برای این کار، مبالغ کلانی گرفته اند
باید سردسته اشرار مجازات شوند.
در قضیه حمله به پادگان سپاه، به دنبال آمرین باشید، نه ضابطین. آنهاییکه به پاسگاه مرزی حمله کردند، مزدوران و آدمکش هایی بودند: که خواستند از نام یک: گروهک بدنام استفاده نمایند. لباس آنها را بر تن کردند. این گروهک بدنام هم برای عرض اندام، چنین امری را پذیرفت. این روش آمریکا در تمام: دوران ضدیت با ایران بوده است. داعش آخرین دستاورد آنها، نه عراقی بود و نه سوری! بلکه مجموعه ای از تکاوران دوره دیده، مزدور سازمان ها و شرکت های امنیتی بودند. والا مردم عراق یا سوریه، هرچه قدر هم خشن باشند، اینگونه وحشیانه سر های یکدیگر را نمی بریدند. حتی اگر مسلمان وهابی بودند اینگونه به ناموس مردم تجاوز نمی کردند! آنها ماهرانه نیروهای عراقی و حشد الشعبی را شکنجه می دادند. زیرا با اینکه همه شکنجه گران شرقی، شاگران شکنجه گران غربی هستند، و در کلاس آنها دوره دیده اند، ولی همیشه عقب می نشستند! و کار را به آمریکایی ها یا اروپایی ها می سپردند! چون مزدوران آمریکایی و اروپایی، اساسا برای دریافت پول و کشتار استخدام شده بودند. ولی شکنجه گران شرقی، باید مشروب می خوردند یا: دارو مخدر مصرف می کردند، از حال عادی خارج می شدند تا: بتوانند این کار ها را انجام دهند. در حمله به پاسگاه مرزی نیز، این وحشیگری دیده می شود. اگر قصد آنها فقط هشدار بود، میتوانستند یک بمب منفجر کنند، و بروند. ولی وقتی دهها سرباز را به گلوله می بندند، یا آنها را در داخل پادگان می کشند، خودشان بهتر می دانند که: اینها سرباز هستند. نه آنها را می شناسند، و نه کینه ای از آنها در دل دارند. لذا کشتن آنها مانند: کشتن یک کودک بیگناه است. و فقط کسانی می توانند این کار را انجام بدهند که، یا دارو مصرف کرده باشند! و یا اینکه برای این کار، مبالغ کلانی گرفته باشند. طبیعتا این کار از دست یک گروهک که: در داخل خودش هم دچار: تضاد و درگیری است بعید است. البته حامیان آنها دوست دارند که: بنام گروهک باشد تا از انتقام به دور باشند. اما در لایه اولیه آمرین این قتل ها و حمله ها، بارزانی است. زیرا او چهار مشت آهنین، با چهار همسایه خود دارد: تا بر علیه ایران و ترکیه و عراق و سوریه، عملیاتی را سامانهی کنند، یا هزینه آن را بپردازند. پژاک، مشت آهنین بارزانی در مقابل ایران است. همانطور که پیشمرگه ها، برای مقابله با ارتش عراق دوره می بینند، یا پ ک ک مشت آهنین برای ترکیه است. لذا استفاده از مزدوران: شرکت های امنیتی آمریکایی و اسرائیلی، برای حمله به مرزهای این چهار کشور، کار روتین چهل ساله انها است. البته چون بارزانی در ایران بوده، و حزب خود را تاسیس کرده است، ملاحظات ظاهری را رعایت می کند! به همین دلیل بجای پیشمرگه، از پژاک استفاده می کند. ولی در سوریه تقریبا وسیعنر عمل می کند، یا مرزهای ترکیه را همیشه نا امن می سازد. همانطور که در موضوع رفراندوم دیدیم، نیروهای عراقی را هم به قتل می رساندند. گرچه الان قدرت ظاهری سابق را ندارد، ولی چون آزاد گذاشته شده، دست از فعالیت های قبلی برنداشته است، و دنبال وقت کشی است. اما در لایه دوم، بارزانی به تنهایی هم نمی تواند: این نقشه یا نقشه های مشابه را اجرا کند. لذا نشان از حمایت بی دریغ: اسرائیل از او دارد. زیرا اسرائیل باخرید نفت و عتیقه ها و: کمک مالی و نظامی و امنیتی، وی را در قدرت نگه داشته است. طبیعی است در لایه بعدی، آمریکا و اروپای صلیبی نیز، از او حمایت می کنند و: کمک اطلاعاتی و نظامی و مالی را، در دستور کار دارند. لذا اگر سپاه قصد انتقام گرفتن دارد، نباید به سربازان یا پیاده نظام آنها فکر کند. بداند در هیاهوی درگیری لفظی ایران و آمریکا هست که: این حلمه معنی پیدا می کند، نه در مبارزه چند سرباز آنسوی مرز، با چند سرباز این سوی مرز.
Must: be punished by the leader.
In the case of attacking the garrison of the IRGC, seek guidance, not injured. Those who attacked the border post were mercenaries and murderers: they wanted to use the name of one: a notorious group. Dress them up. This notorious group, too, admitted for the sake of limbs. This is the US approach at all: the era of anti-Iran. Their latest achievement was not Iraqi, nor Syrian! It was a collection of trained rangers, mercenaries of security agencies and companies. Well, the Iraqi and Syrian people are not as brutal as they are, so brutally. Even if they were Wahhabi Muslims, they did not violate people's honor! They skillfully tortured Iraqi forces and Hades al-Sha'abi. Because, despite the fact that all the Eastern torturers are Western torture-takers, they have been trained in their class, but they always retreated! And the work was done to Americans or Europeans! Because: American and European mercenaries were essentially hired for money and killing. But the Eastern torturers should have been drinking or they were taking drugs, they would go out of the ordinary to: do the work. In the attack on the border post, this brutality is seen. If their intent was just a warning, they could have blown up a bomb and left. But when they kill dozens of soldiers, or kill them inside the garrison, they themselves know better: these are soldiers. They do not know them, nor do they have a grudge in them. So killing them is like killing an innocent child. And only those can do that, or they have taken medication! Or they would have made huge sums of money. Naturally, this does not come from a gang that: It's within itself: conflicts are unlikely. Of course, their supporters would like to be called a group to avoid revenge. But in the first layer of the murders and assaults, Barzani is. Because he has four iron fists with four neighbors: to operate, or pay, against Iran and Turkey, Iraq and Syria. PEJAK is Barzani's iron fist against Iran. As the Peshmerga see the Iraqi Army to deal with, or PKK is an iron fist for Turkey. So the use of mercenaries: US and Israeli security firms are routine forty years to attack the borders of the four countries. Of course, since Barzani has been in Iran, and has established his party, he observes the apparent considerations! For this reason, instead of Peshmerga, it uses PJAK. But it is almost broad in Syria, or it always makes the Turkish border insecure. As we saw in the referendum issue, Iraqi forces were also killed. Although it does not have the former apparent power, but since it has been released, it has ceased its activities and is looking for time-consuming. But in the second layer, Barzani cannot alone: execute this map or similar maps. So, it shows the unassailable support of Israel. Because Israel bought oil and antiques and: financial, military and security money, it kept him in power. Naturally, at the next level, the United States and the Crusader also support him: they have the intelligence, military, and financial assistance on the agenda. Therefore, if the Revolutionary Guards are going to take revenge, they should not think of their soldiers or their infantry. Understanding is a ruse in Iran and America's verbal conflict: it means meaning, not in the battle of several soldiers across the border, with several soldiers across the border.
یجب أن یعاقب من قبل الزعیم.
فی حالة مهاجمة حامیة الحرس الثوری ، التماس التوجیه ، ولیس الجرحى. أولئک الذین هاجموا الموقع الحدودی کانوا مرتزقة وقاتلین: أرادوا استخدام اسم واحد: مجموعة سیئة السمعة. اللباس لهم. هذه المجموعة سیئة السمعة ، أیضا ، اعترفت من أجل الأطراف. هذا هو النهج الأمریکی على الإطلاق: عصر معاداة إیران. آخر إنجاز لم یکن عراقیًا ولا سوریًا! کانت مجموعة من الحراس المدربین ومرتزقة من وکالات الأمن والشرکات. حسنًا ، الشعب العراقی والسوری لیسا بنفس القدر من الوحشیة. حتى لو کانوا من المسلمین الوهابیین ، فإنهم لم ینتهکون شرف الناس! قاموا بتعذیب القوات العراقیة وهادیس الشعبی بمهارة. لأنه ، على الرغم من حقیقة أن جمیع الجلادین الشرقیین هم من محتجزی التعذیب الغربیین ، فقد تم تدریبهم فی صفوفهم ، لکنهم کانوا دائماً یتراجعون! وقد تم العمل للأمیرکیین أو الأوروبیین! لأن المرتزقة الأمریکیین والأوروبیین تم توظیفهم فی الأساس من أجل المال والقتل. لکن کان یجب على الجلادین الشرقیین أن یتناولوا الکحول أو کانوا یتعاطون المخدرات ، لکنهم سیخرجون عن المعتاد: للقیام بالعمل. فی الهجوم على نقطة الحدود ، ینظر إلى هذه الوحشیة. لو کانت نیتهم مجرد تحذیر ، لکانوا قد فجروا قنبلة وغادروا. لکن عندما یقتلون العشرات من الجنود ، أو یقتلونهم داخل الحامیة ، هم أنفسهم یعرفون أفضل: هؤلاء جنود. إنهم لا یعرفونهم ، ولا هم لدیهم ضغینة فی نفوسهم. لذا قتلهم مثل قتل طفل بریء. وفقط هؤلاء یستطیعون فعل ذلک ، أو أخذوا الدواء! أو کانوا سیحصلون على مبالغ ضخمة من المال. بطبیعة الحال ، هذا لا یأتی من عصابة: إنه فی حد ذاته: النزاعات غیر محتملة. بالطبع ، یود أنصارهم تسمیة مجموعة لتجنب الانتقام. ولکن فی الطبقة الأولى من جرائم القتل والاعتداءات ، فإن بارزانی هو. لأن لدیه أربع قبضات حدیدیة مع أربعة جیران: للعمل ، أو الدفع ، ضد إیران وترکیا والعراق وسوریا فی القبضة الحدیدیة لبرزانی ضد إیران. کما یرى البیشمرکة الجیش العراقی للتعامل معه ، أو حزب العمال الکردستانی هو قبضة حدیدیة لترکیا. لذا فإن استخدام المرتزقة: الشرکات الأمنیة الأمریکیة والإسرائیلیة هی روتینیة لمدة أربعین سنة لمهاجمة حدود الدول الأربع. بالطبع ، بما أن بارزانی موجود فی إیران ، وأقام حزبه ، فإنه یراعی الاعتبارات الظاهرة! لهذا السبب ، بدلاً من البشمرکة ، یستخذ پژاک. لکنها واسعة تقریبا فی سوریا ، أو أنها دائما تجعل الحدود الترکیة غیر آمنة. کما رأینا فی قضیة الاستفتاء ، قُتلت القوات العراقیة أیضًا. على الرغم من أنها لا تملک القوة الظاهرة السابقة ، ولکن منذ إطلاقها ، فقد توقفت عن أنشطتها وتبحث عن مضیعة للوقت. لکن فی الطبقة الثانیة ، لا یستطیع بارزانی وحده: تنفیذ هذه الخریطة أو الخرائط المشابهة. لذلک ، فإنه یدل على الدعم غیر المقبول من إسرائیل. لأن إسرائیل اشترت النفط والتحف و: المال المالی والعسکری والأمنی ، أبقته فی السلطة. بطبیعة الحال ، على المستوى التالی ، تدعمه الولایات المتحدة والصلیبی کذلک: فهم یملکون المعلومات الاستخباریة والعسکریة والمالیة على جدول الأعمال. لذلک ، إذا کان الحرس الثوری سوف ینتقم ، یجب ألا یفکروا فی جنودهم أو مشاةهم. الفهم هو خدعة فی إیران والصراع الکلامی فی أمیرکا: یعنی معنى ، لیس فی معرکة العدید من الجنود عبر الحدود ، مع العدید من الجنود عبر الحدود.
Lider tərəfindən cəzalandırılmalıdır.
İRGC-nin qarnizonuna hücum etmə halında, rəhbərliyə müraciət edin, zədələnməyin. Sərhəd postuna hücum edənlər muzdlu və qatillər idi: bir adını istifadə etmək istədilər: bədbəxt bir qrup. Onları bəzəmək. Həm də bu bədbəxt qrup, əllərindəkilər üçün də müraciət etdi. Bu, ABŞ-ın yanaşmasıdır: anti-İran dövrü. Onların son nailiyyəti İraq və ya Suriya deyil! Təcrübəli rəngarənglər, təhlükəsizlik orqanlarının və şirkətlərin muzdluları idi. Bəli, İraq və Suriya xalqı, onlar kimi qəddar kimi deyil, bu qədər qəddar. Vəhhabi müsəlman olsa da, insanların şərəfini pozmadılar! Onlar İraq qüvvələri və Hades əl-Şaəbi ilə məharətlə işgəncə çəkdirdilər. Çünki bütün Şərq işgəncəçiləri Qərbdə işgəncə verənlərə baxmayaraq, onlar öz siniflərində təlim keçiblər, lakin onlar həmişə geri çəkilirlər! Və iş Amerikalılara və ya Avropalılara verildi! Çünki Amerika və Avropalı əsgərlər əsasən pul və öldürmə üçün muzdlu idi. Amma Şərq işgəncəçiləri içməli və ya narkotik almışdılar, sıradan çıxsınlar ki, işi aparınlar. Sərhəd sonrası hücumda bu qəddarlıq görülür. Onların niyyəti yalnız bir xəbərdarlıq olarsa, bomba partladılmış və buraxılmış ola bilərdi. Amma onlar onlarla əsgər öldürdükdə və ya garnizonda onları öldürdükdə, özləri yaxşı bilirlər: bu əsgərlərdir. Onları tanımır və onlarda hörmətsizlik edir. Onları öldürmək, günahsız bir uşağı öldürmək kimi. Və yalnız bunu edə bilər, ya da dərman almışlar! Yoxsa böyük pullar edərdilər. Təbii ki, bu bir dəstədən deyil: Bu, öz içindədir: münaqişələr çətin deyil. Əlbəttə ki, tərəfdarları intiqamdan qaçmaq üçün bir qrup adlandırmaq istəyirlər. Bərzani isə qətl və hücumların ilk qatında. Çünki dörd qonşu ilə dörd dəmir yumruğu var: İran və Türkiyə, İraq və Suriyaya qarşı fəaliyyət göstərmək və ya ödəmək. PEJAK İrana qarşı Barzani'nin dəmir yumruğu. Peşmerqanın İraq Ordusunu görməsi kimi görür və ya PKK Türkiyə üçün dəmir yumruqdur. Beləliklə, muzdluların istifadəsi: ABŞ və İsrail təhlükəsizlik şirkətləri dörd ölkənin sərhədlərinə hücum etmək üçün qırx ildir. Əlbəttə ki, Bərzani İranda olub və onun partiyasını qurduqdan sonra, o, aydın məsələləri müşahidə edir! Buna görə, Peshmerga yerinə PJAK istifadə edir. Amma Suriyada demək olar ki, genişdir və ya həmişə Türkiyə sərhədinə etibarsızdır. Referendumda gördüyümüz kimi, İraq qüvvələri də öldürüldü. Köhnə görünən gücə malik olmasa da, azad edildikdən sonra, fəaliyyətini dayandırdı və zaman alıcı axtarır. İkinci qatda isə Bərzani tək olmaya bilər: bu xəritəni və ya oxşar xəritələri yerinə yetirir. Beləliklə, bu israillilərin inadkar dəstəyini göstərir. Çünki İsrail neft və antikvarları almışdı: maliyyə, hərbi və təhlükəsizlik pulları, onu hakimiyyətdə saxladı. Təbii ki, növbəti səviyyədə ABŞ və Haçlılar da ona dəstək verirlər: gündəmdə kəşfiyyat, hərbi və maliyyə yardımı var. Buna görə İnqilabçı Səkilər intiqam alacaqlarsa, əsgərlərini və piyadalarını düşünməməlidirlər. Anlaşma, İran və Amerikanın şifahi qarşıdurmasıdır: sərhəd boyunca bir neçə əsgərin döyüşündə deyil, sərhəddəki bir neçə əsgər ilə məna deməkdir.
