوش می دادند ولی بعد از هر تنفس قاری ،با ابراز احساسات و گفتن کلمات تحسین برانگیز، در ادامه صوت آن ها می خواندند.برخی از مهمانان خارجی چنان به وجد آمده بودند که: بر پای خود می ایستادند و با دراز کردن دستان خود، احساسات عمیق خود را نشان می دادند.

البته فرقی نمی کرد، از مالزی یا فلیپین هم که آمده بودند، همانقدر جذبه و نشاط ایجاد می کردند، که گویا زبان واحدی بین همه است.بنابر اعلام سازمان اوقاف از بسیاری از کشورهای جهان قاریان درجه یک به جمهوری اسلامی ایران اعزام شده بودند که هریک به تنهایی یک شعیشع یا عبدالباسط بودند.

البته شاید بسیاری از آنان، فقط از طریق نوار یا سی دی با اساتید خود آشنا شده بودند، اما رعایت سبک همه استادها یک احترام به ساحت آنان بود . برخی ها هم چنان تبحری داشتند که: در ابتدا با یک سبک شروع و در انتها باسبک دیگری تمام می کردند.

هماهنگی موسیقایی بین قاری و مدعوین، به قدری خوب بود که گویا یک گروه کر، با صد سال سابقه ، نیم قرن تجربه و ربع قرن تمرین در سالن هستند. یاد درس های دوران دبیرستان می افتادم که: صدای کر را با لگاریتم حساب می کردند . یعنی هر ده نفر همخوان، یک صدا در می آورند. ولی صد نفر شدند دو صدا تشخیص داده می شود. وهزار نفر سه صدا! گرچه در سالن صدهزار نفری هم ،ما این همخوانی ها را تجربه می کنیم: الگاریتم یا الخوارزمی! یا لگ صدهزار هم می شودپنج!

    قاری حتی از ایما و اشاره، برای هماهنگی گروه کر با: خودش هم استفاده می کرد. برای قاری مهم نبود که قیافه اش چه شکلی می شود، و یا زبانش بیرون می افتد، بلکه مهم آن بود که نظم موسیقایی کلام حفظ شود .

   قاریان حتی از نظم موسیقایی هم بهره می بردند و: با تغییر گام های موسیقی به صدای خود طراوت می دادند. و دستان خود را درکنار گوش می گذاشتند، تا هماهنگی همه اعضا بدن را داشته باشند.

برخی ها با صدای آرام شروع می کردند و: کم کم صدای خود را به آخرین حد می رساندند، که گاه دست و پایشان هم می لرزید و: سالن را هم به لرزه در می اورد.

از میکروفن هم ماهرانه استفاده می کردند، گاه صدای خود را به میکروفن نزدیک و: گاه از آن دور می کردند تا: یکنواختی در صدا ها گرفته شود و: طرب بیشتری به شنونده دست دهد.

بجز از نعمت خدا دادی حنجره، از هیچ امکان دیگری برای پر کردن فضای موسیقایی، استفاده نمی کردند. نیازی به تار و تنبور و دستک و دنبک نیود. حتی گروههای تواشیح، طوری ماهرانه می خواندند که انسان نیازی به موزیک: متن یا موزیک زیر صدا، احساس نمی کرد.

   بی اختیار به یاد صدر اسلام می افتاد که: در جایی خوانده بودی: کسی را قرار بود اعدام کنند، وی با صوت حزینی قران خوانده بود، و صدای صوت قران او، چنان جذبه داشت که تا کاخ خلیفه رفته بود! و او از شنیدن آن به شعف آمده و: حکم برائت آن قاری را امضا کرده بود. 

   شاید تابه حال این جذبه را حس نکرده بودم و: نمی دانستم که حقیقت دارد یا نه، ولی اکنون در حال و هوای سی و یکمین دوره مسابقات بین المللی قران کریم، این حس را تجربه می کنم. چهار روز است که دیگر کار هایم را رها کرده ام و به اینجا می آیم.

      حتی در نماز جمعه هم که بودم خطیب گرانقدر، آیه الله سید احمد خاتمی در نمازجمعه هم این را گفت. وی تاکید کرد با همسر و فرزندان خود، دراین مراسم شرکت کنید. زیرا شنیدن صوت قران دراین مکان مصداق ایه قرآن است(فی بیوت أذِنَ اللهُ أنْ تُرْفَعَ و یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالغُدُوِّ و الآصال) ولذا کودکان با آن آشنا شوند بسیار خوب است.

ایشان حتی از مسئولین هم خواست، دراین مراسم شرکت کنند و این، علاوه بر آن بود که شبکه سیمای قران و: رادیو بین المللی قران هم از همه دعوت می کرد و: مجری مراسم هم تکرار می کرد که: همه روزه از ساعت 16تا 22به استثنا وقت نماز، در خدمت خانواده های محترم قرانی هستند و: سازمان اوقاف و امور خیریه هم سنگ تمام گذاشته بود و: با شام خوبی از این مهمانان پذیرایی می کرد. خداوند همه خادمان قران را خیر عطا فرماید به ما هم

  • سید احمد حسینی ماهینی

فتنه مذهبی، نشان اهمیت مذهب است

سید احمد حسینی ماهینی | چهارشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۱۰ ق.ظ | ۰ نظر

وقتی شما یک سکه تقلبی می بینید، مطمئن هستید که یک جایی، سکه اصل وجود دارد و: به خاطر اصالت آن،عده ای خواسته اند سوء استفاده کنند. و یا وقتی یک اسکناس جعلی می بینید، هیچوقت بانک مرکزی را مقصر نمی دانید! بلکه کسانی را مقصر می دانید که: از بانک مرکزی سوء استفاده کرده اند.

بنا بر این رواج تقلب ، ریا و امثال آن نشان از: اهمیت گرفتن درستی و صداقت است. ومفهوم کار بردی آن این است که: بر اثر زیاد شدن راستی و صداقت، مردم به بالای 50درصد احتمال درست بودن رسیده اند . لذا قانون درست بودن مگر اینکه عکس آن ثابت شود، حکم فرما می گردد.

در حقوق اساسی و حتی روابط بین المللی، این موضوع است که: مردم راست می گویند مگر اینکه خلافش ثابت شود. یعنی راست بودن حرف مردم و ادعای آنان، نیاز به اثبات ندارد بلکه خلاف آن نیاز به اثبات دارد.مثل در قانون اصالة الصحة: یعنی اصل بر صحت است، مگراینکه خلاف آن ثابت گردد ماده 223 قانون مدنی هم می گوید: هر معامله ای واقع شده باشد، محمول برصحت است، مگر اینکه فساد آن معلوم شود.

 توضیع: در اجرای این اصل به مسلمین یادآوری می گردد: معاملاتی که انجام می شود و این که بازار مسلمین، عاری از نیرنگ است در این اصل بیان شده که: اشخاص با داشتن ارکان و شرایط اساسی صحت معامله، میتوانند در عقود معین و غیر معین معاملاتی، واردشوند.

 در احادیث هم هست که: ید مسلم پاک است یعنی: هرچه از دست یک مسلمان بخرند پاک است و: محکوم به درستی است.

مضمونی از امام جعفر صادق ع هم در این زمینه نقل شده: اگر اکثریت جامعه آدم های مومن و باخدایی بودند، شما باید به همه کارها بانظر مثبت نگاه کنید. و برعکس، اگر در جامعه ای اکثریت با افراد لاابالی بود، شما هم باید نظر تان راجع به همه کارها بد باشد.

در احکام نجاسات هم همینطور است: اگر شما به حمام یا مغازه ای وارد شدید که: افراد مقید، آن را اداره می کردند لازم نیست: زیاد تفحص و جستجو کنید. همه چیز در آن جا محکوم به پاکی است . ولی اگر افراد لاابالی بودند و: نجس و پاکی را رعایت نمی کردند، احتیاط آن است که اجتناب کنبد.

     بنابر این، دیدگاه کمی، در این مسئله خیلی مهم است. و تقریبا همین دیدگاه بالای 50درصد را بیان می کند. این دیدگاه کمیتی از آن جهت مورد توجه است که بعنوان : یک قاعده یا قانون کلی میتوان گفت : تقلب یا فتنه همیشه در جامعه بالای 50درصد صورت می گیرد.

 به عبارت دیگر اگر همه یا بیشتر مردم دروغگو باشند(بالای 50درصد) هیچکس فریب نمی خورد. زیرا از ابتدا انتظار دارد که دروغ بشنود. هیچکس به یکدیگر اطمینان نمی کند. زیرا هر آن انتظار خیانت را دارد.

  اما برعکس وقتی در جامعه ای بیش از 50درصد مردم، سعی دارند دروغ نگویند یا به همدیگر خیانت نکنند. آن وقت اگر کسی بخواهد خیانت کند، راحت تر است! زیرا مردم انتظار خیانت یا دروغ از او ندارند . فرض کنید کسی از شما قرض خواست، و گفت آن را یک ماهه پس می دهد. اگر پیش فرض شما این باشد که: طرف راست می گوید، این پول را به او می دهید ولی، اگر پیش فرض شما آن باشد که دروغ می گوید، هرگز پول بی زبان را دست: آدم با زبان نمی دهید.

   از طرف دیگر هم، اگر همه یا بیشتر مردم دروغ بگویند، دیگر نظام اجتماعی باقی نمی ماند و: کسی به همدیگر اعتماد نمی کند. پس اخلاق ، درستی و راستگویی لازمه یک اجتماع است. و تعاملات اجتماعی فقط در این صورت، امکان بروز پیدا می کند.

   بنابر این اخلاقی بودن مردم و: رعایت راست و دروغ ، کمک به یکدیگر لازمه دیدگاه اجتماعی و: همزیستی مسالمت آمیز است. و این درستکاری باید توسعه یافته باشد. یعنی حتما بالای 50درصد را فرابگیرد.

وجدان بشری یا عقل انسانی، تا جایی می تواند او را هدایت کند تا: یک جامعه عقلایی یا باوجدان داشته باشد. ولی این امر فقط تا موقعی است که :منافع شخصی در خطر نباشد و: اگر منافع شخصی در خطر افتاد، همان عقلانیت حکم می کند که: دروغ بگوید و نامش را دروغ مصلحت آمیز بگذارد! یا دزدی کند نامش را تک زدن بگذارد، یا رشوه بگیرد و نامش را هدیه بگذارد. ربا بگیرد و نامش را سود بگذاردو..

ناچار باید یک افق بالاتری باشد تا: هم منافع شخصی هم عقلانیت، مانع دروغگویی یا دزدی یا حیانت افراد شود. و این به جز احکام نورانی اسلام چیز دیگری نمی تواند باشد. زیرا احکام اسلامی، شخص را مطمئن می سازد: اگر برای دروغ نگفتن به ضرر هم بیافتد، خدا ضرر او را به نحو دیگری جبران می کند.

مثلا کسی که از راه حلال و زحمت زیاد، درآمدی را کسب می کند، معمولا کم است اما، خدا به آن برکت می دهد و: فرزندان او براساس این رزق حلال، سالم زندگی می کنند. برعکس ، کسی که با حرام و حلال، در آمد زیادی را کسب می کند، معمولا فرزند ناخلفی می آید و: همه داشته های او را به باد می دهد.

   حضرت علی ع می فرماید :حق را بگو گرچه به ضرر تو باشد! یعنی حق طلبی ماورای عقل است. عشق است وایثار و فداکاری .

  در نتیجه همین آموزه ها، مردم به عشق و وفاداری و: حق طلبی روی می آورند. فتنه از همین جا شروع می شود. یعنی همینکه حق طلبی مردم، به بالای 50درصد رسید، کسانی که در خودعقلانیت بیشتری حس می کنند، دست به مبارزه می زنند . زیرا از دید آنان عشق یا ایثار و فداکاری، به ضرر است . و درواقع نمی گذارد: حرکت جهشی داشته باشند. و ناگهان پولدار یا سیاستمدار و یا قدرتمند شوند.

فتنه یا تقلب به دنبال: راه کوتاه شده برای: رسیدن به قدرت یا ثروت است. 

宗教迫害,显示出宗教的重要性

当你看到伪造的硬币,当然,某个地方,有一个真正的硬币:因为它的独创性,一些人问,以利用。或者,当你看到一个假的银行票据,怪的银行永远不知道!但是,你知道是谁的错:央行已经利用。

因此,欺诈,欺骗,和这样的流行表明越来越准确和诚实的重要性。它的工作概念的范围是:越来越高的对真理和诚实,让人已达是正确的前50 %的机会。这是真实的,除非相反证明成立,为准。

即使在宪法和国际关系,这是一个问题,正确的人会说,除非证明并非如此。人民和索赔的权利,他们不需要证明,但证明,否则必须的,像劳动法原创:其原理是真实的,除非证明并非民法第223条规定:在每个事务如果一个谓词是真实的,除非它原来是腐败的。

 订立若干合约= 。

 有一个圣训碘显然,可以肯定的:一个穆斯林的损失是纯粹的团购:谴责真实的。

这个字段的内容是引用伊玛目贾法尔·萨迪克:如果大多数人认为社会和=神,你要看看一切积极。相反,如果大部分人口在粗心的人,你有你的所有东西坏的意见。

这同样适用于污秽的规定:如果你是一个新人到浴室或铺束缚的人,他们没有处理它:高台跳水和搜索。在这一切势必纯度。但是,如果人们Laabaly :纯度,不洁,不遵守警告说Knbd避免。

     因此,在数量上来看,这个问题是非常重要的。及约50 % ,反映了这一观点。这种观点的数量它被认为是:一个规则或一般法律,可以说始终诱惑,欺骗或高于50 %的实现。

 换句话说,如果所有的人或大多数都是骗子(超过50 % ),不欺骗任何人。预计第一个听到的谎言。没有人不信任彼此。意料之中,因为它是一种背叛。

  相反,当人超过50 %的人口正试图撒谎或避免不背叛对方。然后,如果有人想出卖,更容易!因为人们不希望他背叛或躺下。假如有人问你借钱,并说这是在一个月后。如果你是前提德克斯特说他会拿钱,但如果你的假设是,说谎永远不会丢失的钱在任何语言:人的语言没有。

   另一方面,如果所有或大多数人撒谎,和其他社会制度仍然是:谁不信任对方。所以,道德,诚信和真实性是必不可少的社会。在这种情况下社会相互作用,它可能会被更新。

   所以人们的道德和观察是非,互相帮助是必不可少的社会观点:即和平共处。这种诚实必须得到发展。你必须学会​​的50%以上。

人的意识或一个人的心灵,在那里将带领他:一个理性的社会和兢兢业业。但它是只有当自身利益受到威胁,如果自身的利益受到威胁,理性可能感兴趣的谎言,骗她的名字的规矩!或盗窃来命名可以给予或收受贿赂和礼物给她的名字。雷巴的名字B =把利润。

必然是一个更高的地平线:理性的个人利益,或卧或偷窃防止Hyant人。伊斯兰教唯一的发光条例不能什么都重要。因为伊斯兰法律,一个人可以确信:如果骗损失发生时,上帝会害了他,否则补偿。

例如,溶剂和一个谁很难收入通常较低,但神给人的祝福:他的孩子,根据溶剂,健康生活的规定。相反,有人谁圣地和清真,有许多品牌,通常孩子生病=后路和所有他分给风。

   伊玛目阿里说:说实话,即使是你的损失!正义是超越理智。 =爱与牺牲。

  由于这一学说的结果,人们热爱和忠诚,右边将寻求。在这里,阴谋开始。一旦合适的人都在寻求达成那些谁觉得自己更有理由肉搏战圈超过50 % 。因为爱和牺牲他们的观点,它是无害的。实际上并没有把他们的弹射。突然变得富有或者政客强大。

阴谋或欺诈寻找短的路:权力或财富。

  • سید احمد حسینی ماهینی

صدور انقلاب اسلامی با: لشکر کشی نیست.

سید احمد حسینی ماهینی | سه شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۰۱ ق.ظ | ۰ نظر

معاونت روابط بین الملل سازمان بسیج مستضعفین ،سلسله نشست های تخصص با موضوع "کدخدای بدون دهکده" (بررسی افول هژمونی آمریکا در جهان) با حضور و سخنرانی اساتید مطرح بین المللی سخنرانان: پروفسور کوین بریت (آمریکا)، پروفسور رودنی شکسپیر(انگلستان)، محمد عاصی (آمریکا)، زید حامد (پاکستان)، کلودیا موتی (ایتالیا) در مکان : تهران، خیابان آیت الله طالقانی، سازمان بسیج دانشجویی، لانه جاسوسی سابق آمریکا و زمان: دوشنبه: 5 خرداد 1392، ساعت 12-9:30برگزار کرد.

در این جلسه نکته جالب این بود که آمریکایی ها، حزب اللهی تر از ایرانیان بودند! در حالیکه آنان آمریکا را روبه زوال تعریف می کردند، مسئول روابط عمومی اصرار داشت بگوید: آمریکا قدرت خود را مخفی کرده و قرار است: در جنگ چهارم جهانی آن را نشان دهد!


   استادان یاد شده از ایران می خواستند: برنامه های پرس تی وی را تقویت کنند چون اثر خوبی بر مردم آمریکا دارد. آن ها می گفتند ایران بسیار خوب دارد پیش می رود. و میتواند یک قدرت برتر باشد.

در حالیکه سخنگوی لانه، تند تند می پرسید: آیا قدرت جدید و نوظهور چین یا هند هستند!

بعدا که با شفیع زاده مسئول روابط عمومی صحبت شد، ادعا هم داشتند که متخصص در مسائل سیاسی هستند! به ایشان گفته شد : چرا فکر می کنی آمریکا قوی تر شده است؟ گفت برای اینکه سپر موشکی خود را، در همه جا گسترده و پایگاه های نظامی، در تمام کشورها دارد!

به ایشان گفته شد که: شما جوان هستید و نمی دانید که آمریکا قبلا بیشتر از حالا قدرت داشته، و چون الان کمتر شده پس رو به افول است. مانند اینکه مرد 50یا 60ساله ای، مشت به دیوار بکوبد. کسی که بار اول او را می بیند، فکر می کند او بسیار قوی است. ولی اگر قبلا او را می دید که از دیوار صاف بالامی رفت و: چندین کیلومتر پیاده روی می کرد، طبیعتا می فهمید که قدرت او کمتر شده است.

    بر همین اساس خبرنگار ماهین نیوز، وقت گرفت و سوالی را مطرح کرد: وی گفت ابتدا توضیحاتی باید بدهم بعد سوال خود را مطرح کنم:همانطور که میدانیم : غرب و آمریکا دارای استرات‍ژی نظامی پیشگیرانه هستند! یعنی قبل از اینکه شرق عرض اندامی کند، یا درخواست جنگی بکند یا کمک بخواهد، آمریکا به آنجا لشکر کشی می کند تا: آن ها را نجات دهد و: آزادی را به آن ها هدیه دهد.

اما استراتژی شوروی سابق یا: همین روسیه فعلی اقدامات نظامی پسگیرانه است. یعنی ابتدا رای گیری می کنند برای استقلال، وقتی مردم رای به استقلال دادند و: خواستار عضویت در سازمان ملل شدند، فوری  آن جا را اشغال می کنند تا: جلوی این کار  را بگیرند. مانند اکراین امروزه و: کلیه جمهوری های اتحادیه جماهیر شوروی سابق یا: کشورهای همسود (مشترک المنافع) فعلی. که مهمترین آن همین جمهوری آذر بایجان است . کلیه کشورهای حوزه دریای مازندران و قفقاز ، متعلق به ایران بود. ابتدا آن ها را با احزاب دموکرات مانند: حزب دموکرات آذربایجان به استقلال، تشویق کردند و بعد که از ایران جدا شدند، آن ها را ضمیمه خاک خود کردند و: ارتش روسیه را پشت مرزهای آنان مستقر نمودند. الان در اکراین هم همین کار را می کنند. مردم چهار ایالت جدید آن، در رای گیری خواستار استقلال شدند و: حتی نامه به سازمان ملل نوشتند، ولی بعد رای آن ها را زدند و: بجای درخواست عضویت در سازمان ملل، به عنوان کشور مستقل، خواستار ضمیمه شدن به خاک روسیه شدند!   

اما ایران در استراتژی خود که: بر مبنای دکترین امام خمینی ره می باشد،نه بر اساس پیشگیری و نه بر اساس پسگیری، انتخاب نکرده و اصلا چشم به: زمین یا خاک کشور دیگری ندارد. بلکه بر قلب ها و روح و روان مردم حکومت می کند.

زیرا که اهمیت دکترین ایران، بر اساس نیروی انسانی است.برای ایران مردم مهم هستند نه، ثروت یا زمین یا خاک آن کشور.لذا در بررسی های انجام شده با اینکه ایران در هیچ کشوری، پایگاه نظامی ندارد وقصد هم ندارد که داشته باشد، اغلب مردم آن ها خود را حزب الله و: عضو ایران می دانند.

سوال خبرنگار ما از اساتید، اینطور مطرح شد که ایا این سیاست در مورد: مردم آمریکا هم نتیجه داده؟

آن ها سوال را توضیح داده و گفتند:اگر منظور شما این است که: آیا مردم آمریکا نظرشان راجع به ایران مثبت است یا خیر؟ در جواب باید بگوییم مثبت است . الان مردم آمریکا دیگر فرق القاعده یا طالبان را، با انقلاب اسلامی ایران می دانند و: بیشتر به پرس تی وی گوش می دهند تا به: ماهواره های آمریکایی .

 آن ها گفتند که پرس تی خوب کار می کند و: مردمی که دسترسی به آن ندارند، آن را از اینترنت بر می دارند یا دانلود می کنند.

لذا باید دانست که سیاست جمهوری اسلامی ایران، حتی در مورد کشورهای جدا شده از ایران، این نیست که آن ها را برگرداند. بلکه سیاست نظام در بیدار کردن آن ها، و تشویق آنان به اسلام و مسلمانی واقعی است. از نظر دکترین ایرانی، اسلام وطن مسلمین است نه خاک یا سرزمین . لذا مرز در اسلام، مرز عقیدتی است نه مرزی که سازمان ملل تعیین کرده است.

البته این مرزسازمان ملل هم مدتها است که: مورد تغییر قرار گرفته و دهکده جهانی تشکیل شده. ولی این دهکده جهانی با کدخدایی آمریکا نیست، چیزی که از عنوان این نشست معلوم بود. و حالا این کدخدا کیست؟ از نظر مسئولین نشست، چین یا روسیه است! ولی از نظر ما وحتی اساتید حاضر در جلسه، ایران و انقلاب اسلامی ایران است.  

伊斯兰革命:的入侵没有。

国际关系系动员剥夺,一系列的主题是“没有村长, ” (美国的世界霸主地位的衰落的评价)与教授和讲座由国际演讲提出的参加专业会议:凯文·布莱特教授(美国) ,罗丹莎士比亚(英国)教授穆罕默德·阿西(美国) ,扎伊德·哈米德(巴基斯坦) ,克劳迪娅Mvty (意大利)地点:德黑兰,阿亚图拉塔莱加尼大道,学生巴斯基,间谍和时间的前美国小屋:星期一: 5波斯日期Khordad 1392年, 12-9分: 30举行。

在这个会议上,有趣的是,美国人比真主党伊朗人!当他们被宣布危及美国的公共关系官员坚持说,美国是要掩饰自己的第四次世界大战权力将显示它!

   伊朗的这些大师希望加强该程序,按下TV ,以及对美国人民的影响。他们说,这是很好的伊朗前进。并可以成为一个伟大的力量。

但一位发言人为巢,烧碱问:新的和新兴大国,中国和印度!

公关人员是与Shafizada谈话以后,曾指称,专门从事政治问题!有人对他说:你为什么认为美国是强?说,它的导弹防御系统,广泛和军事基地遍布全国!

他们被告知,你还年轻,不知道在哪里,美国已经拥有更多的权力了,因为它是小于下降。像50或60岁的男子的拳头打在墙上。谁第一次看到她,觉得她很坚强。但是,一旦他看到墙上光滑巴拉姆和几英里的步行,他自然是明白,他的权力是少。

    因此马欣报记者,接手的问题,并说:这个问题我以后,他应该首先作出解释:正如我们已经知道:西方和美国,先发制人的军事战略是!前东蔑视,或要求进行战争或想要帮助美国的入侵尽可能将节省与自由给他们的礼物。

但苏联的战略,或者:为什么俄罗斯目前的军事行动的预防性后。第一个评选的独立性,当人们已经投票赞成独立:他们呼吁联合国会员国,立刻占领了前面得到这份工作。像乌克兰的今天:前苏联各共和国,或: CIS (英联邦)电流。阿塞拜疆是最重要的原因。里海盆地和高加索地区的所有国家,伊朗属于。第一民主党派如民主党阿塞拜疆的独立,鼓励和伊朗谁是分开的,他们被吞并:俄罗斯军队驻扎边境后面。我做同样的在乌克兰。这四个新国家,得票率为呼吁自主性:即使写了一封信给联合国,但随后去了表决。 :不是会员在联合国作为一个独立国家,被称为俄罗斯的土地被装!

但伊朗的战略是基于霍梅尼的教义,不以预防为主,而不是在=的决定,并没有选择在眼睛上:地球上的土壤或任何其他国家。但规则的心脏和灵魂。

因为教义的重要性,由人力资源,重要的伊朗人民是不是物业或土地或土壤。因此,任何国家的调查,就没有军事基地,没有打算,那就是,大多数人拥有它们和真主党:知道成员。

我们的记者问了老师,所以提出了关于这是否政策:美国人民作为一个结果?

他们解释这个问题,并说:如果你指的是美国人民是否没有关于伊朗一个积极的意见?答案是肯定的,我们必须说。现在,美国人民有所不同组织或塔利班,伊朗伊斯兰共和国知道多听电视新闻:美国卫星。

 他们告诉新闻电视台工作正常和人民用不上它,或从互联网上下载它,因为它们。

它应该是伊朗伊斯兰共和国的政策,即使是在伊朗的国家,而不是背部。但在其军事政策,并鼓励他们对伊斯兰教和穆斯林的唤醒是真实的。伊朗教义,伊斯兰不是一个穆斯林国家或地区来的领土。因此,在伊斯兰教的边界,边界不边界相信,联合国已经确定。

它有一个漫长的边界与联合国的变化已经使全球村。但是,美国不领导这个地球村的村长,什么被称为会议。现在,谁是主要的?工作人员会议上,中国和俄罗斯!但是,我们认为,即使在​​考勤,伊朗和伊斯兰革命的教师在伊朗。

  • سید احمد حسینی ماهینی

بانکداری اسلامی، کلاهبرداری است!

سید احمد حسینی ماهینی | يكشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۱۷ ب.ظ | ۰ نظر


رودنی شکسپیر استاد دانشگاه انگلستانی، مدتی مهمان همایش پیامبر اعظم بود، در اولین جلسه مقاله ای در مورد بانکداری اسلامی ارائه و توضیح داد و گفت: الان بانکداری اسلامی کلاهبرداری است:

Rodney_Shakespeare1@btopenworld.com

البته همه گفتار او، خلاصه ای از کتاب ولایت فقیه یا: همان حکومت اسلامی امام خمینی است.

ولایت فقیه یا نامه‌ای از امام موسوی، کاشف‌الغطاء یا حکومت اسلامی[۱] مجموعه‌ای از ۱۳ درس‌گفتار روح‌الله خمینی در: حوزه علمیه نجف در مبحث «ولایت فقیه» است. که در بهمن ۱۳۴۸ ایراد شده‌اند. این کتاب در سال ۱۳۴۹ برای نخستین بار در بیروت چاپ و: به ایران فرستاده شد و در سال ۱۳۵۶ با ضمیمه: سخنرانی دیگری به نام «جهاد اکبر» به طور رسمی، در ایران چاپ و پس از آن نیز بارها تجدید چاپ شد. ترجمهٔ این کتاب اولین بار در سال ۱۹۷۰ به چاپ رسید و: احتمالاً تأثیرگذارترین سند نوشتاری‌ای است که: در دوران مدرن در حمایت از حکومت دینی، نوشته شده است : ویکی پدیا.

در فصل امور مالی، حضرت امام می فرماید که اگر، خمس یا زکات دقیقا پرداخت شود دیگر گرسنه یا فقیری پیدا نمی شود. و اگر فقط یکسال زکات فطره را یکجا جمع کنند، طرح های عمرانی بزرگی مانند: پل سازی و سد سازی را، میتوان به نتیجه رساند.

پرفسور با بیان اینکه :در بانکداری اسلامی اصلا نباید ربا باشد، بهره را حرام دانست و گفت فقط: کار مزد قابل قبول است و: بهره هرچه قدر کم هم باشد حرام است و: به منزله مبارزه مستقیم با خدا است.

ایشان گفت: اینکه ما همان بانکداری غربی را داشته باشیم ولی، کلمه اسلام را به آن اضافه کنیم، یک کلاهبرداری است بعد هم در پاور پوینت خود، بانکی را نشان داد که کلمه اسلامی، به آن وصله شده بود.

هم اکنون بانک ملت، یک وام 5میلیونی را که اقساط آن عقب افتاده به 7میلیون، در طی دوسال افزایش داده و می گوید: اگر طول بکشد تا 12میلیون می رسد. بازداشتی و دستگیری و حکم جلب هم دارد!و همه این هزینه ها هم، برعهده بدهکار  و وام گیرنده است.

دانه درشت های بانکداری، اصلا این ناراحتی ها را ندارند. هرچه می خواهند وام می گیرند و: اصلا پس نمی دهند. اما یک وام ازدواج یا خودرو، در عرض دو سه سال، دو ونیم برابر می شود.

به نظر می رسد اصلا باید بانک ها تعطیل شوند و: بانک های جدید به وجود بیاید. زیرا با وجود اینهمه پرسنل که: در کادرهای قبلی تربیت شده اند، امکان درک درست از تئوری های: جدید اسلامی کاملا بی فایده است.

بانک های جدید اگر بخواهند اسلامی شوند، فقط باید کارمزد بگیرند. یعنی شبکه بانکی با اخذ خمس و زکات، گردش مالی پیدا می کند و از همین  محل هم، به عنوان عامل، طبق نظر قران کریم درصدی را بر می دارد.

برای دادن وام اصلا نباید به بهره تکیه کند. بلکه فقط کارمزدی را بردارد. البته دشمنان بانکداری بدون ربا، یا همان بانکداری اسلامی می گویند: با کار مزد بانک ها اداره نمی شود. آنها تورم را بهانه می کنند و: تصور می کنند که با رشد نرخ بهره، تورم کنترل می شود! و تنها بانک ها وظیفه دارند که: تورم را کنترل کنند.

    در حالیکه رشد نرخ بهره، تورم را دو برابر بالا می برد. ودر یک دور باطل باعث افزایش فزاینده آن می شوند. همینطور که الان اینطور است.

اگر بانک مرکزی بخواهد جریان نقدینگی را کاهش دهد، یعنی انقباضی عمل کند تولید، ازبین می رود زیرا گردش مالی پروژه ها، صفر می شود و در بسیاری از موارد کم شدن: سرمایه در گردش کارخانجات، آن ها را به تعطیلی می کشاند و: اگر وام با بهره بدهد، علاوه بر افزایش حجم نقدینگی ،بهره نیز به عوامل تولید و: هزینه های تولید اضافه می شود و: قیمت تمام شده را بالا ببرد.

اما اگر دستمایه، به جای سرمایه به کار گرفته شود، این اتفاق نمی افتد. دستمایه همان وام بدون بهره، به تولید کننده است. اما سرمایه وام با بهره مضاعف است. زیرا همانطور که مسئولین میدانند و: اعلام هم می کنند بانکها، ظاهرا 22درصد بهره می گیرند، ولی عملا تا صد در صد هم می رسد.

اشتغال هم از راه وام با بهره، حل نمی شود زیرا هم به قیمت تمام شده: تولید کارگاه های کوچک اضافه می کند و: هم ناراحتی های روانپریشی به وجود می اورد. که عملا زیان آن بیش از زیان های: قیمت تمام شده است.

بسیاری از تولید کنندگان، فقط به بانک صورت حسابی را می دهند که بانک می خواهد. آن ها هرگز واقعیات را گزارش نمیدهند. بانک هم همین را می خواهد. یعنی با واقعیت کاری ندارد، فقط مدارکی لازم دارد که بتواند: وام را پرداخت کند.

روش اسلامی در بانکداری اسلامی واقعی، ان است چون مردم پول خود را ، در نزد بانک پس انداز می کنند، باید بایت این امر هزینه به بانک بپردازند. زیرا بانک ریسک نگهدای پول آنان را قبول کرده است. در حالیکه الان برعکس است، نه تنها چیزی از امانت گذار نمی گیرند، بلکه دائم تبلیغ می کنند و: بهره بالایی هم به آنان پرداخت می کند.

 

伊斯兰银行是一个骗局!

莎士比亚罗丹英国教授,而来访的先知代表大会第一次会议,提出了关于伊斯兰银行纸和解释,并表示,伊斯兰银行是一个骗局,现在:


然而,他的讲话中,法基赫书的摘要,或者:伊朗伊斯兰共和国霍梅尼。

Faqih的,或伊玛目侯赛因穆萨维, Kashfalghta '或13个讲座霍梅尼的伊斯兰国家[1]在纳杰夫神学院课题“最高领袖”系列的名称是。波斯日期巴赫曼戈1348年已交付。这本书,发表在贝鲁特1349年第一次:被派往伊朗在1356年,与补遗另一番所谓的“圣战阿克巴”正式,印刷,然后重印多次。这本书的翻译是首次出版于1970年,大概是在现代这个时代最有影响力的文件而政教合一的写入维基百科。

在财务,指出,如果伊玛目,正是胡姆斯支付或天课不会饿还是贫穷。如果一年只有一次Ftrh加薪大的发展项目,如建设桥梁和水坝,可以带来一个结论。

教授指出:在伊斯兰银行的利息是不应该获得非法的,只说:雇佣劳动是可以接受的,使用的是被禁止的,哪些是没有那么:与上帝的直接斗争。

他说,我们有西方的银行,但是我们给它添加伊斯兰教的话,这是一个骗局那么您的PowerPoint ,Word会透露,伊斯兰银行,它被修补。

现在银行,贷款500万美元至700万逾期分期付款,已逐年增加,并表示将采取高达12亿美元。被捕及认股权证具有,而所有这些费用,债务人及借款人的责任。

粗银行,没有足够的条件。他们想要和得到贷款的话,那么不要。但两到三年内结婚或汽车贷款,两年半的时间。

似乎所有的银行都关闭,新的银行应运而生。因为这么多的前任干部员工进行了培训,使理解理论:现代伊斯兰教是绝对无用的。

如果他们是穆斯林的新银行,应该只需要佣金。银行系统采取和胡姆斯天课,营业额可能是从同一个地点和时间,作为代理人,按照古兰经是一个百分比。

它不应该被用于贷款来支持。只需要收费。免息银行,伊斯兰银行,或者像他们说的敌人,工资不托管银行。他们找借口和通货膨胀:假设增长率,通货膨胀被控制!只有银行有责任:控制通货膨胀。

    虽然增长率,通货膨胀率增加了一倍的速度。它可以增加和增加的恶性循环。既然是这样了。

如果央行希望减少现金流量,生产收缩行为,营业额消失,因为这个项目是零,而且在许多情况下损失资本在业界流传,并拉他们关闭:如果你给的贷款,利息,除了增加生产成本的流动性,效率和生产力增加:电梯的费用。

但如果有帮助的,而不是金,被使用,这不会发生。有用免息贷款给制造商。但资本增加贴息贷款。因为我们知道,和当局宣布银行显然22 %的效率,而且还几乎是百分之百。

贷款,连本带利的就业问题,将不会得到解决,因为生产小作坊的成本增加了:它创造的精神障碍。它实际上是弊多于利的损失:价格结束了。

许多生产商,只是作为一个银行账户,将银行。他们从来没有报道事实。银行将有同样的事情。这实际上不起作用,只是它是必要的文件:贷款支付。

在伊斯兰银行的确伊斯兰方法论,这是因为人们赚来的钱在储蓄银行必须咬住,它可能花费了银行。因为银行持有的外汇风险是可以接受他们。相反,虽然它不是,他们没有采取贷款,但他们推动和永久的唯一的事情:高息他们支付。

  • سید احمد حسینی ماهینی

هالیوود نیاز به کمک دارد!

سید احمد حسینی ماهینی | شنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۲۸ ب.ظ | ۰ نظر

شاید برای کشورهای جهان سوم، طرح این مسئله ناباورانه باشد! زیرا آن ها یاد گرفته اند هالیوود را، پر زرق و برق و ثروتمند بدانند و: هنرپیشه های آن را، دارای رویایی ترین زندگی بشناسند . درواقع دروغ های فیلم ها را باور کرده اند و: تشخیص بین فیلم و زندگی برایشان مشکل شده است. مردم جهان سوم یاد گرفته اند که: همیشه احساس فقر بکنند اگرچه، بیشترین دارایی ها را داشته باشند یا: ثروت واقعی آنان بیشتر از ثروت دروغین ستارگان هالیوودی باشد.

هالیوود امروز به چند دلیل نیاز به کمک دارد: دلیل اول فقر فرهنگی و نبود فیلمنامه مناسب است. ساخت فیلم هایی در باره ایران، بیش از آنکه زاییده دانش آن ها باشد، نتیجه کم مطالعه بودن فیلم نامه نویسان آن ها است. زیرا آنان در کاخ شیشه ای نشسته اند و: برایشان زحمت دارد تا یک سفر ولو کوتاه، به سرزمینی که برای ان می نویسند بروند.

   آن ها از لابلای گفته های سی ان ان یا :بی بی سی به اطلاعاتی در باره ایران دست پیدا می کنند و: همان را دستمایه نوشتن فیلمنامه کرده و: ساخت فیلم را آغاز می کنند. فیلم نامه نویس فیلم های تاریخی، آن را با کارتن ها و فیلم های تخیلی یکی می داند. و شاید هم آن را یک بازی میداند که: برای جذب مشتریان در کافی نت ها و: گیم نت ها نقشه کشیده اند.

   بزرگترین دلیل این یگانه اندیشی در مورد گیم و تاریخ، همین است که همه بازیگران این فیلم ها؛ هم قیافه قهرمانان گیم  ها هستند.

  کمبود بودجه هالیوودی به قدری شدید است که: صحنه ها نیز صحنه های کامپیوتری و خیالی است و: ما دیگر از تجهیزات میلیاردی خبری نمی بینیم. زیرا هالیوود به علت فقر مالی ترجیح می دهد: به چند نفر نخبه کامپیوتر پول بدهد که: صحنه ها را بازسازی کنند. زیرا هزینه آن تا صد ها برابر کاهش می یابد. و از خطرات احتمالی هم خبری نیست.و در انتهای فیلم هم با انبوهی از: دکورها و لباس های گرانبهای بی مصرف، روبرو نیستند.

بازیگران هالیوودی دیگر از دستمزدهای کلان سودی نمی برند، زیرا این در آمد ها ممکن است برای نقش اولی ها، خوب باشد ولی برای بقیه دیگر وجود ندارد . سیاهی لشکرها فقط به همین بسنده کنند که: نامشان در لیست بازیگر ها می آید و یا احیانا: صحنه ای از آنان نشان داده می شود.

   امروز حتی درامد بالیوود هند، از در آمد هالیوود بیشتر است. ورشکستگی روزانه دهها بازیگر و: عضو هالیوود همچون: نیکلاس کیج ،گری کلمن، لری کینگ، ناتالی کول، سیندی لوپر، مایکل جکسون و...  بر تاریخ سیاه: این دهکده هنری می افزاید.

    حامیان مالی نیز وضع بهتری ندارند: قطر، عربستان و اسرائیل دیگر برای نان شب خودشان هم، محتاج کمک های آمریکا هستند چه رسد به اینکه، بخواهند برای هالیوود فکری بکنند.

    البته اشتباه هالیوودی ها هم نسبت به اسرائیل، همان نسبت مردم جهان سومی است. یعنی آن ها هم تعجب می کنند وقتی که: اسرائیل بگوید ندارم! طبیعی است که وقتی 30درصد کمک های مالی آمریکا، فقط به کشور اسرائیل است و: بقیه نیز به دولت های کشورهای اسلامی است، آن ها جزو افراد مددجو خواهند بود. و یک کور نمی تواند عصا کش کور دیگر باشد، مگر در عالم خیال! و به قول بچه تهرانی ها در عالم خالی بندی! لذا هالیوود و اسرائیل، یک نقش دروغین دو جانبه برای یکدیگر بازی می کنند: تا باری به هر جهت روزگاری بگذرد.

هالیوود سعی دارد یک نقش دوگانه دیگری نیز ،بازی کند: ابتدا اسرائیل را حامی خود نشان دهد و: با ساختن فیلم هایی علیه ایران، می خواهد که بودجه بیشتری از اسرائیل بگیرد. اما اسرائیل فقط قول می دهد و: به خاطر مدد جو بودن خودش، قادر به کمک کردن به مددجو های دیگر نیست.

    از سوی دیگر هالیوود با تهیه فیلم های ارزان قیمت برعلیه ایران، سعی دارد ایران را عصبانی کند و: در نهایت باج خواهی خود را علنی سازد.

   عالم مطبوعات هم چنین حرکتی داریم. وقتی نشریه ای کمک دولتی دریافت نمی کند، برای جلب نظر دولت دو راه دارد: اگر پاچه خواری یا تملق پیشه کند، از این جور افراد زیاد هستند. و موفقیت او کم است. و از سوی دیگر غرور و هواداری او نیز، لطمه می خورد. لذا راه دوم را انتخاب می کند: انتقاد شدید از عملکرد: شهر داری ها ، فرمانداری ها و ادارات دولتی.

انتقادات شدید، عکس العمل دولت را در پی دارد. لذا نشریه میتواند در خواست جوابیه کند و: برای چاپ جوابیه در خواست رپرتاژ آگهی بدهد! . از این راه هم وجهه انتقادی خود را حفظ کرده و :هم به بودجه دولتی دسترسی یافته است.

به دور از این شگرد ها، به هرحال الان هالیوود در وضع اسفناک مالی است. و اسپانسر های او از دولت های عربی، درگیر مشکلات خود هستند. ستاره ها هم دستمزد های کلان می خواهند و: چون در آمد کلان مورد نظر شان است، ولخرجی های کلان هم می کنند . این ها نیاز مالی هالیوود را بیشتر می کند.

   این جا پیشنهاد ورود ایران به هالیوود ارائه می شود. البته ایرانی ها برخلاف امریکایی ها، ترسو نیستند ولی طمع کار هستند. لذا با اینکه شخصیت های مهمی از هالیوود اعلام آمادگی کرده اند، اشخاصی مثل طالب زاده ترجیح می دهند :خودشان دست به کار شوند تا اینکه، هالیوود جلو نیاید!     

好莱坞需要帮助!

也许是第三世界,是令人难以置信的想法!因为他们来自好莱坞,美艳而富有知识了解到:演员都来了解最戏剧性的生活。事实上,电影已经开始相信谎言,电影与生活之间的识别是他们很难。第三世界人民已经学会:总是让贫穷感,然而,有更多的资产的真正财富或财富是假的好莱坞明星。

好莱坞需要帮助今天有几个原因:第一,因为贫穷和缺乏文化上适当的脚本。使得伊朗的电影,而不是天生的,知识是编剧的结果,它是研究较少。因为他们都坐在一个玻璃宫殿:这是他们很难甚至短途旅行来为他们写的土地。

   据美国有线新闻网和英国广播公司赶走它,并获得有关伊朗的信息:相同的脚本和帮助:他们开始拍电影。编剧的历史片,动画片和科幻它看到的。也许使它成为一个游戏都知道,为了吸引顾客在网吧和:游戏笔记绘制的地图。

   最大的一个原因,思考的视频游戏的历史,使这部电影所有的演员,这两场比赛都是英雄面对的问题。

  好莱坞的预算赤字是如此之高,计算机和想象的场景,场景,我们没有看到其他电脑的消息十亿。由于贫穷,因为好莱坞喜欢把钱给计算机少数精英,可以重建场景。因为它的成本一百倍下降。而且没有风险。 ,而这部影片了大量珍贵的和服装无用的结束,都没有得到满足。

另一位演员整体工资不是有益的,因为它可能会在前者,但其余没有好的。这些都是出现在列表上刚够群众演员是演员,或者是他们的现场显示。

   即使在今天,印度宝莱坞收入,该收入超过好莱坞。几十个演员和好莱坞的成员包括尼古拉斯·凯奇,加里·科尔曼,拉里·金,娜塔莉 - 科尔,辛迪Lvpr ,迈克尔·杰克逊与黑人历史日报失败:村庄增加了亨利。

    保荐人亦更好:卡塔尔,沙特阿拉伯和以色列为自己的面包,也都需要美国的援助独自思考他们在好莱坞。

    好莱坞,然而,误解比以色列,全世界的人比第三。他们也感到惊讶,当以色列不告诉!很自然,当美国的资金30 % ,以色列只有国家和伊斯兰国家的休息,他们将这些客户端之一。不是盲目的拐杖,盲人和其他除草剂,除非想象力!和儿童中的发病率世界排名为空!所以,好莱坞和以色列扮演扮演了角色互相给对方:但是传递的时间,一次。

好莱坞正试图进一步的双重角色,玩,第一次亲秀和以色列:使对伊朗的电影希望以色列赚更多的钱。但以色列并不只是承诺:乔,谢谢你是她自己,其他客户无法提供帮助。

    好莱坞电影与对伊朗的低价格是试图激怒伊朗和公众提出赎金要求。

   传播学者也有动作。当一个问题没有得到政府的援助,以吸引政府有两种选择:要么奉承的腿断业务,因为有很多人喜欢这个。他的成功率低。在另一方面的骄傲和他的追随者也被伤害了那里。所以第二个选项被选中:在实践中尖锐的批评:市政,州长和州政府机构。

严厉批评,政府有反应。本刊物的请求报价和印刷报价请求报告要求! 。以这种方式,一个重要的方面,以保持:国家预算是可用的。

家离这个技术,但是,现在是好莱坞的财务困境。和他的阿拉伯国家的资助都参与了他们的问题。薪水将是巨大的恒星,因为他们的收入所需的宏,宏是奢侈的。金融需要的是超过好莱坞。

   在这里,建议的画面呈现给好莱坞。然而,与伊朗人,美国人不是懦夫,但他们是贪婪的。因此,它是从好莱坞的重要人物纷纷宣布他们准备,就像Talebzade个人喜欢:对自己的工作,直到,在好莱坞人的面前!

  • سید احمد حسینی ماهینی

سفره ای که جمع می شود.

سید احمد حسینی ماهینی | جمعه, ۲ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۰۳ ب.ظ | ۰ نظر

表被收集。

每次表被打开,并且可以被关闭之后。当一个表被打开食物,我们只是觉得,无论我们做什么和它的程度:让食物等等。当我们坐下来一桌子腿,再也起不来了。

有些表的,在地面上,扔了一些在桌子上,但重要的是,当我们收集它一试。一些非常难杀:平表和准备食物,但吃得快涨起来。它的邻居很可能会收集和洗碗。

     最好是打开表并在一起,吃在一起,并关闭它,留出足够的时间,也许相等。

因此,它是要住一天,有一天我们会扁平化和传播新的一天,更多的耐心,我们会在一天结束时收集它!像电脑,早上我们装了桌面软件,中国 - 我们。登录白天和夜间上班了!

   这同样适用于本周:工作表周一第一周是开放的理念,我们努力工作,以周三:周三下午和关闭一个小桌子去度假。周五,优良传统主麻日,社会和整个一周的总结。和哈提卜周五,表示非常伊斯兰世界的问题,把它所有的一起发生。按照伊斯兰教义,是第一次两个讲道:思想政治第二。如一个全球性的网络,在所有乡镇,在穆斯林世界的某些问题,对方提出,它可以成为信息的一个持续的流程很广:它是所有的想法。

这同样适用于许多个月来解决。所有这些人的生活:每天出生并生活和死亡。和这里的流动和:没有这些不重复。

我们心理上更容易为我们自己,我们看到它重复。否则,至少有时不同意。今年的秋风秋雨:几年前是不同的。也许这些年来,人们谁住现在。但是,现在有些人不是。但人是年轻的,但现在存在的旧的基础上,洪水仍在继续。

人生就像人类的。人体的细胞,每个寿命和身体我们正在洪水细胞,它的生命。其配方是很复杂的生活。知道一些公式的原因:人们不再做。

关于伊斯兰教的清真食品的应用程序的命令是一样的。体育和运动每天,在强制性祈祷贷款,健康的心智和身体的形式帮助。先知和伊玛目具有良好的科学信息,并遵守伊斯兰教规,他们一般健康:他们有很长的生命。他们中许多人已经去世的自然原因,也可能是像诺亚,有长有像伊玛目都还活着。

甚至当你买一辆车,你有你需要知道并观察及时处理零件或修复一切。可以增加其使用寿命。或者换句话说,它会防止生命损失。但是,如果你不遵守,甚至出车祸,你漫步山谷!你的车将拥有更长的使用寿命,并自己给你...

   因此,许多阿訇,或殉国或中毒。由于肉体的死亡,没有死,而是在神的原因先知:拖动去世的痛苦。先知的例子是那么健康毕竟在战场上收到了无数的伤口,可以娶几个老婆。他的死亡是由于中毒:从犹太女人被创造。

哈兹拉特·阿里于60岁,面包,他吃它薏仁粉,发现了完好的牙齿。为什么指挥官的忠实阿里致命毒药的剑伊本Moljam莫拉迪,谁在他的头皮上的差距和整个身体的见证中毒被做了。当一个犹太医生挣他的床边,她建议饮用牛奶带来的工作,以消除毒素,但为时已晚。

在这些日子里的伊玛目穆萨·卡齐姆。他们是健康和强壮,让他们有35名儿童。因此,他们不能导致死亡或心脏骤停,并喜欢它。因此研究他的一生中,我们可以看到,在巴格达,哈伦拉希德( Kadhumiya电流)在监狱监狱。不仅是适当的营养,而且还滥用酷刑和直接:哈里发哈伦拉希德巴尼阿巴斯。但同样,在那里他们倾入井,井,他的名字是在监狱里,他被迫崇拜,他是被毒死的。哈伦拉希德援引一名医生谁证实了他送进监狱自然死亡,但其中一人已经研究伊玛目的手掌问什么样的毒性,即使: 。他也学会了手掌?

午餐桌上

 表

سفره ای که جمع می شود.

هر سفره ای زمانی باز می شود و: بعد هم بسته می شود. وقتی یک سفره غذا باز می شود، فقط در فکر آن هستیم که: هرچه می توانیم آن را وسعت دهیم و: غذاها و امکانات بیشتری بگذاریم. تا وقتی پای سفره نشستیم، دیگر احتیاجی به بلند شدن نباشد.

البته برخی این سفره را، در زمین می اندازند و برخی، بر سر میز ولی مهم این است که: یک وقتی باید آن را جمع کنند . البته برخی زیاد زحمت می کشند تا: سفره را پهن کنند و غذا آماده کنند، ولی سریع می خورند و بر می خیزند. برعکس عده ای خیلی زود، سفره را پهن می کنند و از غذاهای آماده استفاده می کنند، ولی تمام سرگذشت و داستان خودشان را،بر سر میز غذا تعریف می کنند و: بعد هم بدون جمع کردن بلند می شوند و می روند! گویا همسایه ها قرار است آن را جمع کنند و ظرف ها را بشویند.

     بهترین حالت آن است که، برای باز کردن سفره و هم، برای صرف غذا و بستن و جمع کردن آن، زمان کافی و شاید هم مساوی بگذاریم.

یک روز زندگی هم همینطور است، اول روز سفره روزی خود را پهن می کنیم و: با صبر ادامه دهیم و در پایان روز هم آن را جمع کنیم ! مانند یک کامپیوتر، صبح لواد می شویم و نرم افزار ها را روی دسک تاپ می چینیم. در طول روز کار کنیم و شب لوگین آف!

   هفته ها همین طورند: شنبه اول هفته به فکر باز کردن سفره کاری هستیم، و تا چهارشنبه سخت کار می کنیم و: بعد از ظهر چهارشنبه کم کم سفره را می بندیم و:به تعطیلات می رویم. در روز جمعه، سنت حسنه نماز جمعه، یک احتماع و جمع بندی از طول هفته است. و خطیب نمازجمعه، با بیان مسائل و مشکلات امت بزرگ اسلامی، همه را در جریان رویدادهای همدیگر قرار می دهد. براساس دستور اسلامی، دو خطبه هست اولی: عقیدتی و دومی سیاسی. بطوریکه مانند یک شبکه جهانی، در همه روستا ها و شهرها، در ساعت معینی مسائل جهانی مسلمانان، برای همدیگر مطرح می شود و میتوان گفت: یک جریان اطلاعاتی وسیع جاری می شود و: به همه ذهن ها می رسد.  

ما هها وفصل ها همینطورند. همه این ها، زندگی می کنند : روزی به دنیا می آیند و زندگی می کنند و بعد می میرند. و دراینجا است که هستی جریان پیدا می کند و: هیچ کدام از این هستی ها تکراری نیست.

ما برای دریافت راحت تر ذهنی خودمان، آن ها را تکراری می بینیم . و الا حداقل در زمان، با هم اختلاف دارند. فصل پاییز امسال با فصل پاییز: سال ها پیش فرق می کند. شاید در آن سال ها، آدم هایی زنده بودند که الان نیستند. آدم هایی نبودند ولی الان هستند. آدم هایی جوان بودند ولی الان پیر شدندو.. اما جریان هستی، همچنان سیل اسا ادامه دارد.

عمر انسان ها همینطور است. سلول های بدن انسان، هرکدام طول عمری دارند و: بدن ما در سیل حرکت هستی سلول ها است، که زندگی می کند. فرمول زندگی هم بسیار پیچیده است . دانستن برخی فرمول ها باعث می شود: تا انسان عمر طولانی تری بکند.

دستورات اسلام مبنی بر استفاده از :غذاهای حلال برای همین است. ورزش و نرمش روزانه، در قالب نماز های واجب و مستحب، به سلامت روح و جسم کمک می کند. پیامبران و ائمه که اطلاعات علمی خوبی داشتند، و دستورات اسلامی را رعایت می کردند، معمولا در صحت و سلامت بودند و: عمرهای طولانی داشتند. بسیاری از آنان به مرگ طبیعی رحلت نکردند، زیرا میتوانستند مانند حضرت نوح، عمر طولانی داشته باشند یا: مثل امام زمان هنوز هم زنده باشند.

شما وقتی حتی یک وسیله نقلیه می خرید، اگر همه چیز را بدانید و رعایت کنید، به موقع قطعات را رسیدگی  و یا تعمیر کنید. عمر مفید آن را افزایش می دهید. یا به عبارت بهتر، مانع کاهش عمر مفید آن می شوید. اما اگر رعایت نکنید، حتی ممکن است با یک تصادف، از دره پرت شوید! خودرو شما دیگر عمری نخواهد داشت و: خود شما هم...

   برای همین اکثر امامان علیهم السلام، یا شهید شدند یا مسموم. پیامبران هم به علت مرگ بدنی، نمردند بلکه بیشتر در راه جهاد برای خدا و: رنجی که از آن می کشیدند رحلت کردند. پیامبر اسلام به عنوان نمونه به قدری سالم بود که: بعد از آن همه زخم در جنگ های بی شمار، توانست چندین همسر داشته باشد. رحلت ایشان هم به علت مسمومیتی بود که: از سوی یک زن یهودیه ایجاد شده بود.

حضرت علی ع در سن بالای 60سال خود، نان خشک می خورد آن هم از آرد جو، یعنی دندان های سالم داشت.علت شهادت امیر المومنین علی ع زهر کشنده شمشیر ابن ملجم مرادی بود که: بر فرق سرش شکاف ایجاد کرده و: تمام بدن را مسموم ساخته بود. وقتی یک پزشک یهودی را بر بالین ایشان آورند، توصیه می کند برایش شیر خوراکی بیاورند، تا اثر سم را برطرف کند ولی دیر شده بود.

این روزها ایام شهادت امام موسی کاظم است . ایشان به قدری سالم و قوی بودند که: گویند 35فرزند داشته است. لذا وفات ایشان نمی تواند به علت بیماری، یا ایست قلبی و امثال آن باشد.به همین دلیل با بررسی زندگی ایشان، می بینیم که در زندان هارون الرشید در بغداد (کاظمیه فعلی ) زندان بوده.نه تنها تغذیه درستی نداشت، بلکه مورد ازار و اذیت و شکنجه مستقم: هارون الرشید خلیفه بنی عباس بود. تا جاییکه ایشان را به چاه انداختند ولی باز هم، در چاه که نامش زندان بود، سالم بود وعبادت می کرد ناچار ایشان را مسموم کردند. نقل است که هارون الرشید چند پزشک برای: تایید مرگ طبیعی ایشان به زندان فرستاد .اما یکی از آن ها وقتی کف دست امام را معاینه کرد پرسید: این چه نوع سمی است که حتی: کف دست ایشان را هم فراگرفته است؟

  • سید احمد حسینی ماهینی

مذاکراتی نمانده است!

سید احمد حسینی ماهینی | پنجشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۳۹ ب.ظ | ۰ نظر

没有谈判!

伊朗伊斯兰共和国的名誉会长,因为他们说,如果人们留下的,谈判并得出结论:在首六个月一切都会清楚的。事实上,这表明主力球员是谁谈判,其余的人出来的图片。

说这些个人或政府的幕后揭示了他们失败的策略:他们躲入幕后。

无论以色列或美国的州或无知主力和约翰·克里。显然,如果是因为这样,他们来了,在前台坐了下来。它总是相同的结果。

在幕后,从来没有的重要性和影响力的言论是在现场!可以说,这是可能造成它不是反射。在一场足球比赛也一样,如果我们要注意,我们看到,只要在非足球有戏剧!当他气喘吁吁,将是一个教练。足球教练只有专业人士都知道,但谁都知道足球运动员。

流行的接受教练或球员,这足以知道那件衣服,头发和路球员动作,模式是。然而,教官,人们跳召回只是底部上方。 ,这当然是侮辱性的教练或球员。它示出了在幕后和在屏幕上的差异。定向,这是返回游戏。 Bazygrdan或董事可能会问:会给本身更大的作用,但作为工作人员,包括厨师组的作家和秘书是很重要的,但不是原来的。即使是厨师组,如果它不能很好地工作,演员们都中毒或受伤。

但是工作了很重要的。女人的大照片输出的角色,并在所有的广告板在城市的男性角色,或者说上升到了观众吸收的反击波。

   在军事打击,上校的总部和队列杀了很多工作,但你在前线的士兵,没有呼吁所有,绘图纸:扬声器的空气带。

    也许没有人知道为什么。霍梅尼与所有的说,美国可以做的没有错!也许一些它只是一个敌人的座右铭知道恐惧。但现实的35年,表明它们有一个战略,而不是一个口号。但这种策略,运筹帷幄,伊玛目已经不教!因为所有伊朗的战略家,谁被教育在美国:句子幼稚和从来不知道!

    伊玛目说密码是谁,他曾经说过:如果美国轰炸所有的时间,那就要入侵伊朗步兵。然后,我们迫使他们降落之前,我们被摧毁。

   虽然当天的骚动: Fadaei美国战略家丢失了,但它们的功能和结果也会随之而来。简单地说,可以理解,如果我们想解释的是,西方由于来自东方的巨大距离,具有更强的海军。东,但由于战场的大小,和一个人口众多,土地的军队是强大所以没在美国,一个国家的军队和步兵:它前进。即使是德国,与他对俄罗斯的电力被击败了。

    在所有的国家,美国的入侵,通常,在与伪政府,军事空军基地的合作,已行使其管理。与战略手段:信息是明确的:半点声响过,所以他们去飞!

谈判应该已经知道,我们是前线士兵。如果从恐慌或妄想,或者,上帝保佑受苦,很短的历史作为一个国家,有风。但是,如果你是坚强的,平等的,公平的CON-管道谈判。这是一个双赢的谈判,这是对美国有利:伊朗同意。

    波斯人的两个方面,即故障或讨论的成功,有计划。美国人知道这一点,人们的意识毫不怀疑。而不是债权人,他们是懦夫。的失败点的恐惧,和伊朗的情报,它是不透明的。

因为伊朗人抵制策略,他们有一个程序来删除制裁。但讲经济实力,这是不可能的你的症状为美国,是不是更不太可能在美国或以色列,他们不明白的迹象。所以,最简单的方法一致。还与伊朗。因为他们自己知道更好,比伊朗人自己,谁重视他们。甚至不享有摧毁敌人。因为它伊玛目阿里,它教会了我们。

مذاکراتی نمانده است!

همانطور که رئیس محترم  جمهور ی اسلامی ایران گفتند، اگر افراد پشت پرده بگذارند، مذاکرات به نتیجه می رسد و: در همین شش ماه اول همه چیز روشن می شود. در واقع این نشان می دهد که: بازیگران اصلی همان کسانی هستند که مذاکره می کنند و: بقیه از صحنه خارج شدند.

گفتن جمله : افراد یا دولت های پشت پرده، نشان می دهد استراتژی روی پرده آنان، شکست خورده و: ناچار به پشت صحنه پناه برده اند.

فرقی نمی کند که این دولت ها اسرائیل یا آمریکا باشد یا نادان یابو و جان کری باشند . زیرا بدیهی است که اگر آن ها راه می دادند می آمدند و جلو میز می نشستند. و همان اورد های همیشگی را می داد.

سخنان پشت صحنه، هیچگاه به اهمیت و نفوذ روی صحنه نیست! زیرا میتوان گفت یک رفلکس است، که شاید اثر داشته باشد شاید نداشته باشد. در یک بازی فوتبال هم، اگر دقت کنیم می بینیم که: فوتبالیست تا زمانی که نا، دارد بازی می کند ! وقتی از نفس افتاد، میرود و مربی می شود . مربی فوتبال را فقط متخصصین می شناسند، ولی بازیکن فوتبال را همه می شناسند.

در پذیرش مردمی از مربی یا بازیکن، کافی است بدانیم که لباس ، مو و طرز حرکت بازیکن، الگوی مردم می شود. ولی از مربی، مردم فقط بالا پایین پریدن را به خاطر می آورند.این امر البته توهین به مربی یا بازیکن نیست. بلکه تفاوت پشت پرده و روی پرده را نشان می دهد. کارگردانی و بازیگردانی هم همین است. شاید بازیگردان یا کارگردان بخواهد: نقش بیشتری برای خود قائل شود، ولی نقش کارگران مانند نویسنده و منشی صحنه، حتی آشپز گروه مهم است ولی اصلی نیست. حتی یک آشپز گروه هم، اگر خوب کار نکند، بازیگران همه مسموم یا مغموم می شوند.

اما خروجی کار مهم است. خروجی کار عکس بزرگ نقش اول زن، یا نقش اول مرد است که: در تمامی برد های تبلیغاتی سطح شهر، بالا می رود و یا موجی است که تماشاگر را، به سوی گیشه جذب می کند.

   در یک حمله نظامی هم، گرچه سرهنگ های ستاد و صف زحمات زیادی می کشند، ولی اگر سرباز خط مقدم جبهه، جربزه نداشته باشد همه این ها، نقشه روی کاغذ و: باد هوا در باند های بلندگو است.

    شاید هیچکس نداند که چرا؟ امام خمینی با تمام قدرت می گفت: آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند! و شاید هم عده ای آن را فقط: یک شعار دشمن ترسان می دانستند. اما واقعیت این سی و پنج سال، نشان داد که اینها یک استراتژی بوده نه یک شعار. اما این استراتژی را، استراتژیست ها، به امام تدریس نکرده بودند! زیرا تمام استراتژیست های ایرانی، تحصیلکرده آمریکا بودند و: این جمله را ساده اندیشانه و محال می دانستند!

    رمز گفته امام این بود : که خود ایشان هم یک بار گفته بودند: آگر آمریکا همه ایران را هم بمب باران کند، بالاخره باید برای اشغال ایران سرباز پیاده کند. آن وقت ما سربازان آن ها را، به زمین نرسیده ازبین می بریم.

   این جمله گرچه  در هیاهوی آن روز: استراتژیست های فدایی آمریکا گم شد، ولی کارکرد خود را پیگیری و به نتیجه رساند. بطور خلاصه و قابل فهم، اگربخواهیم آن را  توضیح دهیم، این است که غرب به علت فاصله زیاد خود با شرق، دارای ارتش هوایی قوی تری است. ولی شرق به دلیل وسعت میدان جنگ، و زیادی جمعیت، ارتش زمینی قوی تری دارد.لذا هیچگاه آمریکا نمی تواند، لشکری در یک کشوری پیاده کند و: آن ها را جلو ببرد. حتی آلمان با تمام قدرتش، در مقابل روسیه شکست خورد.

    در تمام کشورهایی هم که، آمریکا لشکر کشی کرده معمولا، با همکاری دولت های دست نشانده، در یک پادگان نظامی هوایی، مدیریت خود را اعمال می کرده . و این معنی استراتژیک و: پیام روشنی دارد: تا کوچکترین صدایی برخاست، بتوانند پرواز کنند و برگردند!

حالا هم مذاکره کنندگان باید بدانند، که سرباز خط مقدم امروز ما هستند. اگر دچار ترس یا توهم، یا خدای ناخواسته کوتاهی شوند، تاریخ ملتی را به باد داده اند. ولی اگر قوی باشند، یک مذاکره برابر و عادلانه را به پیش می برند. این مذاکره برد برد است، زیرا به نفع آمریکایی ها است که: با ایران به توافق برسند.

    ایرانیان برای هر دو جنبه، یعنی شکست یا پیروزی این مذاکره، برنامه دارند. آمریکایی ها هم این را می دانند و: در هوشیاری ملت ایران شکی ندارند. آن ها بیش از آنکه طلبکار باشند، ترسو هستند. یعنی می ترسند امتیازی را از دست بدهند، و هوش ایرانی ها آن ها را مات کند.

چون ایرانی ها برای تحریم، راهبرد دارند، برای رفع تحریم هم برنامه دارند. اینهمه صحبت از اقتصاد مقاومتی، بعید است که علایم خود را برای آمریکا، ارسال نکرده باشد و از آن بعید تر است که: امریکا یا اسرائیل، این علائم را درک نکرده باشند. لذا ساده ترین راه توافق است. آن هم با نظر ایران . زیرا آن ها خودشان بهتر می دانند، ایرانی ها بیش از خود، به آن ها بها می دهند. و نمی گذارند حق حتی از دشمن، ازبین برود . زیرا امام علی ع این را، به ما یاد داده است.   

  • سید احمد حسینی ماهینی