انزوای برجام تنها راه حل

العزلة هی الحل الوحید

البعض یرید أن یهدم ، البعض یرید أن یحرقه ، والبعض یرى أنه السبیل الوحید لإنقاذه! بعض الناس یسمونها خیانة للبلاد. فی خضم کل هذه القضایا من الفقر المدقع ، یجب التخلی عن الأرض الوسطى وإبعادها من وسائل الإعلام. لأنه إذا لم یحدث هذا ، فلن یبقى سوى حل الحرب! بهذه الطریقة ، سیکون الخاسر الرئیسی هو الولایات المتحدة. I فی 1361 التحلیل السیاسی، ونشرت فی مجلة شباب الیوم، ثم ادعى I السبیل الوحید لتصحیح التحلیل السیاسی، وتحلیل المدرسة. لشرح موجز ، أود أن أقول أنه فی ذلک الوقت ، کان التحلیل القائم على التناقض من المألوف ، وخاصة الشیوعیین ، بین الأدیان. کانوا یعتقدون أنه مهما فعلت الولایات المتحدة ، علینا القیام بالعکس! على سبیل المثال ، إذا حددنا شخصًا أو شیء ما ، یجب علینا تشویهه. بالطبع ، هذه الطریقة مناسبة فی بعض الأماکن ، لکنها لیست قاعدة عامة ، لأنهم یتحدثون عن حقوق الإنسان ، یجب ألا نتصرف ضد حقوق الإنسان. لکن لسوء الحظ ، قال أولئک الذین ذهبوا إلى الحرب الشیوعیة إن علیهم أن یفکروا مثلهم! حتى نتمکن من منحهم إجابة جیدة. والآن ، فإن غالبیة کبار المسؤولین ، تقریبا من حیث هیکل الفکر ، هم نفس الشیء ، على الرغم من أنهم یریدون إظهار أنفسهم بمعزل عن ذلک. لکن تحلیل المدرسة هو ، وفقا للقرآن ، أن النبی هو نمط السلوک الإسلامی. وهذا هو ، یجب أن نجد طریقنا من خلال سلوکهم (العملی والنظری). واترک الطرق الأخرى. کان من بین سلوکیات النبی ، لمدة ثلاث سنوات فی فروع طالبان ، أن یعیش فی العقوبات. هذا هو نفسه تقریبا مثل الیوم ، العدید من الأمم أو القبائل المتحدة وحظرت النبی. لکن الله أرسل المواعید النهائیة ، بحیث المعاهدة ، التی وقعتها 80 شخصا! کانوا یأکلون. العقوبات نفسها ذهبت بعیدا. وینطبق الشیء نفسه على سلام الحدیثیة: بعد ذلک نرى السلام فی الإمام حسن. أی أن العدو الذی فرض السلام على المسلمین أو فرض علیهم المقاطعة أکثر ضرراً على نفسه ، وهو مجبر على التنحی. فی قصة السلام للإمام حسن ، کان الموضوع أکثر وضوحا: لأن معاویة نفسه مزقها. لکن الإمام حسن کان قد ترکها دون أن یکسرها. ولم یکن هناک حدیث عن السلام. حتى الإمام الحسین لم یعط تقریر سلام إلا فی حالات الضرورة. کان هذا الموقف لا یزال صامتا ، وأعلنت المقاطعة حتى مات معاویة ، وطلب یزید من الإمام الحسین أن یحترم نفسه. هنا أصبحت قضیة عامة، وقال الإمام الحسین: أتعهد بالولاء لا، ولهذا من الهجرة بالمدینة المنورة أن وذهب إلى مکة المکرمة، ولکن هناک أیضا خطر الاغتیال، لذلک مرة أخرى، وساحة تفریغ، العدو لیأخذ النهب ، حتى أسروه فی لیبیریا ، واستشهدوهم. بعد بضعة أشهر ، صرخ یزید ومات بعد انتفاضة شعبیة. لأننی الشیطان هنا. إذا لم نستخدم القرآن ، ونعتمد فقط على معرفتنا: العلوم السیاسیة والعلاقات الدولیة ، یجب أن ننتظر ضرر لا یمکن إصلاحه.

انزوای برجام تنها راه حل

عده ای می خواهند برجام را پاره کنند، عده ای می خواهند آن را آتش بزنند، و برخی آن را تنها راه نجات می دانند! برخی آن را خیانت به کشور می نامند. در میان این همه را ههای افراط و نفریط، راه میانه آن است که برجام رها شود، و از رسانه ها حذف شود. زیرا چنانچه این امر اتفاق نیافتد، فقط راه حل جنگ باقی می ماند! در این راه بازنده اصلی هم، آمریکا خواهد بود. بنده در سال 1361روش تحلیل سیاسی را، در مجله جوانان امروز چاپ کردم، و در آن موقع مدعی شدم: تنها راه تحلیل سیاسی درست، تحلیل مکتبی است. برای توضیح مختصر آن باید عرض کنم که: در ان زمان تحلیل برپایه تضاد، مد روز بود مخصوصا تفکر کمونیست ها، در بین مذهبی ها جا باز کرده بود. آنها معتقد بودند هرکاری آمریکا می کند، ما باید برعکس آن عمل کنیم! مثلا اگر از کسی یا چیزی تعریف کرد، ما باید آن را بدنام کنیم. البته این روش برخی جاها مناسب است، ولی قانون کلی و درست نیست، زیرا آنها از حقوق بشر حرف می زنند، ما نباید ضد حقوق بشر عمل کنیم. اما متاسفانه کسانی که به جنگ کمونیست ها می رفتند، می گفتند ما باید مثل آنها فکر کنیم! تا بتوانیم جواب خوبی به آنها بدهیم. و الان اکثریت مسئولین، که سنین بالایی دارند، تقریبا از لحاظ ساختار فکری، همینطورند هرچند بخواهند خود را غیر از آن نشان بدهند. اما تحلیل مکتبی آن است که: طبق فرموده قران کریم، پیامبر اسلام الگوی رفتاری ما است(ولکم فی رسول الله اسوه حسنه). یعنی باید با نحلیل رفتار ایشان (سیره عملی و نظری) راه خود را پیدا کنیم. و راههای دیگر را رها کنیم. یکی از رفتار پیامبر هم، سه سال در شعب ابی طالب، زندگی در تحریم بود. که تقریبا مشابه برجام امروزی، چندین کشور یا قبیله متحد شدند و: پیامبر  را تحریم کردند. اما خداوند موریانه ها فرستاد، تا آن پیمان نامه که 80نفر مهر و امضا! کرده بودند را بخورد. خود بخود تحریم از بین رفت. مشابه این امر در صلح حدیبیه و: بعد از ان در صلح امام حسن ع می بینیم. یعنی دشمن که صلح را به مسلمانان تحمیل کرد، یا تحریم را بر آنان اجبار نمود، خودش بیشتر ضرر می بیند، و به ناچار کنار می رود. در داستان صلح امام حسن ع، موضوع بسیار روشن تر بود: زیرا که معاویه خودش آن را پاره کرد. ولی امام حسن ع آن را بدون پاره کردن، کنار گذاشت. و صحبتی از صلحنامه نبود. حتی امام حسین ع، صحبتی از صلح نامه جز در موارد ضروری، نمی کرد. تا اینکه عملا صلح نامه نقض شد: یعنی معاویه برخلاف صلح نامه، با امام حسن ع، که قرار بود کسی را برای جانشینی، تعیین نکند یزید را برگزید، و از همه برای او بیعت گرفت. این موضع باز هم در سکوت گذشت، و بایکوت خبری شد، تا زمانیکه معاویه از دنیا رفت، و یزید از امام حسین ع برای خود بیعت خواست. اینجا موضوع علنی شد، و امام حسین فرمود که: من بیعت نمی کنم، و برای این امر از مدینه هجرت کرد: و به مکه رفت، ولی در انجا نیز تهدید به ترور شد، لذا باز هم میدان را خالی کرد، تا دشمن دست از لجبازی بردارد، تا اینکه درکربلا جلوی مهاجرت ایشان را گرفتند، وایشان را شهید کردند. یزید هم پس از چند ماهی، براثر قیام مردمی دق کرد و مرد. بهرحال برای جستجوی نحلیل درست، فقط باید به سیره پیامبران و: ائمه مراجعه کرد تا در قبال: هزینه های ایجاد شده برای مردم، در مقابل خدا پاسخ داشت. والا اجرای نظریه شخصی، و اجنهاد در مقابل نص، گناه است و تمام هزینه ها به عهده: کسانی است که با منیت خود، به بیراهه می روند. زیرا که من در اینجا شیطان است. اگر از قران استفاده نکنیم، و فقط متکی به دانسته های خود در: علوم سیاسی و روابط بین المللی باشیم، خسارت های جبران ناپذیری را باید منتظر باشیم.

Isolation is the only solution

Some want to tear down, some want to burn it, and some see it as the only way to save it! Some people call it treason to the country. In the midst of all these issues of extreme poverty, the middle ground is to be abandoned and removed from the media. Because if this does not happen, only the war solution will remain! In this way, the main loser will be the United States. In 1981, I published a method of political analysis in the youth magazine, and at that time I said: the only method of political analysis is correct. It is a systematic analysis. For a brief explanation, I would say that at that time, the analysis based on the contradiction was fashionable, especially the communists, among the religions. They believed that whatever the US does, we have to do the opposite! For example, if we have defined someone or something, we must defame it. Of course, this method is appropriate in some places, but it's not a general rule, because they are talking about human rights, we should not act against human rights. But unfortunately, those who went to the Communist War said they should think like them! So we can give them a good answer. And now, the majority of senior officials, almost in terms of the structure of thought, are the same, although they want to show themselves apart from it. But the school's analysis is that according to the Qur'an, the Prophet is Islam's pattern of behavior. That is, we must find our way through their behavior (practical and theoretical). And leave the other ways. One of the behaviors of the Prophet, for three years in the branches of the Taliban, was to live in sanctions. That is roughly the same as todays, many nations or tribes united and banned the Prophet. But God sent deadlines, so that the treaty, signed by 80 people! They were eating. The sanctions themselves went away. The same is true of Hadithiyah peace: after that, we see peace in Imam Hassan. That is, the enemy who imposed peace on Muslims, or imposed on them a boycott, is more harmful to himself, and he is forced to step down. In the peace story of Imam Hassan, the subject was much clearer: because Muawiyah himself tore it up. But Imam Hasan ah had left it without breaking it. And there was no talk of peace. Even Imam Hussein did not give a peace report except in cases of necessity. Until the peace was actually violated: Mu'awiya, unlike the peace treaty, did not appoint Yazid to Imam Hassan, who was supposed to replace anyone, and swore allegiance to him. This position was still silent, and the boycott was announced until Muawiya died, and Yazid asked Imam Hussein to pay homage to himself. This issue became public, and Imam Hossein said: "I do not swear allegiance, and for this purpose he migrated from Medina: he went to Mecca, but there, too, he threatened to be assassinated, so he left the field again, until the enemy of the hand To take the plunder, until they captured them in Liberia, and they martyred them. After a few months, Yazid cried out and died after a popular uprising. However, in order to search for the right one, only the prophet's and the imams have to come up to answer: the costs to the people, against God. It is true that the implementation of a personal theory, and ijtihad versus nass, is a sin, and all costs are borne by those who go with their own selves. Because: I'm Satan here. If we do not use the Qur'an, and rely solely on our knowledge of: political science and international relations, we must wait for irreparable damage.

Brjam təcrid yalnız həll

Bəzi xəyanət çağırırıq. bu baş vermir, çünki, yalnız həll qalır! Bu şəkildə əsas itirən də Amerika olacaq. Onlar əks etmək lazımdır, Amerika bir şey edə bilər iman! kimsə və ya bir şey bildirib ki, əgər Məsələn, biz bunu iftira deyil. Təəssüf ki, biz deyərək, kommunistlər ilə müharibə gedənlərin onlar kimi düşünməyə! biz onlara yaxşı cavab verə bilər ki. Amma təhlili məktəb: Quran-ı Kərim görə, Peyğəmbər bizim davranış nümunəsidir. Onların davranış (təcrübə və nəzəri) Nhlyl lazımdır biz sizin yol tapmaq. Və digər yolları vermək. alır peyğəmbər biri filialı Əbi Talib üç il, sanksiyalar yaşayırdı. Bu gün bir neçə ölkənin və ya tayfalar kimi eyni Brjam vahid idi və Peyğəmbər boykot. Lakin Allah termitleri göndərdi, belə ki, möhürlənmiş və 80 müqavilələri ki imzalanmış! yemək idi. Sanksiyalar özü yox. biz sonra görəcəksiniz kimi sülh İmam Həsən eyni Hudaybiyya və sülh aiddir. İmam Həsən (ə) hekayə Peace, məsələ çox aydın idi: Müaviyə özü qırdı çünki. Amma İmam Həsən (ə) qoparmaq olmadan kənara. Və qəsəbələrin danışan. Hətta İmam Hüseyn (ə), təcili hallar istisna olmaqla, yaşayış məntəqələrinin danışan yox idi. Müaviyə öldü və Yazid özləri üçün AS Imam Hussain olan sədaqət tələb qədər sükut və xəbərlər boykot hələ bu stand idi. Burada məsələ, ictimai oldu və İmam Hüseyn dedi: Mən sədaqət deyil girov və Məkkəyə getdi ki, Medina miqrasiya ki, lakin sui-qəsd təhlükəsi, düşmən kvadrat boşaldılmış, belə ki, yenə də var onun inad, onların qarşısında Kərbəla miqrasiya, onlar Vayshan şəhid olmuşdur. Yazid bir neçə ay sonra səbəbiylə və xalq qiyamı dəqiqə həyatını itirdi. Lakin, yalnız peyğəmbərlər aparmaq lazımdır, Nhlyl sağ üçün axtarış: İmamlar Allahın çağırışına insanlar üçün yaradılmış hər hansı bir xərcləri baxın. Mən burada şeytan çünki edirəm.

隔离是唯一的解决方案

有人称之为叛逆。在Nfryt极端所有的方式，中间的方式Brjam离开，媒体被删除。因为如果没有发生呢，仍然是唯一的解决方案！在这种方式的主要输家，也将是美国。他们认为美国可以做任何事情，我们应该做相反的！例如，如果某人或某事告知，我们不应该诋毁它。不幸的是，那些谁去打仗与共产党人，说我们要想到他们一样！这样我们就可以给他们一个很好的答案。但它是分析的一所学校：根据古兰经，先知是我们的行为模式。这应该Nhlyl他们的行为（实践和理论），我们找到自己的方式。并留下其他方式。其中一个对待先知，三年分支阿比塔里布，住在制裁。大致相同的今天，一些国家或部落Brjam是团结和先知的抵制。但是，上帝派白蚁，所以盖章和签名80个条约中！他们在吃东西。制裁本身就消失了。这同样适用于Hudaybiyya与和平：和平伊玛目哈桑因为我们在后面看到。和平伊玛目哈桑（AS）的故事，这个问题是非常明确的：因为穆阿维叶亲自把它弄坏了。但是，伊玛目哈桑（AS）不要撕破搁置。和口语不是定居点。即使是伊玛目侯赛因（AS），除非在紧急情况定居点的讲话，没有。这一立场仍然在沉默和抵制的消息是，直到穆阿维叶死亡，耶齐德要求效忠从伊玛目侯赛因AS自己。这里的问题成为公众和伊玛目侯赛因说：我宣誓效忠没有，为此，麦地那迁移的是，去麦加，但也有被暗杀的威胁，如此反复，广场空，敌人他的固执的，卡尔巴拉的在他们面前的迁移，他们Vayshan烈士。耶齐德在几个月之后，由于人民起义而死分钟。针对纳斯，罪恶和一切代价高性能个人的理论，和伊智提哈德被那些谁拥有自我承担，误入歧途。因为我是撒旦。