اقتصاد خیالی

راه حل های خیالی برای اقتصاد کشور، از حد و مرز تئوریک و یا نظریه پردازی علمی عادی، عبور کرده و به یک توهم تبدیل شده است! استاد دکتر کمیجانی معاون رئیس کل بانک مرکزی ،در بیست و چهارمین همایش سالانه سیاست‌های پولی و ارزی، اعتراف کرد که تمام اعداد و ارقام را به هم ریخته، تا بتواند یک: کور سوی امیدی برای خروج از بحران: رکود تورمی پیدا کند! ولی نتوانسته و همه راه ها، به رشد منفی ختم شده است!

   براساس آمار ارائه شده بانک مرکزی، به معاونت ایشان، رشد اقتصادی ایران هرساله بطور متوسط، هفت درصد منفی بوده و:چون  سرجمع این رشد منفی هر ده سال، صد درصد منفی می شود،یعنی اینکه تا کنون سه بار ایرانی ها به همراه اقتصادشان مرده اند و ما خبر نداریم! چون در سی وشش سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، سه بار و نیم رشد اقتصادی، منفی صد درصدی! شده و بودجه ها به زیر خط قرمز رسیده، و خزانه ها خالی گشته !

     حالا چرا ایرانی ها هنوز زنده اند و:فعالیت اقتصادی می کنند معلوم نیست؟ و از آن بدتر!پس این همه اختلاس و دزدی از کجا می آید؟ اگر پول نیست و: پایه پولی سال ها است که صفر شده،و بانک مرکزی باید به حراج گذاشته شود و: به بخش خصوصی با :کمترین بها و به اقساط طولانی واگذار شود؟!  و اگر رشد اقتصادی نیست، پس اختلاسی هم نباید در کار باشد ؟و شاید هم، همه این ها، یک توهم توده ای و انباشته باشد!

     وزیر صنعت هم در این همایش برای خوش آمد آقایان گفت که: براساس سیاست پولی صحیح این آقایان بوده که: تولیدات خود رو افزایش یافت. ولی از آن طرف هم گفت که: سیاست های باز وزارت خارجه باعث شده تا تحریم ها رفع شود و: قطعات از مبادی برسد و همین موجب شده تا خط تولید کامل شود.

     این نشان می دهد برخلاف روزهای انتخابات،که آقایان عملگرا بودند و از این حساب کتاب ها  و آمار های بانک مرکزی انتقاد می کردند، از عملگرایی آنقدر عقب نشینی کردند که:نه تنها نیاز به تئوری سازی ندارند بلکه با خیالپردازی و تصورات، برنامه ریزی می کنند.!

     قبلا رئیس جمهور محترم می گفت: مردم تورم را با جیب خود احساس می کنند. این یعنی واقع گرایی کامل و عملگرایی صرف . ولی حالا وزیر اقتصاد آمده، اصول اقتصادی را که هنوز در بوته نقد نرفته، با تئوری هایی که همگی بدون اثبات فرضیه، بیان می شود و جرات به خود نمی دهند تا نقد آن ها را بشنوند. مشکلات اقتصاد کشور را کاملا حل کرده! و دیگر جای نگرانی باقی نمانده است.     جالب است که در همه این تصورات(راهبرد های پیش رو) اقتصادی می گوید: فلان طرح را تهیه کردیم! و فلان کار را به مجلس پیشنهاد داده ایم . گویا مشکلات فلاکت اقتصادی و رکود تورمی! با چند پیشنهاد به مجلس و در انتظار تصویب بودن آن حل می شو د

       گرچه حتی خود تئوری فلاکت اقتصادی و یا: رکود تورمی هم نادرست و: یک امر موهوم و برخاسته از تصورات ذهنی است. چرا که رکود و تورم دو امر متضاد هستند. و براساس اصول اولیه منطق ، دو امر متضاد در یک موضوع واقع نمی شوند. مانند نور و تاریکی، اصلا نبود نور به معنی تاریکی است. پس چطور این دو با هم جمع می شوند؟  رکود اقتصادی برعکس تورم است. و در دوران های اقتصادی یا ادوار اقتصادی (ترند یا روند) پشت سرهم، با اختلاف فاز حرکت می کنند. حالا آقایان در صورتی که لازم بدانند ، قدرت آن را دارند که سر خر را به هرطرف کج کنند. مخالفین هم که تریبونی ندارند .

      در بررسی های اقتصادی ثابت شده: تورم و رکود، هر دو  لازمه اقتصاد است. با خیالات نمی شود، این دو را باهم مخلوط کرد. یا منکر آن شد یا آن را ازبین برد. ازبین بردن تورم یعنی نابود کردن اقتصاد!. مثلا شما خیلی دوست دارید که تیم ملی فوتبال ایران، قهرمان جام جهانی شود و جام را به تهران بیاورد. ولی آیا عملا زیر بنا ها را آماده کرده اند؟ یا در انتها همه تقصیرها به گردن بی پولی می افتد؟

     در تمام دنیا ی به اصطلاح آنان پیشرفته، نرخ بهره 4یا 5 درصد است!ولی  آقای دکتر نیلی با پررویی تمام مطرح می کند که: بهره باید باز هم بالاتر برود! او می گوید از پرداخت وام های بلند مدت، باید کاست وبه وام های زیر یکسال (سرمایه در گردش ) توجه کرد. این هم یعنی مرگ تولید. و احیای قاچاق.

     زیرا تنها جایی که به راحتی می تواند انتظار بانک ها را، در بالابودن سود و برگشت سریع پول، برآورده کند همین قاچاق مواد مخدر و: دارو و رواج روسپیگری است. حتی ایشان شکست بانکداری بدون ربا راهم اعلام کرد! و گفت تجربه خوبی نبوده است؟

آیا اینها در کجا زندگی می کنند که: این همه از واقعیت ها دور هستند؟ گاهی احساس می شود حتی، برای سخنرانی، دوپینگ می کنند تا چانه گرم شود و: برای سخنرانی وقت کم بیاید!

ضدیت با بهره بالا را ، آقای دکتریحیی  ال اسحاق هم نگاه مجرمانه میداند! و می گوید که این نگاه باید اصلاح شود.نمی گوید ربا خواری و نزول اصلاح شود می گوید زبان منتقدان بسته شود

假想经济

为国家的经济富有想象力的解决方案，正常的或科学的理论的理论极限，过去了，已经成为一种幻想！ Kmyjany教授博士央行副委员长，在对货币政策和货币第二十四届年度会议，承认所有的号码来投，所以一：盲目危机的希望：滞涨可以找到！但并不是所有的道路都通向负增长！

   根据央行，他的副手统计，百分之七的年均经济增长率为负，自十年负增长，负百分之百的总数，也就是因为伊朗人三次经济都死了，我们不知道！因为36年伊斯兰革命三次和经济增长的半之后，负百分之百！而根据红线收到的资金，而国库是空的！

     为什么伊朗人仍然住：经济活动是不知道？并且它变得更糟，所以这一切都来自贪污盗窃？如果没有钱：基础货币年是零，央行应拍卖给私人部门以最低的价格和支付将被转移到长！如果经济增长是没有，那么它应该是监守自盗也许这一切，一个妄想和堆叠！

     工业部长说，会议的欢迎，先生们，这位先生是正确的货币政策：铅产量增加。它也表示，被删除，开放制裁的部门的政策的端口部分将完成，这导致了生产线。

     这表明，尽管选举日，该男子被实践的行动主义退却批评央行统计的簿册及帐目，使他们不仅不需要，但想象力和规划的理论幻想那个！

     尊敬的前总统说，随着人们觉得自己的口袋肿胀。这是唯一的充满现实主义和实用主义。但现在的经济部长，植物，它仍然不是关键，没有成熟的理论，所有的假设，经济表现完全解决了他的国家的经济问题！而且，还有另一个担心。有意思的是，在所有这些图像（战略超前）经济学说，我们已经准备这样的计划！而这样的作品已建议国会。经济苦难和滞胀似乎！搭配建议国会，正在等待批准后，方可成为解决

       尽管他们的理论或经济困境：滞胀虚假和一个可望而不可及的，它出现了从图像。由于通货膨胀和经济衰退是两个对立面。根据逻辑的基本原理，两个对立面是不是一个问题。像光明与黑暗，无光意味着没有黑暗。因此，如何在这两者结合起来？相反低迷通胀。而在经济或金融（或趋势）串联期间与移动相。现在，先生们，如果他们这样做，他们必须倾斜到膝盖两侧的力量。的缺点是该平台。

      经济研究已经证明：通货膨胀和经济衰退，这两个必不可少的经济。事实是不是混合两种。或拒绝它，或者它会死。除去通胀破坏经济。你说你爱伊朗国家足球队世界杯，并把杯子回到德黑兰。但你确实有基础设施准备好了吗？最后，所有的怪或者承担责任的贫困？

     他们呼吁发达国家，利率4％或5％！但是羽毛上清尼莉博士与所有建议的好处应该还要高！他支付长期贷款，并在次年（营运资金）支付的贷款给予。它也产生了死亡。和贩运的康复。

     可以很容易地想到银行，高利润，高回报的钱满足这种药物的唯一场所，毒品和卖淫活动猖獗。甚至他们的方式宣布无息银行失败！他不是一个很好的经验？

哪里是这些人是如此远离现实？有时甚至语音，掺杂可以加热到下巴和更短的时间讲课来了！

顶级的反对，约翰·L·艾萨克博士知道刑事看看！他认为，这种观点应予以纠正。不说是高利贷和改革水槽批评人士说，语言是关闭的。